رویداد ایران-امیرحسین احتشامی: این که بازیکنی پس از گلزنی غریو شادی سر دهد امری کاملا طبیعی است اما حرکات غیر متعارف در حالی که میلیون ها بیننده تلویزیونی آن را تماشا می کنند با هیچ توجیهی قابل پذیرش نیست. اصلا این گل در چه بازی ویژه ای به ثمر رسیده که تا این اندازه بازیکن سپاهان را از خود بیخود کرده است. حتی در فینال جام جهانی یا لیگ اروپا هم گلزن چنان حرکاتی را انجام نمی دهد. البته این بیماری فراگیری است که فوتبالیستهای ایران به آن دچار شده اند هر چه در زمین بازی بی هنرتر می شوند در عوض برای حاشیه سازی دست پری دارند. این دردی است که هر روز هم ابعاد وسیع تری پیدا می کند و حتی جریمه های کمیته انضباطی هم هیچ تاثیری در کنترل بازیکنان یاغی فوتبال ایران ندارد. حتی شادی گل مدافع سپاهان هم قابل نکوهش است و اداهای عجیب و غریب همراه با راه رفتن های دیوانه وار خود حکایت دیگری است. همین چند وقت پیش یکی دیگر از بازیکنان سپاهان در دیدار مقابل چادر ملو شادی گل حساسیت برانگیزی انجام داد که به محرومیت او منجر شد. به هر حال فوتبال ایران همان گونه که بارها به آن شاره شده هر چه از متن تهی است برای حاشیه تا بخواهید جا دارد. فوتبال ایران معمولا بیش از اینکه جذاب باشد با اتفاقات زشت و ناپسند گره خورده و مملو از حاشیه است. دیگر کمتر مسابقهای در فوتبال ایران ارزش دیدن دارد اما اگر علاقهمند به حاشیه و داستانهای مختلف در لیگ برتر باشید بهترین گزینه مناسبی به شمار می رود. در بسیاری از بخشها نمیتوان به فوتبال ایران نمره قبولی داد اما مهمترین موضوع فعلی، فرهنگ هواداری است. ایدهآلی که در حال حاضر بسیار از آن دور هستیم. سرچشمه فرهنگ یا جاافتادن آن هم به اعماق جامعه برمیگردد؛ مشکلی که طی سالیان سال در مورد آن فکری نشده و طی دورههای آینده هم درمان نمیشود. در هفته های سپری شده از لیگ بیست و چهارم هفتهای نبوده که مسابقات بدون جنجال به پایان نرسد. اینکه آیا این فوتبال ارزش این را دارد که شاهد چنین توهینها و رفتارهایی در ورزشگاه باشیم، مشخص نیست و به شکلی واضح فرهنگ هواداری در فوتبال ایران مشکل دارد. فوتبالی که میتواند در آرامش بیشتری کار خود را دنبال کند و تمام ارکان آن به هم احترام بگذارند اما برای رسیدن به چنین هدف والایی، فرهنگسازی از همان سنین پایین لازم است. نه بازیکن داخل زمین لایق توهین است و نه در شان هوادار است که الفاظی رکیک را بر سر زبان بیاورد. به هر روی این درد دوا نمیشود، مگر اینکه مرهم آن خودمان باشیم؛ از خودمان شروع کنیم. این که یاد بگیریم برای لذت بردن از فوتبال به ورزشگاه برویم و با تشویق تیم محبوب تنها به فوتبال فکر کنیم و بس. اما متاسفانه برخی هواداران که البته محصول همین فوتبال عصیان زده هستند تنها برای عقده گشایی به ورزشگاه می روند. طبیعی است چنین هواداران مترصد کوچکترین فرصتی می مانند تا خودشان را به بدترین شکل ممکن تخلیه کنند. بازیکنان داخل میدان هم باید حواس خودشان را جمع کنند و با شادی های گل عجب و غریب بیشتر از این در آتشی که برپاشده ندمند.