فصل دوم «حلقههای قدرت» به اقتباس چشمگیر فصل اول از سائورون عصر دوم ادامه داد و نیروهای او را با شخصیتهای اصلی تقویت کرد. این شخصیتها Adar ،the Nomad ،the Ascetic و the Dweller بودند. با این حال، مشخص شد که هر چهار نفر پیچیدهتر از آنچه در ابتدا به نظر میرسیدند، بودند و در پایان فصل دوم، به عنوان عوامل مستقل، به شیوه خاص خود با سائورون مخالفت کردند. جادوگر تاریکی نیز تأیید کرد که با سائورون مخالفت کرده است. ولی در واقع، تأثیرگذارترین خدمتکاران سائورون، شخصیتهای سریال شبکه آمازون نبودند، بلکه شخصیتهای تالکین از سرتاسر افسانه بودند.
هشدار: این مقاله شامل اسپویلرهایی از داستان ارباب حلقهها است
۱۰- Captain Shagrat
اورک رئیس در سیریث اونگول
او یکی از والارتبهترین افراد ارتش سائورون و کاپیتان اورک دو برج است. سم او را در حالی که افرادش فرودو را به Cirith Ungol میبردند، تعقیب کرد. دو برج، قسمت دوم از اثر بزرگ تالکین یعنی ارباب حلقهها است که در سال ۱۹۵۴ منتشر و توسط پیتر جکسون در «فیلم ارباب حلقه ها: دو برج» اقتباس شد. این اثر از طریق دیدگاه سم، به خوانندگان بینشی در مورد قدرتها و تمایلات او داده است.
شگرات وفادارترین اورک سائورون نبود، اما به وضوح فرماندهی پادگان برج سیریث اونگول را بر عهده داشت. وقتی از او پرسیده شد که برای گشت زنی در گردنه کوه نزدیک لانه شلوب چه میکند، پاسخ داد: «در این گردنه من فرمانده هستم.» او با گورباگ توطئه کرد تا به جایی برود که در آنجا رئیس بزرگی وجود نداشته باشد. با این حال، در برابر اصرار گورباگ برای حمله به فرودوی بیهوش، به دستور سائورون از فرودو دفاع کرد.
۹- Captain Gorbag
اورک کاپیتان در میناس مورگول
گورباگ کاپیتان اورکی بود که به شگرات در سیریث اونگول پیوست و فرودو را در دو برج پیدا کرد. به گفته سم، او بیش از ۸۰ اورک را فرماندهی کرد و به نظر میرسید که متعلق به میناس مورگول است. ظاهرا او از شگرات اقتدار و هوش بیشتری داشت و فهمید که فرودو تنها نبوده است. درک زیرکانه گورباگ میتوانست در نهایت سائورون را در جنگ برنده کند، اگر دقت بیشتری برای پیدا کردن سم وجود داشت. او مورد نادری از یک اورک در ارتش سائورون بود و به همراه شگرات، دارای اختیار و استقلال بودند.
این نشان داد که اورکها چیزی بیش از یک موجود بی اراده در سرزمین میانه بودند. اگرچه سائورون به وضوح از کنترل ذهن بر روی برخی از اورکها استفاده می کرد، اما آنها موجوداتی سخنگو و متفکر بودند. تالکین در سالهای آخر عمرش استدلال کرد که این امر، حقوقی را برای آنها به ارمغان میآورد که همه گونههای دیگر در سرزمین میانه، از آن برخوردار هستند و آنها را به جنگجویان خطرناک و کاملاً شناخته شده در تیم سائورون تبدیل میکند.
۸- Bolg Of The North
پسر رهبر اورکها
بولگ، پسر آزوگ، یکی از رهبران قدرتمند اورکها در کتاب و فیلم هابیت بود. پس از کشته شدن پدر بولگ توسط Dain Ironfoot، او فرماندهی ارکهای شمالی را بر عهده گرفت. این رهبر ظالم، اورکهای کوههای مهآلود را برای مبارزه با دورفها، الفها و انسانها، در نبرد پنج ارتش، گرد هم آورد. بولگ در نبرد شکست خورد اما بسیاری از دشمنان سائورون را شکست داد و آنها را پیش از رویدادهای ارباب حلقهها تضعیف کرد. حدود ۶۰ سال بین وقایع هابیت و ارباب حلقهها فاصله وجود دارد.
سریال «حلقههای قدرت» آمازون پرایم، به دلیل ایجاد تصویری دلسوزانه از همسر و نوزاد اورکها، جنجالهای زیادی ایجاد کرد، اما هابیت در واقع سالها قبل، از این ایده استفاده کرده بود؛ با این حال، رابطه جنگجویانه پدر و پسر بولگ در کتاب هابیت و حتی در فیلمها، به سختی قابل همدردی بود. پیتر جکسون بر وفاداری آزوگ و بولگ به سائورون تاکید کرد که در کتاب بیشتر به صورت ضمنی وجود داشت. در هر صورت، این رهبر ارکهای موریا، حضور قدرتمندی داشت و بیش از ۱۴۲ سال عمر کرد.
۷- Azog The Defiler
رهبر اورکها
آزوگ رنگ پریده یا آزوگ ناپاک کننده، در کتابها فقط با عنوان آزوگ حضور داشت، اما سوپر اورک تقویتشده جکسون، مطمئناً یک شرور شیطانی را به داستان ارائه کرد. این فرمانده شمالی، یک ارک با عمر طولانی بود که در موریا حکومت میکرد و آن را از دورفها گرفته بود. سائورون در سال ۲۴۸۰ عصر سوم، با مخلوقات خود به سمت مردم موریا آمد و آزوگ می توانست یکی از استعمارگران اصلی آن باشد. آزوگ در گسترش رهبری سائورون در موریا، نقشی کلیدی داشت.
سائورون قبل از اینکه جرات شروع جنگ حلقه را پیدا کند، مدت زیادی را صرف ساختن نیروها و رشد قلمرو خود کرد. نیروهای عصر سوم سائورون، از قویترین ارتشهای ارباب حلقهها بودند. آزوگ، یکی از آنتاگونیستهای اصلی فیلمهای هابیت پیتر جکسون است که در بسیاری از منابع اصلی حضور دارد. صرف نظر از این، او همچنان یک دشمن قدرتمند برای الفها، انسانها و دورفها است که توسط تالکین تایید شده.
۶- Captain Gothmog
ستوان در میناس مورگول
یکی دیگر از نمونههای نادر از یک رهبر نامدار در ارتش سائورون، گوتموگ بود که نیروهای زیادی را در ارباب حلقهها تحت فرمان خود داشت. اگرچه گوتموگ هرگز در فیلمی به اندازه آزوگ در هابیت جاودانه و تجلیل نشد، اما او رهبر مهمی برای سائورون در طول جنگ حلقه بود و در فیلم ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه، توسط Lawrence Makoare به تصویر کشیده شد.
نژاد گوتموگ در رمان تالکین هرگر مشخص نشده است. تصمیم پیتر جکسون برای نشان دادن او به عنوان یک ارک تغییر شکل یافته، بسیار خلاقانه بود؛ با این حال، بعید بود که گوتموگ یک شبح حلقه باشد، زیرا او از روی یک فرمانده قدیمی بالروگ نامگذاری شده بود و اشباح حلقه زمانی رهبران انسانها بودند و احتمال اینکه یک اورک از روی بالروگ نامگذاری شود، بیشتر از یک انسان بود. در هر صورت، این رهبر قدرتمند، ظاهراً یک سرباز وفادار و موفق بود.
۵- The Mouth Of Sauron
نومنوری تاریک
دهان سائورون در رمان تالکین و فیلم بازگشت پادشاه جکسون، از پیروان وفادار و قدرتمند سائورون بود. او در طول دوران جنگ سوم حلقه ظاهر شد تا با یاران حلقه در خارج از دروازه سیاه مذاکره کند. طبق معمول، تالکین به جای تایید صریح، حدس و گمانهایی را در مورد منشا دهان سائورون ارائه کرد. با توجه به ارباب حلقهها، دهان سائورون یک نومنوری سیاه، پیرو سائورون یا از نوادگان یکی از پیروان سائورون است که در اصل اهل نومنور بودند.
سائورون در عصر دوم خود را تثبیت کرده بود. اما درون این جهان، ارباب حلقهها توسط هابیتها در کتاب قرمز Westmarch، نوشته شده است؛ بنابراین، تایید جزئیات خاص از نیروهای سائورون، لزوماً امکانپذیر نبود. دهان پیام رسان سائورون بود و ظاهراً به عنوان معادل قرون وسطایی وزیر امور خارجه، رتبه بندی میشد. با تمام این اوصاف، دهان نمیتوانست نامش را به خاطر بیاورد که به تأثیر منفی کار کردن طولانی مدت با سائورون اشاره میکند.
۴- Thuringwethil
خون آشام مایا
بنا بر سیلماریلیون، Thuringwethil پیامآور سائورون در عصر اول بود. لوثین و هوان با او مواجه شدند و او را کشتند تا لوثین بتواند به طرز وحشتناکی، پوست او را به عنوان لباس مبدل بپوشد و ثابت کند که دشمنان سائورون ترفندهای خود را در آستین دارند. گفته نشده بود که Thuringwethil یک مایا است، اما او شکل خون آشام به خود گرفت و به Angband پرواز کرد تا به سائورون گزارش دهد و ما میدانیم که مایاها، تغییر شکل دهندگان سیلماریلیون بودند.
اگرچه او توسط لوثین (شاهزاده خانم نیمه مایا/ نیمه الف) شکست خورده بود، اما به طور ذاتی بسیار قدرتمندتر از اکثر پیروان سائورون بود و گویی از نژاد سائورون بود. اگر او یک مایا بود، مرگ بدن فیزیکیاش را از بین نمیبرد، یعنی میتوانست در سالهای بعد به نوعی به خدمت سائورون بازگردد؛ اما شاید لوثین مانع این امر شده بود، زیرا در عصر سوم، به جای Thuringwethil، دهان، پیامرسان سائورون بود.
۳- Khamûl The Easterling
شبح حلقه
یکی از دو شبح حلقه که به نام آنها اشاره شده است، Khamul بود که او را به یکی از وفادارترین پیروان سائورون در ارباب حلقهها تبدیل میکند. این دو از قدرتمندترین نیروهای سائورون هستند که مرکبهای پرنده را در اختیار دارند و هیچگونه آسیبی از گوشت و خون دریافت نمیکنند. اشباح حلقه به دلیل پیوستن به دنیای ارواح، توسط سلاحهای عادی آسیب نمیدیدند.
به همین دلیل بود که وقتی در بازگشت پادشاه، ایوین و مری موفق شدند ویچ کینگ را با سلاحهای ظاهراً معمولی خود بکشند، برای بینندگان گیج کننده بود. اما خوانندگان کتاب میدانستند که سلاح مری، به طور خاص برای مقابله با جادوی سیاه ساخته شده است. یک نسخه اولیه از داستان ارباب حلقهها به جای Khamul از اسم Black Easterling استفاده کرده است که نشان میدهد او در واقع اهل سرزمین شرقی Rhun است؛ با این حال، درست بودن این موضوع روشن نشده است.
۲- The Witch-King Of Angmar
رهبر ۹ شبح
ویچ کینگِ آنگمار، رهبر ۹ شبح حلقه سائورون بود. او توسط یک حلقه به سائورون گره خورده بود و مانند سایر اشباح حلقه، قادر به مقاومت در برابر اراده او نبود. چاقوی مورگول او، قربانیانش را مسموم میکرد و آنها را ذره ذره به سمت دنیای اشباح میکشاند. ویچ کینگ که بهطور اجتنابناپذیری وفادار و بهطور باورنکردنی غیر قابل کشتن بود، ارتش سائورون را در جنگ حلقه رهبری کرد و حکومت گاندور را در اوایل عصر سوم، در هم کوبید.
ویچ کینگ، وارث ایزیلدور، یعنی Earnur را به دوئلی کشاند که میدانست نمیتواند در برابر آن مقاومت کند و ثابت کرد که یکی شیطانیترین شخصیتهای ارباب حلقهها است. Earnur و گروه کوچکی که با خود آورده بود، دیگر هرگز دیده نشدند. از آنجایی که او وارثی نداشت، خط وراثت ایزیلدور شکسته و باعث شد که سرپرستان گاندور، کنترل را به دست بگیرند که از نظر سیاسی قلمرو را تضعیف کرد. در نهایت مری و ایوین توانستند با سلاح جادویی خود، او را شکست دهند.
۱- Saruman
ایستارِ مایا
سائورون، سارومان را از طریق یکی از پالانتیریهای (گوی کریستالی) جادویی ارباب حلقهها، فاسد کرد و او را به مسیری تاریک هدایت کرد که نمیتوانست از آن برگردد. اگرچه او در اصل یکی از پنج ایستاری بود که توسط والاها برای مخالفت با سائورون به سرزمین میانه فرستاده شد، اما عطش ذاتی سارومان برای قدرت، مسیری برای سائورون باز کرد تا او را به فساد بکشاند. والاها در واقع ۱۵ تا از قویترین Ainurها بودند و به Ainurهای زیردست آنها، مایا میگفتند.
از آنجایی که سارومان و سائورون هر دو مایا بودند، ذاتاً قدرتهای یکسانی داشتند؛ اما سارومان از نظر جادوگری به سطح سائورون نرسیده بود و مانند او و گندالف، حلقه قدرت نداشت. گرچه سارومان از وظیفهای که والا برای او تعیین کرده بود رویگرداند و به سمت سائورون چرخید، اما به زودی خواهان به دست آوردن موقعیت سائورون، برای خودش شد. با اینکه او برای مدتی قدرتمندترین خدمتگزار سائورون بود، اما بی وفاییاش باعث شد که او به اندازه ۹ شبح حلقه، تاثیرگذار نباشد.
منبع: مجله بازار
منبع: faradeed-217959