جستجو
رویداد ایران > خبرها > عابدینی: نه رفتنم معلوم است، نه ماندنم!

عابدینی: نه رفتنم معلوم است، نه ماندنم!

عابدینی: نه رفتنم معلوم است، نه ماندنم!
مجتبی عابدینی بعداز ناکامی در المپیک ریو، وقتی کتفش هم با او سر ناسازگاری گذاشت، فعلا ترجیح می دهد به جای شمشیربازی ، دنیای جدید مربیگری را تجربه کند

مهری رنجبر: مجتبی عابدینی کاپیتان تیم ملی شمشیربازی سابر،هنوز هم نمی داند میرود یا می ماند. او بعد از المپیک توکیو، در اردو نبود و به همین دلیل خیلی ها وقتی او را در اردو و تیمی که دیشب برای جام جهانی به گرجستان رفت، ندیدند، حرف خداحافظی اش را پیش کشیدند. عابدینی که همچنان با مصدومیت کتفش سر می کند و از طرفی تیم شمشیربازان نوجوان و جوان را برای قهرمانی آسیا آماده می کند، جواب قطعی ندارد. او معتقد است تا یک ماه دیگر تکلیفش معلوم می شود. با همه این اتفاقات اما عابدینی خیلی بی سرو صدا سرمربیگری را تجربه کرد.

شما چرا به گرجستان نرفتید؟

از اول هم معلوم بود که به جام جهانی نمی روم.

این یعنی خداحافظی با تیم ملی؟

هیچ چیزی تا یک ماه آینده معلوم نیست. البته سعی می کنم خیلی زود به تیم ملی برگردم، ولی بعید می دانم شروع مربیگری، خداحافظی با تیم ملی باشد.

فرزاد باهر ارسباران می گفت، نبود مجتبی عابدینی در اردو خیلی احساس می شود. خودت دلت تنگ نشده؟

شک نکنید دل من هم برای بچه ها و تمرین با آنها تنگ شده و البته قبل از سفر تیم به گرجستان به اردو رفتم و آنها را دیدم.

اولین تجربه سرمربیگری در لیگ شمشیربازی سابر چطور بود؟

من قبلا هم تجربه مربیگری داشتم، اما چون خودم هم بازی می کردم، خیلی سرو صدا نکرد. من در واقع شمشیربازی سابر مازندران را احیا کردم و مربی و بازیکن زیادی ساختم. حالا اما من حرفه ای کار می کنم.

 اتفاق خوبی است؟

شک نکنید اتفاق خیلی خوبی است و برای خودم هم خیلی خوب است و امیدوارم سرمربیگری ادامه داشته باشد.

کدام سخت تر است؟

خب مربیگری خیلی سخت تر است، چرا که باید همه جوانب را در نظر بگیری، هر شمشیرباز وضعیت خاصی دارد تا با بقیه مچ شود یا در مسابقات بین المللی هم با تکنیک خارجی ها هماهنگ شود. البته که مربی هم این شرایط را دارد و باید از همه شمشیربازان خودش و خارجی ها شناخت کامل پیدا گند،چرا که برگ برنده اش می شود.

در دوره سولیداریتی شرکت نمی کنی؟

من کارت مربیگری درجه ۲ دارم و از اول تا ۱۰ بهمن هم در دوره مربیگری بین المللی با حضور مدرس روسی شرکت می کنم. البته اسم من برای دوره مربیگری سولیداریتی رد شده بود و قرار بود در دوره شرکت کنم، اما  شیوع کرونا همه چیز را بهم ریخت و از آسیا یک نفر را انتخاب کردند که من نبودم. هرچند من نفر ذخیره هستم . با این حال حضور در این دوره موقعیت خوبی بود.

عابدینی: نه رفتنم معلوم است، نه ماندنم!

دوست داری روزی سرمربی تیم ملی سابر در حد پیمان فخری شوی؟

خیلی دوست دارم و برای تحقق این اتفاق تلاش می کنم. البته که پیمان فخری جایگاه خودش را دارد، ولی من دوست دارم به سطح او برسم. البته هنوز به سرمربیگری تیم ملی فکر نکرده ام.

 از تیم نوجوانان و جوانان چه خبر؟

امتحان بچه ها اردوی دی ماه را به باد داد.بنابراین مجبوریم بهمن ماه اردوی فشرده داشته باشیم تا تیم برای ۵ اسفند ماه و قهرمانی آسیا آماده شوند. هرچند با انصراف ازبکستان از میزبانی هنوز میزبان جدید مشخص نشده است. با این حال من امیدوارم میزبانی به غرب آسیا برسد و دوباره به ازبکستان برنگردد.

چرا؟

چون ازبکستان کشور دوری است و هزینه سفر به آنجا زیاد می شود و بعید نیست با کمبود بودجه فدراسیون سفر را لغو کند.

مربیگری خیلی سخت تر است، چرا که باید همه جوانب را در نظر بگیری، هر شمشیرباز وضعیت خاصی دارد تا با بقیه مچ شود یا در مسابقات بین المللی هم با تکنیک خارجی ها هماهنگ شود

تو جدای از تیم های پایه، کوچ در لیگ شمشیربازی را با تیم مس سونگون خیلی جدی تر تجربه کردی، چطور بود؟

مرحله اول لیگ  تجربه خیلی خوب بود. خوشبختانه همه تیم ها را شکست دادیم ، حتی دانشگاه آزاد که رقیب اصلی ما بود را با نتیجه ۴۵-۴۱ بردیم. مسابقه، مسابقه خیلی قشنگی بود. باید ببینیم مرحله دوم لیگ چطور می شود.

حالا متوجه شدی، پیمان فخری در این سالها موقع مسابقه ات چه کشیده؟

دقیقا. من در لیگ متوجه شدم فخری چقدر برای هر مسابقه ما حرص خورده و چقدر اذیت شده است. ماندن کنار پیست و تماشای مسابقه شمشیربازت خیلی تجربه سخت و پر استرسی بود.

 اما تو برای لیگ، با حضور بچه های ملی پوش، کار خیلی سختی نداشتی.

نه ، خب بچه ها در اردو تمرین کرده بودند و آماده و بی دردسر به لیگ آمدند . بنابراین کار من راحت تر از بقیه مربیان بود. حتی شمشیربازان نوجوان و جوان هم قبلا اردو داشتند و مشکلی از این بابت نداشتیم.


برچسب ها
نسخه اصل مطلب