hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > سیاسی > شواهد نشان از تمایل تهران و واشنگتن برای توافق است؛ اما پایداری آن مهمتر است

شواهد نشان از تمایل تهران و واشنگتن برای توافق است؛ اما پایداری آن مهمتر است

امیرعلی ابوالفتح گفت: شواهد نشان می دهد که هر دو طرف تلاش می کنند که باب گفت‌وگو یا توافق باز بماند یا مسیر برای تحققش هموار شود. لذا هر دو طرف در حال انجام اقداماتی هستند که حکایت از امکان رسیدن به توافق دارد؛ هم از طرف ایران و هم از طرف امریکا.

 

حدیث روشنی- مراسم تحلیف دونالد ترامپ در حالی انجام شد که به باور ناظران بازگشت رییس‌جمهوری منتخب ایالات متحده می‌تواند هم در عرصه داخلی و هم در حوزه بین‌المللی تحولات عمیقی را رقم بزند. در این میان به‌طور مشخص رویکرد احتمالی ترامپ در ارتباط با ایران به کانون اصلی گمانه‌زنی‌ها تبدیل شده، اینکه رییس‌جمهوری تازه نفس در کنار کابینه متشکل از شاهین‌های ضد ایرانی‌اش قرار است در باب تهران فشار حداکثری را در اولویت قرار داده یا به دیپلماسی شانسی دوباره داده و پشت میز مذاکره بازگردد، این در حالی است که به گفته بسیاری از تحلیلگران اعمال سیاست فشار حداکثری در دولت اول ترامپ به رغم وعده‌‌های اولیه، نتوانست آنگونه که باید اهداف مورد نظر جمهوری خواهان را محقق نماید و به جای تضعیف ایران، تنش‌ها میان تهران و واشنگتن را نیز افزایش داد. در تهران دولت مسعود پزشکیان از همان ابتدا بر اصل عدم تنش تاکید داشت و خواهان تعامل با غرب با هدف برداشتن تحریم‌ها شد؛ اخیرا نیز مقام‌های رسمی کشورمان از تمایل‌شان برای رایزنی می‌گویند؛ رایزنی شرافتمندانه که در قالبش حقوق و منافع ایران لحاظ گردد. اینکه ترامپ به سیگنال مثبت ایران چه واکنشی نشان خواهد داد به واسطه شخصیت غیر قابل پیش‌بینی رییس‌جمهوری در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، اینکه از همان ابتدا رایزنی را انتخاب می‌کند یا تلاش می‌کند با توسل به تحریم‌های سخت، امتیاز حداکثری را از آن خود کند.در همین راستا روزنامه اعتماد به بهانه واکاوی رویکرد احتمالی دونالد ترامپ در ارتباط با ایران با امیرعلی ابوالفتح و طهمورث غلامی کارشناسان مسائل امریکا گفت‌وگو کرده است. ابوالفتح در گفت‌وگو با «اعتماد» بر این باور است که شواهد و قرائن نشان می‌دهد ترامپ مذاکره و دیپلماسی را در قبال ایران در اولویت قرار می‌دهد. این کارشناس مسائل امریکا همزمان بر این باور است که این رویکرد به معنای فاصله گرفتنش از سیاست موسوم به فشار حداکثری نیست. این درحالی است که غلامی در پاسخ به سوال مشابه اعتماد ضمن ارایه یک تقویم زمانی در باب سیاست احتمالی ترامپ بر این باور است که احتمالا تا 40 روز آینده مشخص خواهد شد که تهران و واشنگتن در دولت دوم ترامپ وارد چه مسیری خواهند شد، روی آوردن به گفت‌وگو یا تشدید دور تازه‌ای از تنش‌ها. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

امیر علی ابوالفتح: ترامپ به دنبال صلح رومی با توسل به مشت آهنین است

امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به سوال اعتماد در این باب که رویکرد احتمالی ترامپ در قبال ایران را با توجه به موضع‌گیری‌های اخیر او و اعضای کابینه‌اش چگونه می‌توان ارزیابی کرد، گفت: شواهد و قرائن درکنار مواضع چهره‌ها و مشاوران نزدیک به ترامپ نشان می‌دهد که رییس‌جمهوری امریکا شخصا تمایل دارد که باب ورود به توافق با ایران را باز کند اما از طریق اعمال قدرت. به عبارتی در این برهه از زمان دونالد ترامپ در سیاست خارجی خود الگوی صلح رومی را مد نظر قرار داده است. در زمان امپراتوری روم، باید ارتش به ‌قدری قدرتمند و رعب‌‌آور می‌بود که هیچ قدرتی جرات نمی‌کرد با این کشور وارد جنگ شود که پس از آن بخواهد صلحی برقرار گردد، به عبارتی مقوله نمایش قدرت از طریق مشت‌آهنین برجسته بود. به همین ترتیب دونالد ترامپ در دولت اول خود نیز همین رویکرد را دنبال ‌کرد. درمورد ایران نیز این دیدگاه ادعایی همچنان وجود دارد. بدان معنا که او باور دارد باید آنقدر قدرت خود را به رخ ایران بکشد تا ایران خود آماده توافق با امریکا باشد. به باور ابوالفتح اکنون اما علی‌رغم اینکه همچنان رویکردهای ضدایرانی در سیاست‌های ترامپ و کابینه‌اش وجود دارد، این رویکرد به شکلی متقابل در ایران نه تنها نسبت به دولت امریکا بلکه نسبت به شخص ترامپ برجسته است اما شواهد نشان می‌دهد که هر دو طرف تلاش می‌کنند که باب گفت‌وگو یا توافق باز بماند یا مسیر برای تحققش هموار شود. لذا هر دو طرف در حال انجام اقداماتی هستند که حکایت از امکان رسیدن به توافق دارد؛ هم از طرف ایران و هم از طرف امریکا. به عنوان مثال آزادی خبرنگار ایتالیایی در ایران، آزادی فرد ایرانی در ایتالیا و اظهارات آقای پزشکیان و همچنین سخنگوی دولت و یا مواضع آقای عباس عراقچی وزیر امور خارجه مبنی بر آمادگی برای ورود به مذاکرات شرافتمندانه، با الگوگیری از برجام، نشان‌دهنده این آمادگی از طرف ایران است. از طرف امریکا نیز نشانه‌هایی از این آمادگی وجود دارد.

ابوالفتح در ادامه به« اعتماد» گفت: مارکو روبیو در جلسه تأیید صلاحیت خود ادعا کرد که باید با ایران به توافق برسیم، اما نباید به گونه‌ای باشد که ایران قدرتمند شود. تمامی این مسائل نشان می‌دهد که امکان توافق وجود دارد، اما قطعی نیست و مهم‌تر از توافق، مفاد آن و در وهله دوم پایدار بودن آن است. این کارشناس مسائل امریکا در گفت‌وگو با اعتماد خاطرنشان کرد که در شرایط کنونی موضوع ایران به یک منازعه حزبی و داخلی برای این کشور تبدیل شده است. به عبارتی، اگر دموکرات‌‌ها بخواهند با ایران توافق کنند، جمهوری‌‌خواهان آن را به چالش می‌کشند و بالعکس. به باور ابوالفتح به ‌احتمال قریب به یقین، هرگونه توافقی که دولت جمهوری‌‌خواه امریکا با جمهوری اسلامی داشته باشد، از سوی دموکرات‌ها مورد نقد قرار خواهد گرفت. البته که این شرایط به نوعی در داخل کشور خودمان نیز حاکم است و مساله امریکا به یک کشمکش سیاسی داخلی تبدیل شده است. ابوالفتح در ادامه گفت‌وگوی خود با اعتماد تاکید کرد که اکنون اما این سوال مطرح است که اگر توافقی با دولت ترامپ حاصل شود، آیا دموکرات‌ها از آن حمایت خواهند کرد و به عبارتی اگر یک دولت دموکرات بعد از ترامپ روی کار بیاید توافق احتمالی را که دولت جمهوری‌‌خواه با ایران امضا کرده پیگیری خواهد کرد یا خیر؟ این خود یک مساله مهم است. به باور این کارشناس مسائل امریکا، امریکایی‌‌ها باید در ارتباط با ایران اعتماد‌سازی کنند، خودشان در طول سال‌ها مدعی‌اند ایران باید اعتمادسازی را نسبت به خود در جامعه جهانی احیا کند. اما واقعیت این است با توجه به اقدامات اخیر در دولت اول ترامپ در ارتباط با ایران بی‌اعتمادی نسبت به ایالات متحده به‌شدت افزایش یافته است. حال این سوال بزرگ وجود دارد که حتی اگر ترامپ خود در مسند قدرت نباشد آیا این توافق احتمالی یا ادعایی می‌‌تواند باقی بماند یا خیر...این گزاره برای تصمیم‌سازان ایران بسیار اهمیت دارد.

ابوالفتح در پاسخ به سوال دیگر اعتماد مبنی بر اینکه چقدر احتمال دارد رویکرد فشار حداکثری توسط ترامپ کنار گذاشته شود گفت: اول اینکه فشار حداکثری سال‌هاست که از سوی امریکا علیه ایران اعمال می‌‌شود. حال اینکه تیم سیاست خارجی دونالد ترامپ از این واژه استفاده کرده، بدان معنا نیست که این فشار پیش از آن وجود نداشت و پس از ترامپ نیز ادامه پیدا نکرد. در زمان ریاست بایدن نیز فشارها اعمال شد و اتفاقا تا آینده قابل پیش‌‌بینی نیز ادامه خواهد داشت، مگر اینکه توافقی بزرگ حاصل شود که بخش عمده نگرانی‌های امریکا را بر طرف کند. به تصور ابوالفتح اگر در بازه‌های زمانی این فشارها نتیجه‌ای نداشته است یا اعمال نشده به این دلیل است که توانایی امریکایی‌ها برای به نتیجه رسیدن محدود بوده است. بنابراین عدم تشدید فشارها به دلیل خواست ایالات متحده نبوده بلکه این توانایی وجود نداشته است. ترامپ نیز نمی‌تواند انگونه که تمایل دارد سیاست تهاجمی خود را در قبال ایران به صورت کامل اعمال کند. این کارشناس مسائل امریکا در ادامه به اعتماد گفت: چرا که در هر صورت، ایران از منظر استراتژیک بسان کالایی برجسته و مطلوب است که تقاضا برای آن وجود دارد و تا زمانی که این تقاضا وجود داشته باشد، امکان به صفر رساندن آن وجود نخواهد داشت. تنها کافی است تولیدکننده تخفیفاتی ارایه دهد و یا اقداماتی مشابه انجام دهد تا این کالا به فروش برسد. ترامپ حتی اگر بخواهد هم نمی‌‌تواند به ‌راحتی فروش نفت ایران را به صفر برساند. اگر او بخواهد ایران را از بازار نفت خارج کند، قیمت بنزین در امریکا افزایش خواهد یافت. به باور ابوالفتح ترامپ قصد ندارد که با لحاظ کردن شعارهای انتخاباتی‌اش، به سیاست‌های پرهزینه‌ای متوسل شود. در دولت اول خود نیز سعی کرد اقداماتی تهاجمی در راستای سیاست موسوم به فشار حداکثری را پیگیری کند اما آنگونه که انتظار داشت منتج به نتایجی نشد. اکنون نیز در دولت دوم او بعید می‌دانم که چنین سیاستی بسان گذشته تکرار شود، زیرا نظام بین‌‌الملل تغییر کرده است و متوسل شدن مجدد ترامپ به فشار حداکثری دشوار خواهد بود.

این کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به سوال اعتماد در این باب که واکنش احتمالی ایران به اعمال رویکرد فشار حداکثری ترامپ چه خواهد بود گفت: اول اینکه ایران اعلام کرده است دکترین هسته‌ای خود را تغییر نخواهد داد و سیاست اعلامی کشور این است، اما مساله این است که امریکایی‌ها به این موضوع چندان اعتماد ندارند. به باور ابوالفتح به نظر می‌رسد نگرانی‌‌ها درباره برنامه هسته‌ای ایران برای غرب اندکی کاهش یافته است. اما قدرت اقتصادی و نفوذ منطقه‌ای ایران برای امریکا اولویت بالاتری دارد. البته این به بدان معنا نیست که اگر ایران به سمت ساخت بمب اتمی برود، برای آنها مهم نخواهد بود و سکوت خواهند کرد. ایران زمانی که تنها سه‌درصد غنی‌‌سازی انجام می‌‌داد، به صورت متوالی هدف قطعنامه‌ها بود اکنون میزان غنی‌سازی به مرز شصت تا هفتاد درصد نزدیک شده است اما شاهد هستیم که چنین فعلی واکنش‌‌های زیادی به دنبال نداشت. این کارشناس مسائل امریکا در ادامه گفت‌وگوی خود با اعتماد تاکید کرد به نظر می‌رسد اینگونه نیست به این دلیل که ایران به سلاح اتمی دست پیدا نکند تحریم‌ها به‌راحتی لغو شود. نکته مهم این است که غرب حاضر است ایران به سلاح هسته‌ای نزدیک‌تر شود، اما فشار اقتصادی کاهش نیابد، زیرا این باور حاکم است که بازسازی اقتصاد ایران می‌‌تواند نفوذ منطقه‌ای این کشور را افزایش دهد و این موضوع می‌‌تواند خطرناک‌تر از سلاح هسته‌ای باشد. در واقع، یک بالانس در حال شکل‌گیری است. به عبارتی همچنان موضوع هسته‌ای برای غربی‌ها مهم است اما قرار داشتن تهران تحت فشار سنگین اقتصادی نیز اهمیت بسزایی برای این گروه از بازیگران دارد. ابوالفتح در ادامه بر این باور است که حال باید دید که در دولت بعدی ترامپ، آیا این معادله تغییر خواهد کرد یا نه. آیا دول غربی حاضر هستند برای اینکه ایران از ساخت سلاح اتمی دنده عقب بگیرد تحریم‌ها را لغو کنند. اگر این اتفاق رخ دهد نشان می‌دهد که برای غرب نزدیک نشدن ایران به سلاح اتمی اولویت بالاتری دارد. اما اگر این اتفاق نیفتد، هراس از افزایش قدرت اقتصادی ایران برجسته‌تر است. به باور این کارشناس مسائل امریکا ایران به‌ عنوان یک قدرت اقتصادی در قیاس با ایران هسته‌ای قوی ممکن است برای امریکا نگران ‌کننده‌تر باشد. ابوالفتح در ادامه به اعتماد گفت که به عبارتی این معادله احتمالا به گونه‌ای پیش خواهد رفت که ریسک نزدیک شدن ایران به سلاح هسته‌ای را بپذیرند اما حاضر نشوند تحریم‌ها را لغو کنند. این کارشناس مسائل امریکا خاطرنشان کرد که فراموش نکنیم این معادله در زمان برجام جواب داد؛ تهران و واشنگتن به لبه پرتگاه رسیدند و تهران به دلیل لغو تحریم‌های اقتصادی عقب‌نشینی کرد و امریکایی‌ها نیز به دلیل جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، عقب‌نشینی کردند. اما از سال ۲۰۱۵، به بعد این معادله دیگر جواب نداد. اینکه آیا این سناریو در آینده نیز در دولت ترامپ اجرا خواهد شد یا خیر، هنوز مشخص نیست. تا‌کنون که اجرا نشده است.

امیرعلی ابوالفتح در پاسخ به این سوال اعتماد در این باب که چه موضوعاتی ممکن است محور رایزنی احتمالی میان تهران و واشنگتن قرار بگیرد گفت: دقت داشته باشیم رویکرد جمهوری‌خواهان با دموکرات‌ها تفاوت‌هایی دارد. دموکرات‌‌ها معتقدند که توافق باید به ‌صورت مرحله‌ای باشد و ابتدا به مسائل کلیدی و سخت پرداخته شود تا به موضوعات جزئی‌‌تر و راحت‌تر برسیم. چنان که از مسائل هسته‌ای آغاز کردند و بعد هم به مسائل موشکی و منطقه‌ای رسیدند. اما جمهوری‌‌خواهان بر این باورند که باید یک بار برای همیشه پای میز مذاکره بنشینیم و همه موضوعات را مطرح کنیم تا طرفین بتوانند با یکدیگر صحبت کرده و مسائل را حل کنند و بنا به ادعای پمپئو، وزیر خارجه وقت امریکا، ایران به کشوری نرمال تبدیل شود و پس از آن تحریم‌ها برداشته شوند. به باور این کارشناس مسائل امریکا طرح پمپئو همان شروط 12‌گانه بود. اما دولت ترامپ حداقل خواسته‌اش را در این طرح 12 ماده‌ای می‌گنجاند. این طرح دوازده ماده‌ای صرفا برنامه ارایه شده از سوی وزیر خارجه وقت نبود بلکه شروط هیات حاکمه ایالات متحده بود که شامل دموکرات‌‌ها و جمهوری‌‌خواهان می‌شد و به ‌نوعی شروط حداقلی امریکا را نمایندگی می‌کرد. ابوالفتح در ادامه به اعتماد گفت که در این چهار، پنج یا شش سال اخیر، تحولات زیادی رخ داده است که امریکایی‌ها احساس می‌کنند این شروط باید افزایش یابد. به‌ عنوان مثال، بحث پهپادها که در آن زمان جزو شروط نبود، و موضوعیت نداشت اکنون به موضوعی مهم تبدیل شده است چرا که غرب مدعی است که ایران با روس‌ها قراردادهای پهپادی دارد و همینطور به قراردادهای جامع حفاری تهران با مسکو اشاره می‌کنند . به باور این کارشناس مسائل امریکا بنابراین، اگر توافقی حاصل شود، حداقل خواسته‌های امریکایی‌ها همان شروط دوازده‌گانه زمان پمپئو خواهد بود. مضاف بر آنکه دموکرات‌ها احتمالا شروطی به آن اضافه خواهند کرد، زیرا نمی‌خواهند این موضوع به ‌نام جمهوری‌‌خواهان تمام شود. آنها می‌خواهند مدعی شوند که در تسلیم کردن ایران نقش داشته‌اند.

منبع: etemadonline-695872

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
برچسب ها
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام
قانون جدید افت قیمت خودرو