پسر جوانی که پدرش را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود، در جلسه بازجویی گفت از قتل پدرش پشیمان است.
به گزارش سایت جنایی، پس از تماسی اضطراری که صبح روز پنجم تیرماه جاری با مرکز اورژانس تهران برقرار شد، زنی میانسال با صدایی لرزان از وضعیت وخیم همسرش خبر داد و درخواست کمک فوری کرد. امدادگران اورژانس به سرعت به محل حادثه اعزام شدند و با ورود به خانه، پیکر غرق در خون مردی میانسال را مشاهده کردند که آثار ضربات متعدد چاقو بر بدنش دیده میشد و بررسیهای اولیه نشان داد مرد پیش از رسیدن آنها جان باخته است.
با تایید مرگ، موضوع به ماموران پلیس ۱۱۰، کلانتری محل و بازپرس سالار صنعتگر، مسئول کشیک قتل پایتخت، گزارش شد. بازپرس جنایی به همراه تیمی از کارآگاهان و کارشناسان صحنه جرم در محل حاضر شدند و تحقیقات اولیه آغاز شد. شواهد صحنه، از جمله ابزار جرم و وضعیت محیط، با دقت بررسی شد و تحقیقات بر شناسایی عامل جنایت متمرکز شد.
در جریان تحقیقات اولیه و گفتوگو با ساکنان خانه، پسر ۳۴ ساله مقتول به عنوان مظنون اصلی شناسایی شد. این جوان که در خانه به همراه مادر، دو برادر و یک خواهر متاهل زندگی میکرد، برای بازجویی به اداره پلیس منتقل شد. او در بازجوییها به قتل پدرش اعتراف کرد و جزئیات حادثه را شرح داد.
متهم که امروز برای تحقیقات تکمیلی به دادسرای انور جنایی تهران آورده شده بود، در اظهارات خود گفت: «من متولد سال ۱۳۷۰ هستم و تحصیل میکردم، اما به دلیل مشکلات روحی و افسردگی، پس از سه سال تحصیل را رها کردم. این موضوع باعث شد بیکار شوم و اختلافاتم با پدرم شدت بگیرد. او مردی بداخلاق و پرخاشگر بود و گاهی با ما برخورد فیزیکی داشت. بارها به من میگفت باید کار پیدا کنم و حتی تهدیدم میکرد که از خانه بیرونم میکند. برادرم در صنعت چاپ فعالیت داشت و پیشنهاد کار به من داد، اما به دلیل ناآشنایی با کار و حال روحی نامناسب، نتوانستم مشغول شوم.»
این متهم درباره زمان حادثه افزود: «شب قبل از حادثه، پس از مشاجره شدید با پدرم، او مرا از خانه بیرون کرد و گفت حق ندارم برگردم. نیمهشب، مادرم با من تماس گرفت و خواست به خانه بروم. مادرم گفت تا صبح در خانه بمانم و بعد به طور موقت به خانه دوستانم بروم تا اوضاع آرام شود. به خانه برگشتم، اما به دلیل مشکلات روحی و مصرف قرصهای اعصاب، نتوانستم بخوابم. صبح زود، حدود ساعت ۶ یا ۷، پدرم از خواب بیدار شد و وقتی مرا دید، دوباره مشاجره آغاز شد. او فریاد زد و به من توهین کرد. در نزدیکی آشپزخانه بودم، چاقویی از روی پیشخوان برداشتم تا او را بترسانم، اما در اوج عصبانیت کنترلم را از دست دادم و چند ضربه به شکم و گردنش زدم. وقتی روی زمین افتاد، پشیمان شدم. بعد از آن بود که با مادرم با اورژانس تماس گرفتیم، اما دیگر دیر شده بود.»
در حال حاضر به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران، متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. کارآگاهان در حال بررسی انگیزههای دقیق، وضعیت روانی متهم و سایر شواهد هستند تا ابعاد کامل این حادثه روشن شود.
منبع: etemadonline-721618