بايد با نظارت مسئولانه و برچسب زدن دقیق بر محصولات غذایی تراريخته ، مردم را از دام این کابوسهای خود ساخته نجات دهیم
در ايران هيچ محصول تراريختهاي وجود ندارد كه از سوي توليدكنندگان مورد دفاع باشد يا به طور كلي محصول تراريخته ناميده شود
ذرت و سویا در بسیاری از کشورها به صورت مستقیم مصرف نمیشود و به مصرف خوراک دام و قسمت اعظم آن به تولید سوختهای زیستی می رسد
به دليل مخاطرات زیست محیطی تولید محصولات تراریخته بیشتر از مخاطرات واردات آن است؛ از این رو بسیاری از کشورها در درجه اول تولید آن را منع کردند
کشورهایی مانند هند، چین، ژاپن، آمریکا و استرالیا از کشت محصولات تراريخته امتناع میکنند
ایران که برنج، قوت غالبش است، اولین مصرفکننده برنج تراریخته در جهان است
چندین سال است که مردم کشورمان شاهد نزاع نوشتاری و گفتاری مخالفان محصولات تراریخته با متخصصان این حوزه هستند. نزاعی که در پيشرفت و توقف اين مساله نقشی نداشته و تنها کابوس و احساس ترسی است که در حین مصرف هر غذایی به مصرفكنندگان دست میدهد. آیا این ستمی آشکار بر مردمی نیست که در کنار تحمل بسیاری نامعادلات اقتصادی، مدیریتی و نگرانیهاي پيشرو از آینده مه آلود نيست؟ آيا مصرفكنندگان حق داشتن آرامش و امنیت خاطر در خصوص مهمترين مساله يعني غذا ندارند؟ پس از پشت سر گذاشتن کار روزانه، زماني كه بر سر سفره غذا مینشینیم بیاختیار جملات و هشدارهای مخالفان محصولات تراریخته در گوشمان ميپيچد.
به گفته برخي كارشناسان و منابع آگاه حوزه غذايي و كشاورزي علاوه بر واردات محصولات تراريخته، اين محصولات در ايران نيز توليد ميشود. البته از بحث جدال درباره اينكه تراريخته خوب است يا بد بگذريم، موضوعي كه مورد انتقاد كارشناسان غذايي و حتي حقوقي قرار ميگيرد مربوط به عدم آگاهي مردم از مصرف كالاهاي تراريخته است.
اين كالاها بدون هيچ برچسبي در مغازههاي سراسر شهر به فروش ميرسند و مصرف كننده بدون اينكه بداند، اين كالاها را خريداري كرده و مصرف ميكند. در حال حاضر حتي افرادي كه با محصولات تراريخته موافق هستند و معتقدند ضرري براي مصرف كننده ندارد، معتقدند كه برچسب تراريخته در شناسنامه محصولات يك الزام است زيرا اين موضوع جزو حقوق مصرفكنندگان تلقي ميشود.
از سوي ديگر اگر بخواهيم از مفيد يا مضر بودن اين محصول نيز صحبتي به ميان بياوريم در اين ميان سوالي كه مطرح ميشود، اين است كه اگر ایمنی و سلامت تغذیهای برنج تراریخته در سایر کشورها اثبات شده، چرا کشورهایی مانند چین، ژاپن، آمریکا و استرالیا از کشت آن امتناع میکنند و چرا ملت ایران که برنج، قوت غالبش است باید اولین مصرفکننده آن باشد؟
تراريخته چيست؟
محصولات تراریخته به محصولاتی گفته میشود که با دستکاری ژنتیکی، از وضعیت متعارف خارج شدهاند، برای مثال انتقال ژن یک گونه مقاوم به سرما به میوه گوجه فرنگی، تحت شرایطی سبب مقاومت گوجه دستکاری شده (تراریخته) نسبت به سرما خواهد شد یا انتقال یک ژن مقاوم نسبت به سم، یا انواع ژنهایی که خواص بیشمار دیگری را منتقل میکنند.
این فناوری حدود سه دهه قبل وارد عرصه جهانی شد اما هماکنون 37 کشور دنیا از جمله فرانسه، آلمان و روسیه، ترکیه و عربستان تولید محصولات تراریخته را ممنوع کرده و برای واردات آن هم محدودیتهایی قايل شدهاند که به اعتقاد مخالفان این محصولات، نشاندهنده ضرورت رعایت ملاحظات احتیاطی در تولید و مصرف این قبیل محصولات است؛ در مقابل، موافقان معتقدند که نباید از قطار پیشرفت جهانی عقب ماند و لازم است با فراهم کردن زیرساختها، کشور را از لحاظ غذایی تقویت کرد.
مقاوم بودن به آفات، بینیازی به علف کُشها و سموم شیمیایی، ارزان و مغذی بودن، از جمله توجیهات موافقان در حمایت از محصولات تراریخته است و بیماریزا بودن، گرانتر بودن محصول، مصرف چند برابری سموم و آفات، فقر غذایی و به طور کلی نرسیدن به یک اجماع علمی کلی در مورد سالم یا ناسالم بودن این محصولات، برخی از دلایل بيان شده از سوی مخالفان تراریختههاست.
جدل مخالفان و موافقان تراريخته
دو دسته مخالفان و موافقان محصولات تراريخته هر كدام توجيهاتي در خصوص اين محصولات دارند، مخالفان معتقدند که دلالان کمپانیهای صهیونیستی در کشورمان و بهنام متخصصان بیوتکنولوژی شبانهروز در فکرند که با واردات محصولات تراریخته مردم مارا به دام بیماریهای خطرناک بیندازند.
مصرف محصولات تراريخته (ذرت یا روغن) وارداتی جز بیماریهای سرطان، ام اس، عقبماندگی کودکان و... دستاورد ديگري ندارد. آنها معتقدند كه محصولات تراريخته نماينده این شرکتهای چند ملیتی و درصدد نسل کشی در کشورهایی مانند ايران هستند.
از سوي ديگر موافقان و مدافعان تولید این محصولات نيز، توسعه این فناوری را تنها راه مبارزه با گرسنگی در آينده سیاره زمین با جمعيت 9 میلیاردی يا بیشتر میدانند.
سكوت وزارت بهداشت
بنابراين گروه اول از خطر مصرف سمهای نباتی كه سرطان و نازایی و ... را گسترش میدهد، سخن ميگويند و گروه دوم محصولات تراریختهای را همچون فرشته نجات ميدانند كه از مصرف سموم میکاهد و حیاتی دوباره به مردم عرضه میکند، اما اين وضعيت بلاتکلیفي مردم را در پي دارد که در ميان این دو لبه تيز قیچی قرار گرفتهاند. دو لبهای که گرچه با هم اختلاف دارند، اما در ایجاد تشویش و ناامنی روحی برای مردم به صورت ناخودآگاه هماهنگی دارند.
پرسش اينجاست اگر وزارت بهداشت مسئول مبارزه، کنترل بیماری و آسیبهای روانی در جامعه است، پس جايگاه دستگاههايي مانند وزارت بهداشت و درمان و معاونت غذا و دارو در این جدال بی انتها كجاست؟ و چرا بیشتر سکوت و کمتر واکنش نشان میدهند؟ مردمي که غذایشان را همواره با طعم کابوس سرطان میخورند، آیا جز آسیب روانی چيز ديگري برايشان در پي خواهد داشت؟ بايد با نظارت مسئولانه و برچسب زدن دقیق بر محصولات غذایی تراريخته مردم را از دام این کابوسهای خود ساخته نجات دهیم. در گفتوگویی که با يكي از مسئولان در معاونت غذا و داروی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی داشتيم او در خصوص برچسب زنی بر محصولات تراريخته و حقوق مصرف كننده گفت: امیدواریم با حضور متخصصان حوزه بیماریهای مختلف داوری درستي در این جدال فرسایشی صورت بگيرد و گرههای تردید و نگرانی را باز كنيم. انتظار داریم وزارت بهداشت و درمان با حضور فعالانه خود موضوع برچسب زنی دقیق بر روی محصولات تراریخته را دنبال كرده و حق انتخاب را به مردم ما بدهند.
سازمانهاي مسئول ورود نميكنند
جمشيد عدالتيان عضو اتاق بازرگاني ايران در خصوص ميزان واردات محصولات تراريخته به «قانون» ميگويد: آمار دقيقي در خصوص واردات كالاهاي تراريخته نداريم، اما اگر واردات كالاهاي اساسي را در نظر بگيريم (چهار ونيم ميليارد دلار) ميتوان گفت حدود يك سوم اين واردات مربوط به كالاهاي تراريخته ميشود.
در داخل ايران نيز محصولات تراريخته توليد ميشود و در محصولاتي مانند گندم و برنج ميتوانيم محصولات تراريخته توليد داخل را مشاهده كنيم. البته اين موضوع چندبار تكذيب شده است، اما به نظر ميرسد اين محصولات در داخل كشور توليد ميشود،بهخصوص محصول برنج. آمار توليدات داخلي نيز مشخص نيست به اين خاطر كه كسي آن را اعلام نميكند. در خصوص برچسب زدن بر روي محصولات تراريخته سازمان استاندارد و معاونت غذا و دارو كه متولي اين امور هستند، بايد ورود پيدا كنند و اين موضوع را يك الزام بدانند. البته سازمان حمايت از مصرفكننده نيز بايد به اين موضوع ورود پيدا كند.
از طرفي اگر كسي شكايت كند شوراي رقابت نيز ميتواند به اين مساله وارد شود. به هر صورت اين حق مصرف كننده است بداند محصولي را كه مصرف ميكند، تراريخته است يا خير.
همانطور كه بر روي محصولات برچسب ارگانيك وجود دارد بايد محصولات غيرارگانيك و تراريخته نيز مشخص باشد. هنوز مضر بودن يا نبودن تراريختهها اثبات نشده است. مدارك كافي در اين زمينه وجود ندارد، اما حق مصرف كننده است كه از اين موضوع مطلع باشد.
البته از محصولات پايه تراريخته بيشتر صحبت ميشود؛ در حالي كه حتي بيسكويت هم كه از آرد توليد ميشود و ساير كالاهايي كه از محصولات تراريخته به دست ميآيند جزو دسته تراريخته به حساب ميآيند و الزامي است كه بر روي اين محصولات نيز نام تراريخته قيد شود. البته سلامت محصولات كشاورزي به وزارت جهادكشاورزي مربوط ميشود و در مراحل بعدي سازمان غذا و دارو، سازمان استاندارد و حمايت از مصرف كننده بايد به اين مساله ورود كنند.
تراريختهها؛ دو لبه چاقو
يكي ديگر از كارشناسان حوزه كشاورزي و غذا نيز در پاسخ به اين پرسش كه چرا بر روي بستهبندي كالاها نامي از تراريخته به چشم نميخورد به «قانون» ميگويد: از آنجايي كه بازار وضعيت غيرقابل كنترل در خصوص برچسبزني دارد، احتمال آن وجود دارد كه براي مثال برخي از محصولات را به نام ارگانيك بفروشند يا بر روي محصولات تراريخته برچسبي وجود نداشته باشد تا مصرفكننده را آگاه سازد. سوالي كه مطرح ميشود، اين است كه چرا وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو اقدامي در اين خصوص انجام نميدهد تا با كنترلي برچسبزني بر روي محصولات تراريخته نگرانيها و حاشيهها در اين باره را به حداقل برساند. در ايران هيچ محصول تراريختهاي وجود ندارد كه از سوي توليدكنندگان مورد دفاع باشد يا به طور كلي محصول تراريخته ناميده شود. 90 درصد ذرت، سويا و كلزا كه به صورت روغن خوراكي يا به شكل ديگر به ايران وارد ميشود، تراريخته است. ذرتي كه در كانادا، استراليا وآمريكا براي تجارت بينالمللي توليد ميشود، عمدتا تراريخته است. طي دو سال گذشته در اين زمينه تلاش كردند كه محصولات تراريخته برچسب داشته باشد، اما منظم نيست و ديده نميشود. اين موضوع كاملا قابل نقد است و بايد در اينباره تمهيداتي انديشيده شود. در حال حاضر سازمانهاي مسئول دربرابرجريانات مخالفان كه مرتبا فضاسازي ميكنند، سكوت كردهاند. اين در حالي است كه محصولات تراريخته مانند دو لبه چاقو هستند و ميتوان با آن يك انسان را نجات داد يا آن را از هستي ساقط كرد. سوال اصلي كه در اين زمينه وجود دارد، اين است كه چرا مرزبندي ميان محصولات تراريخته و غيرتراريخته در عرصه توزيع صورت نميگيرد؟
وزارت بهداشت براي خود دردسر نميسازد
بهرام ظهيري مشاور كشاورزي و صنايع غذايي اتاق بازرگاني در اين زمينه به «قانون» ميگويد: دو نوع كالاي تراريخته داريم. يك نوع آن وارداتي است و يك نوع آن در داخل كشور توليد ميشود. محصولي كه وارد ميشود توسط وزارت بهداشت و سازمان استاندارد كنترل ميشود و اين سازمانها اجازه ورود آن را ميدهند. حدود دو سال پيش در مجلس بحث بر سر اين بود كه برنجي كه از هند وارد شده آلوده است، در اين زمينه وزارت بهداشت و سازمان استاندارد ورود كردند و برنج وارداتي كنترل شد. بنابراين برنجي كه به صورت تراريخته وارد كشور ميشود از لحاظ بهداشتي تحت نظارت دو سازمان مذكور قرار ميگيرد.
در داخل ايران نيز هيچ كنترلي پس از توليد بر آن صورت نميگيرد، زيرا معتقدند محصولي كه در داخل توليد ميشود، سالم است. بنابراين مشكلي هم كه تاكنون وجود داشته و مطرح شده مربوط به محصولات وارداتي بوده است كه بايد مورد بررسي قرار گيرد. مابقي كالاها مانند نخود و لوبيا به داخل كشور وارد و بسته بندي ميشود. در اين بسته بنديها بنده مجوزي را نديدم بر روي آن برچسبي از سوي وزارت بهداشت مبني بر تراريخته بودن كالا وجود داشته باشد. ممكن است صلاح نديدند كه اين برچسب وجود داشته باشد، اگر صلاح ميدانستند حتما برچسبي مبني بر تراريخته بودن روي كالا وجود داشت. در خصوص اجناسي كه به كشور وارد و در مرز كنترل ميشود، كنترل ثانويه صورت نميگيرد و مشكلي هم به چشم نميخورد. سازمان مربوطه كه امنيت غذايي را تاييد ميكند، سازمان غذا و دارو و سازمان استاندارد است. پروانه ساخت و توليد توسط اين سازمانها به اجناس داده ميشود. به اين ترتيب دو مورد تراريخته كه وارداتي و توليد داخل است، هر دو به نوعي كنترل ميشود. در اين ميان چرا وزارت بهداشت با نوشتن نام تراريخته بر روي محصولات براي خود و مردم دردسر جديد ايجاد كند؟
لزوم شفافيت در شناسنامه محصولات
او در پاسخ به اين پرسش كه اگر در شناسنامه محصول تراريخته بودن آن قيد شوند مردم آن را خريداري نميكنند، گفت: خير اين طور نيست. بايد نوشته شود. اين طور كاملتر است. براي مثال تاريخ مصرف اجباري است حتي براي محصولاتي كه احتياجي به تاريخ مصرف ندارند. بنابراين شناسنامه محصول هر چه كامل تر باشد، بهتر است. افرادي كه محصول را خريداري ميكنند بايد مطلع باشند كه چه محصولي را خريداري ميكنند. اما در اين ميان وزارت بهداشت تشخيص داده كه نام گذاري اين محصولات و زدن برچسب ضروري نيست. بايد با اداره نظارت بر مواد غذايي تماس بگيريد و بگوييد مردم متقاضي هستند بدانند كه چه محصولي را مصرف ميكنند؛ چرا بر روي محصولات تراريخته نامي از آن برده نشده است.
چرا تراريختهها نام و نشاني ندارند تا مصرف كننده از آن با خبر شود؟ به طور كلي به اعتقاد بنده هر چه شناسنامه محصول شفافتر باشد سلامت آن بيشتر تضمين شده است. البته اخذ گواهينامه سلامت مساله سادهاي نيست و شايد به همين دليل نامي از آن برده نميشود. توليدكننده براي دريافت آن با مشكل روبه رواست. دستگاهها داراي قوانين دست و پاگيري هستند. هر اقدامي بخواهد صورت بگيرد با مشكلات عديدهاي مواجه شده و به نوعي سنگ اندازي ميشود.
ممنوعیت تولید تراریختهها در 37 کشور دنیا
پيشتر آزاد عمراني عضو هیات رییسه انجمن ارگانیک ایران در اين خصوص گفته بود: ذرت و سویا در بسیاری از کشورها به صورت مستقیم مصرف نمیشوند و عموما به مصرف خوراک دام و قسمت اعظم آن به تولید سوختهای زیستی می رسد، براي مثال 10 درصد خودروهای آمریکا از سوختهای زیستی استفاده میکنند، این سوختها بایودیزل و بایواتانول است که بیشتر آنها از ذرت و کلزا استحصال می شود، بنابراین استفاده مستقیم از محصولات تراریخته در دنیا بسیار کنترل شده است و دولت ها در این زمینه مقررات خاصی را در راستای صیانت از سلامت مردم اعمال می کنند.
اما از طرف دیگر قوانین سازمان تجارت جهانی دست و پای برخی از دولتها را می بندد و در صورت مخالفت مستقیم با تجارت محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) با مجازات ها و تحریمهایی مواجه خواهند شد، اما دولت ها و سازمان های مردم نهاد با اطلاع رسانی عمومی در مورد مخاطرات محصولات تراریخته، آگاهی های عمومی را افزایش می دهند؛ به صورتی که نه با سازمان تجارت جهانی درگیر شوند و نه سلامت مصرف کنندگان را به خطر بیندازند.
به دليل مخاطرات زیست محیطی تولید محصولات تراریخته بیشتر از مخاطرات واردات آن است؛ از این رو بسیاری از کشورها در درجه اول تولید آنرا منع کردند، براي مثال برخی کشورهای اروپایی که برای سوخت زیستی یا خوراک دام به ذرت یا سویای تراریخته نیاز دارند ترجیح میدهند داخل کشورشان کشت نکنند و در مزارعی در کشورهای دیگر مانند برزیل و تحت نظارت خودشان کشت شود که در این صورت تمام مخاطرات زیستمحیطی به کشور مبدا باز میگردد. 37 کشور دنیا تولید محصولات تراریخته را ممنوع کرده و برای واردات آن هم محدودیتهایی قرار دادهاند. یعنی واردات و مصارف کاملا مشخص است. در واقع با مشوقهایی که برای واردات محصولات طبیعی و ارگانیک در نظر گرفته اند، عملا محدودیتهایی برای واردات محصولات تراریخته قايل شدهاند.
برنج تراریخته هیچ ارزیابی مخاطرات ایمنی و سلامت ندارد
وی گفت: آخرین گزارشی که خواندم، گزارش دانشگاه علوم پزشکی یزد در مورد «ارزیابی ایمنی و سلامت تغذیه ای برنج تراریخته» است که شهریور 1395 منتشر شد؛ این گزارش فقط مرور مطالعات و تحقیقات بین المللی در مورد انواع برنج تراریخته است، بنابراین سند مورد ادعا عملا یک گزارش مروری یا به اصطلاح Review است و هیچ پشتوانه آزمایشگاهی و ارزیابی مخاطرات ایمنی و سلامت مرتبط با برنج تراریخته ایرانی را ندارد که بتوان به استناد آن مدعی شد برنج تراریخته ایرانی سالم و ایمن است.
اگر ایمنی و سلامت تغذیهای یک برنج تراریخته در چین مورد آزمایش قرار گرفته باشد، هیچ دلیلی بر اثبات بیخطر بودن تراریخته ایرانی نیست، از طرف دیگر این سوال پیش میآید که اگر واقعا ایمنی و سلامت تغذیه ای برنج تراریخته در سایر کشورها اثبات شده است، چرا کشورهایی مانند هند، چین، ژاپن، آمریکا و استرالیا از کشت آن امتناع میکنند؟ چرا ملت ایران که برنج، قوت غالبش است باید اولین مصرفکننده برنج تراریخته در جهان باشد.
تراريخته بهره اقتصادي بيشتري براي كشاورزان ندارد
به گفته كارشناسان اگر ادعای مدافعان تراریخته درست باشد باید عملکرد کلزا در آمریکا نسبت به فرانسه بیشتر باشد؛ بنابراین این ادعا که انتقال یک ژن به یک گیاه بتواند عملکرد آن را افزایش دهد، قابل اثبات نیست.
عملکرد یک گیاه پدیده پلی ژنی است، یعنی چندین ژن بعضا هزاران ژن در بروز صفات مرتبط با عملکرد در میانکش با یکدیگر قرار می گیرند؛بنابراين عملکرد یک گیاه تراریخته در درجه اول از گیاه والد غیر تراریخته آن ناشی می شود نه بسته ژنی منتقل شده، دستکاری ژنتیکی گیاهان عملا حربه جدیدی برای ثبت ذخایر ژنتیکی بومی کشورها در جهت ادعای مالکیت فکری و منافع کمپانیهای چند ملیتی بذر است. نکته مهم دیگر این است که وقتی از محصولات تراریخته به ویژه محصولات مقاوم به علف کش استفاده می شود، اغلب میکروارگانیزم های مفید خاک از بین میرود، این ریزسازواره ها در تثبیت ازت، کربن و جذب گوگرد، فسفر و سایر عناصر غذایی که برای گیاه ضروری است نقش موثری دارند.
با از بین رفتن این میکروارگانیزم های مفید، تامین برخی مواد غذایی خاک با مشکل مواجه می شود که برای جبران آن مجبور به استفاده از کودهای شیمیایی هستیم، یعنی از سوی دیگر باید هزینه مضاعفی را برای تامین کودهای شیمیایی پرداخت کنیم و در نهایت هزینه هایی که برای خرید سموم علف کش و کودها صرف میشود، بهای تمام شده تولید را بالا برده و بهره اقتصادی آن برای کشاورزان آن طور که ادعا می شود، نخواهد بود. البته ممکن است در اراضی تَک کِشت که در آمریکا و کانادا وجود دارد، محصول بیشتری برداشت شود اما نتیجه مطالعه ای که آخرین بار در 2016 در آرژانتین منتشر شد، نشان میدهد که این ذرت تراریخته نسبت به ارقام ذرت هیبرید بومی عملکرد اقتصادی پایینتری دارد.
عوارض بالاي محصولات تراريخته
درباره اثر محصولات تراریخته در بروز و روند بیماری ها از جمله سرطان نيز كارشناسان بسيارهشدار دادهاند. اثر تغذیه ای یک محصول در درازمدت بروز می کند، براي مثال اثرات مصرف آب آلوده، الکل و فست فود در دراز مدت معنی دار خواهد بود، در واقع اثر تغذیه محصولات تراریخته را نمی شود در یک برهه کوتاه 90 روزه آزمایش روی موش آزمایشگاهی مورد استناد قرار داد؛ اما نکته ای که وجود دارد، این است که بسیاری از محصولات تراریخته راه یافته به بازار به دلیل عوارض ناشی از مصرف آنها جمع آوری شده اند و دیگر در بازار نیستند، این نکته مهمی است؛ به اين معنا احتمال خطر در مورد این محصولات جدی است. به عنوان مثال در فاصله سال های 1998 تا 2002 ذرت BT176 در کشورهای اروپایی کشت میشد اما با استمرار کشت این محصول و استفاده از آن در خوراک دام، بسیاری از دامداران مشاهد کردند که میزان مرگ و میر در دام ها و زایش جنین های ناقصالخلقه افزایش یافته است، متعاقبا شکایتهای زیادی از سوی دامداران و کشاورزان در محاکم قضایی اروپا مطرح و درنهایت ذرت Bt176 از بازار جمع شد.
این در حالی است که تا قبل از آن همین ادعایی که در مورد محصولات تراریخته بود، وجود داشت و شرکت تولید کننده آن مدعی بود که این بذر سالم است، عملکرد بالایی دارد، سم نمی خواهد، دوستدار محیط زیست است، به نفع کشاورز و سالم تر است و... اما گذشت زمان مشخص کرد اینطور نیست .