با این حال اما زایندهرود و تالاب گاوخونیش خشکیده و زمینهای کشاورزیش بدون حقابه باقیماندهاند و در عوض صنایع همچنان از این آب گلآلود ماهی میگیرد. استعفای نمایندگان استان گرچه به نظر غیرممکن و البته بیشتر نمایشی میآید اما به نظر بسیاری از فعالان محیطزیست نه تنها آتش اعتراضات را خاموش نمیکند بلکه سبب روشن شدن شعلههای زیرخاکستر در استانهای مبداء انتقال آب به اصفهان میشود.
در چند سال گذشته شکسته شدن لولههای انتقال آب اصفهان به یزد، اعتراض کشاورزان اصفهانی را به راس اخبار آورده است. آخرین خبرها حکایت از آن دارد که خط لوله انتقال آب شرب اصفهان به یزد برای بیست و ششمین بار شکسته و یزدیها را ساعتها در بیآبی گذاشته است. دلیل اعتراض کشاورزان اصفهانی عدم تحقق حقابهای از آب زایندهرود است که نزدیک به 18 سال زودتر از وعده به یزد منتقل میشود. طبق آنچهکه اعلام شده، قرار بوده بعد از افتتاح تونل سوم کوهرنگ و از محل این طرح سالانه حدود 90 میلیون متر مکعب آب به یزد منتقل شود. گرچه اصفهان حالا معترض به قرار گرفتن مبدا انتقال آب به یزد است اما خود مقصد 10 پروژه انتقال آب است. تونل کوهرنگ 1، 2، 3، قمرود یا طرح انتقال آب رودخانه الیگودرز، تونل گلاب، طرح بهشتآباد، طرح انتقال آب ونک-سولکان چهارمحال و بختیاری، خدنگستان، سدکمال صالح و تونل چشمه لنگان از جمله طرحهایی هستند که چندین میلیون متر مکعب آب در سال را برای مصارف کشاورزی، صنعت و شرب به استان اصفهان میآورند. افزون بر این خبرهایی نیز به گوش میرسد که اصفهان سهمی از پروژه انتقال آب خزر به سمنان و انتقال آب خلیجفارس میخواهد. خبرهایی که حالا با استعفای دستجمعی تمامی نمایندگان اصفهان در هم تنیده است.
کمبود آب شرب و آب کشاورزی مردم اصفهان سالها است که به چالش مهم این استان بدل شده. هر بار دولتها، وزرا، استانداران، نمایندگان و .... سعی کردهاند این مشکل را به طریقی حل کنند. تلاشهایی که البته تاکنون نتوانسته مرهمی بر درد این استان باشد. حالا در دولت دوازدهم نمایندگان اصفهان آستین بالا زدهاند تا بر این مشکل غلبه کنند و برای یک بار هم که شده وعدههای آبی رئیس جمهوری را از او مطالبه کنند. اما آیا این حرکت نمایندگان آبی بر آتش خشکسالی و بیآبی اصفهان خواهد بود؟
یوسف فرهادی بابادی، عضو کمپین زاگرس مهربان و از فعالان محیطزیست استان چهارمحال و بختیاری که یکی از چند مبداء مهم آب انتقالی به استان اصفهان است، به «ابتکار» میگوید: «نکته این است که نمایندگان استان اصفهان قبل از اینکه قسمتی از راهحل رفع مشکل بحران آب در این استان باشند تبدیل به قسمتی از مشکل شدهاند. واقعیت این است که 16 هزار حلقه چاه غیرمجاز در اصفهان وجود دارد و کسانی که دم از احیای تالاب گاوخونی و زایندهرود میزنند، چرا در برابر این حلقه چاهها سکوت کردهاند. راهکارشان چیست؟ در موقعیتی که کشور با بحران آب روبهرو است دولت باید با تخلفاتی مانند چاههای غیرمجاز مقتدرانه برخورد کند و قوانین بازدارند نیز توسط نمایندگان و مجلس وضع شود که از جمله آن میتواند سلب حقوق اجتماعی دارندگان این چاههای غیرمجاز از جمله عدم ارائه وام و گازوئیل یارانهای باشد. اما چرا نمایندگان استان اصفهان برای احیای زایندهرود دست به چنین قوانینی نمیزنند؟»
او با اشاره به نامه اعتراضی نمایندگان استان اصفهان نسبت به حذف بودجه مربوط به آب استان میگوید: «وقتی نمایندگان اذعان دارند که شرکت فولاد متولی 500 میلیارد تومان برای ساخت کوهرنگ 3 است آیا این منطقی است که دولت برای این طرح بودجه تعیین کند؟ در حالی که هنوز ابهاماتی درباره دریافت ارزیابیهای زیستمحیطی برخی از پروژههای انتقال آب به اصفهان وجود دارد، آیا این درست است که چنین پروژههایی بودجه دریافت کنند؟»
حرکت انقلابی مردمی یا یک نمایش پوپولیستی؟
از میان سخن بسیاری از مسئولان میتوان فهمید که بخشی از حل مشکل آبی اصفهان در گرو اتمام پروژههای انتقال آبی است که هنوز به سرانجام نرسیده است. پروژههایی که همچنان مخالفانی در استان مقصد از جمله خوزستان و چهارمحال و بختیاری دارد. با این حال یکی از خواستههای 18 نماینده اصفهان اتمام این پروژهها است که حالا با استعفا ممکن است فشارها را برای تحقق آن شدت بخشد. با این حال اما به گفته فعالان محیطزیست این اتفاق میتواند تبعات منفی در سایر استانها داشته باشد. فرهادی میگوید: «این اتفاقات در شرایطی رخ داده که کشور نیاز به انسجام و وحدت دارد. در حالی که فعالان محیطزیست در هفته وحدت با کشاورزان اصفهانی وارد گفتوگو میشویم، نمایندگان کشور که باید نماد وحدت ملی باشند در فرآیندهای پوپولیستی این امنیت را به خطر میاندازند. در واقع میبینیم گرچه جامعه مدنی به سمت همگرایی حرکت میکند اما با این اتفاقات اساس وحدت ملی به خطر میافتد.» او ادامه میدهد: «نمایندگان اصفهان اگرچه بتوانند در استان خود محبوبیتی برای فردای انتخابات بخرند اما در استان خوزستان که دارای انواع و اقسام تنشهای سیاسی و اجتماعی است، داخل استان چهارمحال و بختیاری که بالاترین رشد نرخ بیکاری را دارد چه تاثیراتی دارند؟ دامن زدن به تنشی ناشی از مسائل آب در این استانها به اعتراضات مدنی همراه با شکستن لولههای انتقال آب منجر خواهد شد. کدام یک از نمایندگان اصفهان شکسته شدن لولههای انتقال آب به یزد را محکوم کردند؟ آیا این باعث ایجاد این ذهنیت نمیشود که مردم چهارمحال و بختیاری اگر بخواهند به حق قانونی خود برسند پروژههای انتقال آب به اصفهان را بشکنند؟ اگر فضای اجتماعی این استان به این سمت برود چه کسی باید پاسخگو باشد؟»
سرانجام این استعفای سیاسی چیست؟
گرچه طبق آییننامه استعفای دستجمعی نمایندگان معنایی ندارد و هر نماینده باید به صورت انفرادی همراه با دلایل مدلل استعفای خود را تقدیم مجلس کند تا رئیس مجلس نظر خود را درباره آن بیان کند، اما کمتر پیشبینی میشود که این استعفا پذیرفته شود. اما اگر استعفای نمایندگان پذیرفته شود این استعفا چه نتیجهای خواهد داشت؟ فرهادی میگوید: این استعفا حتی اگر پذیرفته نشوند ولی به اجرای کامل پروژههای نیمه تمام انتقال آب به اصفهان بینجامد، این خواهد بود که مبارزه علیه انتقال آب در چهارمحال و بختیاری و خوزستان مدنی نمیماند. این نتیجه فضا برای فعالیت مدنی در این استانها را تنگ میکند و به سمت اقدامات تخریبی پیش میبرد و با توجه به اینکه این استانها با تبعیضهای بسیاری روبهرو نیز بودهاند بر شدت اعتراضات میافزاید.»
حیدرعلی عابدی، یکی از 18 نماینده مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «ابتکار» به این ابهامات و سوالات پاسخ میدهد و میگوید: «از جمله دلایل استعفای ما احیای آب زایندهرود براساس وعده انتخاباتی روحانی است. اعتراض ما به بیتوجهی وزارت نیرو نسبت به تحقق وعده رئیس جمهوری است.»
او احیای زایندهرود را پروژهای چند بُعدی میداند و میگوید: «اولین آن ساماندهی رودخانه است که این ساماندهی نیز از طریق اجرای 5 یا 6 اقدام صورت میگیرد. نتیجه این ساماندهی توزیع عادلانه آب است.»
عابدی میگوید: «تاکنون نسبت به میزان آبی که به این استان، استان چهارمحال و بختیاری و یزد تعلق میگیرد چانهای نزده. ما تنها بر عدم اجرای عدالت چانه میزنیم. برای اینکه عدالت اجرا شود ابزار نیاز است. یکی از سادهترین ابزار ساماندهی رودخانه زایندهرود است. برای ساماندهی رودخانه نیز 2 اقدام نیاز است. یکی اینکه در هر چند کیلومتر ایستگاه آبرسانی باشد که هیچ کس به صورت مستقیم از رودخانه آب برداشت نکند بلکه وزارت نیرو مسئول باشد تا آب را براساس مصوبات شورای هماهنگی توزیع عادلانه آب زایندهرود تخصیص دهد. دوم اینکه آب شرب اصفهان که تنها از طریق یک سامانه به استان منتقل میشود، طریق دیگری نیز برای آن تعریف شود. هم اکنون سامانه دومی را تعریف کردهایم که بودجه آن چند ساله است زمانی که وزارت نیرو پیشنهاد میدهد در سازمان مدیریت وتو میشود. عدهای معتقدند که براساس تفکرهای قومگرایی اتفاق میافتد اما هر چه که هست ناعادلانه است.»
42 طرح ممنوعه روی زایندهرود؛ چرا؟
او با بیان اینکه اگر مصوبات شورای عالی آب اجرایی شود، رودخانه زایندهرود احیا میشود، میگوید: «اولین مصوبه این است که هرگونه بارگذاری جدید روی زایندهرود ممنوع است. اما هماکنون 42 طرح ممنوعه به انضمام طرح «بن بروجن» بدون توجه به این مصوبه در حال پیگیری برای اجرا هستند. این طرحها اگر اجرا شوند قطرهای برای شرب اصفهان باقی نخواهند بود. موافقان این طرح میگویند که قرار است به اندازه ظرفیت خود آب را منتقل کنند اما این در حالی است که لولهگذاریهای جدید انجام میشود.» عابدی درباره اینکه آیا حقابه کشاورزان هم سهمی در اعتراض نمایندگان اصفهان دارد یا خیر، میگوید: «در 13 مصوبه شورای عالی آب مشخص کرده که کدام مسیر مربوط به حقابه کشاورزان است. تونل اول و رودخانه طبیعی متعلق به کشاورزان است و هیچ کس حق تصرف آن را ندارد، به جز 30 میلیون متر مکعب برای شرب و 170 میلیون متر مکعب برای تالاب گاوخونی. بند 4 این مصوبه میگوید، آبی که به یزد، صنعت و شرب اصفهان و چهارمحال و بختیاری تخصیص داده میشود باید از تونل دوم و سوم کوهرنگ، بهشتآباد و چشمه لنگان تامین شود. اما هم این آب را تخصیص میدهند و هم مانع تکمیل تونل کوهرنگ 3 و مانع اجرای تونل بهشتآباد میشوند.»
ابهامی در طرحهای انتقالی نیست ولی از تکمیل ممانعت میشود
او درباره ابهامات در ارزیابی زیست محیطی این دو پروژه میگوید: «ذرهای ابهام در ارزیابی زیست محیطی این دو پروژه وجود ندارد چرا که شرکت قدر سالها پیش میلیاردها پول گرفته و مطالعات زیست محیطی آنها را انجام داده است. بیان ابهام در این پروژهها فقط بهانهجویی است. سند یا مدرکی برای مغایرت این پروژهها با محیط زیست بیاورند.»
در برابر قطعی آب یزد سکوت نکردیم
عابدی در پاسخ به انتقادات فعالان نسبت به سکوت نمایندگان در برابر شکستن لولههای انتقال آب توسط کشاورزان میگوید: «ما سکوت نکردهایم ولی کشاورزان حرفی میزنند که ما نمیتوانیم در برابر آن مقاومت کنیم. آنها میگوید آب شرب یزد هر چه قدر هست ببرند اما مازاد آن را برای ما بگذارند. ما خواهان آن هستیم که کارشناسان میزان آب برداشتی برای شرب یزد را از زایندهرود مشخص کنند. ما حرف منطقی مردم را نمیتوانیم خفه کنیم.»
انتقال آب نمیخواهیم
این نماینده مجلس در پاسخ به انتقادها نسبت به حقخواهی اصفهان از پروژههای انتقال آب میگوید: «ما انتقال آب نمیخواهیم. انتقال آب برای جاهایی است که خود دولت سرمایهگذاری کرده است. در سیزدهمین مصوبه شورای عالی آب عنوان میشد که بعد از تونل تکمیل تونل سوم و بهشتآباد به یزد منتقل شود. بنابراین یزد و چهارمحال و بختیاری تا زمانی که این 2 طرح اجرایی نشده منبع آبی ندارد.»
او درباره تبعات این استعفا و موج اعتراضات در سایر استانها میگوید: «وقتی مکاتبات نمایندگان با وزارت نیرو و نهاد ریاست جمهوری بیپاسخ میماند و وعدهها تنها روی کاغذ است ما چه باید بکنیم. ما نسبت به مصوبات اعتراضی نداریم بلکه تنها اعتراض ما نسبت به عدم اجرای آن است.» عابدی درباره انتقادها نسبت به سکوت نمایندگان درباره توزیع نامتوازن صنعت و صنایع آببر در اصفهان میگوید: «صنعت آب بر نیست. به عنوان مثال فولاد مبارکه 24 میلیون متر مکعب آب میگیرد. آیا مشکل ما این میزان آب است؟ ضمن اینکه فولاد به کشور خدمت میکند. آیا ما میتوانیم با آن مخالفت کنیم؟ یا آیا نمایندگان در مقامی هستند که بگویند چرا به صنایع آب میدهند؟»
تا آخرین لحظه پای استعفا
حالا گرچه مجلس شورای اسلامی تا 25 آذر ماه در تعطیلات به سر میبرد و سرنوشت استعفای نمایندگان اصفهان نامعلوم میماند اما حیدرعلی عابدی میگوید: «پای استعفای خود میایستد و در اولین جلسهای که به مجلس رود از هیات رئیسه میخواهند که این استعفا را مورد بررسی قرار دهد.»
زاینده رود سیراب نمی شود!
با گذشت نزدیک به 2 سال از آغاز دولت دوازدهم، «عدم تحقق وعدههای آبی انتخاباتی روحانی به مردم اصفهان» دلیلی شده برای استعفای دستجمعی 18 نفر از نمایندگان این استان؛ استانی که به وسیله بیش از 10 طرح بهعلاوه طرحهای نیمهکارهای چون انتقال آب خزر و خلیجفارس، روزانه میلیونها متر مکعب آب را از چندین استان به ویژه خوزستان و چهارمحال و بختیاری دریافت میکند.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران