جستجو
رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > طلاق از نوع خاکستری

طلاق از نوع خاکستری

طلاق از نوع خاکستری
طلاق می‌تواند به دلایل مختلف از جمله افزایش استرس‌ها، مشکلات مالی، عدم شناخت کافی، تفاوت‌های فرهنگی و اعتقادی همسران اتفاق بیفتد، افرادی که در زمان سالمندی و بالای ۵۵ سالگی به طلاق روی می‌آورند قبل از آن زمان نیز ناکارآمدی زندگی زناشویی را تجربه کرده‌اند اما تا آن زمان طلاق نگرفته‌اند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، هر چند پایان تلخ مطلوب‌تر از تلخی بی‌پایان است، اما باید بدانیم طلاق پیامدها و تبعات بسیاری بر اعضای یک خانواده دارد که ممکن است اثرات آنها گاهی سال‌ها ادامه یابد. نرخ طلاق در افراد بالای ۵۰ سال دو برابر و در افراد بالای ۶۵ سال سه برابر شده است، مطابق آمارها، بسیاری از طلاق‌ها در پنج سال نخست زندگی مشترک رخ می‌دهد. اما پدیده «طلاق خاکستری» یعنی طلاق افراد بالای ۵۵ سال در دو دهه اخیر که در کشور در حال شیوع است.

به طور کلی طول عمر انسان‌ها بیشتر شده و یکی از دلایل پدیده طلاق خاکستری این است که وقتی آن‌ها به راه پیش رویشان نگاه می‌کنند و می‌بینند که مثلاً ۲۰ سال دیگر تا آخر مسیر در پیش دارند، گزینه‌های بیشتری را در برابر خود می‌بینند، از جمله آنها گزینه ترک زندگی خانوادگی است. عده‌ای فکر می‌کنند طلاق پس از ازدواج طولانی مدت، ممکن است تأثیری بر فرزندان بزرگسال نداشته باشد، زیرا آن‌ها زندگی خود را شروع کرده‌اند، اما به واقع چنین چیزی صحت ندارد. طلاق در هر سنی برای فرزندان سخت است و شرایط روحی و روانی نامناسبی را تجربه خواهند کرد.

این مسئله پیامدهای منفی زیادی دارد. فشار مالی برای زنان بزرگ‌ترین دغدغه بعد از طلاق است. بسیاری از زنان هیچ وقت شاغل نبوده‌اند و در چنین سن و سالی نیز به سادگی نمی‌توانند شغلی پیدا کنند. مسئله پیامدهای ناشی از تنهایی بر وضعیت سلامتی آن‌ها هم مطرح است، کارشناسان تاکید دارند در مقطعی که همه فکر می‌کنند زوج‌ها به خوبی در رابطه خود جا افتاده‌اند، ارتباط خوبی با هم برقرار کرده‌اند و خیال دارند تا آخر کار در کنار هم بمانند، تعداد زیادی از آن‌ها به فکر جدایی از یکدیگر می‌افتند.

طلاق یک سرماخوردگی آسیب‌های اجتماعی است

احسان کاظمی روانشناس اجتماعی و مشاور خانواده‌ در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا در خصوص بروز طلاق خاکستری در سالمندی زوجین، اظهار می‌کند: تعدادی از طلاق‌ها در پنج سال اول زندگی اتفاق می‌افتد و عده‌ای از زوج‌ها طلاق را با واسطه اطرافیان به تعویق انداخته و بر این باور بودند با فرزندآوری وضعیت زندگی آنها بهتر می‌شود به همین دلیل به زندگی ادامه دادند، در واقع بین این زوجین تفکر آبرومحوری وجود داشته است که به تدریج انتظارها افزایش پیدا می‌کند، این گروه از زوجین تحت تأثیر بسیاری از عوامل مانند رسانه‌ها، نسل جدید دختران و پسران و ریخته شدن قبح طلاق به تدریج از همدیگر فاصله می‌گیرند.

رابطه زناشویی سالم رابطه بر اساس شایسته‌سالاری است

پدرام تاکید می‌کند: حتی مواقعی زنان می‌خواهند بر شوهر برتری پیدا کنند و نقش جنسی خود را نمی‌توانند به خوبی ایفا کنند، بیشتر می‌خواهند به جای اینکه نقش زنانه خود را تکامل یافته انجام دهند نقش مردانه داشته باشند و به دنبال کاهش مردسالاری و افزایش زن‌سالاری هستند، باید بدانیم رابطه زناشویی سالم یک رابطه شایسته سالاری و مبتنی بر مهارت‌های زندگی زناشویی زن و مرد است و احتمال دارد درابتدا زوجین از این مهارت‌ها برخوردار نباشند و بعد از سنین ۵۰ سالگی به بعد که زنان اقتدار پیدا می‌کنند و از نظر بیولوژیک نقش‌های استقلال‌طلبانه بیشتری دارند و مردها هم تا اندازه‌ای عاطفی‌تر می‌شوند نقش‌ها در زندگی زوجین وارونه می‌شود.

این مشاور خانواده می‌افزاید: ممکن است خانم به دنبال استقلال و شغل و درآمد باشد و مرد دنبال محافظه کاری و این اتفاق می‌تواند در زندگی مشترک تضاد ایجاد کند و باعث می‌شود زن و شوهر مثل قبل با همدیگر کنار نیامده و مرد زیر بار برخی مسائل نرود و بسیاری از موارد را نپذیرد، در نتیجه مجموعه‌ای از علل می‌تواند موجب بروز طلاق در سنین بعد از میانسالی شود.

وی اظهار می‌کند: طلاق با تعویق در سنینی بعد از میانسالی با وجود ناسازگاری‌ها از گذشته به دلیل تغییر نقش‌ها است و احتمال دارد مرد وضع مالی خوبی پیدا کرده و می‌تواند مهریه زن را بپردازد، یک مورد دیگر اینکه زن به این نقطه می‌رسد که می‌تواند کار بیرون از منزل داشته باشد و زیر بار حرف زور شوهر نرود و مهریه خود را هم مطالبه می‌کند.

ضعف در مدیریت روابط زوجین، عامل طلاق خاکستری

این مشاور خانواده تاکید می‌کند: مطابق تحقیقاتی که قبلاً در آمریکا شده بود ۸۵ درصد طلاق‌ها به علت ضعف در مدیریت روابط زوجین است، در حال حاضر هم اعلام می‌شود در آمریکا ۶۹ درصد زن و شوهرها مشکلاتی دارند که هیچ وقت حل نمی‌شود و نکته مهم این است که مهارت مدیریت این تضادها را داشته باشند نه اینکه به نتیجه طلاق برسند و همیشه ضعف آموزش و بینش در جامعه وجود دارد و این مورد در روابط زناشویی موجب ضعف خودشناسی می‌شود.

پدرام برای استحکام روابط همسران توصیه می‌کند: بعضی وقت‌ها همه این مواردی که در مورد زوجین گفته می‌شود طبیعی است و فکر نکنیم که زن و شوهری که زندگی را ادامه دادند، هیچ نوع مشکلی نداشتند، اشکال کار این است که به دنبال یک زندگی بدون مشکل هستیم و مشکلات در زندگی زناشویی وجود دارد، افرادی که این ماجرا را قبول دارند به دنبال راهکار برای مدیریت آن هستند.

وی ادامه داد: ولی افرادی که می‌خواهند مشکلات را حذف کنند به نتیجه طلاق می‌رسند و در زندگی بعدی هم به طور یقین چه به عنوان مجرد و چه به عنوان ازدواج مجدد مشکلاتی دارند، باید همسران مهارت‌های مبتنی بر خودشناسی را یاد بگیرند و اولویت دادن به نیازهای همدیگر و مدیریت روابط و تلاش هر روزه برای زندگی زناشویی سالم را داشته باشند.

برچسب ها
نسخه اصل مطلب