سردار میدانها
هر زمان سخن از سردار قاسم سلیمانی به میان می آید، آنچه به ذهن خطور می کند، شجاعت و فرماندهی مثال زدنی آن بزرگوار در میادین نبرد است؛ زیرا از سال ۱۳۵۸ که ایشان به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و از اعضای واحد آموزش و مربی آموزشی سپاه قدس کرمان شد تا فرماندهی لشگر ۴۱ ثارالله کرمان، فرماندهی در عملیات های کربلای چهار و کربلای پنج، فرماندهی سپاه صاحب الزمان (عج) در سال ۱۳۶۷ و سرآخر فرماندهی سپاه قدس از سال ۱۳۷۶ تا لحظۀ شهادت، همواره در میادین نبرد بوده است.
بله، شهید قاسم سلیمانی اهل پشت میز نشینی نبود. مرد میدان های جنگ بود. زمانی که داعش همانند سیلی ویرانگر بسیاری از مناطق سوریه و عراق را به تصرف خود درآورد، آن بزرگوار با حضور در جبهه های نبرد و تقویت و تشویق نیروهای مردمی یا همان حشدالشعبی، نه تنها مانع پیشروی ستیزه جویان تکفیری شد، بلکه بسیاری از مناطق و شهرهای مهم و سوق الجیشی با فرماندهی این سردار حماسه ساز آزاد شد.
به راستی شخصیت شهید قاسم سلیمانی تنها در میادین جنگ خلاصه نمی شود. بلکه گسترۀ شخصیت و اثرگذاری اش در ابعاد گوناگون نمود پیدا می کند که ما در این نوشتار به برخی از آنها اشاره می کنیم.
نبوغ نظامی
اولین خصیصۀ خیره کنندۀ سردار سلیمانی، داشتن نبوغ نظامی بود. به باور بسیاری از کارشناسان جنگ، نه تنها ایشان در بحبوحۀ نبرد یک فرمانده شجاع و نترس بود، بلکه در حساس ترین لحظات، بهترین و کارآمدترین تصمیمات را می گرفت که نتیجه اش پیروزی رزمندگان اسلام بوده است. فی المثل هنوز هم مردم عراق بعد از گذشت چند سال، فراموش نمی کنند با فرماندهی کم نظیر این سردار رشید اسلام، نیروهای تکفیری یکی پس از دیگری شکست خوردند و شهرهایی چون تکریت، فلوجه، موصل و... از لوث وجود آنها پاک شد.
شهادت طلبی
این اذعان همرزمان سردار شهید قاسم سلیمانی است که ایشان در همه حال فردی شهادت طلب بود. گویی از مرگ هراسی نداشت و برای دست یافتن به آرمان های والایش هر خطری را به جان می خرید. او همیشه در خط مقدم جبهه حضور داست و بی محابا به دل دشمن می زد. در اولین خاکریز سنگر می گرفت و به تحلیل اوضاع جنگ می پرداخت تا بهترین تصمیم گیری را داشته باشد. بی شک کمتر فرماندهی را می توان یافت، چنین باشد و دوش به دوش دیگر رزمندگان پای در میدان جنگ بگذارد.
این شهادت طلبی و به دنبالش اخلاص و بی ادعا بودن، در ابعاد مختلف زندگی ایشان وجود داشته است. به عنوان مثال، اگر به آرشیو راهپیمایی های شکوهمند بیست و دوم بهمن و یا روز قدس در سال های گذشته سری بزنیم، تصاویری را خواهیم دید که سردار دل ها در میان صفوف مردم حضور دارد. بی آن که اندک ترس و واهمه ای از سوء قصد تروریست ها داشته باشد.
عشق به اهل بیت (ع)
یک واقعیت برای همگان اثبات شده است؛ هر زمان نام سردار قاسم سلیمانی مطرح میشود، عشق به اهل بیت (ع) از افتخارات آن شهید گرامی به حساب می آید. گویی متوسل شدن به چهارده معصوم (ع) و عرض ارادت به حضرت ایشان جزء لاینفک شخصیت وجودی سردار شهید بوده است.
آن بزرگوار گاهی لباس خادم حرم امام رضا (ع) را بر تن می کرد. گاهی هم تلاش می کرد، راهپیمایی اربعین حسینی به بهترین نحو و در امنیت کامل انجام شود. چنانچه هنوز هم بسیاری از تحلیل گران مسائل امنیتی در حیرت مانده اند، چطور مراسمی با آن شکوه و حضور چند میلیونی زائران، علیرغم تهدیدات تکفیری ها بدون کوچک ترین حادثۀ تروریستی انجام شده است.
عشق به تعبد و معنویت
به جرئت می توان گفت، نام و یاد سردار قاسم سلیمانی با بسیاری از خوبی ها مترادف است. از آن جمله می توان به تعبد و معنویت ایشان اشاره کرد. به طوری که بسیاری از همرزمان آن شهید می گویند تا وقت نماز و مناجات می شد، آن شهید بزرگوار سجادۀ کوچک و پر مِهرش را خالصانه بر روی خاک می گسترد و رو به قبله می ایستاد. بی آن که ترسی از انفجار خمپاره و توپ، یا شلیک تک تیراندازهای دشمن داشته باشد.
عشق به عبادت و معنویت در رفتار آن شهید گرامی متبلور بود. چنانچه همواره به فکر مظلومان بود و هر زمان فریاد دادخواهی مظلومی را می شنید، به یاری اش می شتافت. پس جای تعجب نیست، گسترۀ مبارزات سردار سلیمانی علیه ظلم و استکبار جهانی از افغانستان شروع می شد، به عراق و سوریه کشانده شده و در لبنان و فلسطین به اوج می رسید.
ولایت مداری
از خصایص بارز سردار سلیمانی، ولایت مداری ایشان بود. عشق به رهبری و اطاعت از فرامین ایشان در وجود شهید قاسم سلیمانی به مرحلۀ کمال رسیده بود. همیشه و همه جا گوش به فرمان مقام معظم رهبری بود و سخنان ایشان را به گوش جان می خرید. پای در میدان عمل می گذاشت تا به همه ثابت کند چه میزان مطیع اوامر رهبری است؛ بنابراین شهید گرامی نمونۀ مثال زدنی ولایت مداری بوده و می تواند بهترین الگو و سرمشق برای همگان باشد.
علاقمندی به فرهنگ و هنر
سردار شهید قاسم سلیمانی اهل فرهنگ و هنر بود. به ادبیات، به خصوص ادبیات جنگ اهمیت ویژه ای می داد. حتی بسیار پیش می آمد، به نویسندگان متعهد سفارش می کرد قلم بردارند و حماسه سازی رزمندگان را در قالب رمان، زندگی نامه و نمایش و نمایشنامه به رشتۀ تحریر درآورند. گاهی اوقات پیش می آمد به عنوان نقادی دلسوز به نقد آثاری در حوزۀ ادبیات دفاع مقدس بپردازد. انتقادهایش برآمده از دل بود و لاجرم بر دل می نشست. او کتاب را دوست داشت و اطرافیانش را به مطالعه دعوت می کرد. خودش هم از کتاب خواندن دور نبود.
تکریم خانواده های شهدا
شهید سلیمانی دوستدار خانواده بود. برای همسر و فرزندانش احترام ویژه ای قائل بود. در مقابل خانوادۀ شهدا، اسرا، جانبازان و ایثارگران خضوع و خشوع مثال زدنی داشت. هرکجا پدر شهیدی را می دید، او را در آغوش می کشید. یا نه کودک شهیدی را می دید، با مهربانی دست بر سرش می کشید و او را یادگار پدری حماسه ساز می دانست.
هرچقدر راجع شهید قاسم سلیمانی سخن بگوییم، کم گفتهایم. او یکی از اسطورههای تاریخ درخشان ایران است و نامش تا ابد جاودان خواهد ماند. آنجایی که خطاب به دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا گفت: «بدانید، اشهدبالله هیچ شبی نیست ما نخوابیم و به شما فکر نکنیم. به شما میگویم آقای ترامپ قمارباز! من به شما میگویم! بدان در آنجایی که فکر نمیکنی، ما نزدیک شما هستیم. این جنگ را شما شروع میکنید؛ اما پایانش را ما ترسیم میکنیم...» نهتنها هر ایرانی، بلکه هر آزادهای به شنیدن این سخنان به خود بالید و زیر لبشکر کرد چنین سرداری، فرماندهی سپاهی عظیم و جانبرکف را بر عهده دارد.
سردار شهید قاسم سلیمانی در سیزدهم دیماه ۱۳۹۸ همراه با دوست همرزمش، ابومهدی المهندس و دیگر یارانش با حملۀ ناجوانمردانۀ پهپاد آمریکایی به شهادت رسید و این روز تحت عنوان «روز ملی مقاومت» نامیده شد. ولی او مردی است که به یکزمان خاصی تعلق ندارد. بلکه متعلق به تمام زمانهاست و اینچنین باعث فخر و غرور ماست.
منبع: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس