با توجه به اینکه احتمال وقوع قتل در این پرونده زیاد بود بازپرس به بازجویی از همسر وی پرداخت. مرد ۷۴ ساله که بشدت مضطرب و آشفته بود سعی داشت با تناقض گویی مسیر تحقیقات را منحرف کند، اما بازپرس با دیدن آثار جراحت روی بدن او متوجه شد بین او و مقتول درگیری رخ داده است. بدین ترتیب مظنون پرونده دقایقی بعد لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اعتراف کرد.
مرد سالخورده گفت: من بازنشسته یکی از ادارههای دولتی هستم و یک سوپر مارکت هم دارم. من و همسرم ۵۰سال با هم زندگی کردیم، اما او اخلاق خوبی نداشت و زن تند خویی بود. این اواخر هم به خاطر نگهداری از مادر ۹۰ سالهام مدام غر میزد، البته مادرم در طبقه بالای خانه ما زندگی میکرد و من خودم سعی میکردم کارهایش را انجام دهم و از او نگهداری میکردم. اما همسرم با مادر پیر و زمینگیرم خیلی بدرفتاری میکرد. سعی میکردم این رفتارها را تحمل کنم بیشتر اوقات در سوپر مارکتم مشغول بودم، اما دیگر کاسه صبرم لبریز شده بود.
صبح حدود ساعت ۹ بود که به خانه آمدم تا به مادرم سر بزنم، اما همسرم دوباره شروع به غر زدن کرد. او بارها به مادرم که دیگر توانایی راه رفتن نداشت توهین کرد. وقتی میدید من به مادرم کمک میکنم با من هم رفتار بدی داشت. این موضوع بشدت اذیتم میکرد. تصمیم گرفتم به این غر زدنها پایان بدهم، به همین خاطر در یک لحظه او را گرفتم و به زمین انداختم با هم درگیر شدیم بعد هم دستانم را دور گردنش انداختم و خفهاش کردم.
سرهنگ محمد نادر بیگی رئیس پلیس آگاهی استان البرز با تأیید این خبر گفت: این مرد ۷۴ ساله پس از قتل همسرش پشیمان شده و بلافاصله با دخترش و اورژانس تماس گرفته بود، اما وقتی امدادگران رسیدند زن میانسال جان باخته بود پس از بازجوییهای اولیه متهم بازداشت شد و برای تحقیقات بیشتر در اختیار اداره آگاهی قرار گرفته است.