سرنوشت مبهم 4ملوان پس از 40ماه اسارت
17ملوان ایرانی که اواسط مهرماه سال گذشته توسط دولت سومالی در آبهای این کشور دستگیر شده بودند در حالی از زندان آزاد شدند که هنوز خبری از آزادی 4ملوانی که بهمن سال 93در دام دزدان دریایی گرفتار شدند، نیست. دزدان دریایی برای آزادی این 4ملوان درخواست 400هزار دلار کردهاند اما خانواده گروگانها میگویند که هرگز قادر نیستند چنین مبلغی را فراهم کنند.
اواسط مهرماه سال گذشته نیروهای پلیس دریایی سومالی متوجه 2لنج ماهیگیری شدند که وارد آبهای این کشور شده و در حال صیادی بودند. آنها به سمت لنجها رفتند اما در همین هنگام هر دو لنج صیادی با دیدن شناور پلیس سومالی اقدام به فرار کردند. نیروهای سومالیایی اقدام به تیراندازی به سوی لنجها کرده و یکی از آنها را متوقف کردند اما دیگری موفق به فرار شد. در جریان این تیراندازی ناخدای لنج به ضرب گلوله جانش را از دست داد و یکی دیگر از سرنشینان لنج نیز مجروح شد اما به 16ملوان دیگر آسیبی نرسید. کمی بعد معلوم شد که این لنج ایرانی و ملوانهای آن از اهالی بندر کنارک هستند. تمامی ملوانها به بندر بوساسو منتقل شدند و دولت سومالی با این ادعا که آنها در حالی ماهیگیری غیرقانونی در آبهای این کشور بودند، تمامی دستگیرشدگان را محاکمه و به زندان محکوم کرد.
به این ترتیب 17ملوان ایرانی به زندان افتادند و وقتی خبر به خانوادههای آنها رسید، تلاشها برای آزادی ملوانها شروع شد؛ تلاشهایی که پس از چندماه نتیجه داد و روز پنجشنبه، سفیر ایران در کنیا اعلام کرد که تمامی 17ملوان دستگیر شده طی مذاکرات فشرده با دولت محلی پورتلند از طریق رابطان سومالی آزاد شدند.
هادی فرجوند گفت: با تلاش چندماه اخیر همکاران عزیز ما در نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در نایروبی و تلاش فشرده برای مذاکره با مقامات محلی دولت پورتلند از طریق رابطان سومالیایی موفق شدیم ۱۷ ملوان ایرانی را که بهدلیل ورود غیرقانونی به آبهای سومالی بازداشت شده بودند، آزاد کنیم. این ملوانان بدون هیچ پیششرطی آزاد شدهاند و بهزودی از طریق یک کشتی ماهیگیری به کشور و آغوش خانوادهشان بازمیگردند.
40ماه چشمانتظاری
هر چند بخت با 17ملوان ایرانی یار بود و آنها پس از چندماه تحمل زندان آزاد شدند اما شرایط برای 4ملوانی که از 40ماه قبل به دام دزدان دریایی سومالیایی گرفتار شده و در اسارت آنها بهسرمیبرند، سخت و دشوار است. بهمن سال 93بود که لنج آنها با 21سرنشین بندر کنارک را ترک کرد تا برای صیادی راهی آبهای آزاد شود. طبق برآوردهای اولیه قرار بود این سفر حدود 2ماه طول بکشد و ملوانها لحظه تحویل سال را در کنار خانوادههایشان باشند اما سال تمام شد و خبری از آنها نشد. فروردین سال 94بود که شایعه شد لنج صیادی در دام دزدان دریایی گرفتار شده و تمامی ملوانها به اسارت گرفته شدهاند؛ شایعهای که 2ماه بعد و با نخستین تماس ملوانها با خانوادههایشان به حقیقت پیوست؛ «مشغول ماهیگیری بودیم که دزدان دریایی سوار 8قایق تندرو و مسلح ما را محاصره کرده و به گروگان گرفتند و حالا برای آزادیمان 2میلیارد تومان میخواهند.»
شاهدزد
خانواده ملوانها که نگران مردانشان بودند دست بهدست هم دادند تا هر طوری شده آنها را آزاد کنند. با کمک صاحب لنج مبلغ جمع و قرار شد این پول بهحساب یکی از دزدان دریایی که واسطه بود، ریخته شود اما به محض واریز شدن پول، او هم این مبلغ را دزدید و فرار کرد و دزدان دریایی که کلاهگشادی سرشان رفته بود در تماس با خانواده ملوانها اعلام کردند که تا مبلغ را دریافت نکنند، گروگانها را آزاد نخواهند کرد.
این اما همه ماجرا نبود؛ چراکه دزدان دریایی ملوانهای ایرانی را در شرایط سخت و هولناکی زندانی کرده و هر روز آنها را شکنجه میکردند تا خانوادههایشان را برای پرداخت پول تحت فشار قرار دهند. ماهها گذشت و در این مدت برخی از ملوانها که نتوانستند شکنجهها را طاقت بیاورند، جان باختند، برخی دیگر موفق شدند با کمک دولت سومالی از اسارتگاههای دزدان دریایی فرار کنند اما همچنان 4ملوان به نامهای جلال دهواری، محمدشریف پناهنده، ابراهیم بلوچ و عبدالله نوهانی در اسارت آنها باقی ماندند.
دزدی به نام طرانی
پروین صباحی، همسر یکی از ملوانها به نام جلال دهواری است. او در گفتوگو با همشهری میگوید: تا چند سال پیش دزدان دریایی 150هزار دلار برای آزادی ملوانها میخواستند اما حالا رقم درخواستیشان را به 400هزار دلار رساندهاند. همان موقعی که دلار گران نشده بود فراهم کردن این مبلغ برای ما غیرممکن بود، چه برسد به حالا که دلار گرانتر هم شده است.
او ادامه میدهد: آخرین باری که با شوهرم حرف زدم، همین پنجشنبه بود. میگفت از 4نفری که باقی ماندهاند، 2نفرشان بهشدت مریض هستند و دیگر تحمل اسارت را ندارند. التماس میکرد که حرفهایش را به گوش مسئولان برسانم. جلال میگفت که آنها در اسارت یکی از دزدان دریایی، معروف به طرانی هستند. او آنها را به خانه خودش منتقل و در اتاقکی کوچک زندانی کرده است. گاهی وقتها 3، 4روز به آنها گرسنگی میدهد و بعد با خانوادههایشان تماس میگیرد تا بهخاطر گرسنگی نتوانند خوب حرف بزنند و خانوادههایشان با شنیدن صدای آنها بترسند و هرچه زودتر به خواسته دزدان عمل کنند اما نه من و نه خانواده 3ملوان دیگر، قادر نیستیم حتی بخش بسیار کمی از خواسته دزدان دریایی را تأمین کنیم. به همینخاطر تصمیم گرفتیم دیگر جواب تلفنهای دزدان دریایی را ندهیم. شاید اینطوری به نتیجه برسند که نمیتوانند ما را بترسانند و دیگر ملوانها را شکنجه ندهند.
همسر جلال این روزها با خیاطی خرج 3دخترش را تأمین میکند؛ مثل همسر محمدشریف پناهنده که با سوزندوزی زندگی خود و 3پسرش را میگذراند. 2ملوان دیگر هم مجرد هستند. با پیگیریهای انجام شده خانواده جلال و محمدشریف تحت پوشش کمیته امداد درآمدهاند تا بتوانند از پس هزینههای زندگیشان برآیند.
همسر جلال میگوید: نمیدانم این وضع قرار است تا کی ادامه پیدا کند. هر بار که خبر آزادی ملوانی را میشنوم، دلم میگوید شاید جلال باشد اما خیلی زود ناامید میشوم. تنها راه نجات همسرم و ملوانهای دیگر وساطت دولت است. فقط مسئولان میتوانند راهی برای نجات آنها و پایان چشمانتظاری ما پیدا کنند. 40ماه گذشته و دیگر طاقت دوری نداریم.
به این ترتیب 17ملوان ایرانی به زندان افتادند و وقتی خبر به خانوادههای آنها رسید، تلاشها برای آزادی ملوانها شروع شد؛ تلاشهایی که پس از چندماه نتیجه داد و روز پنجشنبه، سفیر ایران در کنیا اعلام کرد که تمامی 17ملوان دستگیر شده طی مذاکرات فشرده با دولت محلی پورتلند از طریق رابطان سومالی آزاد شدند.
هادی فرجوند گفت: با تلاش چندماه اخیر همکاران عزیز ما در نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در نایروبی و تلاش فشرده برای مذاکره با مقامات محلی دولت پورتلند از طریق رابطان سومالیایی موفق شدیم ۱۷ ملوان ایرانی را که بهدلیل ورود غیرقانونی به آبهای سومالی بازداشت شده بودند، آزاد کنیم. این ملوانان بدون هیچ پیششرطی آزاد شدهاند و بهزودی از طریق یک کشتی ماهیگیری به کشور و آغوش خانوادهشان بازمیگردند.
40ماه چشمانتظاری
هر چند بخت با 17ملوان ایرانی یار بود و آنها پس از چندماه تحمل زندان آزاد شدند اما شرایط برای 4ملوانی که از 40ماه قبل به دام دزدان دریایی سومالیایی گرفتار شده و در اسارت آنها بهسرمیبرند، سخت و دشوار است. بهمن سال 93بود که لنج آنها با 21سرنشین بندر کنارک را ترک کرد تا برای صیادی راهی آبهای آزاد شود. طبق برآوردهای اولیه قرار بود این سفر حدود 2ماه طول بکشد و ملوانها لحظه تحویل سال را در کنار خانوادههایشان باشند اما سال تمام شد و خبری از آنها نشد. فروردین سال 94بود که شایعه شد لنج صیادی در دام دزدان دریایی گرفتار شده و تمامی ملوانها به اسارت گرفته شدهاند؛ شایعهای که 2ماه بعد و با نخستین تماس ملوانها با خانوادههایشان به حقیقت پیوست؛ «مشغول ماهیگیری بودیم که دزدان دریایی سوار 8قایق تندرو و مسلح ما را محاصره کرده و به گروگان گرفتند و حالا برای آزادیمان 2میلیارد تومان میخواهند.»
شاهدزد
خانواده ملوانها که نگران مردانشان بودند دست بهدست هم دادند تا هر طوری شده آنها را آزاد کنند. با کمک صاحب لنج مبلغ جمع و قرار شد این پول بهحساب یکی از دزدان دریایی که واسطه بود، ریخته شود اما به محض واریز شدن پول، او هم این مبلغ را دزدید و فرار کرد و دزدان دریایی که کلاهگشادی سرشان رفته بود در تماس با خانواده ملوانها اعلام کردند که تا مبلغ را دریافت نکنند، گروگانها را آزاد نخواهند کرد.
این اما همه ماجرا نبود؛ چراکه دزدان دریایی ملوانهای ایرانی را در شرایط سخت و هولناکی زندانی کرده و هر روز آنها را شکنجه میکردند تا خانوادههایشان را برای پرداخت پول تحت فشار قرار دهند. ماهها گذشت و در این مدت برخی از ملوانها که نتوانستند شکنجهها را طاقت بیاورند، جان باختند، برخی دیگر موفق شدند با کمک دولت سومالی از اسارتگاههای دزدان دریایی فرار کنند اما همچنان 4ملوان به نامهای جلال دهواری، محمدشریف پناهنده، ابراهیم بلوچ و عبدالله نوهانی در اسارت آنها باقی ماندند.
دزدی به نام طرانی
پروین صباحی، همسر یکی از ملوانها به نام جلال دهواری است. او در گفتوگو با همشهری میگوید: تا چند سال پیش دزدان دریایی 150هزار دلار برای آزادی ملوانها میخواستند اما حالا رقم درخواستیشان را به 400هزار دلار رساندهاند. همان موقعی که دلار گران نشده بود فراهم کردن این مبلغ برای ما غیرممکن بود، چه برسد به حالا که دلار گرانتر هم شده است.
او ادامه میدهد: آخرین باری که با شوهرم حرف زدم، همین پنجشنبه بود. میگفت از 4نفری که باقی ماندهاند، 2نفرشان بهشدت مریض هستند و دیگر تحمل اسارت را ندارند. التماس میکرد که حرفهایش را به گوش مسئولان برسانم. جلال میگفت که آنها در اسارت یکی از دزدان دریایی، معروف به طرانی هستند. او آنها را به خانه خودش منتقل و در اتاقکی کوچک زندانی کرده است. گاهی وقتها 3، 4روز به آنها گرسنگی میدهد و بعد با خانوادههایشان تماس میگیرد تا بهخاطر گرسنگی نتوانند خوب حرف بزنند و خانوادههایشان با شنیدن صدای آنها بترسند و هرچه زودتر به خواسته دزدان عمل کنند اما نه من و نه خانواده 3ملوان دیگر، قادر نیستیم حتی بخش بسیار کمی از خواسته دزدان دریایی را تأمین کنیم. به همینخاطر تصمیم گرفتیم دیگر جواب تلفنهای دزدان دریایی را ندهیم. شاید اینطوری به نتیجه برسند که نمیتوانند ما را بترسانند و دیگر ملوانها را شکنجه ندهند.
همسر جلال این روزها با خیاطی خرج 3دخترش را تأمین میکند؛ مثل همسر محمدشریف پناهنده که با سوزندوزی زندگی خود و 3پسرش را میگذراند. 2ملوان دیگر هم مجرد هستند. با پیگیریهای انجام شده خانواده جلال و محمدشریف تحت پوشش کمیته امداد درآمدهاند تا بتوانند از پس هزینههای زندگیشان برآیند.
همسر جلال میگوید: نمیدانم این وضع قرار است تا کی ادامه پیدا کند. هر بار که خبر آزادی ملوانی را میشنوم، دلم میگوید شاید جلال باشد اما خیلی زود ناامید میشوم. تنها راه نجات همسرم و ملوانهای دیگر وساطت دولت است. فقط مسئولان میتوانند راهی برای نجات آنها و پایان چشمانتظاری ما پیدا کنند. 40ماه گذشته و دیگر طاقت دوری نداریم.