بحث تاثیرگذاری جدی شبکههای اجتماعی از طریق روباتها برای نخستین بار در انتخابات 2016 آمریکا مطرح شد.کمپین دمکراتها معتقد بود روسها از طریق دستکاری در رسانههای اجتماعی آمریکایی، به نفع ترامپ کار کردهاند.
پروپاگاندای رایانشی در همه پرسی برگزیت (بریتانیا) و انتخاباتهای سایر کشورها نیز تکرار و به یکی از چالشهای دمکراسی تبدیل شد، به نحوی که بعضی متخصصان از بیم بالا بودن احتمال این اختلال، عجالتا تحدید آزادی بیان را پیشنهاد کردهاند.
این پژوهشها ماهیتی میان رشتهای دارند (ارتباطات، علوم سیاسی، علوم اجتماعی و علوم کامپیوتر) و از این جهت ارزشمندترند. هر فصل کتاب از سه زاویه قابل استفاده است: نخست، روششناسی نویسندگان که دیدگاهی نو در پژوهش داده است. زاویه ی دوم مربوط به اندوختههای فنی و تخصصی لازم برای فهم پروپاگاندای رایانشی است و زاویهی سوم، فهم تئوریهای سیاسی و علوم اجتماعی است که کاربست ابزار پروپاگاندا را برای رسیدن به اهداف مورد نظر برجسته کرده است.
چالش اصلی این است: چگونه دمکراسیها در حین حفاظت از حریم خصوصی باید امنیت را افزایش دهند؟ شاید توسعه سواد رسانهای که مخاطب را از حالت انفعال و پذیرشِ صرف، بیرون میآورد و به او ابزار و توانایی بازشناسیِ فکت از فیک را میدهد، تا حدی چارهی کار باشد. مخاطب با برخورداری از سواد رسانهای، بصیرت میباید و میتواند فیک نیوزها و جریان سازیهای برساخته از آن را پالایش کند؛ هر چند حکمرانی در عصر جدید نیز در این زمینه، بیمسئولیت نیست.
با تشکر از مترجمان گرامی کتاب (آقایان عباس رضایی ثمرین و رسول صفر آهنگ) و انتشارات همشهری.