به عنوان یک بازیگر با خودم چه کردهام؟! از بهاره افشاری میپرسیم با توجه به درخشش امروزش روی صحنه نمایش «احتمالات»، در طول تمرین چه گذشت و این پروسه چگونه طی شد و او میگوید: «گمان میکردم این حرفها را چندین سال دیگر، وقتی مسیری که سه، چهار سال است دنبال میکنم، به ثمر نشست بگویم اما خوشحالم که تجربه حضور در «احتمالات» آنقدر قوی بوده است که امروز میتوانم در مورد این موضوع صحبت کنم.»
او ادامه میدهد: «روز اولی که به تمرین «احتمالات» پیوستم، این را کاملا صادقانه میگویم، وقتی پا به پلاتو گذاشتم با حجمی از انرژی مواجه شدم که ترسیدم و تلاش کردم انصراف دهم اما میل قلبیام به تغییر، اجازه این کار را به من نداد.»
افشاری با اشاره به این که «من با موقعیتی مواجه شدم که موجب شد از خودم بپرسم در این سالها چه کردهام؟!»، توضیح میدهد: «من با تسلط عجیبی بر بدن و شور و دیوانگی غریبی مواجه شدم.»
در تمرین نمایش «احتمالات» هر روز با چنان تسلط عجیبی بر بدن و شور و دیوانگی غریبی مواجه میشدم که موجب میشد از خود بپرسم در این سالها به عنوان یک بازیگر با خودم چه کردهام؟!
او میافزاید: «از علی شمس خواهش کردم در روزهای نخست تمرین حضور کمرنگتری داشته باشم و بچهها را ببینم و وقتی نگاه میکردم هر روز با چیزی مواجه میشدم که موجب میشد از خود بپرسم در این سالها به عنوان یک بازیگر با خودم چه کردهام؟! و این در حالی بود که من همیشه ورزش میکردم، همیشه سعی میکردم بر بدن و بیانم مسلط باشم اما باز با چیزی مواجه شدم که در مقابلش بسیار کم بودم و باید تلاش بسیاری میکردم تا خودم را به سطح این گروه برسانم و این بسیار ترسناک بود.»
افشاری توضیح میدهد: «امروز بازی مرا روی صحنه نگاه میکنید و لبخند رضایت میزنید اما آن روز برای منی که به قول شما اسمی داشتم و وارد جمعی شده بودم، همهچیز خیلی ترسناک بود و من فقط باید تلاش میکردم اولا به آن سطح برسم و ثانیا آن سطح را رد کنم تا به چیزی برسم که علی شمس به عنوان کارگردان کار از من میخواست و ترسناکتر این بود که کارگردانِ کار، رفیق صمیمی من بود و اصلا با من شوخی نداشت و من ممکن بود در پروسه تمرین، این رفاقت را از دست بدهم. پس وارد چالشی شدم که برایم بسیار بزرگتر از حجم ذهنم بود.»
بهاره افشاری در صحنهای از نمایش «احتمالات» یک سالِ تمام، خودم را از تصویر گرفتم بازیگرِ «روزگار قریبِ» کیانوش عیاری در توضیح آنچه در طول تمرین نمایش «احتمالات» بر او گذشت، میافزاید: «در نتیجه شش، هفت ماه اول اینطور بود که بروم و بیایم، تمرین کنم، تلاش کنم آنتایم باشم و هیچ چیزی را از دست ندهم چون میدانستم یک جلسه عقب ماندن از تمرینهای این نمایش، برابر با از دست دادن مجموعهای از اتفاقات است. مدتی که گذشت یک روز با خود فکر کردم و گفتم باید از الان تا روز اجرا زیستت را تئاتری کنی. در نتیجه اولین کاری که کردم این بود که یک سال تمام خودم را به طور کامل از تصویر گرفتم و هیچ کاری را قبول نکردم. این پروسه، برای من، پروسهای به شدت جذاب و مانند این بود که یک سال در جایی، در دانشگاهی در کشوری دیگر در حال تحصیل و زندگی به سبک و سیاقی دیگر بودهام که تا پیش از آن تجربهاش نکرده بودم.»
حرف زدن من از در مضیقه مالی بودن، در این شرایط، نادرست است او با اشاره به این که «اکنون حتی کوچکترین اشاره انگشت دست من و دیگر بازیگران، حتی پلک زدنمان و هر چیز دیگری که روی صحنه میبینید فکر شده است و هیچ حرکتی روی صحنه نیست که بداهه باشد» در پاسخ به این سوال که آیا یک سال قبول نکردن هیچ پیشنهاد کار تصویری موجب به مضیقه افتادنش از لحاظ مالی شد یا خیر، میگوید: «شاید امروز، با توجه به آنچه بر فضای اقتصادی کشور حاکم است، حرف زدن من راجع به این که فشار مالی تحمل کردهام ناروا باشد. حتما که به اندازه خودم، این شیوه از زندگی برایم دشوار و متفاوت با مدلی بود که همیشه زندگی میکردم ولی در ازایش چیز بزرگتری به دست آوردم. تاکید میکنم که سخت گذشت اما امروز نمیتوانم با توجه به آنچه در جامعه میبینم، بگویم که تحت فشار مالی بودهام و گفتن این حرف را در قیاس با آنچه در جامعه و برای دیگر شهروندان رخ میدهد ناصواب میدانم.»
«دچار»، «سریک» و قضاوت کردنهای ما قسمت سوم دارد؟ بهاره افشاری که سابقه ساخت دو مستند با موضوع قضاوت؛ «دچار» و «سریک» را در کارنامه کاری دارد در پاسخ به این سوال که آیا تصمیمی بر ادامه این مسیر دارد و آثارش به سهگانه تبدیل خواهند شد یا خیر، میگوید: «قبل از «سریک»، مستندی ساخته بودم که «دچار» نام داشت و احتمالا آن را دیدهاید و در مورد قضاوت بود. من این کار را کردم تا یکسری آدمهای شناختهشده در هر حرفهای از جمله آقای مهران مدیری، آقای شمس لنگرودی، خانم آیدا سرکیسیان و خیلی آدمهای دیگر در مورد قضاوتشدن و تاثیر این قضاوت بر زندگیشان صحبت کنند و آن پروژه را بسیار دوست داشتم.»
برای بازی در نمایش «احتمالات» یک سال تمام خودم را به طور کامل از تصویر گرفتم و هیچ کاری را قبول نکردم
او ادامه میدهد: «بعد از آن به سراغ سریک رفتم. در حالی که دوست داشتم ادامه کار در مورد فردی شناختهشده که اجازه کار نداشت، باشد اما این اجازه به من داده نشد و در نتیجه به سراغ قهرمانکُشی رفتم و این که ما بسیار آسان، قهرمانهایمان را میکشیم و از آنها عبور میکنیم، بی آن که به آنها اجازه حرف زدن بدهیم. این اتفاق در «سریک» افتاد و در واقع بخش دومِ سهگانهای شد که قسمت سومش را هم نزدیک به دو سال پیش نوشتهام ولی هنوز جسارت ساختنش را پیدا نکردهام.»
او در پایان میگوید: «احتمال ساخته شدن قسمت سوم این سهگانه که در مورد سوپراستاری است که قضاوت، زندگیاش را به طور کامل متلاشی میکند و زندگی جمعی اطرافیانش را هم نابود میسازد، بسیار است اما دیگر فکر نمیکنم بعد از آن مستندی بسازم.»