به گزارش شرق، متهم جوان وقتی دید چند جوان افغان کنار آتش جمع شده و مشروب میخورند با آنها درگیر شد. رسیدگی به این پرونده از دی سال ۹۹ در پی درگیری خونین در ورامین آغاز شد.
مأموران به بازجویی از چند مرد افغان پرداختند که شاهد جنایت بودند. پلیس از این طریق توانست با استعلام شماره پلاک موتور فرشاد او را در حاشیه ورامین ردیابی و بازداشت کند.
او به درگیری خونین در حالت مستی اعتراف کرد. فرشاد گفت: آن شب همراه دوستم به ورامین رفته و با هم مشروب خورده بودیم. در حال بازگشت به خانه بودیم که برای استراحت در منطقهای از ماشین پیاده شدیم. من آنجا چند مرد افغان را دیدم که کنار آتش نشسته بودند و با هم مشروب میخوردند.
من قبلا آنها را ندیده بودم و هیچ خصومتی با آنها نداشتم، ولی چون حال طبیعی نداشتم بیدلیل به آنها اعتراض کردم و گفتم قصد دارم با پلیس تماس بگیرم. سر همین موضوع با هم درگیر شدیم. آنها فحاشی کردند و همان موقع نریمان به هواخواهی از مردان افغان وارد دعوا شد و با من درگیر شد.
او با سنگ به سرم زد که خون روی صورتم جاری شد. من عصبانی شده بودم و کنترلی بر رفتارم نداشتم که روی او چاقو کشیدم و یک ضربه به دست نریمان زدم. او و دوستانش به سمت من و دوستم حملهور شدند که یک ضربه دیگر به سینه نریمان زدم و فرار کردم، اما من قصد کشتن او را نداشتم و هنوز هم نمیدانم چرا دعوا شروع شد.
من واقعا از مرگ او پشیمان هستم. متهم در ادامه به بازسازی صحنه جرم پرداخت و برایش به اتهام قتل عمدی کیفرخواست صادر شد. این جوان در حالی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد که اولیایدم برایش حکم قصاص خواستند و گفتند حاضر به گذشت نیستند.
وقتی فرشاد روبهروی قضات ایستاد ادعای تازهای را مطرح کرد و گفت: من قبول دارم مشروب خورده و مست بودم، اما قصد قتل نریمان را نداشتم. من اصلا او را نمیشناختم و انگیزهای برای درگیری با او نداشتم.
من وقتی دیدم مردان افغان مشغول خوردن مشروب هستند اعتراض کردم و با آنها درگیر شدم، ولی همان موقع نریمان به هواخواهی آنها با من درگیر شد. او به بهانهای با من درگیر شد تا خودش مشروب مردان افغان را از آنها بگیرد.
او به طمع همپیالهشدن با مردان افغان درگیری را راه انداخت و با من شروع به دعوا کرد. وی ادامه داد: من یک ضربه چاقو به دستش زدم، اما وقتی با هم گلاویز بودیم یکباره هر دو روی زمین افتادیم و چاقو ناخواسته به سینهاش فرو رفت و موجب مرگ او شد.من با دیدن خون ترسیدم و گریختم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده فرشاد را به قصاص محکوم کردند.