فرهیختگان :به این اسامی دقت کنید؛ هومن سیدی، نوید محمدزاده و علی اسدزاده. حضور هرکدام از این سهنفر در هر پروژهای یعنی حاشیه، توجه و ابهامات فراوان. حالا این سهنفر در یک پروژه به نام «قورباغه» دور هم جمع شدهاند و این مجموعه با وجود چندینبار اعلام رسمی و غیررسمی هنوز به پخش در پلتفرمهای داخلی نرسیده است.
فیلمبرداری این سریال که از اوایل سال گذشته آغاز شد مانند پروژههای دیگر، گرفتار کرونا و از اسفندماه فیلمبرداری آن متوقف شد و پس از آن و در سکوت خبری مجددا شروع به کار کردند و آنطور که گفته میشود 16 قسمت 50 دقیقهای آماده پخش دارد. شبکه نمایش خانگی پروژه پرهزینه تا بهحال کم نداشته و اساسا تبدیل به حیاطخلوت سرمایهداران هم شده اما قورباغه علاوهبر هزینههای بالا، ویژگیهای دیگری هم دارد.
ویژگیهایی مانند اختلاف با «ویاودی» داخلی، اتهام وجود ردپای پول امامی، دستمزد بالای نوید محمدزاده و درگیری و تهدید برخی رسانهها فقط و فقط خاص قورباغه است. قورباغه طبق اعلام جدید احتمالا از اوایل آذرماه پخش میشود و بهاحتمال بیشتر، قسمتهای ابتداییاش مورد توجه قرار خواهد گرفت اما از ابتدا تا انتهای تولیدش ابهاماتی را بهوجود آورده که هنوز جوابی به آنها داده نشده است. برای تهیه این گزارش و شنیدن صحبتهای علی اسدزاده، تهیهکننده قورباغه با او تماس گرفتیم اما خودش گفت که تمایلی به گفتوگو ندارد. حالا و در این گزارش، سوالات و ابهامات را مطرح میکنیم تا سازندگان درصورت تمایل به آنها پاسخ دهند.
هومن؛ زرنگ یا خوششانس؟
از اولین فیلمی که در 30 سالگی ساخت تا الان، اکثر فیلمهایش با حاشیههای هنری و مالی همراه بوده است. «آفریقا» اولین ساخته او در سال 89 بود که گفته میشود با سرمایه بابک زنجانی ساخته شد و البته هیچگاه فرصت اکران پیدا نکرد و صرفا در شبکه نمایش خانگی پخش شد و اتفاقا فروش خوبی هم داشت و در جشنواره فیلم فجر نیز نگاههای مثبتی را بهسوی خودش جلب کرد.
سیدی در تلویزیون و با «راه بیپایان» در دهه 80 مشهور شد و بعدها در سریالهایی مانند «تا ثریا» و «مهرآباد» حضور داشت اما اوج محبوبیت او با نقش«پیمان» در سریال «عاشقانه» منوچهر هادی بود. بسیاری از اهالی سینما و تلویزیون، سیدی را در بازیگری خوششانس میدانند، زیرا اکثر کارهایش دیده شده و حتی بهخاطر آنها جایزه گرفته است اما گروهی دیگری معتقدند او زرنگ است و قواعد بازی در سینما را خوب بلد است و میداند که با چه کسانی همکاری کند. کسی که گفته میشود اولین فیلمش، آفریقا را با سرمایه بابک زنجانی و آخرین فیلمش، «مغزهای کوچک زنگزده» را با بخشی از سرمایه امامی و حالا اولین سریالش، قورباغه را با علی اسدزاده، دوست و بهتعبیری سایه محمد امامی ساخته بهنظر شما خوششانس است یا زرنگ؟ البته هرقدر سیدی بازیگر یا کارگردان خوبی باشد ظاهرا از سیاست چیزی نمیداند. او در سال 92 و در سیودومین جشنواره فیلم فجر پس از دریافت سیمرغ برای فیلم «سیزده»، جایزهاش را به حسن روحانی تقدیم کرد و روی سن جشنواره گفت که میخواهد این جایزه را تقدیم به بزرگمردی کند که با آمدنش لبخند را برگردانده و حامی فرهنگ و سینماست! البته نگاهی به کارنامه سیدی نشان میدهد که او در هشت سال اخیر هم جوایز زیادی را تصاحب کرده و هم درآمد خوبی داشته و حمایتهای خوبی از او شده و در این شرایط دلیلی ندارد که لبخند روی لبانش ننشیند!
دستمزد 700 میلیونی نوید؟
«من همیشه یه صندلی واسم کم بوده، کتم واسم تنگ بوده، کفشام برام کوچیک بوده، ساعتم خواب میمونده و من ازش جلوتر حرکت میکردم، دنیا برای من جای کوچیکیه، احساس میکنم همهجا بستهس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همه این لحظهها رو قبلا دیدم؛ درختا، صدای آبشار، قورباغهها، اونا رو زمانی میبینم که درحال مردنم.» این چند خط را بهعنوان خلاصه داستان «قورباغه» منتشر کردهاند. شاید توصیفات اولیه این جملات مناسب بلندپروازیهای سیدی و محمدزاده باشد؛ زوجی که تا بهحال در پنج اثر مشترک حضور داشتهاند. اما شنیدههای ما نشان میدهد که داستان اصلی قورباغه درباره باند توزیع مواد مخدر به سرکردگی نوید محمدزاده است که در ادامه با دیوار محکمی برخورد میکند که نقش آن را صابر ابر بازی میکند. استفاده از اشارههای مکرر سیاسی و انطباقهای اتفاقات معاصر اجتماعی از دیگر ویژگیهای این سریال است.
در قورباغه بهجز محمدزاده، صابر ابر، سحر دولتشاهی و فرشته حسینی هم حضور دارند و البته خود سیدی علاوهبر نویسندگی و کارگردانی در این پروژه بازی هم میکند. «نوید برای حضور در قورباغه ماهیانه 700 میلیون قرارداد بسته، بهشرطی که در کارهای دیگر بازی نکند.» این را یکی از نزدیکان به سریال به ما میگوید و تکذیبیه تصویرگسترپاسارگاد را هم تلویحا تکذیب میکند.
فارغ از اینکه دستمزد محمدزاده در قورباغه چقدر است اما نکتهای که قابلکتمان نیست، این است که محمدزاده در صدر فهرست بازیگران گران سینمای ایران است و برای اولین حضورش در شبکه نمایش خانگی نمیتوانسته با رقم پایینی حضور پیدا کند. گفته میشود بازیگران نیز با توجه به شرایط کرونا و تورم شدید سال 99، خواهان دریافت دستمزدهای بیشتری شدهاند و برخی ستارهها پیشنهادهایی با افزایش 30 درصدی نسبت به سال قبل را به تهیهکنندگان دادهاند. وقتی دستمزد بازیگر نقش اول سریالی که این روزها در شبکه نمایش خانگی خیلی سروصدا کرده و جزء ستارهها هم محسوب نمیشود ماهیانه حدود 550 تا 650 میلیون تومان بوده، خبر دریافت رقم 700 میلیون تومان توسط محمدزاده خیلی هم دور از ذهن نیست.
اسدزاده و امامی؛ خیلی دور خیلی نزدیک؟
«... بزرگترین انیمیشن دنیا را در ایران ساختهام و درحالحاضر پیشتولید سه سریال و اثر سینمایی را که آثاری جهانی هستند در دست دارم... .» این را محمد امامی در چهارمین جلسه دادگاهش گفت و توضیح بیشتری نداد که چگونه از داخل زندان و در این شرایط همچنان به کارهای فرهنگیاش ادامه میدهد؟ البته نماینده دادستان در اولین جلسه رسیدگی به اتهامات مدیران سابق بانک سرمایه اعلام کرده بود که برای امامی پرونده جداگانهای تشکیلشده که در یک شعبه دیگر دادگاه به آن رسیدگی خواهد شد. اما فعلا باید شاهد حضور ردپاهای امامی در سینما و شبکه نمایش خانگی باشیم.
رابطه علی اسدزاده و محمد امامی و تصویرگستر پاسارگاد مخصوص امروز و قورباغه نیست. دوسال پیش بود که نام محمد امامی در یکی از روزنامههای رسمی کشور و در اطلاعیهای رسمی بهعنوان رئیس هیاتمدیره شرکت تصویرگستر پاسارگاد منتشر شد. براساس آنچه در رسانهها منتشر شد در صفحه 27 روزنامه رسمی همشهری شماره 21322 تهران به تاریخ 5 خرداد 97 آگهی تغییرات شرکت تصویر گستر پاسارگاد اعلام شده که براساس صورتجلسه مجمع عمومی عادی فوقالعاده در تاریخ 19 اردیبهشت 1397 اعضای هیاتمدیره به مدت دوسال تعیین شدند: محمد امامی بهسمت رئیس هیاتمدیره، محمدحسن زریناقبال بهسمت نایبرئیس هیاتمدیره و علی اسدزاده بهسمت مدیرعامل و عضو هیاتمدیره.
و البته داستان رابطه امامی و اسدزاده قدمتی طولانیتر هم دارد. بررسی آرشیو رسانهها نشان میدهد که شرکت «تصویر گستر پاسارگاد» در تیر سال 87 با سرمایه 5000000 ریال (پانصد هزار تومان) تاسیس شده و همان زمان علی اسدزاده و افشین ساعی بهعنوان رئیس هیاتمدیره و مدیرعامل شرکت معرفی شده بودند. یعنی اسدزاده آن زمان یک جوان سیوچند ساله بوده که بهعنوان رئیس هیاتمدیره انتخاب شده است. جالب است که حوزه فعالیت این موسسه در ابتدا «تولید لوازم جانبی کامپیوتر، صادرات و واردات کلیه کالاهای مجاز بازرگانی و شرکت در مناقصات و مزایدات دولتی و خصوصی، اخذ وام و اعتبار از بانکها و موسسات مالی و اعتباری» بوده و دوسال بعد در آگهی دیگری در روزنامه رسمی به تاریخ 12 خرداد 89 اعلام شده که موارد دیگری به موضوع شرکت اضافه شده است: «تهیه و تکثیر برنامههای ویدئویی جهت نمایش خانگی دارای پروانه نمایش از اداره کل توسعه و همکاریهای سمعی و بصری... .»
محمد امامی اما اولینبار در سال 93 درکنار علی اسدزاده و افشین ساعی بهعنوان عضو هیاتمدیره تصویر گستر پاسارگاد، نامش در روزنامه رسمی کشور منتشر شد. رابطه نزدیک امامی و اسدزاده غیرقابل کتمان است. هرچند گفته میشود حدود هفت میلیارد از هزینه ساخت قورباغه را فردی بهنام «جلیل.ک» پرداخته است. هنوز مشخص نیست که این رقم با چه هدف و عنوانی پرداخت شده است. برای شناخت بیشتر رابطه اسدزاده و امامی به پاراگرافی که در ادامه میآید خوب دقت کنید.
سه سال پیش و درحالیکه محمد امامی رسما از سرمایهگذاری روی مغزهای کوچک زنگزده به کارگردانی هومن سیدی خبر داده بود، سعید سعدی تهیهکننده این فیلم صحبتهای امامی را تکذیب و اعلام کرد این سرمایهگذار را تا حالا ندیده است. سعدی به برنامه کات گفته بود: «ما مغزهای کوچک زنگ زده را ابتدا با چهار سرمایهگذار و شریک آغاز به تولید کردیم. خود بنده بودم، آقای مهرداد بهاءالدینی بود، آقای هومن سیدی بود و شخص دیگری که از کار جدا شد و شراکتش را در این پروژه کنسل کرد. بههمینخاطر این فیلم در زمان فیلمبرداری، به مشکل مالی برخورد. آقای هومن سیدی با علی اسدزاده (مدیرعامل تصویر گستر پاسارگاد) صحبت کرد و آقای اسدزاده ورود به این پروژه را پذیرفت و با ما وارد صحبت شد. سرانجام قرار شد اسدزاده حدود 500 میلیون تومان به این فیلم کمک کند.»
سعدی در آن گفتوگو گفته بود: «بهصراحت میگویم که در اینباره من با شخص علی اسدزاده طرف بودم، نه با محمد امامی. من در زندگیام تابهحال حتی یکبار محمد امامی را از نزدیک ندیدم. در پروانه مالکیت مغزهای کوچک زنگزده هم نام علی اسدزاده درکنار ما آمده، نه محمد امامی. اسنادش همه در سازمان سینمایی موجود است و نمیدانم امامی چطور مدعی است او پول فیلم ما را داده؟ اگر داده، سندش کو؟ چه مستنداتی دارد؟ اگر داده پس چرا نامش در پروانه مالکیت فیلم حضور ندارد؟ اگر هم اسدزاده بعدا رفته سهم خود را به امامی فروخته، پس چرا به ما اطلاع نداده که در مالکیت این فیلم تغییری ایجاد شود... .»
شاید حالا سعید سعدی فهمیده باشد که چرا امامی خودش را سرمایهگذار و مالک فیلم مغزهای کوچک زنگزده میدانسته است. شاید هم همان موقع فهمیده بوده است و ترجیح داده که حرفی نزند.
بهخاطر 5 میلیارد ناقابل؟
اختلاف و جدایی دو ویاودی مشهور ایران علنی شده و دامنه اختلافاتشان به داخل خودشان هم کشیده شده است. برخلاف آنچه قبلا گفته شده و با استناد به اخبار رسیده، اختلاف بین تهیهکننده قورباغه و نماوا برای دو، سه میلیارد نبوده و ظاهرا پای پنج میلیارد وسط است. گفته میشود نماوا تاکنون 18 میلیارد تومان هزینه کرده و اسدزاده تقاضای پنج میلیارد دیگر هم داده که با مخالفت شدید نماوا مواجه شده است. یکی از کارگردانان پرحاشیه تئاترهای پرهزینه ظاهرا بهعنوان حکم این دو انتخاب شده و نهایتا به تصمیمات دیگری رسیدهاند که منتج به توافق بر سر درصد مالکیت شده است.
قورباغه تا الان پر از حاشیه بوده است و با توجه به موضوع حساسیتبرانگیزش، در زمان پخش هم حاشیههای زیادی خواهد داشت. اما مساله مهم اینجاست که واقعا هزینه قورباغه را چه کسی داده و قرار است با چه هدفی پخش شود؟ چه کسانی مخالف شفافیت مالی در شبکه نمایش خانگی و سینما هستند؟ اگر ردپای امامی در فرهنگ و هنر این کشور دیگر وجود ندارد، پس زیرشاخهها و دوستان نزدیک او چرا اینقدر راحت کار میکنند؟ سوال آخر و مهمتر اما این است که این قورباغه از کجا آب میخورد؟