«کردها با ترکیب خاص لباسهایشان، بهراحتی قابل تشخیص هستند. هرچند که بین نواحی و طبقات اجتماعی مختلف، تنوعات قابل توجهی وجود دارد»(یارشاطر، 1382: 273). کردها، طی قرنهای متمادی با لباس محلی خود پیوند عاطفی، عقیدتی و سنتی شدیدی برقرار کرده و علاقه فراوانی به حفظ و نگهداری لباس سنتی خود که نشانگر هویت فرهنگی آنهاست، دارند. رنگ و بوی سنت دارد و اصالت یك بانوی ایرانزمین را نشان میدهد. پوشیدن لباسهای محلی كردستان از سالهای گذشته، رونق دوباره گرفته و تغییر چشمگیری در آن حاصل نشده است. لباس و پوشاک کردها از تنوع و غنای فوق العادهای برخوردار است که در زینتها و رنگهای لباس به چشم میخورد. لباس کردی هرگز یک رنگ و تیرهگون نیست، بلکه همیشه با ترکیب رنگهای مختلف، چشمها را به طرز مطبوعی خیره میکند و انسان به این باور میرسد که طبیعت و محیطپیرامون، مرغزارهای سرسبز، گلهای رنگارنگ، سپیدی برفها، آسمان صاف و آبی وسیلابهای خروشان در این تنوع رنگ تاثیر مهمی داشتهاند. درواقع، چنین میتوان گفت که پوشاک زنان کردستان لباسی شبیه شبرنگها و ستارههای آسمانی است؛ لباسی که رنگ و بوی سنت دارد و اصالت یك بانوی ایران زمین را نشان میدهد. لباسهای كردی فقط مخصوص كردستان نیست. این پوششهای محلی در استان كرمانشاه و ایلام و... از دیرباز مورد توجه اهالی این شهرها قرار گرفته و قدمتی طولانی دارند. پوشاک زنان و مردان کرد، شامل تنپوش و سرپوش و پایافزار است و بسته به کاربرد پوشاک و منطقه مورد نظر، از قطعات مختلفی تشکیل شده و مدل و شکل ظاهری آن نیز متفاوت است اما لباس کردها از هر مدل که باشد در یک کلام، تمام بدن را میپوشاند و حجاب کاملی را تشکیل میدهد. حتی در برخی نقشهای روی سنگها که از دوران ماد بر جای مانده، مشخص است که لباس آن دوران نیز به گونهای بوده که تمام بدن را میپوشانده است و مردان سوار بر اسب نیز شلوار به پا دارند و درواقع مرد و زن فقط صورت و دستهایشان از مچ بیرون است و سایر قسمتهای بدن به طور کامل پوشیده است. در این كندهكاریها، زنان و مردان با پوشش كامل و شبیه به لباسهایی كه اهالی كردستان و سایر مناطق كردنشین بر تن میكنند، قابل مشاهده هستند.
سرپوش زنان کرد کردستان
هر چیزی را که برای پوشش سر به كار رود، میتوان «كلاه» ناميد. به همين دليل، در اين مقاله به تمامي انواع پوششهاي سر به طور عام كلاه گفته ميشود. در مواردي به منظور شيوايي متن و جلوگيري از تكرار پيدرپي يك واژه، از واژه سرپوش استفاده شده است. اين واژه به مفهوم كلاه در ادبيات و شعر فارسي مصاديق بسيار دارد. سرپوش زنان در گذشته عبارت بود از کلاه و سربند که در اصطلاح محلی به آن کلاو و سروین گفته میشد. کلاهها معمولا توسط خود زنان دوخته و ساخته میشد. این کلاهها عبارت بودند از کلاوفس و کلاوزر. امروزه اغلب زنان از روسریهای بزرگ استفاده میکنند و شکل قدیمی لباس را فقط در روستاها میتوان مشاهده کرد. اما زنان برای عروسی و جشنها، گاهی لباس کامل و سنتی میپوشند و فَس یا کلاوزر بر سر میگذارند. روسری از پارچهای توری است که به وسیله پولکهای ریز فلزی پولکدوزی شده است و سربند، معمولا از چندین پارچه ابریشمی با زمینه سیاه و گلهای زرد و سفید، تشکیل میشود. طرز بستن آن بر سر، در نزد زنان بستگی به سلیقه و نوع آرایش آنان دارد.
پچ و کلاو
پارچهای است سه متری و اغلب گلدار که تارهایی از آن را جدا میکنند و به شکل جالبی و به گونهای که تارهای آن در طرفین صورت آویزان شود به دور سر میپیچند. پچ را که در نواحی سقز «مرز» میگویند روی کلاه مخصوص به نام عرقچین میبندند. عرقچین را از نخ و بهخصوص از نخهای قرقرهای با میل قلاب میبافند و این کار مخصوص زنان و دختران کرد است و اغلب برای زیبایی بیشتر آن رابا نخهای سیاه و سفید و به مقدار کم با نخهای رنگین پر نقش میبافند. البته شایان ذکر است که پیچ فقط مخصوص اکراد (کردها) نیست، بلکه در اکثر مناطق خاورمیانه مردها پیچ میبندند؛ برای نمونه در هندوستان، پاکستان، افغانستان، مناطق عربنشین و... ولی پیچ هر قومی جداست و مخصوص آن قوم. کلاو، یا کلاه زنان کُرد بسیار قشنگ و زیباست. این کلاه را از مقوا و به شکل استوانه کوتاهی درست میکنند و روی آن را از با پارچه مخملی رنگین معمولا گلی یا سبز سیر میپوشانند و بعد روی آن را با پولکهای رنگین یا طلایی و گلابتونهای زرین، تزيین میکنند. این کلاه را با رشتهای طلا روی سر نگاه میدارند که لیره یا نیم پهلویهایی به آن آویزان است و از زیر چانه عبور میدهند و دستمال را روی آن میبندند. رشتهای که کلاه را به آن صورت نگاه میدارد، «قطاره» نام دارد و اغلب آنهایی که قدرت مالی بیشتری دارند از آن استفاده میکنند و در دو طرف، در محل اتصال آن با کلاه یک گل طلايی آویزان میكنند. خانمهای متشخص کُرد اغلب به جای کلاو از«گلگله» استفاده میکنند.
کلاکه
کلاکه، روسری یا دستاری است که به جای کلاه مورداستفاده زنهاست. کلاکه دارای رشتههای بلند سیاه و سفید ابریشمی است که روی آن را زردوزی میکنند. لباسهای کردی از آن دسته لباسهایی هستند که هنوز رونق سابق خود را دارند؛ هرچند در مواردی دچار تغییراتی شدهاند.
کلاوفَس
این کلاه فقط قسمت فوقانی سر زنان را میپوشاند و بقیه موها را از طرفین شانه با حالت باز میگذاشتند. این کلاه به شکل نیمکره و از پارچه تهیه میشده که پارچه رویی آن معمولا ضخیم و از جنس مخمل یا ابریشم بود و برای قسمت زیرین از پارچههای نرم استفاده میکردند. جهت تزیین این کلاه به قسمت لبه آن، حاشیهای به سه تا پنج سانتی متر دوخته میشد. به این نوار حاشیهای «پِرچِکِه» میگویند. درواقع، پرچکه نیز مهرههایی کوچک و رنگی (قرمز، آبی، سبز) است که به بند کشیده شده و روی کلاه در ناحیه پیشانی دوخته میشود:«معمولا در وسط فس و بالای پیشانی سکهای درشت نصب میشود که به آن «چَپُوله» میگویند. در بالای فس نیز رشتهای منجوق نصب میشود که به آن «گلره» گفته میشود. در صورتی که به جای پرچکه از یک ردیف سکه کوچکتر از چپوله استفاده شود به آن «پرچنه» گفته میشود. گاهی روی کلاو فس سکههای پنج قرانی یا دو قرانی وصل میشد و اغلب به وسیله یک ردیف سکه پول به یکدیگر وصل میشود که به آن «ژیرچناکه» یا «چیروچناکه» میگویند یا به وسیله مهرههایی که مانند تسبیح به بند کشیده شده، از زیر چانه عبور کرده و از دو طرف به وسیله دو قلاب به دو لبه کلاه وصل میشود که کلاه را روی سر ثابت نگه میدارد. لازم به ذکر است این نوع کلاه را که با پول تزیین میشد، بیشتر در جشنها و مراسم عروسی مورد استفاده قرار میدادند.
گُلونی
گلونی نوعی سرپوش از جنس حریر، ابریشم یا نخی است که در اندازههای مختلف کوچک و بزرگ تولید میشود و جنس آن نازک است و زمینه مشکی دارد و با گل، بوته و نقشهای مربع شکل و نقشهای ساده اسلیمی در رنگهای سفید، قرمز یا سبز و گاهی هم نارنجی، آبی وزرد تزیین شده است. نوعی سربند یا روسری چهارگوش که معمولا از جنس ابریشم با نقشهای سنتی است. پارچهای است حریر مانند، بافته شده از نخ و تارهای بسیار زیبا، ریز و نرم ابریشم یا الیافهای مشابه آن که بهعنوان دستار یا روسری یا زیر سربند یا از چندین عدد آن به صورت متصل به هم به عنوان سربندهای زنانه مجلسی و بزرگ استفاده میکنند. به عبارتی، دستمالهایی که دارای حاشیه سفید و قرمز هستند، گلونی نامیده میشوند. البته گلونی مشکی هم وجود دارد که بیشتر در مراسم عزا مورد استفاده قرار میگیرد و از گلونیهای رنگی در مراسم شادی و عروسی استفاده میشود. استفاده از رنگ و نقش در پوشاک امری رایج در میان جامههای زنان در موقعیتها و اقلیمهای گوناگون بوده که چگونگی آن، اغلب به متغیرهای سن و وضع وابسته بوده است. دختران نسل جدید از نوع کوچک آن به عنوان روسری استفاده میکنند. گلونی از جنس حریر، ابریشم یا نخ و در اندازههای مختلف كوچك و بزرگ تولید میشود. جنس آن نازك بوده و زمینه مشكی دارد.
ههوری یا کلاتی
ههوری روسری چهارگوش از جنس ابریشم است که زمینه آن از دو رنگ سفید و قرمز با طرحها و نقوش اسلیمی است. این سرپوش همراه رهشتی به شکل لارپیچ به دور سر بسته میشود. لازم به ذکر است که در گذشته از این سربند با زمینه قرمز به عنوان روبند عروس استفاده میشد. امروزه نیز در برخی نقاط روستاهای کردنشین، روی عروس را با پارچه توری قرمزی میپوشانند و برداشتن روبند از چهره عروس خود مراسم خاصی دارد. درگذشته، گاهی عروس را با اسب و استر، از شهر به روستا یا از روستایی به روستایی دیگر میبردند، این روبند سبب میشد تا کسی صورت عروس را تا رسیدن به مقصد و رفتن به خانه بخت، نبیند و از نظر نامحرمان نیز به دور باشد.
دستمال زینتی
این دستمال، پارچهای از جنس توری و سهگوش است و به رنگهای مختلف انتخاب میشود. روی آن را نقوش هندسی با نخهای طلایی تعبیه میکنند، دو گوشه این دستمال را میتابند و مانند طنابی به طول حدود یک متر درمیآورند و با نخ طلایی روی آن میپیچند و متناسب با آرایشی که میخواهند آن را بر روی شانه و بازوی راست یا چپ میافکنند و انتهای دو گوشه را نیز با یک دور به دور گردن پیچیده در پشت گردن گل گره میزنند.
شَدَه
پارچهای است ابریشمی با ضخامت زیاد که رنگ آن قهوهای سیر و در بعضی مواقع متمایل به زرشکی است. زمینه آن بدون نقش است و از آن به عنوان سربند استفاده میشود. اندازه این سربند 2+2 متر است. سربند زنان کرد این استان پرپشت است و از چندین دستمال کُلاغی ریشهدار تشکیل میشود. گاه نیز بانوان کرد به ویژه دختران و نوعروسان به جای سربند، از کلاهک یا عرقچین منجوقدوزی شده استفاده میکنند. این دستمالها را معمولا به کلاهی که گاهی شبیه عرقچین است، میپیچند که ممکن است چندین ترک یا بدون ترک یا ساده باشدو ریشههای آن به وضع زیبایی در جلو و اطراف سر قرار میگیرد.
لاگیره
لاگیره، مهرههایی رنگی است که زنجیرهوار به بند کشیده میشود و چند ردیف آن را به یکدیگر متصل میکنند و تعدادی سکه پنج قرانی یا دو قرانی به آن آویزان کرده و آن را به پشت کلاوزر نصب میكنند.
لَچَک
پارچهای نازک و زیبا به شکل سهگوش است و رأس آن به وسیله یک سنجاق به روی کلاه وصل میشود و دو گوشه آن در طرفین و بر روی شانه قرار گرفته، به این ترتیب بر روی سینه آورده میشود و یک گوشه آن در پشت آویزان میماند. دستمال زنان کُرد پارچهای است بسیار نازک و سه گوش که تارهایی در اطراف آن ایجاد میکنند و بهاين وسیله بر زیبایی آن میافزایند، اغلب پولکهایی نیز با آن تارها میدوزند تا زیبایی آن را چند برابر کنند.
شتونيه يا شال
پارچهای توری به عنوان روسری و پارچه ديگری به نام «شتونيه» يا «شال»، به طول سه متر كه روی ناحيه كمر بسته میشود نیز جزو لباس زنان كرد است. در مناطقی از جمله منطقه اورامانات، زنان و دختران گيسوان خود را به شكل رشتههای باريک میبافند و روی آن كلاه سكهدوزی شده، میگذارند.
عمامه
عمامه از دو قسمت تشکیل شده است؛ اول، کلاهی کوتاه با کلگی مسطح و پولکدوزی شده، دوم، مقداری پارچه مشکی لوله شده. این پارچه لولهای سیاه را بر دور یا بدنه کلاه روی هم انباشته و با سنجاقهای بلند ته گرد به هم میپیوندند و دنبالهای پارچهای در پشت سر از آن میآویزند. پیرامون عمامه را نیز با زیورهای گوناگون آرایش میدهند و برای این که عمامه درست بر سر قرار گیرد و نیفتد، رشتههایی از زیورها را از زیر چانه گذرانده و به دو پهلوی عمامه وصل میکنند. امروزه تهیه این گونه عمامهها وقت زیادی میگیرد و کمتر مورد استعمال قرار دارد و بیشتر از دستمالهای مشهور به کلاغی استفاده میکنند.
رهشتی
«نوعی روسری از جنس ابریشم به اندازه دو متر که زمینه آن راهراه با دو رنگ قرمز تیره و روشن است. این سربند را گاهی به دور کلاه میپیچند و گاهی برای زیبایی به شکل کج به دور سر میبندند. به این روش «لارپیچ» میگویند. گاهی آن را از جلو باز کرده و بر روی شانهها مانند شنل آویزان میکنند و دو گوشه آن را جلوی گردن گره میزنند و از آن به عنوان «چارهکه»(شنلی که زنان روی شانه آویزان میکنند) استفاده میکنند».(روشنک رهو، 1381: 72-70). ناگفته نماند همانگونه که ذکر شد، زنان روستایی به خصوص در فصل سرما از یک پارچه بزرگ چهارگوش همچون شنل استفاده میکنند و آن را در زیر گردن گره میزنند. برای چارهکه علاوه بر رهشتی از انواع و اقسام پارچههایی که در دسترس باشد استفاده میکنند و اغلب این پارچهها نیز الوان و رنگارنگ است ودر برخی از نقاط به آن «کولوانه» نیز گفته میشود.
کُلکه
روسری یا دستاری است که به جای کلاه مورد استفاده زنان قرار میگیرد. کلکه دارای رشته بلندی از ابریشم سیاه و سفید با ملیلهدوزی است. آویزههای ابریشمی دارد و از روی روسری به شکل جالبی بسته میشود. کلاه محلی کردها را که معمولازنان کرد آن را با دقت و ظرافت خاصی و با نقش و نگارهایی بر جای مانده از فرهنگ اصیل کردی میبافند، معمولا به رنگهایی سیاه و سفید و به دو صورت کلاه بلند و تخت بافته میشوند و در دست مصرفکنندگان قرار میگیرند.
تنپوش زنان کرد کردستان
تنپوش زنان کرد در مناطق مختلف بسیار متنوع است. اما چنانکه گفتیم نقطه مشترک آنها این است که تمام بدن را میپوشاند. البته با گذشت ایام، متاسفانه تغییراتی در لباسها ایجاد شده که گاه لباس را از حالت سنتی آن خارج کرده است؛ برای مثال ساختن پیراهنهای توری و تغییر در مدل لباسها که با اصل آنچه وجود داشته، مغایر است. اما شکل و مدل پیراهنها اغلب با 11نام محل موردنظر نامگذاری شده است، براي مثال لباس منطقه سقز و بوکان و بانه را لباس سقزی یا لباس منطقه اورامان و مریوان و لباسی را که در منطقه سنندج رایج بود «شیخانه» میگفتند. تنپوش بانوان كرد از زيباترين لباسهای محلی به شمار میرود. بيشتر تنپوشهای بانوان کردی از رنگهای شاد قرمز، آبی، سبز و... تشکیل شده است.
ماشته
پارچه سياه ابريشمی يك تكهای است كه حدود دومتر طول ويک ونيم متر عرض دارد كه زنان هنگام بيرون رفتن از خانه به دوش میاندازند. اغلب زنان پیراهن بلند و گشادی که به آن «کراس»مي گویند، میپوشند. یک نوع این پیراهن دارای آستین گشاد و بلندی است که دو برش مثلث شکل در طرفین آن دوخته شده، به این ترتیب که رأس آن به زیر بغل دوخته میشود و قاعده آن در پایین پیراهن قرار میگیرد و به این تکه «تیرنج» گفته میشود. یقه پیراهن معمولا گرد است و یک چاک در جلوی آن قرار میگیرد که به وسیله دکمهای بسته میشود و برای اینکه قسمت یقه و محل دکمهها از استحکام بیشتری برخوردار باشد، یک تکه پارچه مستطیل شکل را روی قسمت یقه میدوزند: «این پیراهن دارای آستین بلند و گشادی است که تا مچ دست میرسد و به انتهای آستین، یک تکه پارچه مثلثی بلند مثل «سورانی» دوخته میشود. بلندی سورانی تا روی پاست و علاوه بر زیبایی دارای کاربردهای متعددی است. زنان در هنگام کار کردن دو سورانی را به هم گره میزنند و آن را پشت سر میاندازند و به این ترتیب آستین جمع میشود و گاهی آن را تا مچ دست تا روی ساق میپیچند تا هنگام کار کردن راحت باشند و در طول فصل زمستان نیز آن را بر روی آستین «کوا» میپیچند. به این ترتیب از نفوذ سرما به داخل آستین جلوگیری میکنند و دیگر این که هنگام وضو، آستینها را به راحتی تا بالای آرنج بالا میزنند. به این ترتیب که با بستن سورانی بر روی آرنج مانع پایین آمدن آستین میشوند.
کاربرد دیگر سورانی در مراسم شادی و جشنهاست. زنان در هنگام رقص دستهجمعی کُردی، سورانیها را باز کرده و از آن به عنوان دستمال به هنگام اجرای رقص «دو دسماله» استفاده میکنند و به این ترتیب با حرکت و چرخش سورانیهای رنگانگ، زیبایی و شکوه رقص بیشتر میشود. در بسیاری از نقاط کردستان از جمله شهرستانهای بانه و سقز و دیواندره، زنان پیراهن بلندی که دارای کمر چیندار و فاقد سورانی است، میپوشند. زنان بر روی این پیراهن، شال پشمی مخصوصی که به آن «پشتوین» گویند، روی کمر میبندند. لازم به ذکر است که زنان سالمند در اغلب نقاط، پیراهن کردی بدون سورانی میپوشند و به دور کمر نیز شالی که اغلب یک روسری است، میپیچند. پارچههای استفاده شده در دوخت پیراهن کردی از جنس ژُرژِت، کرپ یا نخ با رنگهای روشن و شاد است و در زیر آن زیرپیراهنی میپوشند که از جنس نخ و هم رنگ با پیراهن دوخته میشود که به آن «ژیرکراسی» میگویند. اغلب زنان در روستاها پیراهن بدون سورانی میپوشند و روی آن شال سبکی میبندند. اما لباس زنان سقز و دیواندره و بانه شال پشمی مخصوصی دارد که آن را «پشت وین» یا «پشتین» میگویند؛ به طوری که چند دور به شکل منظم آن را دور کمر میپیچند. در این نوع لباس هر چه طول شال بیشتر و تعداد دورها بیشتر باشد، لباس حالت زیباتری پیدا میکند.
سوخمه
لباس بانوان از پيراهن بلندی تا روی پنجه پا تشكيل شده كه گاهی با پولکهای رنگارنگ تزيين شده و روی آن يک نيمتنه به نام سوخمه از پارچه زری يا مخمل پوشيده و بالای سوخمه گاهی پوششی به نام كوا قرارمیگیرد كه از پشت تا پايين پا كشيده شده و روی آن را نيمتنهای به نام سلته، تشكيل میدهد. پوشيدن هر يک از اين لباسها بستگی به سليقهزنان دارد. در واقع سوخمه نیمتنهای بدون آستین است که روی پیراهن پوشیده میشود. این نیمتنه از جنس مخمل بوده و به دو طرف آن در گذشته سکههای پول دوخته میشد، همچنین حاشیه آن را با استفاده از پولک یا منجوق و گُوِه و گلابتون تزیین میکردند. به این نیمتنه سینهپوش نیز گفته میشد. شکل ظاهری سخمه شبیه جلیقه است و گاهی به جای تک دکمه یا دکمه فشاری، نیمسکه، ربع سکههای طلا يا یک وسیله زینتی راکه در طلافروشیها ساخته میشود، میآویزند که آن را دوگمه و دولاخ میگویند. نوع و تعداد سکههای به کار برده شده نشانگر وضعیت اقتصادی صاحبان آن است.
سلته
نیمتنهای که دارای آستین است و از جنس مخمل است. این نیمتنه برای زیبایی و گرمای تن بهخصوص در فصل زمستان روی کراس و سوخمه پوشیده میشود.
کوا یا کهوا
«کهوا» نیز مشابه کت مردانه کُردی است، با این تفاوت که نخست پارچه آن را رنگین انتخاب میکنند و دوم،خیلی کوتاهتر میدوزند؛ بهطوری که حداکثر تا کمر آنها پایین میآید و آن را کولیجه مینامند و نیز جیبهای کت مردانه در آن دیده نمیشود. در واقع کوا، قبایی است بلند و جلوباز از جنس مخمل، که در طرفین آن چاک بلندی تا نزدیک ساق پا ایجاد شده و بر روی کراس (پیراهن) پوشیده میشود. البته امروزه در شهرها کوا تقریبا کاربردی ندارد و فقط در عروسیها، خانمها برای زینت و زیبایی بیشتر کوا میپوشند، که از پارچههای مختلف زربفت و گاه حتی نازک و بدون آستر تهیه میشود. در بیشتر مناطق، رداپوش زنان، چادری است از پارچه ابریشمی به درازای دومتر و عرضی کمتر که معمولاآن را به درازا در پشت میافکنند و دو گوشه بالایی آن را به جلو آورده، پیش روی سینه گره میزنند. قبای زنان کرد در این منطقه بلند است که رویه آن مخمل الوان و آستر آن گلدار است. رنگهای متنوع، برشها و نوع خاص این لباسها همیشه به زنان این منطقه اجازه انتخابهای گوناگون و متفاوت راجع به آنرا میدهد. کردستان، به دلیل تنوع بالای فرهنگی و قومیتی از دیدگاه پوشاک دارای گوناگونی بسیار بالایی است.
مرس
یكی از پوششهای زنانه مناطق كردنشین است. این لباس از نخستین پوششهای محلی است كه از نخستین پشم بره تهیه میشود. جنس پارچه این نوع لباس بینهایت نرم و لطیف است. در دوخت این لباس كه یكی از اصیلترین پوششهای ایرانی است، خیاط تمام مراحل از چیدن پشم و نخ ریسی تا آخرین مراحل دوخت را به تنهایی انجام میدهد و نمونه آن در هیچ یك از مناطق ایران یافت نمیشود و فقط ویژه كردستان است. افرادی كه در دوخت این نوع لباس تبحر دارند، پس از نخریسی و تهیه پارچه، نوارهای 10سانتی متری را در كنار یكدیگر قرار میدهند و با نخ آنها را به شكل لباس كه شامل پیراهن و شلوار است، میدوزند و یك شال از جنس همین پارچه دوخته شده را روی كمر میبندند. قیمت این لباس در حدود 300هزار تومان است.(البته الان روز به روز گرانتر هم میشود و نگارنده نتوانست این لباسها را بخرد!).
شال(شال کمر)
پارچهای که به دور کمر بندند که بسیار زیبا بوده و از رنگهای مختلفی تشکیل شده است که زنان از روی لباس در ناحیه کمر خود میبندند. در دوره صفویه، اشراف شالهای پهن ظریفی از کشمیر یا پارچههای گرانقیمت دیگر و زنان انواع باریکتری را روی لباسهایشان میبستند؛ در چهل ستون و عالیقاپوی اصفهان نقاشیهایی از همان عصر وجود دارد که در آن برخی از زنان، چنین شالهایی بستهاند.
كُلَنجَه
زنان کرد نیمتنهای روی پیراهن خود استفاده میکنند که به کلنجه مشهور است. كُلنجه نوعی دیگر از بالاپوشهای زنان است كه از نظر رنگ، جنس، دوخت، تزيینات و كاربرد، مانند كمرچین است؛ با این تفاوت كه فقط اندازه آن كمتر بوده و تا حدود زانو میرسد و در مناطقی كه كمرچین كاربرد داشته مورد استفاده قرار میگیرد. کلنجه، نوعی لباس زیبا و سنتی است که از روزگاران گذشته تا ایام اخیر رایج بوده است. جنس پارچه آن مخمل است و بیشتر در فصل زمستان استفاده میشود. دارای بالهایی با آستین بسیار کوتاه است و در بافت آن از تورهای زربفت سیم و اقراج و ملیلهدوزی مناسب در کلیه لبههای لباس استفاده میشود. این لباس، دارای دو جیب مورب در طرفین است. یک نوع کلنجه با دوخت کلوش و نوعی هم مانند پالتو دوخت میشود. زنان جوان و تازه عروس از مدلهای بلند این لباس بیشتر استفاده میکنند و زنان میانسال از لباسهای کوتاهتر بهره میبرند. کلنجه به شکل یقه هفت و لبه آن نیز با حفظ فرم اصلی روی لباس دوخت میشود. هنگام پوشیدن این لباس که فاقد دکمه است از شال کمر استفاده میشود. کلنجههایی که دارای آستین بلند هستند، گاه بدون شال استفاده میشوند.
درپه
به جای شلوار پوشیده میشود و با دهانهای تنگ روی مچ پا قرار میگیرد، ولی پوشش ساقهای آن بسیار گشاد است.
زیرپوش
زنان کرد زیرپیراهن یا زیرپوش را معمولا از چِلوار تهیه میکنند. این زیرپوش ساده و بلند است که تا به پشت پا می رسد. آستین آن برشی معمولی است و در مچ دست با دکمه بسته می شود.
شهوال
پای جامه را در کردی شهوال میگویند. شلوار بانوان کرد گشاد و از جنس حرير است. در برخی مناطق شلوار زنان کرد، اغلب از جنس نخ بوده و گشاد است و کمر ناحیه مچ آن به وسیله کش یا با بستن دکمه جمع میشود. لازم به ذکر است که زنان در هنگام کار کردن گاهی شلوار گشادی میپوشند و پیراهن خود را داخل آن میاندازند تا راحت بتوانند حرکت کنند. برای این کار اغلب شلوار جافی یا شلوار مردانه کردی روی لباسهای خود میپوشند. البته در برخی نقاط به شلوار زنانه پاپوش میگویند. شلوار، دارای دو ساقه و یک میان ساق پهن چهار گوش است. کمر این نوع شلوار لیفهدار است. دم پای ساقها نیز به صورت لیفه است که به وسیله بندی در حدود مچ پا جمع می شود. درواقع جافی، شلواری است مانند شلوار مردان که توسط زنان کرد مخصوصا در روستاها در هنگام کار پوشیده می شود، در مراسم عروسی زنان شلوارهای گشادی می پوشند که از ابریشم ساخته شده و براق است.
کلاش یا گیوه(پایجامه)
کفش زنان کرد از نیم تاجِ الوان یا چرم خام با طرحی ساده و نوک پنجهای و اندکی نوک برگشته است. رویه کفش را با نخهای الوان ابریشمی نقشبندی و گلدوزی شده تهیه میکنند. از قدیم دو نوع گیوه در کردستان باب بوده، نوعی که آن را گیوهپاوهای میگفتند و زیر آن از یک تخت چرم سبک و راحت بود و نوع دیگر که محکمتر است و زیره آن از یک تخت چرم سبک و راحت بود و نوع دیگر که محکمتر است و زیر آن به شکل مخصوص ساخته میشود، بیشتر کار مردم اورامان است و آن را کلاش میگویند. درواقع، کلاش پاپوشی است به رنگ سفید که با ظرافت کامل توسط برادران هورامانی ساخته میشود که از بدبو شدن پا جلوگیری میکند و پا را خنک نگه میدارد. از خصوصیات این محصول، فصلی بودن آن است و نمیتوان از آن در فصل زمستان یا فصول بارانزا استفاده کرد. گیوههای قدیم زنانه و مردانه بودند و گیوههای زنانه، گاه با نخهای رنگی و پولک نیز تزیین میشدند. اما کلاش را کسان دیگری میسازند و رویه آن را کلاش بافان میبافند. برای ساخت کف کلاش نوارهای باریک پارچه را آن قدر میکوبند تا به هم بچسبند و شکل بگیرند و در وسط آن نوار باریکی از روده گوسفند قرار میدهند تا استحکام لازم را داشته باشد. سپس کلاشبافان با استفاده از ابزاری ساده و نخ تابیده شده که به کردی به آن (فریت) میگویند، کار کلاشبافی را آغاز میکنند. امروزه نیز در شهر و روستا کلاش به دلیل خنکی و راحتی در ماههای گرم سال مورد استفاده مردم قرار میگیرد. لازم به ذکر است این روش(استفاده از نوار باریک روده گوسفند) در بین سایر اقوام معمول نبود و فقط در بین مردمان مناطق ترکنشین، البته بهندرت، کلاشهایی به این شیوه، ساخته میشود.
لباس نیز مانند زبان، هویت قومی، اجتماعی و جغرافیایی و وابستگیهای صنفی، مذهبی و شأن و منزلت اجتماعی و اقتصادی مردم را مشخص میکند. برای اینکه عملکرد اجتماعی و فرهنگی پوشاک در هویتبخشی به اعضای جامعه را دریابیم و بدانیم که چگونه پوشاک هویت اجتماعی و فرهنگی فرد و جمع را در اجتماعات گوناگون ایلی- عشیرهای، روستایی- دهقانی و شهری، توجیه و تبیین کرده و آنها را از یکدیگر جدا میکند، لازم است تنپوشهای مردم را همچون مجموعهای از علايم زبانی مادی بررسی و تحلیل کنیم؛چراکه هر ملت یا قومی، مطابق ارزشها و قواعد فرهنگی خود از جامههای ویژهای استفاده میکند. البته وضعیت اقلیمی و موقعیت طبقاتی افراد، عواملی است که بر نوع پوشاک آنان تاثیر میگذارد. به هر حال آنچه بر تن مردم هر دیار دیده میشود، تنها بیانگر پوشش آنان نیست، بلکه تاریخ و فرهنگ آن قوم را نیز بیان میکند. براي مثال همانگونه که زبان، مردم و گروههای قومی کرد، لر، بلوچ، ترکمن و فارس را از یکدیگر جدا و متمایز میکند، پوشاک بومی و سنتی هر یک از این قومها نیز آنها را از هم متمایز میسازد. بنابراین همچنان که میتوان با تغییر زبان یک قوم، هویت قومی یا فرهنگی مردم آن قوم را تغییر داد و از میان برد، از راه تغییر لباس اقوام نیز میتوان از آنها هویتزدایی کرد و شاخصه قومی- فرهنگی آنها را از میان برد. لباس کردی، باتوجه به ویژگیهای خاصی از جمله طرح، رنگ و تنوعی که دارد در سالهای نه چندان دور و حتی در میان سایر ملل، از استقبال چشمگیری برخوردار بود، ولی متاسفانه هر روز که میگذرد از محبوبیت آن در میان تمامی اقشار به ویژه جوانان کاسته میشود و اگر وضعیت بر همین روال باشد، تنها یک دهه دیگر برای دیدن فرهنگ و پوشش چند هزار ساله مردم کردستان باید به سراغ موزها و کتابهای تاریخی رفت. متاسفانه لباس کردی که در مناطق کردنشین، پوششی اسلامی و ایرانی بوده و با استفاده از تولیدات بومی تهیه میشد، امروز دیگر رو به فراموشی نهاده و معدود کسانی هم که لباس سنتی میپوشند، پارچه آن را از جنسهای چینی و ترکیهای انتخاب میکنند و دیگر از جنس مرغوب الیاف تولیدی خود منطقه هم نامی باقی نمانده است.