رویداد ایران_سید مهدی رضوی : شاید اولین بار و بعد از ترور شهید فخری زاده توسط رژیم صهیونی بود که پای هوش مصنوعی در ادبیات تقابل ایران و اسرائیل وارد شد. بعد از آن در تجاوز اسرائیل به غزه و لبنان و حتی سوریه بارها از هوش مصنوعی استفاده شد. در جنگهای مدرن دیگر فقط موشکها و هواپیماهای جنگی تعیینکننده نیستند، بلکه الگوریتمها، دادهها و هوش مصنوعی به بازیگران اصلی میدان نبرد تبدیل شدهاند. حملات اخیر اسرائیل به خاک ایران، چه در ابعاد محدود امنیتی و چه در قالب پاسخ به درگیریهای منطقهای، نمونهای برجسته از این واقعیت است. گزارشهایی از منابع بینالمللی نظیر AP و Euronews نشان میدهد که موساد در طراحی این حملات، به شدت از هوش مصنوعی برای تحلیل اطلاعات، تعیین اهداف و اجرای دقیق حملات استفاده کرده است.
براساس گزارشها، اسرائیل با ترکیب دادههای انسانی، شنود ارتباطی، و تحلیل ماشینی مبتنی بر AI، توانست نقاط ضعف امنیتی را شناسایی و پهپادهای وارداتی را بهگونهای دقیق به کار بگیرد که فرصت واکنش را از سامانههای پدافندی ایران بگیرد. در کنار آن، تولید و انتشار محتوای جعلی با استفاده از تکنولوژیهای deepfake در شبکههای اجتماعی، ابزاری برای جنگ روانی علیه افکار عمومی ایرانی و بینالمللی بوده است.
اما سؤال کلیدی این است که نیروهای دفاعی ایران برای مقابله با تهدیدات هوش مصنوعی در حوزههای مختلف پدافندی و آفندی چه در چنته دارند؟ تهدیداتی که سردار شهید حاجیزاده نیز در ویدیویی که به تازگی از او منتشر شده نیز به گوشهای از آن اشاره کرده بود.
ایران طی دو دهه گذشته با شناخت تهدیدهای پیشرو، سرمایهگذاری وسیعی در حوزه امنیت سایبری و جنگ الکترونیک داشته است. سازمانهایی مانند سپاه سایبری، هماکنون مشغول توسعه سامانههای رصد و مقابله با تهدیدات مبتنی بر دادهاند. با تقویت زیرساختهای شناسایی خودکار حملات و تحلیل رفتار الگوریتمهای خارجی، میتوان نفوذهای مبتنی بر AI را خنثی کرد.
ایران باید بهجای صرفاً حالت دفاعی، به توسعه AI تهاجمی بومی نیز بپردازد. از تحلیل الگوهای پروازی و موقعیت پهپادها گرفته تا رهگیری سامانههای ماهوارهای و حتی بازتولید محتوای هوشمند ضدپروپاگاندا، این حوزه میتواند جایگاه جمهوری اسلامی را در میدان جنگ هوشمند ارتقا دهد.
در دنیایی که AI به سلاح تبدیل شده، تعامل با کشورهایی که نگرانیهای مشترک درباره سوءاستفاده از هوش مصنوعی دارند (از جمله چین، روسیه و برخی کشورهای آمریکای لاتین)، میتواند در قالب ائتلافهای سایبری یا تدوین مقررات بینالمللی مفید باشد.
هر چند دشمنان این سرزمین هیچ گاه تاب تحمل ایران توانمند و دارای فناوری های روز و بومی را ندارند اما؛ بیشک سرمایهگذاری روی نخبگان ایرانی در حوزه یادگیری ماشین، تحلیل داده، مهندسی الگوریتمها و حتی پردازش زبان طبیعی (NLP)، آیندهای پایدار در برابر تهدیدات هوش مصنوعی ایجاد میکند. برنامههای حمایتی بنیاد ملی نخبگان و معاونت علمی ریاست جمهوری باید به سمت کاربردهای امنیتی و دفاعی AI هدفگذاری شود.
در جنگهای آینده، فرماندهی از اتاقهای عملیات نظامی به سمت سرورهای پرقدرت و مدلهای هوش مصنوعی خواهد رفت. آنچه در مواجهه ایران با تهدیدات اسرائیل و آمریکا اهمیت دارد، نه فقط خرید و تجهیز تسلیحات سنتی، بلکه ساخت زیرساختهای شناختی برای نبرد الگوریتمی است. اگر ایران بتواند با هوش مصنوعی بومی، از تهدید عبور کند و تهدید را به فرصت تبدیل نماید، آنگاه در موازنه قدرت منطقهای یک گام راهبردی دیگر نیز به جلو برداشته است.