محمد امیدیفرد: سال ۹۰، سر کلاس مدیریت استراتژیک دکتر دیواندری، مهمانی داشتیم؛ حاج کریم فضلی، بنیانگذار گلرنگ، بههمراه پسرشان و چندتن از مدیران باسابقه این مجموعه.
حاج کریم تعریف میکرد که تا ۳۰سالگی بهسختی اجاره خانهاش را فراهم میکرد. سال ۱۳۴۲، وقتی پودر لباسشویی را پشت ویترین مغازهای دید، ایدهای به ذهنش رسید. با همسرش در حمام خانه صابون رنده کرد، با افزودنیهایی دیگر مخلوطش کرد و پودر لباسشویی ساخت. با همان دستساز، به چند هتل سر زد و بالاخره موفق شد اولین فروشش را انجام دهد. تا سال ۱۳۵۷، تعداد کارکنانش به ۵۰ نفر رسید. طوفانها و کمبودهای سالهای انقلاب را بهزحمت پشت سر گذاشت. اما هنوز نفسی تازه نکرده بود که جنگ شروع شد؛ قطعیهای مداوم برق، کمبود نقدینگی و مواد اولیه، این بار رمقش را گرفت.
میگفت بچههای کارگاه را جمع کردم و گفتم: «هرچه تا حالا ساختهایم، با هم بوده. دشواریهای انقلاب را پشت سر گذاشتیم، اما دیگه نمیتونم. بیایید حق و حقوقتون رو بدم، برید سر زندگیتون. همهتون آدمهای حرفهای هستید، کار بهتر هم راحت پیدا میکنید... این کارگاه دیگه کارگاه نمیشه.»
میگفت یکی از کارگرها بلند شد، اومد بغلم کرد و گفت: «حاجی، ما تا الان همسفره بودیم، بعدش هم خواهیم بود. با زیاد و کم هم میسازیم. غصه تو، غصه ما هم هست. با هم درستش میکنیم.» بعد به یکی از مدیران اشاره کرد و گفت: «هنوز مدیونتم.»
به اینجا که رسید، بغض کرد. بغضی که بعد از ۳۰ سال هنوز تازه بود. کارگر آن زمان که حالا از مدیران بلندپایه هلدینگ گلرنگ بود، نزدیک من نشسته بود. دانهی درشتِ اشکِ روی صورت پیرمرد را دیدم که روی پیراهنش چکید.
امروز، بیش از ۴۵۰۰۰ نفر در شرکت گلرنگ مشغول به کارند. همه آنها مدیون آن آغوش بهموقعاند.
این روزها ما هم در میانه بحران بزرگی هستیم. مشکلاتی که همیشه بوده و حالا بیشتر شده، یک طرف؛ ابهام عظیمی که از آینده داریم، طرف دیگر. به قول محسن نامجو: «بیابان را سراسر مه گرفته.»
ظرفیت ما برای تحمل ابهام، با هم فرق دارد. هر لحظه ممکن است طاقت یک نفر طاق شود. فارغ از جایگاه و موقعیت سازمانی، شاید یک آغوش بهموقع، یک همدلی، یک جملهی دلگرمکننده، بتواند مثل آن کارگر گلرنگ، تاریخساز باشد.
دوستم مجتبی خشامی نوشته بود: «مراقبتم، مراقبم باش.»
امیدوارم یک روز، یک جایی، وقتی از این روزها گذشتیم، مثل حاج کریم و رفیقش، خاطرهی همدلیها و مراقبتهامون رو از هم تعریف کنیم و اشک بریزیم.