مصطفی قانعی- عضو کمیته ملی واکسن کرونا ابراز امیدواری کرده که نتایج این طرح تا ۳ ماه آینده به ستاد ملی کرونا عرضه میشود و در بیانی دقیقتر تشریح کرده است: «سامانه قرنطینه هوشمند تمام ترددها، کسب و کار، رفت و آمدهای جادهای و…، را به طور هوشمند رصد میکند و این امکان را فراهم میسازد تا فردی که واکسن زده و ناقل کرونا نیست بتواند به ادامه کسب و کار بپردازد دیگر نیازی به ثبت نامه در این سامانه نیست و کسی کارتی دریافت نمیکند بلکه بر اساس قدرتهای این سامانه در کشورهای پیشرفته، فقط اطلاعات تردد مبادی میان جادهای هر فرد ردیابی میشود و در صورتی که فرد واکسن زده باشد و ناقل نباشد اجازه انجام سفر و تردد را دارا خواهد بود فقط اطلاعات آزمایشگاهی و فردی هر شخص در سامانه ثبت خواهد شد و دوربینهای کنترل و ردیابی مجوز سامانهای صادر میکنند و چنانچه منعی وجود داشته باشد مجوز تردد صادر نخواهد شد.»
با اجرای قرنطینه هوشمند، همه فعالیتهای روزمره با کارت واکسن، امکان پذیر است و آنطور که وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشورمان تأکید کرده، «در این صورت لازم نیست که دیگر از قوه قهریه استفاده کنیم و مردم با داشتن کارت میتوانند به مسافرت بروند، در هتلها اقامت داشته باشند و خدمات مختلف از جمله حمل و نقل عمومی به راحتی قابل ارائه است؛ با اجرایی شدن قرنطینه هوشمند، بسیاری از مشکلات، حل میشود.» مطابق گفته «بهرام عین اللهی» با اجرای این برنامه نیازی به محدودیتها نیست و هر فردی که واکسینه شود میتواند با اپلیکیشن وزارت بهداشت «کیو آر کد» را دریافت و از خدمات مورد نیاز خود استفاده کند، اما در این باره گفتنیهایی هست که «مسعود یونسیان» و سپس «علیرضا ناجی» این موارد را مطرح کرده اند.
کمتر از یک سوم جمعیت واجد شرایط، دو دز واکسن را دریافت کرده اند
مسعود یونسیان- استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران به ما میگوید: «قرنطینه هوشمند قرار است در آیندهای نزدیک اجرایی شود و ما ابتدا باید ببینیم این آینده نزدیک چه زمانی خواهد بود، در حال حاضر کمتر از یک سوم جمعیت واجد شرایط، یعنی چیزی در حدود ۲۰ درصد، دو دز واکسن را دریافت کرده اند. اما اگر جمعیت بالغ را در نظر بگیریم تقریبا نزدیک به یک سوم جمعیت، دو دز واکسن را گرفته اند. ما انتظار داریم اگر واکسیناسیون با همین سرعت پیش برود، در اواخر مهرماه نیمی از جمعیت واجد شرایط (حدود ۳۰ میلیون نفر از ۶۰ میلیون نفر) دو دز واکسن خود را دریافت کنند. چنانچه همین آهنگ حفظ شود، دو هفته بعدتر، یعنی در نیمه آبان ماه، حدود دو سوم از جمعیت واجد شرایط و نیمی از کل جمعیت کشور دو دز واکسن خواهند گرفت. منتها باید حواسمان باشد که اولا این نسبتها هنوز نمیتوانند متضمن ایمنی جمعی باشند. ثانیا، تنها دو هفته بعد از دز دوم است که میتوانیم انتظار داشته باشیم ایمنی ظاهر شود؛ بنابراین چند شرط وجود دارد: اول اینکه باید واکسن به تعداد کافی در اختیار مان باشد. دوم اینکه باید با همین سرعت، واکسیناسیون جلو برود و میزان استقبال کم نشود. ما در کشور آمریکا هم دیدیم که در اوایل سرعت بسیار بالا بود، اما کارزارها و کمپینهای ضدواکسن، سرعت واکسیناسیون را خراب کردند. مسئله سوم این است که باید دو هفته از دز دوم گذشته باشد، به نظر میرسد که در بهترین و خوشبینانهترین شرایط، حتی تا انتهای آبان ماه تازه دو سوم جمعیت واجد شرایط (نه دو سوم کل کشور) به زمانی که انتظار داریم مصونیت ظاهر شود رسیده باشند. موضوع چهارم، این است که همه افرادی که واکسن میزنند ایمن نمیشوند و ما انتظار داریم که حدود سه چهارم افراد واکسینه به طور کامل مصون شوند (هرچند بیش از ۹۰% جمعیت مبتلا به فرمهای شدید و کشنده نخواهند شد، ولی درصدی ممکن است آلوده شده و قدرت آلوده کنندگی دیگران را پیدا کنند). پنجمین مسئله این است که برای حصول ایمنی جمعی، برای واریانت دلتا، نسبت ۷۰% ایمن کافی نیست و باید حدود ۸۵% جمعیت واکسینه شده باشند. در نهایت، باید توجه داشته باشیم که نسبت قابل ملاحظهای از جمعیت کشور (حدود دو سوم) قبلا مبتلا شده و لذا ممکن است نسبت جمعیتی که ایمن شده اند، بیش از جمعیتی باشد که واکسن خواهند گرفت، اما در هر حال انتظار نمیرود مجموع واکسن زدهها و افرادی که به دلیل ابتلا مصون شده اند ما را به ایمنی جمعی برای واریانت دلتا برساند. منظور از ایمنی جمعی، آن است که با خیال راحت، تمام محدودیتها را برداریم و به زندگی عادی خود برگردیم.»اجرای قرنطینه هوشمند، فعلا شامل بخش ناچیزی از جمعیت میشود
یونسیان ادامه میدهد: «گرچه رسیدن به ایمنی جمعی و زندگی بدون محدودیت فعلا دور از انتظار است، ولی نزدیک شدن به آن شرایط کاملا شدنی است. یکی از این راه ها، همین برنامهای است که تحت عنوان قرنطینه هوشمند از آن یاد میشود. در این روش، افرادی که به طور کامل واکسینه شده اند اجازه خواهند داشت فعالیتهایی را انجام دهند، بدون اینکه سلامت خود و دیگران را به مخاطره بیندازند. به عبارت دیگر، به افرادی که انتظار داریم مصون شده باشند، اجازه دهیم از یکسری خدمات و امکانات بهرهمند شوند. اگر در حال حاضر بخواهیم قرنطینه هوشمند را اجرایی کنیم، فقط شامل بخش ناچیزی از جمعیت کشور خواهد شد و طبیعتا اگر ما بخواهیم برنامهای را اجرایی کنیم که اولا فقط جمعیت ناچیزی میتوانند از آن بهرهمند شوند و ثانیا مابقی جمعیت تمایل داشته اند، اما هنوز فرصت به آنها نرسیده و یا نوبت شان نشده، هم با عدالت اجتماعی در تناقض است و هم مقاومتهایی رخ میدهد. فکر میکنم هنگامی که بخش گستردهای از جمعیت ما که تمایل به واکسن زدن دارند، به واکسن دسترسی پیدا کرده و دو دز را تزریق کنند و دو هفته هم از واکسیناسیون آنها بگذرد، زمان مناسبی برای قرنطینه هوشمند است و به شخصه با این اقدام موافقم، اما نمیتوانم تاریخ تقویمی خاصی برای این موضوع مشخص کنم، چون همانطور که اشاره کردم ما هنوز با ایمن سازی بخش قابل ملاحظهای از جمعیت کشور فاصله داریم و گرچه برای اجرای این برنامه لازم نیست به ایمنی جمعی رسیده باشیم، اما باید شرایط برای واکسن زدن به کسانی که تمایل داشته اند واکسن تزریق کنند مهیا شده باشد. بدیهی است در این صورت کسانی که واکسن در اختیارشان بوده، اما تمایلی به تزریق نداشته اند از خدمات اجتماعی مذکور محروم خواهند شد که منطقی هم هست و اصلا با اخلاقیات هم منافات نخواهد داشت. در مجموع اگر کسی یا کسانی تمایل به واکسینه شدن داشته اند، اما هنوز نوبت به آنها نرسیده و یا رسیده و فعلا دز اول را تزریق کرده اند و یا دز دوم را هم تزریق کرده اند و هنوز ایمنی در آنها ایجاد نشده، اجازه دادن برای برقراری تعامل به افراد جامعه در این شرایط، نگران کننده خواهد بود.»اهرمی تشویقی برای ترغیب به واکسیناسیون
استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران، قرنطینه هوشمند را اقدامی تشویقی میداند، برای کسانی که دو دز واکسن را تزریق کرده و از زمان تزریق دو هفته گذشته است: «در اینجا میخواهم یک ذهنیت جاری بین مردم را تصحیح کنم، به این علت که زیاد میشنویم، افرادی واکسن زده اند، اما بیمار شده اند و وقتی بررسی میکنیم، متوجه میشویم که بسیاری از این افراد تازه دز اول را تزریق کرده بودند، یا دو دز گرفته بودند، ولی هنوز فاصله دو هفتهای از دریافت واکسن نوبت دوم شان نگذشته بوده و بلافاصله بعد از دریافت این دز، رعایت اصول بهداشتی را متوقف کرده بودند. قرنطینه هوشمند اقدامی تشویقی است برای کسانی که برنامه واکسیناسیون خود را کامل کرده اند. نکته مثبتی که در اخبار مرتبط با این تصمیم وجود دارد، جنبه اجرای پایلوت و آزمایشی آن است که در یک جمعیت کوچکتر، قرنطینه هوشمند اجرایی میشود و به نظرم هر اقدام بزرگی که انجام میدهیم، ابتدا باید در یک جمعیت کوچکتر، حتی کوچکتر از حد یک استان، طرح را محک بزنیم و جمعیت باید آنقدر کوچک باشد که بتوانیم تمام افراد را به درستی تحت نظر داشته باشیم و آنها را ترغیب کنیم تا اگر برای آنها اتفاقی رخ داد به سرعت به ما اطلاع دهند یا به سیستم بهداشتی مراجعه کنند و ما نیز قادر به مدیریت کردن این موارد باشیم. اگر توانایی ما به حدی است که میتوانیم همه این افراد را دنبال کنیم و چنانچه اتفاقی افتاد، اینها را بلافاصله شناسایی کنیم و به عنوان مثال روزانه تست بگیریم، میتوانیم این مطالعه پایلوت را با خیال راحت اجرا کنیم. به عبارت دیگر جمعیت باید آنقدر کوچک باشد که بتوانیم روزانه تک تک افراد را چه از نظر علائم و چه از نظر آزمایشها رصد کنیم. در هر حال، بهتر است که محدودیتها را یکی یکی و به شکل مرحله بندی شده برداریم تا اگر اپیدمی محدودی دراین جامعه رخ داد، بدانیم حذف کدامیک از این محدودیت ها، منجر به شعله ور شدن بیماری در کانونی از آن جامعه شده است. در غیر این صورت، این خطر وجود دارد که مجبور شویم دوباره همه محدودیتها را از نو وضع کنیم. در برداشتن برخی محدودیتها باید بسیار احتیاط کنیم، به عنوان مثال با آزاد شدن مسافرتهای بین شهری، حتی در جمعیت پایلوت، ممکن است بیماری در کل کشور منتقل شود؛ لذا نفس کار خوب است، اما نباید در بازگشاییها تعجیل کرد و اجرای پایلوت هم مؤثر است. البته نمیدانم قزوین چه ویژگیهایی دارد. باید اجرای پایلوت را از استانی شروع کرد که میزان پوشش واکسیناسیون بالا بوده و جمعیت آن نسبتا محدود باشد. نکته بعدی هم، همانگونه که پیشتر گفتم، این است که محدودیتها باید مرحله به مرحله برداشته شود و یا امکان پایش گسترده و دقیق را برای افرادی که میخواهند محدودیت هایشان برداشته شود، فراهم کنیم.»امکان جعل کارت واکسیناسیون
یونسیان به امکان جعل کارت واکسیناسیون نیز اشاره کرده و میگوید: «اگر به شکل درست از تکنولوژیهای مدرن مثل تکنولوژی گوشی هوشمند و «کیو آر کد» استفاده شود، احتمال جعل کارت واکسیناسیون کاهش مییابد و ما برای اینکه بخواهیم با چنین مسئلهای مقابله کنیم باید به روشهای مختلفی مجهز شویم، اول اینکه به روزترین تکنولوژی که در عین حال دقیق است و در دسترس اغلب جامعه هست را بهکار بگیریم که فراگیری قابل ملاحظهای هم داشته باشد و به نظر میرسد گوشیهای هوشمند به نسبت فراگیری بالایی دارد و شاید بتوان از این تکنولوژی استفاده کرد، البته نیاز به مطالعه دارد که چقدر مردم به این گوشیها دسترسی دارند، هرچند که مطالعات اولیه میگوید، دسترسی بالاست. نکته دوم این است که باید مقررات لازم برای برخورد هرچه شدیدتر با افرادی که متقلب هستند، پیش بینی شده باشد. اگر خطایی از فردی سر بزند و با او شدیدترین برخوردها صورت بگیرد، طبیعتا حساب کار دست دیگران هم خواهد آمد. اما اگر در پیچ و خم ارجاع از واحدهای مختلف، افراد گم شوند و یا به یک جریمه نقدی ناچیز بسنده شود، احتمال تقلب و جعل افزایش مییابد. البته ما نمیتوانیم تخلفات را به صفر برسانیم، اما میتوانیم با اتخاذ تدابیر متعدد، میزان آن را آنقدر کاهش دهیم تا دیگر دغدغهای ایجاد نکند. از طرف دیگر، از ترس تقلب تعداد معدودی از آحاد جامعه، نباید عموم جمعیت را از یک خدمت محروم کنیم.»او در پاسخ به این پرسش که اگر ۹۰ درصد جمعیت ما دو دز واکسن را دریافت کنند، آیا بازهم نیاز هست که قرنطینه هوشمند را اجرایی کنیم، توضیح میدهد: «ما برای پاسخ به این سؤال باید شرایط مان را در زمان مقتضی، یعنی زمانی که در آن قرار گرفتیم رصد کنیم. باید ببینیم گردش ویروس در جامعه ما چگونه است، ویروس غالب چیست، سرایت پذیری آن در جامعه چقدر است، وضعیت رعایت اصول بهداشتی چگونه است و در نهایت، تعداد موارد جدید روزانه به چه میزان است. تعداد مرگ و میر را ملاک قرار نمیدهم؛ چون بیمارانی که در حال حاضر در تختهای بیمارستانی بستری هستند و فوت میکنند شامل موارد قدیمی ابتلا هستند، اما تعداد موارد جدید شناسایی شده بسیار کمک میکند تا ما محدودیت هایمان را برداریم یا برنداریم. اگر تعداد موارد انتقال کم باشد، حتی بدون طرح قرنطینه هوشمند هم میتوانیم برخی محدودیتها در مورد فعالیتهایی که برای ما بسیار کلیدی است و از نظر اقتصادی به جامعه آسیب وارد میکنند، ولی از نظر ابتلا، کم خطر تشخیص داده میشود را برداریم، اما اگر در شرایطی هستیم که انتقال، شدید و گسترده است، حتی ممکن است که قرنطینه هوشمند را هم معلق کنیم؛ بنابراین هیچ قانونی را نمیتوانیم در درازمدت مصوب کنیم، باید همیشه بیماری را رصد کرده و باتوجه به جمیع جوانب، تصمیمات پویا بگیریم؛ لذا نمیتوان نسخه کلی پیچید، معتقدم که قرنطینه هوشمند ابزار خوبی است، اما در کنار همه ارزیابیهای دیگری که باید انجام دهیم، لازم است تصمیم بگیریم که از قرنطینه هوشمند تا چه حدی باید استفاده کرده و در کجا این طرح را معلق کنیم و به عنوان یک محدودیت، این طرح را چه هنگامی برداریم و به زندگی عادی برگردیم و نمیتوانیم از حالا نسخه ژنریکی بپیچیم.»
یونسیان در تحلیل این شائبه که هنوز میزان ابتلا و مرگ و میر بالاست، با این وجود چرا روند بیماری هنوز در کشور کنترل نشده، میگوید: «ما تازه به یک سوم جمعیت واجد شرایط که باید دو دز واکسن زده باشند، رسیده ایم و حدود یک ششم جمعیت واجد شرایط مان دو هفته از دریافت دز دوم شان گذشته. بی تردید سرعت واکسیناسیون ما تأثیر چندانی در فروکش کردن موج اخیر نداشته، چون عمده واکسنهای مان را در زمانی که اوج قله را پشت سر گذاشته بودیم (۲۶ مرداد) زده ایم. لذا، به اعتقاد بنده، این موج طبق روال خودش کاهش پیدا کرده و واکسیناسیونی که انجام داده ایم فقط توانسته تعداد مرگ در افراد سالمند را کاهش دهد، چرا که آنهایی که در سنین بالا بوده اند را خیلی زودتر واکسن زده ایم و به طور مشخص مشهود است که در بستری و مرگ و میر آنها، سهم سنین بالا کاهش یافته است. این پدیده (کاهش بستری و مرگ سالمندان در موج پنجم نسبت به موجهای قبلی) را میتوان به شکل شفاف و به درستی، به واکسن منتسب کرد. ما باید همین سرعت را حفظ کنیم تا اگر موج دیگری رخ داد، اثرات چشمگیر واکسیناسیون را ببینیم.»