به گزارش گروه رسانهای شرق، در روزهای اخیر، انتشار تصویری جدید از جایی که زمانی رودخانه پرآب جاجرود از آن رد میشد و حالا به زمینی خشک تبدیل شده است، بار دیگر بحران خشکسالی و آب را در ایران بر سر زبانها انداخت. چند سالی میشود که موضوع بحران آب برای برخی از مناطق کم آب کشور به معضل تبدیل شده است، برداشتهای بی رویه از آبهای زیرزمینی، توسعه شهرها، مدیریت نامناسب در منابع آبی، استفاده از آب شرب برای مصارف صنعتی و کشاورزی، کمبود بارشها و نابودی چاهها از مواردی هستند که موجب شده اند بسیاری از مناطق کشور با بحران آب روبه رو شوند. حتی رودخانههای پرآبی که زمانی شناسنامه شهرهای مختلف ایران بودهاند هم اوضاع نابسامانی دارند. از زایندهرود در اصفهان تا دریاچه ارومیه. زایندگی این رودها برای محیطزیست و مردم ایران رو به زوال رفته و همین هم، آینده زیستی جامعه ایرانی را تحت خطری جدی قرار داده است. اما شرایط سایر رودخانههای کشور چگونه است؟
بسته شدن رگ حیاتی آب مردم شرق تهران
جاجرود به عنوان منبع اصلی تغذیه سدهای لتیان و ماملو، نقش کلیدی در تأمین آب شرب و کشاورزی شرق تهران دارد. خشکی کامل این رودخانه میتواند پیامدهای زیستمحیطی گستردهای در پی داشته باشد؛ از جمله تهدید جدی برای پوشش گیاهی و جانوری حاشیه رود، کاهش تنوع زیستی، و افزایش خطر آتشسوزی در اراضی خشک و جنگلی اطراف.
بنابر اظهارات اخیر وزیر نیرو، سد لتیان نیز در حال حاضر تقریباً خالی از آب است. این مسئله نگرانیها درباره تأمین آب شرب در ماههای آینده را دوچندان کرده است. همچنین، کاهش سطح آب در سد ماملو که یکی از منابع اصلی تأمین آب پایتخت است، میتواند منجر به اعمال محدودیتهای شدیدتر در مصرف آب و حتی قطع موقت آن در برخی مناطق شود.
کارشناسان محیط زیست هشدار میدهند که ادامه روند کنونی، علاوه بر اثرات فوری بر منابع آبی، میتواند تعادل اکولوژیکی منطقه را نیز به هم بزند. آنها خواستار اقدامات فوری و سیاستگذاریهای پایدار در حوزه مدیریت منابع آب، احیای رودخانهها و حفاظت از منابع طبیعی هستند تا از بحرانهای شدیدتر درمنطقه پیشگیری کند.
آبرسانی با تانکر به مردم استان چشمههای ایران
استان چشمههای ایران نیز چند سالی میشود که حال خوبی ندارد. بر اساس آمارها ناپایداری آب شرب به تمام روستاهای «ازنا» در استان لرستان رسیدهاست و در نتیجه وضعیت سومین حوضه آبریز پُر باران ایران را در شرایط بحرانی قرار داده است. به طوری که تنها در بخش چابلق ۲۵ روستا با تانکر آبرسانی میشود. پیشتر، سدها را در دل کوهستانهای لرستان که به سرزمین آبشارها معروفند، احداث کردند تا روح زندگی را به زمینهای زراعی برگردانند، سدهایی که به دلیل خشکسالیها ته کشیدند و دست زمین از سخاوتش تهی شد.
اما تازیانههای خشکسالی تن دشتهای «ازنا و کوهدشت» را بیشتر از سایر نقاط لرستان کبود کرده است، چاکهای زمین پر واضح کاهش سطح آب را در این مناطق نشان میدهند.به گواه آمارها، سطح آبهای زیرزمینی در این مناطق (ازنا و کوهدشت) به ترتیب ۲۱.۵ متر و ۹.۴ متر افت کرده و باعث کسری مخزن آب بهمیزان ۱۸۵ میلیون مترمکعب در دشت ازنا و ۱۱۸ میلیون مترمکعب در دشت کوهدشت شده است.
همچنین، رودخانههای چون کشکان، سیلاخور، مادیان رود، کاکا شرف خشکیدهاند و با مرگشان خسارات زیادی بر پیکره کشاورزی و اقتصاد این استان وارد شده است.وجود چاههای غیر مجاز، فقر سفرههای آب زیرزمینی و سدهای تهی شده از آب، زنگ هشدار جدی برای منابع آب لرستان را به صدا در آورده است.
حالا خبرها حاکی از کاهش ۳۹ درصدی آبدهی چشمههای این استان نسبت به دوره بلندمدت میزان بارندگی در لرستان است که بهطور معناداری نسبت به سال گذشته و دوره بلندمدت کاهش یافته است.این کاهشها را ۲۰۹ ایستگاه بارانسنج با پایشهای نقطهای در لرستان تایید میکنند، در این میان، تنها دو شهرستان الیگودرز و دورود افزایشی نسبی بارشها را نشان میدهند.در حال حاضر سدهای این استان وضعیت وخیمی را تجربه میکنند، آب مخازن ۶ سد اصلی لرستان ظرفیت آبیاش از ۲۰۸ میلیون و ۷۱۰ هزار متر مکعب به ۷۳ میلیون و ۴۳۰ هزار متر مکعب رسیده که عمق بحران آبی این استان را فریاد میزند.
سدها نباشند، سیل زندگی مردم را نابود میکند
سدهای خراسان شمالی همانطور که سیلابهای سالهای پربارش ۱۳۸۶و ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ را مهار کرده و موجب امنیت جان و مال ساکنان پاییندست بوده در خشکسالیها نیز نظیر سال جاری و سالهای اخیر با تأمین حداقل آب مورد نیاز برای بقای کشتزارها و باغهای پاییندست، نجاتبخش بودهاند.
اینها را عقیل مرتضوی، مدیر عامل شرکت آب منطقهای خراسان شمالی چند روز پیش عنوان کرد و نسبت به آینده هشدار داد: «در فرودین سال ۱۳۸۶ اگر سد اسفراین نبود، سیلاب خسارات جبرانناپذیری به شهر اسفراین وارد میکرد. همچنین، در فروردین و اردیبهشت سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ اگر سد شیرین دره در شهرستان مانه و سد بارزو در شهرستان شیروان نبود و سیلابهای طغیانگر بهاره، مهار نمیشد، سیلاب بخش عمدهای از کشتزارها و سکونتگاههای حاشیه رودخانه اترک در پاییندست این سدها را تخریب میکرد».
مرتضوی ادامه داد: «در پاییز ۱۴۰۳ سد تازهساز گلمندره در شهرستان گرمه اگر نبود، سیلاب پس از تخریب ورودی جنگل گلستان، خاطره تلخ تخریب گسترده جنگل گلستان و جان باختن ناگهانی شمار زیادی از مسافران گیر افتاده در سیلابهای تابستانی سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۲ جنگل گلستان را تکرار و در یادها زنده میکرد».
بر اساس اعلام او، سدهای خراسان شمالی اکنون درست در نقطه مقابل مهار سیلابهای مخرب، در شرایطی که طی چند سال اخیر بارندگی مناسبی در این استان روی نداده و به گواه گزارشهای رسمی هواشناسی بیش از ۴۰ درصد کاهش بارندگی در این استان به ثبت رسیده است، با ذخیرهای هرچند اندک، تکیهگاهی ایمن برای تضمین محصول کشتزارها و بقای باغهای پاییندست هستند. مدیر عامل شرکت آب منطقهای خراسان شمالی گفت که در همین روزها که بهصورت میانگین، ۷۵ درصد مخازن سدهای استان خالی است، سد بارزو شیرشوان با تأمین اندک آب مورد نیاز باغهای پاییندست، دلخوشی باغداران برای پیشگیری از خشک شدن باغهاست. سد شیریندره نیز با تأمین اندک آب مورد نیاز موجب تضمین دسترنج آنها در کشتزارهاست.
متهمان اصلی پرونده خشکسالی ایران
یکی از متهمان همیشگی خشکی رودخانه های کشور از طرف مسئولان خشکسالی است که به نظر برخی از کارشناسان خشکسالی نسبت به سوء مدیریت در منابع آبی نقش بسیار ناچیزی دارد. با توجه به آن چه این روزها در گزارش ها دیده می شود، مسئولان همه تقصیرها را به گردن خشکسالی و کم بارشی می گذارند. البته قطعا کاهش بارش ها در کم شدن آب رودخانه ها تاثیر داشته اما خشکسالی تنها دلیل خشک شدن رودخانهها و کاهش سطح آب سدها نیست. به طور مثال، مرحوم پرویز کردوانی، متخصص علم کویرشناسی، حفر چاههای زیرزمینی را عامل اصلی خشک شدن زایندهرود میدانست و درباره جزئیات این فرضیه گفته بود: «جایگزینی چاه به جای قنات سبب کاهش شدید سطح آبهای زیرزمینی، نشست زمین در دشتها، خشک شدن تالابها و قنات و افزایش میزان آب شور شد. در واقع حفر چاه و سدسازی در ذات خود موثر و مطلوب است، اما به دلیل سوءمدیریت و بهرهبرداری بیرویه سبب نتایج زیانبار شده است.» طبق گزارش ماهنامه فنی – تخصصی دانش نما تعداد چاه های قانونی در بخش کشاورزی، صنایع و مصارف شهری در مقایسه با ۳۰ سال قبل حداقل ۷ برابر شده است. همچنین وجود صنایع آببر در جوار منابع آبی کشور، کاشت محصولات آببر و به طور کلی کشاورزی سنتی و غیرمکانیزه، انتقالهای بیرویه آبها به شهرهای دیگر، خالی کردن سفرههای زیرزمینی تنها بخشی از متهمان اصلی پرونده خشکسالی کشورند که اگر هرچه زودتر برایش چارهای اندیشیده نشود، خطرات جدی آینده زیست کشور ایران و مردمش را تهدید خواهد کرد.
منبع: sharghdaily-1008874