قطعا هنوز این سیتکام موفق دهه ۹۰ را عاشقانه دوست داریم اما ۳۰ سال زمان کمی برای تغییر خیلی چیزها نیست و با نگاهی دوباره به سریال مخاطبین انتقادهای زیادی به آن داشتهاند. نه تنها مشکل پلات و اشتباهات مکرر، بلکه مشکلاتی که با دوباره دیدن سریال صرفنظر از نوستالژی بودنش، متوجه آن میشویم.
۱۰. پلات
نمیتوان حرف از اشتباه در سریال فرندز زد و به سوراخهای پلات و عدم انسجام آن اشاره نکرد. البته که هر سریالی سوراخهای موقعیتی در پلاتش دارد اما فرندز بیشترین مشکل را در این رابطه دارد. یکی اینکه در اپیزود پایلوت؛ ریچل با بازی جنیفر انیستون گویا همه (بجز مونیکا) و حتی راس را برای بار اول است که ملاقات میکند. در اپیزود The One with the Flashback فصل سوم، متوجه میشویم چندلر با بازی متیو پری را یک سال قبل از اپیزود پایلوت دیده است. این اشتباه کلی از سمت شورانرهاست، گرچه این اپیزود را خندهدار و دیدنی کرده است. جزئیات دیگر مانند تولدها، سنها و حضور بروس ویلیس نیز در دنیای فرندز خالی از اشتباه نیستند.
۹. افت شخصیتی جویی
اشتباه دیگر که بسیاری بدان اشاره داشتهاند، تغییر شخصیت جویی با بازی مت لابلانک در طول سریال است. وقتی اولین بار جویی را میبینیم، او به شدت کاریزماتیک و جذاب است. همیشه سر قرار میرود و در حال مخزنی است. اما با پیش رفتن سریال، جویی احمقتر جلوه میکند. جویی هیچوقت باهوش نبوده اما طوری نشان داده میشود که انگار مغز ندارد. ناگهان نمیداند Adam’s Apple چیست و آن را Joey’s Apple مینامد. او مردی نیست که در فصول ابتدایی سریال دیدیم و زنان برایش سر و دست میشکستند.
۸. رفتار جویی با زنان
وقتی حرف از جویی میشود، رفتار او با زنان همیشه یکی از نقاط ضعف سریال محسوب میشود و اگر از منظر دنیای امروز نگاهش کنیم، نوع رفتار درست با پارتنر نیست. در هر اپیزود، یک نفر را به خانه دعوت میکند که مشکلی ندارد اما رفتار روز بعد او بسیار مشکلساز است. او طوری رفتار میکند این زنها عاشقش شوند ولی او فقط آنها را برای یک شب میخواهد و صبح روز بعد از چندلر میخواهد آنها را ناامید کند. او هیچوقت به آنها زنگ نمیزند و همیشه از زنان استفاده ابزاری میکند.
۷. خیانتکار بودن راس
چیزی که هیچکس دربارهاش تابحال صحبت نکرده این است که شخصیت راس یک شخصیت خیانتکار است. او با ریچل به جولی و بانی خیانت میکند اما کسی چیزی نمیگوید چون با ریچل به آنها خیانت کرده است. وقتی کرول به او خیانت میکند، او هیچوقت نمیبخشدش و هربار تکرارش میکند حتی زمانی که خودش هم وارد رابطه جدیدی شده است.
۶. موقعیت مالی غیرواقعی
موضوعی که امروزه زیاد دربارهاش حرف زده میشود این است که فرندز چطوری هزینه آپارتمانها را پرداخت میکردند؟ خصوصا در فصول ابتدایی سریال که هیچکدام شغل درست و حسابی نداشتند. در انتهای سریال بهتر میشود با این قضیه کنار آمد اما در ابتدا بارها از بدبیاری شغلیشان میگویند، پس از کجا مخارجشان را تامین میکردند؟
تنها کسی که در طول سریال شغل پردرآمد و ثابتی دارد، چندلر است اما طول میکشد تا ریچل کار پیدا کند یا راس تا اواسط سریال استاد دانشگاه نمیشود یا مونیکا دائما درحال شغل عوض کردن است و فیبی ماساژور است و جویی تا بازیگر پردرآمدی شود، زمان زیادی میگذرد.
۵. کلیشهای بودن شخصیتها
نادیده گرفتن جزئیات کوچک، راحت است اما در مشاهده مجدد به چشم میآیند. تمامی شخصیتهای فرندز کلیشهای هستند. ریچل شخصیت محبوبی است، جویی مخزن است، راس نِرد است، چندلر بامزه ایت و فیبی گوسفند سیاه داستان است. این دینامیک جالبی بین دوستان خلق کرده اما از طرفی هم نشان میدهد این شخصیتها در یک قالب گیر افتادهاند و رشد نمیکنند. نه اینکه اصلا رشد شخصیتی نداشتند اما در پایان سریال به تیپهایی تقسیم شدند که در آن غرق و دچار کلیشه گشتهاند.
۴. مسخره کردن چاقی
یکی از جوکهای متداول در فرندز درباره اضافه وزن و چاقی مونیکا است. این موضوع بارها توسط او و خانواده و دوستانش مورد اشاره قرار میگیرد اما نه بصورت مثبت بلکه منفی و به حالت مسخره کردن. فلاشبکها اغلب مونیکا جوان را نشان میدهند که چاق است. در اپیزود The One with the Prom Video جویی به مسخره میگوید: اون دختر مونیکا رو خورد.
درحالیکه این جوکها در آن زمان خندهدار بودند، الان بدجنسانه بنظر میآیند. خصوصا وقتی فلش بکهای مونیکا را میبینیم که تصمیم دارد وزن کم کند چون چندلر به او چاق میگوید.
۳. جنسیت زدگی و زن ستیزی
فرندز خطهای داستانی دارد که اصلا تغییر سنی در آن نداریم و بعضی خطهای داستانی زن ستیزی و جنسیتزدگی هم دارد. مثلا در اپیزود The One with the Metaphorical Tunnel راس معذب میشود چون پسرش میخواهد با عروسک باربی بازی کند. او سعی میکند پسرش را مجبور کند عروسک GI Joe را بردارد ولی موفق نمیشود.
این گرایش عجیب را دوباره وقتی که او و ریچل بچهدار میشوند و تصمیم میگیرند پرستار بچه استخدام کنند میبینیم. یکی از متقاضیان مرد است و برای اینکار عالی است و با اِما رابطه خوبی دارد و ریچل میپذیرد ولی راس پرستار بچه مرد را نامناسب میداند.
۲. پدر چندلر
ابتدای سریال میبینیم که چندلر با والدینش ارتباط عجیب و سختی دارد. او به کرات درباره رفتار پدرش با خنده و جوک حرف میزند و در فصل ۷ بالاخره پدر چندلر را وقتی او و مونیکا برای دعوت عروسی شان میروند، میبینیم. آنجاست که میفهمیم پدرش ترنس است و متاسفانه سریال به درستی این مسئله را نشان نمیدهد. یکبار هم برای او از ضمیر مفعولی مونث استفاده نمیشود و بازیگر این نقش کتلین ترنر است که با توجه به ترنس بودن این شخصیت، نباید توسط او ایفا میشد.
۱. کمبود تنوع
بزرگترین اشتباه فرندز نداشتن تنوع در میان شخصیتهای اصلی است. تمامی شخصیتها سفیدپوست هستند! و به ندرت شخصیت رنگین پوست میبینیم. جولی و چارلی را در سریال داریم که عالی هستند و جان تازهای به سریال میبخشند اما جزو بازیگران اصلی نمیباشند. سریال در دهه ۹۰ نمیتوانست تنوع بیشتری در بازیگر داشته باشد هرچند میتوانست به گونهای دیگر تنوع ایجاد کند. مثلا مونیکا و راس یهودی هستند. مارتا کافمن در سال ۲۰۲۲ در مصاحبهای گفته: طی ۲۰ سال گذشته خیلی چیزها یاد گرفتم و اقرار و پذیرش یک خطا کار آسانی نیست. توی آینه به خودم نگاه میکنم و خجالت میکشم خیلی چیزها رو ۲۵ سال پیش بلد نبودم.
منبع: گیمفا
منبع: faradeed-217536