بیل اتکینسون، طراح نامآشنای اپل و مغز متفکر پشت پردهی نرمافزارهایی که تجربهی بصری کامپیوترهای لیزا و مکینتاش را متحول کردند، در خانهاش در درهی پورتولا در ناحیهی خلیج سانفرانسیسکو درگذشت. او ۷۴ سال داشت و بهگفتهی خانوادهاش علت مرگش سرطان لوزالمعده بود.
به نقل از نیویورکتایمز، اتکینسون با طراحی QuickDraw، نرمافزاری بنیادی برای کامپیوترهای لیزا و مک، انقلابی در رابط کاربری گرافیکی بهپا کرد. QuickDraw با نمایش سریع اشکال، متن و تصاویر، شالودهای برای تجربهای کاربرمحور در کامپیوترهای اپل ایجاد کرد. این نرمافزار نمایش دسکتاپی از آیکونها و فایلها را ممکن و مفاهیمی مانند منوی کشویی و دابل کلیک را نیز ابداع کرد؛ امکاناتی که امروزه جزو بدیهیات استفاده از کامپیوتر محسوب میشوند.
در دورانی که اکثر کامپیوترها مبتنیبر رابط کاربری متنی و فاقد ماوس بودند، خلاقیت اتکینسون باعث شد کاربران عادی هم بدون دانش تخصصی از کامپیوترها بهره ببرند. لیزا با وجود قیمت بالایش، اولین گام برای معرفی این تجربهی بصری بود؛ اما مکینتاش که در ژانویهی ۱۹۸۴ (دی و بهمن ۱۳۶۲)، با تکیه بر QuickDraw معرفی شد، تجربهای بیسابقه از رایانش بصری را به جهان معرفی کرد.
الهامبخش اصلی رویکرد اتکینسون، پروژهی مخفیانه «داینابوک» بود که در دههی ۷۰ میلادی توسط آلن کی در آزمایشگاه زیراکس توسعه یافت. اپل در سال ۱۹۷۹ با توافقی غیرمعمول، توانست نسخهای از این فناوری را از نزدیک ببیند. اما مهندسان اپل از جمله اتکینسون به کدهای نرمافزاری دسترسی نداشتند و همین موضوع آنها را به طراحی نوآورانه مجبور کرد.
استیو پرلمن، مهندس سابق اپل، کدهای اتکینسون را مثل سقف کلیسای سیستین توصیف کرده است؛ شاهکاری هنری که پایهگذار عصری جدید در طراحی نرمافزار بود. اتکینسون در یکی از تبلیغات اپل، خود را ترکیبی از هنرمند و مخترع معرفی میکرد.
اتکینسون همچنین سازندهی MacPaint بود؛ نخستین برنامهی نقاشی دیجیتال که با مکینتاش منتشر شد. این نرمافزار ابزارهایی مانند قلممو و مداد را بهشکل آیکونهای قابلکلیک ارائه و خلق تصاویر دیجیتال را برای کاربران معمولی ممکن کرد.
شاهکار خلاقانهی اتکینسون به همینجا ختم نشد. پس از عرضهی مکینتاش، او تحتتأثیر دوزی اندک از LSD، ایدهای را شکل داد که به تولد HyperCard منجر شد؛ برنامهای ساده اما پیشگامانه که زمینهساز مفهوم HyperText و درنهایت وب جهانی شد. هایپرکارد به کاربران اجازه میداد بدون نیاز به برنامهنویسی، اطلاعات را بهصورت پیوندهای دیجیتال سازماندهی کنند.
اتکینسون در سال ۱۹۸۵ در شبی پرستاره، با نگاهی فلسفی به دنیای اطلاعات در مجلهی Mondo 2000 نوشت: «اگر بتوانیم به اشتراکگذاری ایدهها بین حوزههای مختلف دانش را تشویق کنیم، شاید تصویر بزرگتری نمایان شود و درنهایت، خرد بیشتری شکل بگیرد.»
بیل اتکینسون در ۱۷ مارس ۱۹۵۱ (۲۶ اسفند ۱۳۲۹) در لسگاتوس کالیفرنیا به دنیا آمد. او در خانوادهای پزشکی رشد کرد و علاقهاش به طبیعت و عکاسی از همان کودکی با جمعآوری تصاویر مجلهی Arizona Highways شکوفا شد. بعدها این علاقه به حرفهی دوم بدل شد و او کتابی بهنام «درون سنگ» منتشر کرد که تصاویر ماکرویی خیرهکنندهای از سنگهای برشخورده را در خود داشت.
اتکینسون در مقطع دکتری رشتهی عصبشناسی در دانشگاه واشنگتن مشغول به تحصیل بود که استیو جابز او را بهعنوان پنجاهویکمین کارمند اپل جذب کرد. جابز به او گفته بود: «فکر کن چقدر جذابه که روی لبهی جلویی یک موج سوار باشی، نه اینکه تهش دستوپا بزنی!.» این جمله سرنوشت بیل را تغییر داد.
رابطهی نزدیک اتکینسون و جابز تا اخراج جابز از اپل در سال ۱۹۸۵ ادامه داشت. وقتی جابز اپل را ترک کرد تا شرکت NeXT را راهاندازی کند، اتکینسون تصمیم گرفت برای تکمیل HyperCard در اپل بماند؛ انتخابی که باعث سرد شدن روابطشان شد.
اتکینسون سپس در پروژهای با نام General Magic فعالیت کرد که محصولاتی مانند کامپیوترهای دستی طراحی میکرد؛ محصولاتی که با وجود شکست تجاری، الهامبخش گوشی آیفون و آیپد در سالهای بعد شدند. اتکینسون در سال ۱۹۹۶ از جنرال مجیک جدا شد و در پروژههای گوناگونی، ازجمله در شرکت هوش مصنوعی Numenta همکاری کرد.
چیزی نمانده بود اتکینسون عرضهی مکینتاش را نبیند. او یکبار در تصادفی شدید سقف خودرویش را از دست داد، اما خوششانس بود که زنده ماند. وقتی جابز به بیمارستان رفت، اتکینسون هنوز روی تخت به فکر طراحی QuickDraw بود و به جابز گفت: «نگران نباش استیو، هنوز یادمه چطور باید بخش ناحیهها رو طراحی کنیم.»
بیل اتکینسون نه فقط مهندس، که پلی بود میان هنر و فناوری؛ مردی که کامپیوترها را از ابزارهای خشک اداری، به بومی برای خلاقیت و خلق محتوا بدل کرد.
منبع: عصر ایران
منبع: faradeed-245747