hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > ديگر قائل به «اصلاح‌طلب» و «اصولگرا» نيستم

ديگر قائل به «اصلاح‌طلب» و «اصولگرا» نيستم

حميد رسايي، نماينده عضو جبهه پايداري در مجالس هشتم و نهم حالا باوجود آنكه در دو، سه سال گذشته خانه‌نشين بوده، همچنان با همان تب و تاب به انتقاد از عملكرد دولت حسن روحاني مشغول است؛ با اين تفاوت مهم كه ديگر همچون گذشته نمي‌تواند نظراتش را به نمايندگي از ملت بيان كند و حالا مدتي است به‌ناچار جز در توييتر و تلگرام تريبوني ندارد. هرچند او به عنوان مديرمسوول هفته‌نامه «٩دي» مي‌تواند هرچه بخواهد در مطبوعه‌اش بگويد و ازقضا چنين نيز مي‌كند.

تا آنجا كه در يكي از همين آخرين شماره‌هاي «٩ دي» با تيتر درشت، اسحاق جهانگيري، معاون اول رييس‌جمهور را «محاكمه» كرد و آنچنان كه در همين مصاحبه با «اعتماد» نيز ادعا كرده، مقصر اصلي بحران بازار ارز و سكه اين دولتمرد اصلاح‌طلب است؛ ادعايي كه به‌گفته مستند است به آمار و ارقام. حال آنكه باور كارشناسان اقتصادي اين است كه عوامل متعددي در اين اوضاع دخيل بوده و موضوع به‌مراتب پيچيده‌تر از اين است كه بگوييم يك نفر مقصر بوده است.

بهانه اين گفت‌وگو با حميد رسايي البته سوال ٨٢ نماينده عمدتا اصولگراي مجلس از رييس‌جمهور بود كه هفته گذشته در دستوركار مجلس قرار گرفت اما همانطور كه انتظار مي‌رفت بحث به جاهاي ديگر هم راه يافت و شايد جالب‌ترين بخش آن، وقتي بود كه از اين روحاني عضو جبهه پايداري درباره علت حملات گاه و بيگاه براندازها به جريان اصلاحات پرسيديم؛ جرياني كه همواره در سپهر سياست ايراني، بديل اصولگرايي بوده و اين سال‌ها معمولا از سوي اصولگرايان مورد انتقاد قرار مي‌گرفت و حال، مدتي است مخالفان سرسخت نظام و كساني كه اغلب صرفا حيات مجازي دارند و در اظهارنظرهاي توييتري و اينستاگرامي‌شان نيز خود را «#برانداز» معرفي مي‌كنند، همكلام با اصولگرايان عليه‌شان مي‌تازند. جالب اينكه رسايي نيز همچون براندازها معتقد است كه دوره اصطلاحاتي همچون «اصلاح‌طلب» و «اصولگرا» سرآمده و حالا ماجرا، ماجراي ديگري است.

 

آقاي رسايي، رييس‌جمهور هفته گذشته با حضور در صحن علني مجلس پاسخگوي سوالات نمايندگان بود اما در نهايت در ٤ فقره از ٥ مورد موفق به جلب اعتماد مجلس نشد و باتوجه به اينكه در برخي محورها بالغ بر ١٩٨ راي مخالف دريافت كرد، به نظر مي‌رسد اين صرفا اصولگرايان و فراكسيون نمايندگان ولايي نبودند كه راي مخالف دادند؛ بلكه برخي اعضاي دو فراكسيون مستقلين ولايي و اميد هم راي منفي دادند؛ ارزيابي شما از اين جلسه چه بود؟ 

ببينيد، خود آقاي روحاني در صحبت‌هايش خطاب به نمايندگان گفت كه آنچه شما مي‌گوييد همان مسائلي است كه مردم هم مي‌گويند. اين مساله نشان مي‌دهد آن مطالبه‌اي كه از طرف سوال‌كنندگان در موضوع سوالات وجود داشت، مطالبه سياسي و جناحي نيست؛ بلكه يك مطالبه عمومي است. نكته ديگر اينكه آنچه اكنون در حال رخ دادن است و آقاي روحاني تلاش دارد بخشي از آن، ازجمله «نا‌اميد كردن يا ترساندن مردم» را تلاش جرياني خاص جلوه دهد، اتفاقا ناشي از عملكرد خود ايشان است. بذر اين نااميدي‌ها را خود روحاني كاشته است. وقتي عنوان فيلم انتخاباتي روحاني آژير سفيد بود و مضمون آن اين بود كه ما با بحران‌هاي مختلف مواجهيم و اين‌طور جلوه مي‌داد كه اگر مردم به او راي ندهند، جنگ خواهد شد و همه‌چيز به هم خواهد ريخت. يا وعده‌هايي كه درمورد برجام دادند.

نقش منتقدان در عدم تحقق دستاوردهاي برجام چه بود؟ آيا آنها توقع مردم را از برجام بالا نبردند؟

اين دولت بود كه توقعات مردم را با برجام توخالي بالا برد و طبعا امروز بايد منتظر اين نتايج هم باشد. اين موارد ادعاي ما نبود، هر كس كه برجام را مي‌خواند، مي‌فهميد كه توخالي است. درواقع فقط مطالعه برجام كافي بود كه بدانيم وقتي آقاي روحاني مي‌گفت با امضاي برجام همه تحريم‌ها بالمره برداشته مي‌شود، يك دروغ بزرگ مي‌گويد. علاوه بر اينها امروز مي‌بينيم آقاي روحاني باز در مجلس مي‌گويد ما مي‌خواستيم با برجام به دنيا ثابت كنيم كه فعاليت‌مان صلح‌آميز است، نه لغو تحريم‌ها! آقاي روحاني شما خودتان اين توقعات را درباره برجام ايجاد كرديد اما بعد از آن ديديم كه اتفاقي نيفتاد.

رييس‌جمهور در بخشي از سخنانش در مجلس، خطاب به مخالفان گفت شما كه مي‌گفتيد برجام كاري نكرده، چرا از نبودن اين «عدم» و «هيچ» نگران هستيد. واقعا علت اين نگراني چيست؟! 

اين يك مغالطه بزرگ است. پاسخ كاملا روشن است. حرف ما اين است كه شما از اين «عدم» و «هيچ»، «دستاورد» درست كرديد و به خورد مردم داديد. پاسخ اين است كه شما با همين «نبود»، توقع مردم و بازار را بي‌جهت بالا برديد و امروز مردم متوقع و منتظرند. علاوه بر اين، ما كه منتقديم فقط آن قسمت «عدم» و «هيچ» برجام نبوديد. شما «چيزهايي» را هم از دست داديد. صنعت هسته‌اي و دانش هسته‌اي ما پلمب شد. اميد مردم از بين رفت. شما عزت ملي و غيرت ملي را بر سر اين موضوع از بين برديد و كاري كرديد كه انگار ما چاره‌اي نداريم و بايد برويم با غربي‌ها به توافق برسيم. اينها مسائلي است كه آقاي روحاني بايد پاسخگو باشد. آقاي روحاني بايد جوابگوي آن ٥ سالي كه ملت را سر كار گذاشته است، باشد. آقاي روحاني در آن جلسه ادعا كرد كه بيش از ٢ ميليون شغل ايجاد كرده اما در دولت احمدي‌نژاد تنها ٨٠هزار نفر سركار رفته‌اند. من فكر مي‌كنم آقاي روحاني ٨٠ ميليون نفر را سر كار گذاشته است. همه را سر كار گذاشتيد.

به هرحال نمايندگان هم از پاسخ رييس‌جمهور قانع نشدند. اما سوال اين است كه روحاني بايد چه مي‌گفت كه نمايندگان قانع شوند؟ آيا نمايندگان اساسا قرار بود قانع شوند يا خير؟! 

به نظرم در حال حاضر مجلسِ آقاي لاريجاني و مجلسِ اصلاح‌طلبان براي آنكه از قافله عقب نماند، جدي شده و به هر كسي كه گذرش به مجلس بيفتد، راي منفي مي‌دهند. حال مي‌خواهد شخص آقاي روحاني باشد يا يكي از وزراي آقاي روحاني. متاسفانه بنده عزمي براي تغيير و تحول در دولت هم نمي‌بينم و به نظر مي‌رسد بناي تحول وجود ندارد. اين درحالي است كه چارچوب‌ها غلط است و نوع پايه‌گذاري كه بر آن اساس ديوار دولت بالا آمده، يعني اعتماد به غرب، غلط است و درنتيجه هرچه بالاتر مي‌آيد، كجي ديوار بيشتر نمايان مي‌شود.

شما مي‌گوييد مجلس از آن لاريجاني يا اصلاح‌طلبان است. حداقل اصلاح‌طلبان كه از ابتداي دولت دوازدهم و حتي پيش از آن، انتقادهايي به عملكرد دولت و آقاي روحاني داشته و به‌خصوص تاكيد داشتند دولت بايد بيش از اين به مطالبات پايگاه اجتماعي حامي جريان اصلاحات و دولت توجه كند. فكر مي‌كنيد اگر روحاني از اين پس بيشتر به اصلاح‌طلبان نزديك شود، راهگشا نخواهد بود؟ آيا بهتر نيست به سمت حاميانش بيايد؟ 

(با خنده) شما وسط دعوا نرخ تعيين مي‌كنيد! آقاي روحاني با اصلاح‌طلبان است. ما روز اول كار دولت اين را گفته‌ايم و در «٩ دي» (هفته‌نامه‌اي به مديريت حميد رسايي) اين مساله را تيتر كرديم. گفتيم آقاي روحاني، نه يك اصولگرا، بلكه از آن طرف مقابل است. نوع نگاه و عملكردش اين را نشان مي‌دهد. آقايان مي‌گفتند «رحم اجاره‌اي» ما است. فعلا اين را درونش گذاشته‌اند تا بعد ببينند چه مي‌شود.

اتفاقا خوب شد به تيترهاي «٩ دي» اشاره كرديد. سوال ديگرم درباره تيتر هفته گذشته اين هفته‌نامه است. شما در گزارش اصلي هفته‌نامه به موضوع نوسانات بازار ارز و سكه پرداخته و با اشاره به بيانات مقام معظم رهبري تيتر زده بوديد «محاكمه جهانگيري». 

در اين گزارش ۹ دي به صورت مستند نشان داده‌ايم كه مقصر اصلي در مساله نوسان قيمت ارز، شخص آقاي جهانگيري است.

به هر حال وقتي شما براي گزارشي درباره ارز، تيتر مي‌زنيد «محاكمه جهانگيري» نشان مي‌دهد كه هدف انتقادات شما چهره يا چهره‌هاي اصلاح‌طلب دولت است.

نه! واقعيت اين است كه در حال حاضر اساسا بنده ديگر قائل به اين اصطلاحات نيستم. «اصلاح‌طلب»، «اصولگرا»! واقعيت‌هاي بيروني حكايت از اين دارد كه اينها با يكديگر قاطي شده‌اند. ما امروز اصولگرايان بسياري را مي‌شناسيم كه از اصلاح‌طلبان بدترند و اصلاح‌طلباني داريم كه از براندازها بدترند! اين تغيير و تحول در جريانات سياسي صورت گرفته است. آدم‌ها تغيير مي‌كنند. اينكه اتفاق عجيبي نيست.

حال كه بحث به اينجا رسيد، اجازه بدهيد سوالي هم درباره همين بحث براندازها بپرسم. آقاي رسايي اخيرا جرياني در كشور و البته بهتر است بگوييم در فضاي مجازي فعال شده كه خود را برانداز و مخالف نظام از اساس مي‌داند اما عمده انتقاد خود را معطوف اصلاح‌طلبان و جريان اصلاحات كرده است. به نظر شما علت اتخاذ اين تاكتيك براندازها و حمله به اصلاح‌طلبان كه بديل اصولگرايان هستند، چيست؟ 

اين افرادي كه شما اشاره مي‌كنيد تا مدتي قبل، در كنار اصلاح‌طلبان بودند. متاسفانه مباني فكري و نظري اصلاح‌طلبان به همين نگاه ختم مي‌شود، فقط سرعت اينها بيشتر از اصلاح‌طلبان است.

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام