در حال حاضر شاهد عملکرد ضعیف بسیاری از مهندسان معمار با تجربه و دانش اندک هستیم که کارایی ساختمانها و منظره شهرها را با چالشهای جدی در آینده مواجه میکنند
همکاری نزدیک و تنگاتنگ سازمان نظام مهندسی با سازمان ملی استاندارد به منظور تامین آزمایشگاهها و اعطای نشان استاندارد به محصولات مورد مصرف در صنعت ساختمان یک ضرورت است
از آنجا که ساختمانها سرمایه ملی و جزو داراییهای دیرپا هستند، ضعف در طراحی سبب آسیبهای طولانیمدت کاربردی، زیبایی شناختی، اجتماعی و زیست محیطی خواهد بود و اتلاف کلان منافع ملی را در پی خواهد داشت
اصلاح وضعیت موجود بیگمان با خواهش، موعظه و توصیه میسر نخواهد بود و برای حل آن باید ناگزیر با نگاهی سیستمی با موضوع برخورد كرد
سازمان نظام مهندسی در برابر فناوریهای جدید بیحس و خنثی عمل میکند یا بسیار عقبتر از زمان در حال حرکت است
سازمان نظام مهندسی ساختمان بر این اساس بنا شده است که در چارچوب سازمانی مردمنهاد و متکی به اعضای جامعه مهندسی و با حمایتهای قانونی قانونگذار و دولت، فرآیند طراحی و ساخت ساختمان را در کشور مدیریت كرده و نظام کنترل کیفی کارآمدی بر این حوزه از اقتصاد کشور حاکم سازد. این سازمان با دهها هزار عضو از جامعه مهندسی کشور، یکی از بزرگترین تشکلهای صنفی و حرفهای در کشور است که در مقاطعی تاثیری چشمگیر در تحول کیفیت تولید ساختمان در ایران از خود بر جای گذاشته است. این سازمان در سالهاي گذشته بسیاری از زیرساختهای فعالیت خود را تدارک دیده و به عنوان یکی از ارکان صنعت ساختمان در کشور تثبیت شده است. عضویت دهها هزار مهندس از گرایشهای گوناگون مرتبط با ساختمان گواهی بر این ادعا و گویای زیرساخت عظیم نیروی انسانی این سازمان است. وجود دفاتر و ساز و کار اداری در سراسر کشور و همه استانها و شهرهای ایران نیز سرمایهای کلان و غیرقابل انکار در اختیار این سازمان در راستای دستیابی به اهداف آن است. از سوی دیگر ماهیت دموکراتیک سازمان نظام مهندسی و استقلال نسبی آن، در صورت اصلاحات قانونی ساختاری در آن به منظور افزایش کارآمدی، میتواند زمینه ساز کاستن از رانت و فساد اداری در صنعت ساختمان و تقویت شفافیت شود. طی سالهاي اخیر حرکتی خزنده در بدنه دولت و وزارت راه و شهرسازی آغاز شده که حاصل آن کاهش نقش و اثرگذاری سازمان نظام مهندسی ساختمان و گشودن هرچه بیشتر دست شهرداری ها در حیطه وظایف خدمات مهندسی است. حال آنکه تمرکز امر صدور پروانه و کنترل کیفیت و صلاحیت ساختمان در یک نقطه خود میتواند عامل بسط فساد باشد. از سویی شهرداریها امکانات، ساز و کار و نیروی انسانی کافی برای کنترل موثر بر فرآیند خدمات مهندسی ساختمان را در اختیار ندارند. این در شرایطی است که سازمان نظام مهندسی ساختمان، همان گونه که گفته شد امکانات و نیروی انسانی کافی را برای نیل به این هدف توسعه داده است. آشکار است که سازمان نظام مهندسی ساختمان نیز مانند بسیاری دیگر از زیرساختهای کشور از بحران عدم کارآمدی موثر در رنج است و بدنه سنگین و کمتحرک آن و ضعفهای قانونی اجازه پویایی و تحولات مثبت در جهت اهداف را به آن نمیدهد. با این حال راهحل این مشکلات پاک کردن صورت مساله نیست و خردمندانه به نظر نمیرسد که برای افزودن بر کارآیی خدمات مهندسی به تضعیف سازمان نظام مهندسی به عنوان متولی این خدمات بپردازیم. برعکس، اگر خواهان بهبود در این حوزه هستیم، ناگزیر باید با تقویت بنیانهای علمی و فنی این سازمان و اصلاح قوانین، جایگاه و اقتدار آن را در پهنه اقتصادی کشور ارتقا ببخشیم. در کشورهای پیشرو جهان سندیکاها و انجمنهای حرفهای نقشی پررنگ و محوری در تدوین استانداردها و پایههای علمی و کنترل کیفیت در زمینههای حرفهای خویش به عهده دارند. سازمان نظام مهندسی ساختمان نیز واجد چنین جایگاهی در صنعت ساختمان و صنایع مرتبط با آن در ایران میتواند باشد. افزایش کارآمدی سازمان نظام مهندسی نیازمند دیدگاهی سیستمی در اصلاح قوانین و شیوهنامههای مرتبط با آن است؛ به گونهای که حفرههای آن را پر کرده و راههای ورود فساد را به آن مسدود کند.
فساد ساختاری به شکل کار صوری بلای جان سازمان
برای اصلاح ساختار، آسیب شناسی ضرورتی انکارناپذیر است. سازمان نظام مهندسی ساختمان دچار فسادی ساختاری و نهادینه شده است. آنچه پایههای موجودیت این سازمان را متزلزل کرده، رواج کار صوری و غیرواقعی در آن است، چنانکه این روال فاجعه آمیز اعتبار جامعه مهندسی ساختمان را در افکار عمومی به شدت تخریب کرده است. کار صوری و آنچه در جامعه مهندسی به امضافروشی معروف است، خود فساد و این فاجعه آمیز است که چنین عملکردی در این سازمان به روالی معمولی و مرسوم تبدیل شده است. این روال فاسد این گونه است که شخصی دارای تخصص کافی یا فاقد آن، نقشهای را در یکی از رشتههای چهارگانه ساختمان تهیه می کند که در بسیاری موارد به صورت کپی از نقشههای موجود شکل میگیرد و در نهایت امضای یکی از مهندسان سازمان به قیمتی توافقی و بسیار پایینتر از تعرفه سازمان توسط شخص دلال سودجو خریداری میشود. در این فرآیند، مهندس مربوطه بدون آنکه در کار طراحی آن ساختمان درگیر بوده باشد، نقشههای آن را امضا و پول دریافت میکند. این موضوع باعث میشود که پای دلالان به حوزه خدمات مهندسی باز شود و نه تنها جامعه مهندسی به بازیچه دست ایشان تبدیل شود، بلکه فسادی مضاعف در جابهجایی پول و فعالیت ایشان شکل گیرد. اصلاح این وضعیت بیگمان با خواهش و موعظه و توصیه میسر نخواهد بود و برای حل آن باید ناگزیر با نگاهی سیستمی با موضوع برخورد كرد.
ضعف در بنیانهای طراحی ساختمان
مهندسانی که به حرفه نظارت ساختمان مشغولند، گواه این موضوعند که بسیاری از معضلات ساخت ساختمان در ایران در ضعف بنیانهای طراحی ریشه دارد. در طراحی و مهندسی زیرشاخههای ساختمان، حداقلهایی از رعایت موازین و عملکرد حرفهای را نمیتوان شاهد بود. این گونه به نظر میرسد که هیچ جایگاهی به عنوان سرطراح یا مهندس هماهنگکننده در امر طراحی لحاظ نشده است و گویی هر یک از مهندسان در انزوا و به دور از هرگونه همکاری گروهی طرحی ارائه کرده است. در طراحی ساختمانهای غیردولتی هیچ اثری از نقشههای فاز دو وجود ندارد و گاه مالک فرآیند ساخت را آغاز میکند؛ در حالی که هنوز نقشههای اجرایی ساختمان آماده نیستند. اگر به همه آنچه گفته شد واقعیت فساد کار صوری در طراحی ساختمان را نیز بیفزاییم، عمق فاجعه آشکار میشود. در ایران ساختمان ساخته میشود و سازه شکل میگیرد بیآنکه در طراحی تداخل اجزای ساختمان نظیر تاسیسات و مسیرهای لازم در نظر گرفته شده باشد و پس از ساخت سازه تخریب اجزای آن برای عبور تاسیسات آغاز میشود و گاه به این منظور آسیبهای جدی و جبرانناپذیری به سازه ساختمان وارد میشود که به طور مثال مسیر یک دودکش باز ميشود. در فرآیند طراحی ساختمان در ایران جایگاه تخصصی مهندسان معمار آن گونه که شایسته است، جدی گرفته نمیشود و شاهد عملکرد ضعیف بسیاری از آنها با تجربه و دانش اندک هستیم که کارایی ساختمانها و منظره شهرها را با چالشهای جدی در آینده مواجه میکنند. از سویی ساختار طراحی ساختمان در ایران با فناوریها و مصالح نوین ساختمان آشنایی چندانی ندارد و روشهای نوین دیرهنگام به گردونه کار وارد میشوند؛ به گونهای که میتوان گفت سازمان نظام مهندسی در برابر فناوریهای جدید بیحس و خنثی عمل میکند یا بسیار عقبتر از زمان در حال حرکت است. از آنجا که ساختمانها سرمایه ملی و جزو داراییهای دیرپا هستند، ضعف در طراحی سبب آسیبهای طولانیمدت کاربردی، زیبایی شناختی، اجتماعی و زیست محیطی خواهد بود و اتلاف کلان منافع ملی را در پی خواهد داشت. از این رو تمرکز بر فرآیند طراحی در سازمان نظام مهندسی ساختمان و تلاش به منظور اصلاح آن، سنگ بنای اصلاح ساختاری این سازمان کلیدی در کشور خواهد بود.
ظرفیت کار مهندسی در حوزه طراحی مولد فساد است
یکی از عوامل و دلایل اصلی که فساد فراگیر در قالب کار صوری و امضا فروشی، ساختار نظام مهندسی و جامعه مهندسی را درگیر خود کرده، محدودیت سهمیه فعالیت مهندسی در حوزه طراحی است. بسیار واضح است که کسی نمیتواند برای میزان کار کردن حرفهای فردي سقف تعیین کند. کسی پزشک را وادار نمیکند که حداکثر فلان تعداد بیمار در روز، ماه یا سال ویزیت کند و کسی به نجار نمیگوید که مجاز است این تعداد کمد در سال بسازد. در واقع این منطق بازار و رقابت بر سر قیمت و کیفیت خدمات خواهد بود که میزان موفقیت یک فعال حرفهای را مشخص میکند و جامعه مهندسان طراح نیز از این قاعده مستثنی نیست. یک مهندس طراح خبره با پایان سهمیه طراحی خود در صورت دریافت سفارش، دست از کار نخواهد کشید و اینجاست که او نیازمند امضای دیگرانی خواهد شد که در کار خویش حرفهای نیستند و فرآیند غلط و فاسد امضافروشی آغاز ميشود. از این رو برچیده شدن این نظام سهمیه بندی میتواند دلالی را در حوزه مهندسی ساختمان با حذف ریشههای آن به شدت مختل كرده و گامی جدی در واقعی شدن عملکرد مهندسی باشد.
حلقه مفقوده آموزش حرفهای و حرفهایگری
این سازمان بعد از سالها فعالیت مانند بسیاري از سازمانها و موسسات دیگر در ایران، هنوز نتوانسته است ساختاری دانش محور و کارآمد از نظر علمی و حرفهای تشكيل دهد. دلیل این نقصان همانا نبود یا ضعف بنیانهای آموزش حرفهای و سطحی بودن آنها در این سازمان است. ورود افراد به حرفه مهندسی و اخذ پروانه اشتغال به کار مهندسی، فاقد ساز و کاری درست و کارآمد است و فارغ التحصیلان دانشگاه، بدون گذراندن دورههای حرفهای و تخصصی و با ارائه یک گواهی بیپایه اشتغال به کار مهندسی به مدت سه سال و با شرکت و قبولی در آزمونی که به هیچ عنوان جامعیت لازم را در این حرفه تضمین نمیکند، وارد حرفه مهندسی ساختمان میشوند. در این ساز و کار هیچ گونه دوره آموزشی و کارآموزی لحاظ نشده است و افراد در گرایشهای چهارگانه، بدون آنکه تجربه یا حتی آشنایی ابتدایی با موضوع داشته باشند، به یکباره وارد حرفه حساس نظارت و طراحی ساختمان میشوند. از طرفی مدت زمان توقف سه ساله از زمان فارغ التحصیلی با اخذ پروانه اشتغال به کار نه تنها قادر نیست کسب تجربه را در این بازه زمانی توسط فارغ التحصیلان تضمین كند، بلکه با ایجاد فاصله میان زمان فارغ التحصیلی و شروع به کار، اندوختههای تئوریک دانش آموختگان را نیز بیاثر میکند. علاوه بر این فضایی میگشاید برای فساد و ارائه گواهیهای صوری و غیر واقعی. این عملکرد با ایجاد محدودیت نابهجا در برابر فارغالتحصیلان علاقهمند، ایجاد اشتغال واقعی مبتنی بر اشتیاق و و علاقه را دچار اختلال میکند. این در حالی است که فرآیند مناسب برای ورود به حرفه مهندسی ساختمان، برگزاری دورههای جامع آموزشی با سرفصلهای علمی مشخص و آزمونهای جامعی است که پس از سنجش توانایی و دانش فنی و گذراندن دوران کارآموزی عملی لازم، به فارغ التحصیلان مجوز فعالیت در این عرصه اعطا شود. این فرآیند آموزشی علاوه بر ارتقاي سطح کیفی خدمات مهندسی و حرفهایگری، میتواند به محل درآمدی برای سازمان نظام مهندسی تبدیل شود. نظام ارتقاي پایه در سازمان نظام مهندسی ساختمان، به جای دانش و تجربه کافی برای اثبات کارآیی، تنها بر زمان استوار است و بازههای زمانی طولانی میان پایههای سهگانه اشتغال به کار مهندسی، از انگیزه تجربه اندوزی و آموزش میکاهد؛ چراکه اعضا را با در بسته کارکرد در سطوح بالاتر مواجه میکند. این در شرایطی است که سازمان فاقد ساز و کارهای مناسب آموزش تخصصی حین فعالیت حرفهای است که بتوان آنها را در ارتقاي سطح فعالیت اعضای آن موثر بر شمرد. آنچه درست است اینکه اعضای سازمان نظام مهندسی ساختمان با ورود به این سازمان در معرض یک فرآیند آموزشی مستمر و به روز قرار گیرند و ناچار باشند برای افزایش سطح فعالیت خویش به جای انتظار چهار ساله و پنج ساله، این روند آموزشی پیوسته و مداوم را طی كنند و در طول آن ارتقاي پایه مهندسی انجام پذیرد. به این منظور سازمان نیازمند مرکز تحقیق و توسعه توانمندی است که بتواند نقشی اصلی در تامین محتوای این دورههای آموزشی مستمر و به روزرسانی دانش فنی ساختمان در کشور ایفا کند. این چنین قادر خواهیم بود جامعه مهندسی را برای ادامه فعالیت حرفهای در پایههای مورد نظر، به روزآمدسازی دانش حرفهای خود ناگزیر کنیم و در چنین شرایطی است که با رشد حرفهایگری، مهندسی جایگاه واقعی خود را در صنعت ساختمان خواهد یافت.
نظام مهندسی ساختمان هسته مرکزی توسعه فناوری ساختمان
در بسیاری کشورهای رشد یافته، سندیکاهای حرفهای، وظیفه نگارش و نشر استانداردهای حرفه خویش را بر دوش دارند. به عبارتی این سندیکاها با رصد آخرین نوآوریهای حوزه فنی خویش، با تدوین این استانداردها این فناوری را برای جامعه قابل استفاده میکنند. سازمان نظام مهندسی ساختمان، بزرگترین و جامعترین سندیکای حرفهای در حوزه صنعت ساختمان در کشور است که به لحاظ سرمایه انسانی، با در اختیار داشتن تخصص و توانایی جامعه بزرگ مهندسی کشور، توانایی بالقوه عظیمی در تحقق این کارکرد دارد. به دلیل عضویت تعداد بسیار زیاد مهندسان مرتبط با امر ساختمان در سازمان نظام مهندسی، این سازمان بستری بسیار مناسب برای هدفمند کردن و ساماندهی پژوهش و توسعه در حوزه ساختمان و بومیسازی و بسط فناوریهای نوین ساختمان در زمینههای گوناگون است. این ساز و کار میتواند تحقیقات پیرامون شهرسازی، ترافیک، معماری و اثرات متقابل آنها با جامعه و اقتصاد و در ابعادی دیگر سازههای ساختمانی و ماندگاری آنها، مقاومت به بلایای طبیعی، ایمنی، انرژی و بهینهسازی و انواع تاسیسات مدرن ساختمان را شامل شود. از اینرو شایسته است که سازمان نظام مهندسی ساختمان به عنوان سازمانی غیردولتی و مستقل، از سوی دولت و حاکمیت مامور ایجاد بنیانهای پژوهشی صنعت ساختمان در کشور شود و بودجه تحقیقاتی آن برای توسعه و کارکرد این زیرساختها از طرف دولت و وزارت راه و شهرسازی به عنوان متولی امر ساختمان در کشور تامین شود. به این ترتیب میتوان اطمینان حاصل کرد که توسعه دانش فنی ساختمان در ایران در نهادی مستقل از دولت و با اثرپذیری کمتر از دیدگاههای سلیقهای و مبتنی بر روشمندی علمی صورت پذیرد. در این فرآیند، ارتباط موثر و مداوم سازمان نظام مهندسی ساختمان با دانشگاههای معتبر کشور در حوزههای مهندسی یک ضرورت گریزناپذیر است که نیازمند آن است که سازوکار این همکاری به دقت تدوین و عملیاتی شود. از سوی دیگر همکاری نزدیک و تنگاتنگ سازمان نظام مهندسی با سازمان ملی استاندارد به منظور تامین آزمایشگاهها و نگارش استانداردها و اعطای نشان استاندارد به محصولات مورد مصرف در صنعت ساختمان نیز یک ضرورت است؛ به گونهای که مرکز تحقیقات سازمان نظام مهندسی بازوی علمی و فنی اداره استاندارد در تدوین استانداردهای لازم در این عرصه خواهد بود. این کار میتواند گامی مثبت در کاهش تصدیگری دولت و ایجاد دولتی کوچکتر و چابکتر باشد؛ چراکه مرکز تحقیقات سازمان نظام مهندسی نه به عنوان بخشی از دولت که در واقع به صورت پیمانکار و مشاور دولت در این زمینه عمل خواهد کرد.
نبود سیستم کارآمد کنترل کیفیت طراحی
هر تولیدی در دنیای مدرن به ساختاری برای کنترل کیفیت نیازمند است. طراحی ساختمان نیز خود تولیدی بسیار پرارزش است که پایداری و ارزشمندی یک ساختمان به عنوان یک دارایی و سرمایه ای گرانبها به آن وابسته است. در روش مرسوم کنونی طراحی ساختمان در ایران، ساختاری وجود ندارد که کیفیت نهایی طراحی ساختمان را از جهات گوناگون بررسی و امضا کند. این فقدان تاثیر بسیار نامطلوبی بر فرآیند تولید ساختمان در کشور برجای گذاشته و میگذارد؛بنابراین ساختار کنترل کیفی نقشه در سازمان نظام مهندسی نیازمند بازنگری و اصلاح اساسی است و آشکار است که سازنده ساختمان باید هزینه کنترل کیفیت طراحی خود را به عنوان بخشی از هزینههای خدمات مهندسی بپردازد. هم اکنون در بيشتر دفاتر سازمان نظام مهندسی تنها نقشههای سازه مورد بررسی کیفی قرار میگیرند و بر سایر نقشهها تنها در ساختمانهای خاص نظارت صورت میپذیرد، از بررسی نقشههای معماری چندان خبری نیست و کسی هماهنگی نقشههای چهارگانه را کنترل نمیکند. این روند باعث شده است که در طراحی ساختمانهای غیردولتی و عمومی نقشههای فاز دو جایگاهی نداشته باشند. سازمان نظام مهندسی میتواند دفاتری از مهندسان مجرب و خبره را در ازای حقالزحمه مشخص، به چک و کنترل نقشهها و هماهنگی آنها بگمارد تا بهاين وسیله مقصود کنترل کیفیت بر نقشههای ساختمان حاصل شود. ترکیببندی این دفاتر باید شامل مهندسان هر چهار گرایش و مهندس معمار هماهنگکننده باشد که عدم تداخل اجزا را نیز بررسی و کنترل كند. به این منظور چک لیستهای کنترل باید تنظیم شود تا مانع اعمال سلیقه در این فرآیند شود. در یک سیستم درست، فرآیند کنترل کیفیت طراحی میتواند تا مراحل ساخت امتداد یابد و مهندسان ناظر نیز با گزارش مشکلات ناشی از طراحی و تقاضای اصلاح طرح از طراح در قالب بازخورد، بر کیفیت نهایی طراحی ساختمان اثرگذار باشند. در چنین عملکرد مبتنی بر سیستم، میتوانیم انتظار رشد کیفی چشمگیری در کیفیت ساختمان داشته باشیم.
برگ برنده اصلاح ساختار
دفاتر مهندسی پراکنده در جای جای شهرهای کوچک و بزرگ کشور، بخش مهمی از ساختار سازمان نظام مهندسی را تشکیل میدهند که با نفوذ در بافت جامعه، حضور موثر سازمان و امکان تعامل اجتماعی آن را رقم میزند. این دفاتر پتانسیلی موجود هستند که روی وجود و فلسفه وجودی آنها میتوان برای اصلاح ساختار سازمان نظام مهندسی و فرآیند مهندسی ساختمان تکیه کرد. این دفاتر را به گونهای سرمایه عملکردی و اجتماعی سازمان میتوان به حساب آورد. فلسفه وجودی این دفاتر این است که نقش شرکتهای مشاور فنی کوچک را برای ساختمانهای بخش خصوصی ایفا کنند و وظیفه دارند که خدمات مهندسی دقیق و با کیفیت به سازندگان ارائه كنند. با وجود اینکه این دفاتر به دلیل ضعفهای سیستماتیک با کارآیی مطلوب فاصله بسیاري دارند و در بسیاری موارد به جای کار مهندسی به دلالی و خرید و فروش امضا روی میآورند، با این حال میتوانند و باید به دلیل ضرورت وجودیشان، بنیان اصلاحات ساختاری در فرآیند مهندسی ساختمان قرار گیرند. دفاتر مهندسی چون ستونهایی بر بستر جامعه هستند که سازمان نظام مهندسی بر آنها استوار شده است.
پیشنهاد احیای کارآمد و فسادزدایی با تکیه بر اصلاح ساختار دفاتر
همان گونه که گذشته شرح آن رفت، حرفه مهندسی با فساد و ضعف ساختاری و عملکردی در ایران دست به گریبان است که میتوان کار صوری، رانت و دلالی را از اهم آن برشمرد. اصلاح ساختار و فسادزدایی جز از طریق اصلاح سیستماتیک دفاتر امکان پذیر نیست؛ به گونهای که آنها را به عملکرد حرفهای مهندسی و پاسخگویی دقیق در قبال کارکرد خویش ناگزیر کند. این کار نیازمند اصلاحات قانونی است که به عملکرد این دفاتر از نظر کیفی سختگیری مضاعفی اعمال کند و خروجی آنها با کنترل کیفیت سختگیرانه اجازه اجرایی شدن بیابد. اولین جراحی جدی باید در ساختار و نحوه تشکیل این دفاتر انجام گیرد. یکی از ضعفهای بنیادین کار طراحی ساختمان این است که تیم طراحی فاقد سرطراح بوده و نقشههای چهارگانه به صورت انفرادی و جداگانه به کارفرما و سایر مراجع ارائه میشوند. دفاتر باید ملزم به داشتن هر چهار گرایش مهندسی شوند و سرطراح به عنوان مهندس هماهنگ کننده الزامی شود و در نهایت نقشههای طراحی به صورت آلبوم نقشه و در قالب نقشههای فازدو از دفتر صادر شود؛ به گونهای که کلیه تداخلات و معضلات ساخت در آنها در نظر گرفته شده باشد. مدیریت دفتر مسئولیت حقوقی کیفیت طراحی را به عهده میگیرد و هر گونه خطا و ضعف در طراحی هر چهار گرایش که موجب زیان باشد در حیطه مسئولیت حرفهای او خواهد بود. این کار موجب میشود که طراحی ساختمان، آن گونه که شایسته است به کاری گروهی و هماهنگ تبدیل شود. کامل کننده این فرآیند، ایجاد ساختار کنترل کیفیت توانمند است؛ به گونهای که دفاتری به این منظور اختصاص یابد و وظیفه آنها چک و کنترل نقشههای طراحی در قالب آلبوم نقشهها و بررسی تداخلات و هماهنگی آنها باشد. واضح است که این دفاتر در قبال صحت نقشههای تایید شده توسط ایشان مسئولیت خواهند داشت که این مسئولیت موجب خواهد شد که از اغماض و سهل انگاری در کار مهندسی کاسته شود. علاوه بر این دفاتر طراحی مکلف میشوند که علاوه بر نقشهها، دفترچههای محاسبات خویش را نیز در گرایشهای گوناگون نظیر محاسبات سازه یا بار حرارتی و برودتی یا محاسبات نور ساختمان را با تعیین نوع مصالح و وضعیت مصرف انرژی ارائه دهند. این گونه عملکرد باعث خواهد شد که بخشهای غیر حرفهای جامعه مهندسی یا خود را با این شرایط به روز كرده یا در غیر این صورت از بازار کنارهگیری کنند.
این کار به خودی خود با حرفهای کردن عملکرد، تومار کار صوری و امضا فروشی را در طراحی ساختمان در هم خواهد پیچید. دفاتر مهندسی میتوانند پایه کار نظارت نیز قرار گیرند؛ به شکلی که نظارت ساختمانها نیز به جای افراد بیارتباط با یکدیگر، به دفاتر به عنوان دستگاه نظارت ارجاع شود و در قالب یک کار تیمی حرفهای بین اعضای گرایشهای چهارگانه آنها توزیع انجام پذیرد.
به این گونه هم قانون اجرایی شده و مالک مستقیما ناظر خود را انتخاب نمیکند و هم اینکه فعالان حرفهای مهندسی، امکان بهره بردن از فواید حرفه خویش را خواهند داشت. در این ساختار پیشنهادی، دفاتر مهندسی در قالب شخصیتهای حقوقی به جای شخصیتهای حقیقی مهندسی و با مسئولیتهای مشخص و ساختارمندی بهتر، فعالیتهای مهندسی را به عهده خواهند گرفت و سازمان نظام مهندسی ساختمان قادر خواهد بود با مدیریت این ساختار به عنوان نهادی موثر و مستقل به حیات ارزشمند خود در راستای آبادانی میهن ادامه دهد.