کرایف؛ نسخه شرقی
روزگاري که رینوس میشل سیستم شناور را در فوتبال پایه ریزی کرد، جوانی به نام کرایف در تیم او حضور داشت که در تمام نقاط زمین بازی می کرد و تیمش را به جلو هل می داد. میشل پایه گذار توتال فوتبال شد و کرایف که در مکتب او پرورش یافت، بعدها تیکی تاکا را با تجربه ای که از بازی در آژاکس و تیم ملی هلند به دست آورده بود در بارسلونا پایه ریزی کرد. کرایف شاید مشهورترین نمونه یک فوتبالیست بازیساز و طراح درون مستطیل سبز باشد. تیمهای میشل با حضور او می توانستند قهرمانی در اروپا را تجربه کنند و در واقع اگر او نبود، بدون شک پازل خالق توتال فوتبال، کامل نمی شد. تاریخ تکرار می شود و این اصل در همه زمینه های زندگی بشری وجود دارد. حتی در فوتبال که هرروز پیشرفت می کند و پیچیده تر می شود، تکراری هایی وجود دارند که شاید در فاصله چند دهه، دوباره دیده شوند. اگر 10سال پیش از قرن بیست و یکم، پدران و پدر بزرگان ما با جادوی کرایف در زمین سرگرم می شدند و زیبایی جدیدی را در فوتبال میدیدند، امروز که حدود 20 سال از از قرن بیست و یکم می گذرد نیز ما از بازی هوشمندانه و خلاقانه کرایف شرق در فوتبالی که به مراتب سخت تر و پیچیدهتر از فوتبال دهه 90 است، لذت می بریم. لوکا مودریچ محصول کارخانه بازیکنسازی شرق اروپاست. کارخانه ای که روزگاری به نام یوگسلاوی شهرت داشت و ستاره هایی مانند میهایلوویچ و میاتوویچ خروجی آن بودند و امروز کشوری به نام کرواسی، پرچم دار مکتب این کارخانه است. به نظر می رسد کرواسی نوع تکامل یافته فوتبال یوگسلاوی است. هرچه قدر یوگسلاوی در جام جهانی فوتبال به آنچه که استحقاقش را داشت نرسید، امروز کرواسی در حال جبران آن است. کروات ها در اولین دوره حضورشان به مقام سومی جام جهانی رسیدند و چهار دوره بعد نایب قهرمان جام جهانی شدند! نمی توان از حضور پررنگ کرواسی در فوتبال روز دنیا چشم پوشی کرد. تیم ملی این کشور تبدیل به کلکسیونی از بازیکنان بازیساز شده که گل سرسبد آن ها بدون شک و بدون اغراق، لوکا مودریچ است. بازیکنی که در سال 2018، تیم کشورش را به فینال جام جهانی هدایت کرد، جایزه بهترین بازیکن سال اروپا را دریافت کرد و پس از آن به عنوان بهترین بازیکن سال جهان نیز معرفی شد.
درحالی که اسامی ویترینی تر از او مانند رونالدو، مسی، نیمار و ام باپه پشت سر قرار گرفتند. بازیسازی مودریچ از قدرت ذهن او ساخته می شود. بازیکن ریز نقشی که شاید مانند کرایف در همه جای زمین حضور نداشته باشد اما در هرکجای زمین که باشد، کورترین و دورترین منطقه از تیم حریف از تیررس چشمانش در امان نخواهد بود. بازی هوشمندانه او نعمت بزرگی برای رئال مادرید است. برای تیمی که نیاز دارد توپ های کوتاه و بلند را پشت مدافعان بفرستد تا بازیکنان سرعتی از منافذ دفاعی عبور کنند و برای گلزنی صاحب توپ شوند. لوکای باتجربه را باید رهبر پنهان رئال مادرید دانست. او به خوبی میانه زمین را برای تیمش کنترل میکند. توپگیری او نمونه کاملی از تخریب بازی تیم حریف است.
در فضاهای فشرده میانه زمین توانایی بالای مودریچ برای گرفتن توپ از بازیکن پا به توپ حریف، اولین پله طراحی حملات برای قهرمان لیگ قهرمانان اروپاست. برخلاف دیگر بازیکنان تخریبگر، مودریچ به دنبال بر هم زدن نظم هجومی حریف نیست. او از حمله حریف، حمله تیمش را آغاز می کند. کمتر دیده شده که مودریچ برای خطا کردن و متوقف کردن مهاجمان حریف تلاش کند. او به سمت مهاجم می رود تا توپ او را تصاحب کند و همین مساله تفاوت آشکاری بین کرایف شرقی و دیگر هافبک های فوتبال مدرن ایجاد کرده است. مودریچ جایزه بهترین را دریافت کرد؛ در حاليکه کمتر از سوپراستارهای محبوب فوتبال در چشم بینندگان فوتبال است.
این جایزه حق او و حق فوتبال بازیکنساز شرق اروپا بود. حقی که سالیان سال دیده نمی شد اما وجود داشت. مودریچ نشان داد در فوتبال همه چیز به ویترین اسپانسرها و منابع مالی ختم نمیشود. چیزهایی هست که از عهده اسپانسرها خارج است. اگر 10سال اسپانسرها تلاش کردند که مسی و رونالدو بهترین بازیکنان جهان باشند اما در نهایت، یک ستاره از دل فوتبال ساده و کارگری بیرون آمد که خط قرمزی روی فوتبال تجاری بکشد. قدرت طراحی مودریچ، قديمیها را بدون شک به یاد کرایف فقید می اندازد. شاید روزی برسد که تحولی عظیم مانند تیکی تاکا در تاتنهام یا رئال مادرید به وجود بیاید. تحولی که خالق آن لوکای ریز نقش باشد. تحولی که تصور آن نیز، رویای شیرینی خواهد بود.
