بازی استقلال- السد را میتوان به سه بخش تقسیم کرد: بخش اول زمانی که بازی و میدان در اختیار استقلال بود، بخش دوم زمانی که بازی به تعادل رسید و بخش سوم زمان مالکیت مطلق السد و تسلیم محض استقلال.
زمان استقلال
می توان 20 یا حتی 30 دقیقه ابتدایی بازی را به استقلال اختصاص داد. این تیم بازی را با سرعت و میل به تهاجم آغاز کرد. در این زمان بیشتر تمرکز استقلال روی جناح راست بود. مثلث نيومایر، طارق و گرو که از قوس میانی زمین تا پشت 18قدم السد فضای حرکتی تیم را پوشش می داد، به خوبی قدرت استقلال را در طراحی حملات بالا می برد. قدرت جنگندگی گرو در اطراف 18قدم السد این امکان را به بازیکنان سرعتی مانند تبریزی می داد تا فضای خوبی بین مدافعان السد که به خاطر قدرت حفظ توپ گرو بیشتر در اطراف قوس 18 قدم متمرکز میشدند، پیدا کنند. تا وقتی که نیومایر به عنوان رابط فاز دفاعی و عوامل تهاجمی تیم عمل میکرد، استقلال کنترل بازی را در اختیار داشت. نیومایر دقت پاس بالایی دارد و همین مساله به استقلال کمک می کرد تا بهرغم تجمع بازیکنان السد در زمین خودشان بتواند حملات زیادی را تدارک ببیند. قدرت جنگندگی فرشید باقری در منطقه دفاعی استقلال کمک می کرد تا ارتباط ژاوی با مهاجمان هم دسته و همچنین هافبک های پشت سرش ضعیف شود و این مساله کمک بزرگی برای تیم میزبان بود چرا که فشار کمتری روی خط دفاع وجود داشت اما در این حالت نیز یک خطر استقلال را تهدید می کرد. مدافعان استقلال دستور داشتند توپهای درون محوطه جریمه را بدون درنگ و مکث به بیرون محوطه یا حتی مرکز زمین بفرستند. این موضوع به صورت یک تیغ دو لبه برای استقلال بود. دروهله اول استقلال می توانست خیلی سریع توپ را به نیومایر برساند و او که وظیفه طراحی در میانه زمین را داشت عوامل هجومی را صاحب توپ میكرد. در وهله دوم برندگی تیغ به ضرر استقلال می شد چرا که تجمع مدافعان درون 18قدم خودی باعث میشد فضای بسیار خوبی در اختیار هافبکهای السد، پشت 18 قدم استقلال به وجود بیاید. توپ هایی که به بیرون محوطه جریمه هدایت میشدند، ریباند خوبی برای السدی ها بود اما این برندگی تا زمان به تعادل رسیدن بازی به چشم نمیآمد.
تقابل راست استقلال و چپ السد
السد میدانست که وریا غفوری یک مهره بسیار تاثیر گذار است. به علاوه اینکه تمایل بازی به شیفت شدن در جناح چپ تیمش باعث می شد بازی السد بیشتر در جناح چپ این تیم باشد. این مساله باعث شد تا انتهای بازی خبری از نفوذهای خطرناک وریا غفوری نباشد چرا که او باید در زمین خودی مراقب نفوذهای یاسرعیسی بازیکن شماره 3 السد باشد. این بازیکن همکاری خوبی با ژاوی داشت. با وجود اینکه تمرکز السد به بازی در جناح چپ بود اما حملاتی که از جناح راست انجام می داد بسیار زهردار و خطرناکتر بود و این موضوع به خاطر حضور آرمین سهرابیان در سمت چپ استقلال اتفاق میافتاد. شاید جا به جاییهای زیاد طارق در عرض و حضور مداوم او در جناح چپ برای کمک به این جناح بود اما به هرحال السد در نیمه اول با وجود اینکه هنوز بر بازی مسلط نشده بود توانست چندین بار از جناح چپ استقلال توپ را وارد محوطه جریمه کند و انتظار می رفت این مشکل بین دو نیمه برطرف شود اما بر اساس آنچه دیده شد، این نقطه ضعف در نیمه دوم پاشنه آشیل استقلال شد. حتی در پایان نیمه اول نیز یک حمله سریع از این جناح باعث شد تیر دوم استقلال به لرزه در بیاید.
زمان تعادل بازی
استقلال در 30 دقیقه ابتدایی بازی توانست فشار را در زمین السد حفظ کند. حضور گرو در نوک پیکان استقلال برای توپگیری و حفظ فشار خوب بود اما از همین جا حملات استقلال زهر خودش را از دست می داد. گرو در واقع مهاجم هدف استقلال بود و به هدف قربانی شدن به بیرون 18قدم السد میآمد، توپ را دریافت میکرد و با حفظ آن زمینه را برای نفوذ تبریزی آماده میکرد. تبریزی با اینکه در سمت چپ و در نقش وینگر ظاهر می شد اما میتوان او را مهاجم در سایه استقلال نیز دانست. این بازیکن نفوذهای خوبی دارد اما در کنترل توپ و حرکت به سمت دروازه فاقد سرعت و دقت لازم بود. به علاوه اینکه گرو، یک مهاجم پشت به دروازه است. حفظ توپ او نیاز به یک مکمل مانند طارق دارد. او نمی توانست بچرخد و توپ را به سمت دروازه حریف شوت کند یا پاس بدهد. همین مساله سرعت حملات استقلال را کم می کرد. بنابراین یک بازیکن باید به او نزدیک می شد، توپ را در یک سوم دفاعی السد دریافت می کرد و آن را به بازیکنان نفوذ کرده پاس می داد یا اینکه با پاس عرضی محل بازی را عوض می کرد. مهمترین عاملی که باعث شد استقلال نتواند حملاتش را به انتها برساند و دروازه حریف را به صورت مستقیم تهدید کند همین مساله بود. حملات استقلال به این ترتیب اغلب در پشت محوطه جریمه السد از دست می رفتند اما تفاوت تیم قطری نسبت به ابتدای بازی در این لحظات این بود که خط هافبک آن ها به مدافعان نزدیک شد. این اتفاق دو مزیت برای السد داشت؛یکی اینکه استقلال قدرت خودش را در زمین السد از دست داد و دوم اینکه با عقب آمدن ژاوی، این بازیکن آزادتر شد و چون در فاز دفاعی استقلال قرار نداشت بنابراین فشاری روی او نبود. از این زمان بازی از مالکیت استقلال خارج شد. السدیها که نمیتوانستند از میانه زمین حمله کنند، با استفاده از کناره ها و به ویژه جناح چپ استقلال سرعت را به بازی تزریق کردند تا بتوانند بازی را به تعادل بکشانند. برتری در میانه زمین برای استقلال بود اما کناره ها به اختیار السد در آمد و سرعت دادن به بازی در این دو قسمت به السد کمک کرد از دقیقه28 تا پایان نیمه اول به دفعات صاحب ضربات ایستگاهی در اطراف محوطه جریمه استقلال شود یا ارسال ها و پاس های زهرداری را به داخل 18قدم استقلال داشته باشد.
نقطه ضعف مدافعان استقلال
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، توانایی یا تمرکز کم مدافعان استقلال در مواجهه با بازیکنان السد بود. مهاجمان السد بازیکنان سرعتی و پا به توپی هستند و این مساله باعث می شد آن ها در مصاف های تک به تک موفقیت زیادی داشته باشند. براي مثال، در دقیقه 35، بونجاح با توپگیری در یک سوم دفاعی استقلال، به راحتی دو مدافع این تیم را به صورت متوالی، پشت سر گذاشت و چسبیده به محوطه جریمه استقلال شوتی را روانه دروازه رحمتی کرد که با اختلاف اندکي به بیرون رفت. علاوه بر این، سرعت مهاجمان السد، ابزار خوبی بود که در انتهای نیمه اول آشکار شد و در نیمه دوم استقلال را به زانو درآورد. کندی منتظری، سهرابیان، چشمی، باقری و دانشگر مورد مطلوب مهاجمان السد بود و آن ها به خوبی از این ضعف استفاده کردند.
زمان السد
در انتهای نیمه اول با اینکه استقلال برتری خودش را از دست داده بود اما با اینحال حریف دست و پا بستهاي نبود. استقلال حمله می کرد و السد با ضد حمله پاسخ می داد. در واقع تیم میزبان شانس تهدید دروازه حریف را همچنان داشت اما در ابتدای نیمه دوم تصمیم شفر کاملا بازی را به حریف تقدیم کرد. زوج چشمی-منتظری حداقل در دفع توپ و رفع خطر از محوطه جریمه تا حد زیادی موفق بود اما در وهله اول جلو رفتن چشمی و حضور دانشگر در قلب دفاع، هر دو منطقه دفاعی استقلال را تضعیف کرد چرا که چشمی و باقری دو بازیکن تخریبگر هستند که به راحتی اسیر کارهای ترکیبی دو یا سه نفره حریف در میانه زمین خودی می شدند. از طرفی دانشگر تجربه لازم برای حضور در این بازی سنگین و مقابله با مهاجمان بسیار خطرناک السد را نداشت. در وهله دوم با خروج نيومایر، خلاقیت و طراحی در استقلال از بین رفت و به این ترتیب بین مهاجمان استقلال و دیگر بازیکنان فاصله محسوسی به وجود آمد. حضور دو هافبک تخریبگر در میانه زمین نمیتوانست کمکی به برنامه های هجومی استقلال کند و به همین دليل طارق، تبریزی و گرو در جلوی زمین تنها شدند و دیگر جا به جاییهای زیاد طارق نیز نمیتوانست چاره کار استقلال باشد. السد از ابتدای نیمه دوم بازی را تحت کنترل خودش در آورد. این تیم با علم به اینکه سمت چپ استقلال دچار ضعف است، در پنجدقیقه ابتدایی نیمه دوم به صورت مداوم فشار را در این قسمت روی دروازه استقلال حفظ کرد. یکی از عوامل برتری السد این بود که سعی می کرد بازی را در هر دو جناح خودش متعادل کند و به این ترتیب توانست کاملا مدافعان استقلال را تحت تاثیر قرار دهد وآن ها را عقب نگه دارد. سرعت در جناح راست و خلاقيت در جناح چپ به این مساله کمک زیادی می کرد. استقلال میانه زمین را از دست داده بود و تلاش می کرد در زمین خودش فقط به خراب کردن بازی حریف و استفاد از ضد حمله با استفاده از سرعت مرتضی تبریزی بپردازد اما در این برنامه ناموفق بود. در دقیقه 61، کار ترکیبی هافبکهای السد در یک سوم دفاعی استقلال به خوبی عوامل دفاعی این تیم را از جریان بازی خارج کرد چراکه تخریبگرها به تنهایی شانسی در مقابل بازیکنان طراح ندارند و می توان با دو پاس یا بیشتر، کاملا آن ها را در زمین خنثی کرد. در این دقیقه عفیف با استفاده از کندی مدافعان استقلال بدون مزاحمت در 18قدم این تیم صاحب توپ شد و توانست بازی را به تساوی بکشاند.
فاکتور فراموش شده در فوتبال ایران
سرعت، فاکتور و ابزاری است که فوتبال مدرن بسیار به آن توجه دارد اما در فوتبال ایران به نظر میرسد به هیچ وجه به آن توجه نمی شود. در ایران فوتبالیست ها بیشتر فیزیکی و قدرتی هستند و این مساله یکی از عوامل درجا زدن فوتبال ماست. میتوان در تمام تیم های لیگ برتری کندی و ضعف سرعت را حداقل در بخش دفاعی آنها دید. همین موضوع تبدیل به سلاحی برای زورگویی السد به استقلال شد. تیم قطری بعد از گل اول خودش بازی را در اصطلاح یک طرفه کرد. ار سال های تند و تیز برای مهاجمان و به خصوص بو نجاح میتوانست شب بسیار تلخ تری را برای استقلال رقم بزند اما این اتفاق شاید با خوش شانسی آبیها نیفتاد. ژاوی آزادانه بازی را کنترل می کرد و مهاجمان السد بدون مزاحمت از این مزیت لذت می بردند. در دقیقه 64 پاس عمقی ژاوی بین دو مدافع مرکزی استقلال فرود آمد و بونجاح توانست با سرعت بالای خودش از بین ایندو عبور کند و گل دوم را بزند. همین صحنه در نیمه اول یکي، دوبار نیز برای استقلال به وجود آمد اما مرتضی تبریزی نتوانست از توپهای پشت دفاع نومایر استفاده کند.
بازیکنان حل شده استقلال
فرشید اسماعیلی از ابتدای بازی تاثیری در جریان و روند بازی نداشت و به خوبی مشخص بود که او تمرکز و آمادگی لازم برای این بازی را ندارد. حتی در نیمه اول صاحب توپ خوبی پشت محوطه جریمه حریف شد اما عدم اعتماد به نفس در این بازیکن جوان باعث شد تا مدافعان السد سریعا به جای خود باز گردند و اسماعیلی را مهار کنند. در نیمه دوم نیز فرشید باقری، روزبه چشمی، طارق و تبریزی در عمل از جریان بازی خارج بودند و در بازی هافبک های السد حل شدند.
در نیمه دوم تیم السد میانه زمین را با چهار هافبک که کل عرض زمین را پوشش میدادند کنترل میکرد. به این ترتیب عوامل هجومی استقلال هیچ شانسی برای صاحب توپ شدن نداشتند و عوامل دفاعی نیز قادر نبودند این فاصله را از بین ببرند. اگر این فاصله از بین می رفت شاید استقلال به گل نمی رسید اما فشار سنگین از روی دروازه این تیم برداشته میشد و دیگر السد نمیتوانست با حداکثر سه پاس سریع توپ را به محوطه جریمه استقلال برساند اما حضور دو هافبک تخریبی به السد کمک میکرد برنامههای هجومی خودش را راحت تر پیاده کند چرا که آن ها نمی توانستند کارهای ترکیبی هافبکهای السد را کنترل کنند و همین مساله آشفتگی محسوسی را در تیم استقلال به وجود آورده بود. استقلال نیاز به توپگیری در زمین خودش داشت اما در این امر ناموفق بود چون هافبکها شامل چشمی، باقری و اسماعیلی سعی میکردند به مهاجمان تیمشان نزدیک شوند و این کار بین آن ها و مدافعان فاصله ایجاد میکرد. السد نیز با این حربه توانست بعد از گل اول خودش بارها دروازه استقلال را تهدید کند. از طرفی کند بودن گرو نیز باعث می شد تا توپ های ارسالی به زمین السد به راحتی از دست بروند و بازیکنانی که توپ را به جلو ارسال میکردند و سعی داشتند به مهاجمان نزدیک شوند، مجبور بودند به سرعت به زمین خودی برگردند. این اتفاق توان زیادی از هافبک های استقلال گرفت به طوریکه میتوان گفت در 15دقیقه پایانی بازی اثری از آنها دیده نمی شد.
دست خالی شفر
سرمربی استقلال در این بازی سخت، از یک تعویض خودش استفاده نکرد. میشد با استفاده از همین تعویض روح ا... باقری را به جای چشمی یا فرشید باقری وارد زمین کرد تا کمی بار خلاقیت در میانه زمین استقلال سنگین شود. بازی دادن به دانشگر و سجادآقایی نشان میدهد که سرمربی استقلال خیلی اعتقادی به تجربه بازیکنان ندارد پس ایرادی نداشت که یک بازیکن جوان دیگر به جای یک بازیکن با تجربه وارد زمین میشد. روح ا... باقری هافبک دونده و خلاقی است که حضورش می توانست حداقل فشار انتهایی را از روی دروازه استقلال بردارد و شاید می توانست با خلاقیت خودش گره باز کن باشد.
اگر استقلال حتی یک گل را نیز جبران میکرد میتوانست امیدهای بسيار بیشتری برای بازی برگشت داشته باشد. به هر صورت، اینکه وینفرد شفر برای بار سوم دست به تعویض نزد تا شرایط تیمش را بهبود ببخشدنشان می دهد او ابزار لازم را برای تغییر روند بازی تیم نداشته است. این مساله میتواند به بازیکنان روی نیمکت تیم مربوط باشد یا تصمیمات کادرفنی اما به هرحال میتوان اثبات این باشد که سرمربی استقلال در مسائل تاکتیکی از سرمربی السد شکست خورد و باید دید که می تواند این شکست را در بازی برگشت و با برنامه های بهتر جبران کند یا خیر.