درباره ما نسخه آزمایشی | سه شنبه، 25 آذر 1404
«حسین» میترسد حرف بزند. میگوید اگر صاحبکارش بو ببرد با خبرنگاری حرف زده، پوستش را غلفتی ميکند! او از روزهای جهنمیاش در کارگاه پرسکاری