یزد| ثبت جهانی یزد از فرصت تا تهدید
به گزارش ایسنا، عضو شورای علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی مشهد، ثبت جهانی یزد را فرصت و تهدیدی برای این شهر خواند و تأکید کرد که ماجرای روستای ابیانه نباید مجددا تکرار شود!
محسن طبسی با اشاره بهغفلت جامعه از تداوم خاطرات جمعی در بافتهای شهری، اظهار کرد: اینکه مردمان ساکن این بافت چه توقعی از این بافتدارند، مسئله مهمی است اما همچنان تصاویری از این شهر باقیمانده که پابرجاست و خاطرات جمعی که همچنان حفظشده است. او با اشاره به فساد افسوس برانگیز تکنولوژی در شهری در سطح بینالمللی مانند یزد، تصریح کرد: ساخت بدنه بتنی دور امیرچقماق توجیهی ندارد و این مهم است که ساخت آن را چه کسی تصمیمگیری کرده و تائید کرده است؟ این عضو هیئتعلمی دانشگاه در ادامه با بیان اینکه ثبت جهانی یزد همزمان یک فرصت و تهدید برای این شهر است، عنوان کرد: اگر برای خوشامد گردشگران همانگونه که آنها میخواهند بافت را دستخوش تغییر کنیم تهدید است بهطوریکه این رخداد ناخوشایند را در ابیانه تجربه کردیم که گردشگران باعث شدند زندگی عادی و اقتصادی مردم مختل شود و هرکسی در خانهاش را باز کند و آنها را به خانه راه دهد. او اضافه کرد: این فرهنگ مولد که خاص آن منطقه است، از بین رفت بهطوریکه درحالیکه ظاهر روستا حفظشده اما دیگر مردم آن، مردم سابق نیستند و به رقبای ناسالم اقتصادی تبدیلشدهاند لذا لطمههای جبرانناپذیر عرصه فرهنگ در ابیانه نباید در یزد نفوذ کند.
تغيير كاربريهاي نگرانكننده در بافت تاريخي يزد
استادیار دانشگاه مشهد تبدیل خانههایی در بافت تاریخی و جهانی به کافیشاپ و اقامتگاه را مواردی نگرانکننده خواند و گفت: هرچند این تغییرات برای قشر کمدرآمد خوب است اما هر خانهای نباید با مداخلات عجیبی همراستا با تغییر کاربریها، تغییر کند. او تجربه تغییرات عجیب خانه هشتبهشت را نمونه بارزی از این تغییرات عنوان کرد و گفت: این بنا که متعلق به عصر صفوی بود، با تغییرات اعمالشده به خانه قاجاری تبدیل شد بهطوریکه حتی باستان شناسان و تاریخدانان صاحبنام نیز متوجه این موضوع نشدند. طبسی سرمایهگذاری در زیرساختها را ضروری عنوان کرد و گفت: یزد، اولین شهری بود که درواقع شهرداری ناحیه تاریخی داشته و شهرداری بافت تاریخی را به رسمیت شناخته است و در روزگاری که شهرداری صاحب شهر و نه متولی مردم در یزد بود، بزرگراه مستقیمی را با انحنا از کنار آبانبار گیو عبور داد. او با تأکید بر اینکه باید مسئولیت شهر را بشناسیم، ادامه داد: یزد که بنبست نیست لذا هرکسی نمیتواند هرکاری خواست انجام دهد چراکه نگاهی جهانی را به خود جلب کرده است پس باید زیرساختهای آن فراهم شود.
ناديده گرفته شدن تولید خودکفایی میراث فرهنگي
استادیار دانشکده هنر و معماری یزد نيز با اشاره به تأثیرات تعلیمات استبدادی در مختل شدن قدرت تفکر و حل مسئله، اظهار کرد: گردشگرانی که به یزد میآیند برای دیدن ساختمانهای سنتی میروند و جای این سؤال وجود دارد که این بناها دارای چه ویژگیهایی هستند؟ محمدرضا اولیا با اشاره به اینکه دغدغه تولید وابستگی به خارج که اکنون قابلدرک شده است، گفت: وابستگی فکری بدترین نوع وابستگی به غیراست درحالیکه میراث شهر یزد از قابلیت عظیم تولید تفکر و تولیدات علمی برخوردار است. او با تأکید بر اینکه وجه مهم تولید خودکفایی میراث در تفکر و تولیدات علمی نباید نادیده گرفته شود، ادامه داد: نگاه به شهر یزد بهعنوان یک امانت میراثی اگر تصور میراث اقتصادی باشد، خطای استراتژیک انجام دادهایم چراکه فرو کاهش ارزش یک امر معنوی برای بهرهبرداری مادی از آن، امری وحشتناک است، البته این به معنای عدم استفاده مادی نیست. این عضو هیئتعلمی دانشگاه از تحریر دستنوشتهای علمی از خود با عنوان «میراث فرهنگی در کما است» یادکرد و افزود: این مقاله که گویای تعلیق میراث فرهنگی بین مرگ و زندگی است و با عنوان ظاهراً فارسی اغما بهجای کما منتشرشده، گویای تأثیر پذیرفتن میراث فرهنگی از تولید و تفکر بهویژه از وجه علمی آن است.
نگاه تجزیهگرانه ضعف شناخت مردم از معماری
اولیا از شکاف و قطع رابطه نسل کنونی بهویژه دانشگاهی با پشتوانهها خبر داد و بیان کرد: آیتالله شهید مطهری میگوید: «مسئله اصلی استعمار است» چراکه او معتقد بود که استعمار فرهنگی بر استعمار سیاسی و اجتماعی مقدم است و آن دو مگر با استعمار فرهنگی میسر نمیشوند. اولیاء در ادامه با اشاره به ضعف نگاه تجزیهگرانه در شناخت مردم، تصریح کرد: اینکه ما معماری را ازنظرهای مختلف میبینیم در حالی اتفاق میافتد که برای ساخت بنای باشکوه مسجد جامع کبیر، آدمهایی با فصل مشترک ذهنی مانند نجار و حجار به این مسئله هویت بخشیدند. این استادیار دانشگاه یزد با اشاره به چگونگی تبدیل جریان مولد علمی و نظری به جریانی عملی، اظهار کرد: متأسفانه هنوز عملی کردن تئوریها، دغدغه اصلی نیست و اکنون یکی از عظیمترین سرمایههای کشور، مورد بیتوجهی است. او پرداخت حقالزحمههای دانشگاهی را مبلغی ناکافی حتی برای واگویهکردن علم دانست و گفت: این مبلغ چنان کم است که به بازشناسی معرفتی نمیرسد لذا تخفیف در علم، تبعاتی دارد. او با بیان اینکه روزگاری در کشورمان سرمایهدار به کسی که سری پر مایه داشت گفته میشد، افزود: بعید نیست که زمانی نیز علم و سرمایهداران حقیقی تحقیر شوند که در این صورت دیگر تولیداتی نخواهیم داشت. اولیاء یکی از اسمای جلاله را «علیم» برشمرد و گفت: بیاحترامی به علم همانند بیاحترامی به خداوند است چراکه حرمت علم بسیار زیادی دارد و چون حرمت علم و عالم که مأمن انتقال علم است را پاس نداشتیم، اکنون عرف ساختوسازها در منطقهای که همه در یک طبقه هستند به ایجاد برجی 9 طبقه منجر شده است. او در ادامه از متریال واحدهای ساختوسازهای سنتی مانند چینه بهعنوان موادی بیضرر یادکرد و افزود: تضییع حقوق نسلهای بعدی، موارد بارزی است که مصالح مدرن بناهای امروزی به دنبال و بیتوجهی به مفاسد این موارد، هزینهبردار است اما چه کسی حاضر است تعرفهای برای این هزینهها بپردازد؟