بررسي و تدقيق در تاريخچه شهرداري و شهرداران، از آغاز تا حال مجال فراخي ميطلبد كه در اين سطور نميگنجد. از دوره قاجار تا پهلوي اول 10 شهردار فعاليت داشتهاند، دوران پهلوي 32 شهردار و بعد از انقلاب هم تاكنون پايتخت كشورمان 17 شهردار را به خود ديده است، از توسلي در سال 1357 تا افشاني، هريك از اين شهرداران سرنوشت خاص خود را داشتهاند؛ از رييسجمهور شدن تا ورود به وادي ورزش و تجارت و.... اقتضائات و شرايط خاص تهران به عنوان پايتخت جمهوري اسلامي، هميشه باعث حساسيت اين منصب مهم شده است. پس از انقلاب، گروهها و جناحها تلاش زيادي براي تصاحب اين منصب كردهاند. مديريت بر شهر تهران يكي از وسوسههاي سياسيوني است كه سوداي بلندپروازي در سر دارند و براي نشستن بر صندلي مديريت ساختمان خيابان بهشت رقابت ميكنند. البته در سالهاي اوليه انقلاب، انتخاب شهرداران زياد بر مبناي وابستگي سياسي آنها نبود و از طرفي عمر شهرداريها چندان طولاني نشد. در ادامه سوابق و سرنوشت مهمترين شهرداران تهران پس از انقلاب اسلامي به منظور درك اهميت جايگاه شهرداري تهران در روند سياسي كشور در زمينه نيروسازي را بررسي ميكنيم.محمد توسلي، عضو شوراي مركزي و رييس دفتر سياسي نهضت آزادي به عنوان اولين شهردار پس از انقلاب، رياست اين نهاد را در سال ۵۷ برعهده گرفت. او فارغالتحصيل دانشگاه تهران بود و در دانشگاههاي امريكا و آلمان هم تحصيل كرده بود و از اسفند 1357 تا دي 1359 سمت شهردار تهران را به عهده داشت. تشكيل شوراي عالي ترافيك شهرهاي كشور، اجراي محدوده طرح ترافيك، احداث خطوط ويژه اتوبوسراني، راهاندازي پايانه جنوب و انجام مطالعات و انتخاب محل ميادين ميوه و ترهبار از جمله اقدامات مهم وي تلقي ميشود. توسلي در پي اختلاف با يكي از وزراي دولت شهيد رجايي از شهرداري تهران استعفا داد. همچنين درگيري شهرداري با «ستاد خانهسازي براي مستضعفين» نيز در اين دوره در اوج خود قرار داشت.
شهردار دوم، كوتاهمدتترين شهردار تهران! سيد رضا زوارهاي است كه در سال 1359 به مدت كمتر از يك ماه مسووليت شهرداري تهران را به عهده گرفت. وي با توجه به شرايط پس از انقلاب و لزوم توجه بيشتر به قشر مستضعف به دنبال فراهم كردن امكانات بيشتر براي زندگي آنها بود و بارها تاكيد ميكرد كه نبايد ميلياردها تومان صرف مترو و بزرگراهها شود تا وقتي كه ريزش يك برف يا باران موجب ناراحتي و آزار مردم جنوب شهر كه بازوي انقلاب اسلامي بودهاند، ميشود. انصاف نيست به ساختن بزرگراهها بپردازيم. البته زوارهاي براي پياده كردن اصولي كه به آنها معتقد بود، فرصتي نداشت. وي در شهريور 84 درگذشت. از جمله سوابق وي ميتوان به دادستان دادسراي انقلاب اسلامي، رييس ستاد امنيت كشور و معاون وزير كشور در كابينه شهيد رجايي، نماينده مجلس شوراي اسلامي، معاون قوه قضاييه و رييس سازمان ثبت اسناد و املاك كشور، عضو شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي، عضو شوراي مركزي جمعيت موتلفه اسلامي، مدرس دانشگاه و قائممقام دبير شوراي نگهبان اشاره كرد. وي در انتخابات رياست جمهوري سوم كانديدا شد و در نهايت پس از آيتالله خامنهاي، پرورش و غفوريفرد، به عنوان نفر آخر برگزيده شد. سومين شهردار تهران سيد كمالالدين نيكروش بود كه از 1359 الي 1360 به مدت هفت ماه شهردار پايتخت شد. وي داراي دكتراي مهندسي برق از دانشگاه ميسوري امريكاست. دوران نيكروش هم همچنان تحت تاثير ديدگاههاي انقلابي و توجه بيشتر به قشر ضعيف و محروم بود. چهارمين شهردار تهران غلامحسين دلجو بود كه سخنراني وي در اجلاس شهرداران پايتخت كشورهاي اسلامي به زبان عربي و قولهايي درباره خروج كليه انبارهاي بزرگ عمومي و خصوصي به خارج تهران، از جمله مواردي است كه از اين دكتراي مديريت دانشگاه علامه به ياد مانده است. او كه پستهايي در وزارت كشور و پست، تلگراف و تلفن داشت، بين سالهاي 69 تا 73 نيز به عنوان مديرعامل و رييس هياتمديره بيمه ايران منصوب شد و مدتي نيز در جامعه الصادق مشغول به خدمت بوده است.
كليد شهر تهران با ليبل پنجمين شهردار تهران، ۹ ماهي هم در جيب محمدكاظم سيفيان بود. اين فوقليسانس معماري كه با عضويت در حزب ملل اسلامي پيش از انقلاب سابقه مبارزه و زندان رفتن را داشت، از ابتداي تاسيس دانشگاه امام صادق(ع) در كنار آيتالله مهدويكني بود و از راستهاي سنتي به حساب ميآمد. سيفيان در سال ۱۳۷۱به نمايندگي مردم تهران در مجلس چهارم انتخاب شد، او همچنين در سال ۱۳۷۷ در اولين انتخابات شوراي شهر تهران نامزد شد كه در نهايت به عنوان عضو عليالبدل شورا انتخاب شد. بعد از سيفيان، از شهريور تا دي 1362 حسين بنكدار چهار ماه به عنوان ششمين شهردار تهران خدمت كرد تا پس از او نوبت به سياسيون برجستهتر برسد. محمدنبي حبيبي به عنوان هفتمين شهردار پايتخت نسبت به شهرداران سابق مدت طولانيتري توانست شهردار پايتخت بماند اما در فاجعه سيل در مرداد 1366 وجهه خود را از دست داد. وي داراي مدرك فوقليسانس جامعهشناسي از دانشگاه تهران است و به مدت 44 ماه از 1362 الي 1366 در ساختمان شهرداري تهران ماند. مديرعاملي پست جمهوري اسلامي، رياست سازمان هواپيمايي كشوري، قائممقامي بنياد مستضعفان و جانبازان و استانداري خراسان، فارس و تهران از جمله مناصبي است كه حبيبي بعد از شهرداري تهران به آنها رسيد. تا اينكه كليد شهر تهران را به كرباسچي سپرد. وقتي كه طباطبايي در آذر 68 از شهرداري كنار رفت، حدود صد نفر از كاركنان شهرداري به دادگستري كشيده شده بودند، و شهردار خود نيز در مقام اتهام بود. بودجه شهرداري حدود 100 ميليارد ريال بود. او برادر سيدصادق طباطبايي، فرزند آيتالله سلطاني طباطبايي، همسر فرشته اعرابي- نوه دختري امام خميني(ره)- خواهرزاده امام موسي صدر و برادر زن سيد احمد خميني است. طباطبايي كه داراي مدرك مهندسي و داراي صدايي خوش بود، در كنار برادرش صادق طباطبايي كه تخصصي در موسيقي داشت، قطعاتي را اجرا و ضبط كرده است. نهمين شهردار تهران در دوران پس از جنگ، غلامحسين كرباسچي ملقب به ناصحزاده تهراني و فرزند آيتالله شيخ محمد صادق تهراني و متولد قم است. داراي تحصيلات حوزوي و ليسانس علوم رياضي است، پس از انقلاب، مدتي را در دفتر امام خميني(ره) مشغول به كار بود و در دوران جنگ نماينده امام خميني(ره) در ژاندارمري بود. او پس از پايان جنگ در سال 1368 و در دولت هاشميرفسنجاني شهردار تهران شد و با حمايتي كه آيتالله هاشميرفسنجاني از وي داشت، تا سال 77 (108 ماه) به عنوان شهردار تهران بر مسند قدرت بود. او آخرين شهرداري بود كه دولت منصوب كرد و پس از او شهردار توسط شوراي شهر انتخاب شد. روزهاي آشوب دهه شصت چهره شهر را زشت و جنگزده كرده بود. سال 68 بود كه عبدالله نوري تصميم گرفت، استاندار موفق اصفهان را به تهران بخواند. جرقه ايجاد فرهنگسراها در دوران مسووليت او زده شد و به مرحله عمل رسيد. علاوه بر تكميل شبكه بزرگراهي تهران، ارتقاي كيفيت محيط زيست، بهبود و تقويت جايگاه شهرداري در تصميمات اداري و از اقدامات مهم كرباسچي، تاسيس موسسه همشهري و انتشار روزنامه همشهري عنوان شده است. اين روزنامه در آن سال و با تيراژ 10 هزار نسخه به روي گيشهها رفت و توانست طي 4 سال از انتشار خود به تيراژ 400 هزار نسخه در روز برسد كه البته در دورههاي مختلف، براي مقاصد سياسي برخي شهرداران تهران مورد استفاده قرار گرفته است. وي در فروردين ۱۳۷۷ به همراه جمعي از مديرانش به اتهام جرايم مالي (اختلاس) از شهرداري تهران بازداشت شد و در نهايت در دادگاهي كه محسنياژهاي قاضي و دادستان آن بود به 3 سال زندان و 10 سال انفصال از خدمات دولتي و برگرداندن اموال محكوم و كنار گذاشته شد. دهمين شهردار تهران مرتضي الويري بود كه پس از كرباسچي انتخاب شد. او كه فعال و زنداني سياسي در قبل و بعد از انقلاب است به همراه افرادي همچون حسين شريعتمداري و اصغر نوروزي در دماوند انجمن كاوشهاي ديني و علمي را تاسيس كردند، وي موسس و عضو شاخص گروه فلاح شد كه به مبارزه سياسي عليه حكومت پهلوي ميپرداخت. پس از انقلاب اسلامي، اين گروه به همراه ۶ گروه ديگر سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي را تشكيل دادند و الويري به نمايندگي از گروه فلاح در شوراي مركزي اين سازمان عضويت داشت. وي كه سابقه نمايندگي سه دوره اول مجلس شوراي اسلامي، رياست سازمان مناطق آزاد تجاري، شهردار تهران (1378الي1380مدت32ماه) و سفير ايران در اسپانيا را در كارنامه خود دارد، به دليل ناهماهنگي با اعضاي نخستين دوره شوراي شهر تهران ناچار به كنارهگيري از پست شهرداري شد. پس از آشوب 88 به جرم تبليغ عليه نظام، اقدام عليه امنيت كشور و شركت در راهپيمايي 25 خرداد سال 88 بود كه دستگير و روانه زندان شد و پس از مدتي آزاد شد. الويري داراي ليسانس مهندسي برق از دانشگاه صنعتي شريف و فوق ليسانس مديريت از مركز آموزش مديريت دولتي ايران است. محمدحسن ملكمدني پس از كنارگيري الويري از سوي خود اعضاي شوراي اول شهر تهران براي پست يازدهمين شهردار تهران معرفي شد و به مدت 10 ماه از 1380 الي 1381 مسوول كرسي بهشت شد. او در دوران شهرداري خود با انتقادات و اعتراضات شديد جناح اقليت دوره اول شوراي شهر تهران مواجه بود. يكي از مهمترين عوامل اين نارضايتيها توقف فروش تراكم بود كه به افزايش قيمت مسكن منجر شده بود. او تنها چند روز پس از بركناري از شهرداري به ۵ ماه حبس، 3 سال انفصال از خدمات دولتي و ۵ سال محروميت از تصدي مسووليت در شهرداري محكوم شد. محمدحسين مقيمي كه حدود چهار ماه در فاصله سال 81 تا 82 سرپرست شهرداري تهران بود، دوازدهمين شهردار تهران است اما در واقع به عنوان شهردار تهران مطرح نشد. وي قبلا شهردار خمين و قائممقام معاون اجرايي آيتالله هاشميرفسنجاني بود. مقيمي مدرك كارشناسي ارشد از دانشگاه شيراز در رشته مكانيك و كارشناسي ارشد مديريت سيستم و بهرهوري دارد. سيزدهمين شهردار تهران /ششمين رييسجمهور ايران؛ محمود احمدينژاد شهردار خوشاقبالي بود كه توانست در مدت (26ماه) تكيه بر رياست شهرداري، به رياستجمهوري ايران برسد. او با تكيه بر فعاليتهايش در شهرداري توانست به اين مهم دست يابد. وي بلافاصله از بهشت به پاستور رفت و رييسجمهور مردم ايران در دولتهاي نهم و دهم شد. وي در سال 1376موفق به دريافت مدرك تحصيلي دكتراي مهندسي و برنامهريزي حمل و نقل از دانشگاه علم و صنعت شد. چهاردهمين شهردار تهران علي سعيدلو است كه در فاصله رفتن شهردار قبلي تهران براي حضور در انتخابات رياست جمهوري و پيروزياش در انتخابات به مدت حدود سه ماه سرپرست در شهرداري تهران بود. سعيدلو معاون پشتيباني احمدينژاد بود و پس از خروج از شهرداري تهران و رفتن به بهشت، در مسووليتهاي معاون امور بينالملل رييسجمهور و رياست سازمان تربيت بدني ايران قرار گرفت. وي در سال ۸۲ مدرك دكتراي خود را در مديريت استراتژيك دريافت كرده است. منتخب سه دوره شوراي شهر تهران براي جايگاه پانزدهمين شهردار تهران، محمدباقر قاليباف است. وي دكتراي جغرافياي سياسي از دانشگاه تربيت مدرس (1380) و داراي گواهينامه خلباني هواپيماي ايرباس از سازمان هواپيمايي كشوري (1376) است. او كه سابقه فرماندهي لشكر 5 نصر خراسان در دوران دفاع مقدس را داشت، در سال 1376 با حكم رهبر معظم انقلاب اسلامي به فرماندهي نيروي هوايي سپاه منصوب شد و در سال 1379 نيز با حكم فرماندهي معظم كل قوا به فرماندهي نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران منصوب شد. وي در سال 1382 همزمان با فرماندهي ناجا با حكم رييسجمهور به عنوان نماينده ويژه رييسجمهور و رييس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز فعاليت كرد و در شهريور ماه 1384 با راي اعضاي شوراي اسلامي شهر تهران به عنوان شهردار تهران انتخاب شد، اين اولين مقام اجرايي و عمراني قاليباف بود از همينرو توجه همگان به نحوه عملكرد وي در اين زمينه جلب شده بود. تاكيد قاليباف در شهرداري خود به انجام امور فرهنگي، تاسيس سراي محله و اتمام پروژههاي عمراني بوده است، پروژههايي چون اتوبان امام علي(ع) و دو طبقه كردن اتوبان صدر قسمت كوچكي از خدمات عمراني شهرداري در زمان تصدي آقاي قاليباف است. ايشان توانست در سال 86 نيز اعتماد اين شورا را براي 4 سال ديگر جلب كند و در سال ۱۳۸۷ برابر با سال ۲۰۰۸ ميلادي از طرف سايت شهرداريهاي جهان به عنوان هشتمين شهردار برتر دنيا معرفي شد. قاليباف در انتخابات رياست جمهوري سال ۱۳۹۲ نامزد شد و با حدود 6 ميليون راي نفر دوم شد. منتخبان پنجمين دوره شوراي اسلامي شهر تهران با انجام رايگيري، محمدعلي نجفي را به عنوان شانزدهمين شهردار پايتخت انتخاب كردند. وي تنها كانديداي نهايي شهرداري تهران با كسب ۲۱ راي توانست به عنوان شهردار تهران منصوب شود. مسووليتهاي اجرايي نجفي عبارتند از: مشاور معاون نخستوزير (شهيد چمران) در امور انقلاب، عضو هيات علمي دانشگاه صنعتي اصفهان، رياست دانشگاه صنعتي اصفهان، وزير فرهنگ و آموزش عالي، عضو هيات علمي دانشگاه صنعتي شريف، معاون آموزشي و فرهنگي صدا و سيما، وزير آموزش و پرورش، رييس سازمان برنامه و بودجه، عضو سومين دوره شوراي اسلامي شهر تهران. محمدعلي نجفي مرداد ۱۳۹۲ به عنوان گزينه پيشنهادي دولت يازدهم براي وزارت آموزش و پرورش به مجلس شوراي اسلامي معرفي شد كه موفق به اخذ راي اعتماد نمايندگان نشد. در ۲۶ مرداد سال ۱۳۹۲ به سمت معاون رييسجمهوري و رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري منصوب شد كه در بهمن همان سال به دليل مشكلات جسمي، از اين مسووليت كنارهگيري كرد. آخرين سمت ايشان مشاور رييسجمهور و دبير ستاد هماهنگي امور اقتصادي دولت است. اگر با اكثر معلمان سخن بگوييد در مورد آقاي محمدعلي نجفي رضايت نسبي دارند و تقريبا متفقالقولند كه نجفي به نوعي موفقترين وزير آموزش و پرورش در جمهوري اسلامي بوده است، اما به نظر ميرسد نحوه خروج وي از شهرداري تهران باعث شده تا وجهه او نزد افكار عمومي دچار خدشه شود. شايد بتوان گفت اين از بد حادثه يا بيتدبيري شخص نجفي بود كه آن تصوير خوب از وي اكنون دگرگون شود. هر چند همچنان عدهاي نجفي را جزو مديران تراز بالاي جمهوري اسلامي ميدانند، اما اي كاش او با اين استعفاهاي متعدد و ناگهاني خاطره بدي از خود برجاي نميگذاشت . سيدمحمدعلي افشاني در ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ به عنوان هفدهمين شهردار تهران انتخاب شد. وي زاده ۱۳۳۸ در دهدشت، سياستمدار اصلاحطلب و عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي است. داراي كارشناسي مهندسي راه و ساختمان از دانشگاه شيراز و كارشناسي ارشد مديريت اجرايي (MBA) از دانشگاه صنعتي شريف است. افشاني در دولت يازدهم استاندار فارس بود و در دولت دوازدهم معاون عمراني وزير كشور و رييس سازمان شهرداريها و دهياريهاي كشور بود. در سابقه افشاني، معاون وزير آموزش و پرورش و رييس سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشور، معاونت استانداري استانهاي كهگيلويه و بويراحمد، خوزستان و سمنان نيز به چشم ميخورد.در اين فراز و نشيب تغييرات و جابهجايي پستها و ميزها، شهرداران تهران الان كجايند و چه ميكنند ؟ توسلي به عنوان جانشين ابراهيم يزدي انتخاب شده است. زوارهاي عضو حقوقدان و قائممقام دبير شوراي نگهبان قانون اساسي در شهريور 1384 درگذشت. نيكروش استاد دانشگاه اميركبير تهران و دلجو عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي است. سيفيان ۷ خرداد ۱۳۹۵ درگذشت و حبيبي كه اكنون دبيركل حزب موتلفه است تا زمان زنده بودن حبيبالله عسگراولادي همواره در سايه پير موتلفه حركت ميكرد و يك فعال سياسي هميشگي بود، كرباسچي در حال حاضر دبيركل حزب كارگزاران سازندگي است. الويري عضو شوراي شهر تهران شده و ملكمدني عضو حزب كارگزاران سازندگي است. مقيمي سياستمدار اصلاحطلب و فنسالار ايراني هم، از 2مهر 96سمت استاندار تهران در دولت دوازدهم را داراست. احمدينژاد، استاد دانشگاه علم و صنعت، عضو ائتلاف آبادگران ايران اسلامي، عضو حقيقي مجمع تشخيص مصلحت نظام و قاليباف هماكنون عضو هيات علمي دانشكده جغرافيا دانشگاه تهران و عضو مجمع تشخيص مصلحت است. آنگونه كه از سرنوشت شهردارهاي تهران بر ميآيد، نقش اين سازمان در سپهر سياسي آينده كشور در حال رشد است به گونهاي كه نه تنها پذيرش اين منصب توسط چهرههاي بنام سياسي و اجرايي كشور از قبل راحتتر شده است، بلكه برخي اين سمت را به مكاني مناسب براي نشان دادن توان و ايجاد فرصت و سكوي صعود به جايگاههاي بالاتر ميدانند.