hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

ناشنیده‌هایی از زبان دو مهماندار هواپیما

آنقدر استرس را تجربه کرده‌اند که نسبت به این موضوع سِر شده‌اند؛ با این وجود هر بار که خانواده‌هایشان خبر سقوط هواپیمایی را می‌شنوند، تلاش می‌کنند با فرزندانشان که مهماندارند تماس بگیرند.
1398/10/28 , 13:48
391
0
0

در حسرت انگشتان کوچک از دست رفته

«حسین» می‌ترسد حرف بزند. می‌گوید اگر صاحبکارش بو ببرد با خبرنگاری حرف زده، پوستش را غلفتی مي‌کند! او از روزهای جهنمی‌اش در کارگاه پرسکاری در یکی از مناطق حاشیه‌ای تهران می‌گوید. از کارگاهی که هیچ بازرس اداره‌کاری راهش به آنجا نیفتاده است. حسین از تنبیه
1397/04/31 , 14:41
469
0
0