فیلمهای ماجراجویی اغلب داستان شخصیتهایی را دنبال میکنند که گاهی آگاهانه و گاهی ناخواسته، به یک سفر پرفرازونشیب قدم گذاشتهاند. با توجه به محبوبیت این زیرژانر از گذشته تاکنون، این آثار معمولا به چاشنی نوستالژی هم آغشته شدهاند، معمولا چندان جدی و سیاه نیستند و میتوانند برای همهی اعضای خانواده مناسب باشند. اما فیلمهای ماجراجویی خانوادگی درجهیک در این زمینه بهترین تعادل را دارند، یعنی همانقدر که کودکان با هیجان آنها را تا انتها دنبال میکنند، بزرگسالان هم در قصههایشان غرق میشوند.
از «بازگشت به آینده» که بهترین برداشت ممکن از سفر در زمان را ارائه میدهد تا «سرگذشت نارنیا: شیر، کمد و جادوگر» که اهمیت رویاپردازی در روزهای سخت را یادآور میشود، این فیلمهای ماجراجویی بهترین گزینه برای یک دورهمی خانوادگی هستند و میتوانند همه را سرگرم کنند. مسلما فیلمهای متعددی سزاوار قرار گرفتن در چنین فهرستی بودند و عدم حضورشان به معنای کیفیت پایین آنها نیست.
بهترین فیلمهای ماجراجویی خانوادگی تاریخ
۱۲- شاگرد جادوگر (The Sorcerer’s Apprentic)
- سال اکران: ۲۰۱۰
- کارگردان: جان ترتلتاب
- بازیگران: نیکولاس کیج، جی باروچل، آلفرد مولینا، مونیکا بلوچی، ترسا پالمر، ایدرین لنکس، اتان پک، ایان مکشین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۴۰ از ۱۰۰
«شاگرد جادوگر» از جهاتی ادامهدهندهی مسیر انیمیشن کلاسیک «فانتازیا» والت دیزنی -و دنبالهی آن، «فانتازیا ۲۰۰۰» است. در این فیلمها، میکی ماوس نقش شاگرد جادوگر را داشت. در نسخهی ۲۰۱۰، نیکلاس کیج نقش بالتازار بلیک، یک جادوگر باستانی که شاگرد مرلین (جادوگر مشهور) است را بازی میکند. پس از اینکه مرلین از جهان میرود، بلیک وظیفه پیدا میکند تا یک جانشین مناسب برای او پیدا کند. در زمان حال، بلیک با دیوید (جی باروچل) ملاقات میکند، پسر جوانی که احتمالا بهترین جانشین برای مرلین است و حالا آنها باید با نیروهای شیطانی رها شده در جهان مبارزه کنند.
«شاگرد جادوگر» در گیشه شکست خورد و نقدهای چندان مثبتی هم دریافت نکرد اما جذاب است، احتمالا به این دلیل که داستان به شدت احمقانهای را روایت میکند و خودش را جدی هم نمیگیرد. نیکلاس کیج همواره استاد بازی در نقش آدمهای عجیب و پرانرژی بوده است و در نقش بالتازار بلیک هم مثل همیشه سرگرمکننده است. «شاگرد جادوگر» شاید از بهترین فیلمهای ماجراجویی تاریخ نباشد اما به عنوان یک اثر خانوادگی مهجور، میتواند همه را راضی کند، البته بدون نیکلاس کیج، احتمالا تماشای این فیلم عذابآور میشد.
۱۱- بازگشت به آینده (Back to the Future)
- سال اکران: ۱۹۸۵
- کارگردان: رابرت زمکیس
- بازیگران: مایکل جی. فاکس، کریستوفر لوید، لی تامپسون، کریسپین گلاور، توماس ویلسون، جیمز تولکان
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
برخلاف «شاگرد جادوگر»، «بازگشت به آینده» بیتردید یکی از بهترین فیلمهای ماجراجویی خانوادگی تمام دوران است و داستان نوجوان سرخوش، مارتی (مایکل جی. فاکس) را روایت میکند که بهواسطهی دستگاه سفر در زمان دوستش، دکتر براون (کریستوفر لوید) تصادفا به سال ۱۹۵۵ سفر میکند. مارتی به اشتباه، مانع ملاقات والدینش میشود، و عدم آشنایی آنها، بدین معناست که مارتی هرگز متولد نخواهد شد. او حالا میخواهد اشتباهش را اصلاح و والدینش را به یکدیگر نزدیک کند تا خط زمانی به حالت قبلی بازگردد.
مارتی جوانی از دههی ۸۰ میلادی است و جهانبینی متفاوت و تفاوتهای فرهنگی عصر او با دههی ۵۰ میلادی، پسرک را با مشکل روبهرو میکند اما او مصمم است که خط زمانی را اصلاح کند تا وجودش به خطر نیفتد. او در این مسیر، به خودشناسی هم میرسد، درک بهترین از دوستی و خانواده پیدا میکند و لحظات بامزهای را رقم میزند. «بازگشت به آینده» یک فیلم کودکانه کلاسیک از دهه ۸۰ میلادی است که چندین نسل عاشق آن هستند. ترکیب جذابی که رابرت زمکیس از کمدی، تعلیق و لحظات احساسی ارائه است را هم نمیتوان نادیده گرفت.
بهیادماندنی و منحصربهفرد، فیلم «بازگشت به آینده» به لطف بازی خوب مایکل جی. فاکس و کریستوفر لوید، و با تشکر از ایدههای داستانی خلاقانه، در میان آثار کودکانه دهه ۸۰ میلادی جایگاه ویژهای دارد اما لزومی ندارد که کودک باشید تا از تماشای آن لذت ببرید. اینجا باید به ماشین مکلارن مشهور فیلم هم اشاره کنیم که در دوران اکران، مورد تمسخر قرار گرفت اما حالا یکی از نمادهای ماندگار تاریخ سینما است. نمیتوان در مورد «بازگشت به آینده» صحبت کرد و از موسیقی متن شگفتانگیز آلن سیلوستری حرفی نزد؛ برخی از سکانسهای فیلم با تشکر از همین قطعههای ساختهی سیلوستری است که ماندگار شدهاند.
۱۰- عزیزم، بچهها را کوچک کردم (Honey, I Shrunk the Kids)
- سال اکران: ۱۹۸۹
- کارگردان: جو جانستون
- بازیگران: ریک مورانیس، مت فروئر، مارشا استراسمن، کریستین سادرلند، توماس ویلسون براون، ایمی اونیل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۶ از ۱۰۰
«عزیزم، بچهها را کوچک کردم» شاید حالا کمی منسوخ به نظر برسد اما آن را باید یکی از بهترین فیلمهای خانوادگی ماجراجویی دانست که همچنان به اندازهی سه دههی قبل سرگرمکننده است. داستان دربارهی یک مخترع نابغه به نام وین (ریک مورانیس) است که در آزمایشگاه خانگیاش یک دستگاه منحصربهفرد اختراع کرده که بهواسطهی آن میتوان اجسام را کوچک کرد. همسرش دایان (مارشا استراسمن) از این اختراعات راضی نیست اما وین باور دارد که اختراعاتش میتوانند به جهان کمک کنند.
یک روز، در حالی که وین سرگرم آزمایش اختراع جدید خود است، او به طور تصادفی فرزندان خود، نیک (رابرت الیوری)، امی (ایمی اونیل) و پسر همسایه، راس (توماس ویلسون براون) را به اندازهی حشرات، کوچک میکند. این مسئله باعث میشود تا کودکان در مقابل یک جهان بزرگ قرار بگیرند و حتی حشرات کوچک هم خطرناک به نظر میرسند. در همین حین، وین و دایان دیوانهوار به دنبال بچهها هستند و در نهایت متوجه میشوند چه اتفاقی افتاده است.
وین برای نجات بچهها، تصمیم میگیرد تا خودش و دایان را هم کوچک کند. «عزیزم، بچهها را کوچک کردم» به یک موفقیت غیرمنتظره در گیشه تبدیل شد و برای مدتی یکی از پرفروشترین فیلمهای لایو اکشن شرکت دیزنی بود. حالا از این فیلم کمتر صحبت میشود اما در آن دوره، به اندازهای محبوب بود که برایش یک پارک تفریحی و دو دنباله ساخته شود. «عزیزم، بچهها را کوچک کردم» همچنین جو جانستون را در کانون توجه قرار داد و این فیلمساز بهواسطهی موفقیت همین فیلم بود که توانست آثار شاخص دیگری همچون «جومانجی» (۱۹۹۵) را تولید کند که در ادامه به آن هم میپردازیم.
۹- بچههای جاسوس (Spy Kids)
- سال اکران: ۲۰۰۱
- کارگردان: رابرت رودریگز
- بازیگران: آنتونیو باندراس، کارلا گوجینو، الن کومینگ، الکسا وگا، داریل سابارا، تری هچر، دنی ترخو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۵.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
«بچههای جاسوس» یکی از بهترین فیلمهای ماجراجویی کودکانه است که تفاوتهای ملموسی با دیگر ساختههای رابرت رودریگز («شهر گناه» و «دسپرادو») دارد و آن را منحصرا برای مخاطب کودک و نوجوان ساخته است. قصه حول محور دو کودک اتفاق میافتد که والدینشان جاسوس هستند. هنگامی که والدین ربوده میشوند، این دو کودک هم که ظاهراً آشنایی خوبی با تجهیزات و پروتکلهای جاسوسی دارند، ماموریتی را برای نجات آنها آغاز میکنند. یکی از نکات جالب فیلم این است که اولین اثر سینمایی دنی ترخو به حساب میآید؛ بازیگری که از نظر ظاهری، بیشتر برای فیلمهایی با محوریت مواد مخدر مناسب به نظر میرسد تا یک اثر کودکانه.
با حضور بازیگران نامآشنایی همچون آنتونیو باندراس و کارلا گوجینو که نقشآفرینیهای کمیک و متفاوتی داشتهاند، بچههای جاسوس برای کودکان و نوجوانانِ علاقهمند به آثار جاسوسی یک تجربهی سینمایی بهیادماندنی است. دو بازیگر کودک قصه، داریل سابارا و الکسا وگا هم راضیکننده ظاهر شدهاند.
رابرت رودریگز که با فیلمهای جدی و بزرگسالانهای همچون «شهر گناه» (۲۰۰۵) شناخته میشود، اینجا مهارتهای خود به عنوان یک فیلمساز ژانر کودک را به رخ میکشد و اگرچه فیلم با سلیقهی اکثر بزرگسالان همخوانی ندارد اما والدین از تماشای آن در کنار فرزندان خود استقبال خواهند کرد. «بچههای جاسوس» سه دنباله نسبتا ضعیف هم دارد و نسخهی جدید آن با بازی جینا رودریگز و زکری لیوای سال ۲۰۲۳ منتشر شد که متاسفانه کیفیت پایینی داشت و چندان به آن توجه نشد.
۸- بچههای شهر گونی (The Goonies)
- سال اکران: ۱۹۸۵
- کارگردان: ریچارد دانر
- بازیگران: شان آستین، جاش برولین، جف کوئن، کوری فلدمن، کری گرین، مارتا پلیمپتن، ان رمزی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۶ از ۱۰۰
یکی از فیلمهای خاطرهانگیز قدیمی و یکی از بهترین فیلمهای ماجراجویی خانوادگی که نسلهای متعددی با آن خاطره دارند. وقتی بچههای محل باخبر میشوند که بهزودی خانههایشان توسط یک بساز بفروش طمعکار خریداری خواهد شد و به اجبار باید به یک مکان جدید نقلمکان کنند، با بزرگترین چالش زندگی خود روبهرو میشوند. شرایط زمانی عوض میشود که مایکی (شان آستین) در زیرزمین خانهاش یک نقشهی گنج پیدا میکند و همراه با دوستانش، راهی یک ماجراجویی حماسی میشود تا ثروت گمشدهی یک دزد دریایی افسانهای را پیدا کند و با ثروتمند شدن، جلوی از دست رفتن خانهی والدینش را بگیرد.
آنها برای رسیدن به گنج، از غارهای خطرناک، تونلهای ترسناک و البته قلمروی وهمانگیز خانوادهی فراتلی عبور میکنند و در این مسیر حتی با گروهی از جنایتکاران بیرحم -که همچنین به دنبال گنج هستند- روبهرو میشوند. همهچیز اما سیاه و اضطرابآور نیست؛ در طول مسیر، رویدادهای بامزهای هم برایشان رخ میدهد تا رفاقت و شجاعت آنها مورد آزمایش قرار بگیرد. آنها همچنین معنای واقعی همکاری و قدرت دوستی را کشف میکنند. علیرغم تفاوتهای شخصیتی واضح، گونیها (اسم گروه این کودکان) یاد میگیرند که به یکدیگر اعتماد داشته باشند و با هم متحد شوند تا بر چالشهایی -که در ظاهر حلشدنی نیستند- غلبه کنند. آنها میفهمند که در کنار هم، قدرتمندتر و کارآمدتر هستند و میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند.
«بچههای شهر گونی» قبل از هر چیزی، دربارهی دوستی و رفاقتهای دوران کودکی است و یاد و خاطرهی آثار استیون اسپیلبرگ را زنده میکند. با اینکه برخی از عناصر فیلم حالا کهنه به نظر میرسند اما بیتردید با شخصیتهای پرانرژی و دوستداشتنی فیلم ارتباط برقرار میکنید و از سکانسهای اکشن آن هیجانزده میشوید. با اینکه باورکردنی نیست اما اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، قسمت دوم این فیلم سال ۲۰۲۷ یا ۲۰۲۸ از راه میرسد.
۷- جومانجی (Jumanji)
- سال اکران: ۱۹۹۵
- کارگردان: جو جانستون
- بازیگران: رابین ویلیامز، بانی هانت، کیرستن دانست، برادلی پیرز، جاناتان هاید، بیبی نیوورتس، کارول -آن پریش
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۲ از ۱۰۰
کمتر کسی را پیدا میکنید که نام «جومانجی» را نشنیده باشد. داستان این فیلم ماجراجویی فانتزی تاریک، پیرامون هرج و مرجی است که به واسطهی یک تختهی بازی مرموز اتفاق میافتد. ماجراها با آلن پریش (رابین ویلیامز) آغاز میشود که پس از شروع بازی جومانجی در دوران کودکی، ناگهان از محل زندگیاش به جنگلی ناشناخته منتقل شد.
سالها بعد، هنگامی که دو کودک دیگر، جودی (کیرستن دانست) و پیتر (برادلی پیرز) بازی جومانجی را پیدا میکنند، آلن پریش که دیگر بزرگ شده است، دوباره ظاهر میشود. آنها حالا در کنار سارا (بانی هانت)، دوست دوران کودکی آلن، باید تلاش کنند تا این بازی را به پایان برسانند و آلن را از مخمصهای که در آن گرفتار شده است نجات دهند.
چیزی که «جومانجی» را به یک فیلم تماشایی و فراموشنشدنی تبدیل میکند، تلفیق درستی است که از وحشت و کمدی ارائه میدهد، ضمن اینکه عناصر عاطفی و احساسی را هم درست به کار میگیرد. با تشکر از انتخاب درست بازیگران و بازیهای خوب آن، ما نگران این آدمها -بهویژه آلن- میشویم و میخواهیم چالشهای سخت را یکی پس از دیگری پشتسر بگذارد. «جومانجی» در میان بهترین فیلمهای ماجراجویی خانوادگی جایگاه ویژهای دارد و آن از آثار اصیلی است که جذابیت اصلی آن در دورهمیهای خانوادگی خودش را نشان میدهد. مطابق انتظار، همه سنین هم میتوانند با ایدههای هیجانانگیز این فیلم ارتباط برقرار کنند.
۶- پدینگتون (Paddington)
- سال اکران: ۲۰۱۴
- کارگردان: پل کینگ
- بازیگران: هوگو بونوویل، سالی هاوکینز، نیکول کیدمن، جیم برودبنت، سایمن فارنابی، استیو اِج، سایمن فارنابی، الیس لو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
بیدلیل که همه عاشق «پدینگتون» هستند و بیصبرانه برای اکران قسمت سوم آن انتظار میکشد. فیلم، سفر این موجود دوستداشتنی را در سراسر جهان دنبال میکند. خانواده براون پس از اینکه پدینگتون از پرو به لندن میرسد، او را به فرزندی قبول میکنند. پدینگتون اما آرامش موردانتظارش را پیدا نمیکند و باید با یک تاکسیدرمیست (کسی که حیوانات را خشک میکند) که میخواهد او را به عنوان اثر هنری به نمایش بگذارد، مقابله کند. «پدینگتون» شیرین و بامزه است و هیچ فهرستی از بهترین فیلمهای ماجراجویی خانوادگی بدون آن کامل نمیشود.
«پدینگتون» یاد و خاطرهی فیلمهای کودکانه دههی ۸۰ و ۹۰ میلادی را زنده میکند و از جمله آثاری است که همه سنین میتوانند از آن لذت ببرند. کودک یا بزرگسال، سفر احساسی پدینگتون برای پیدا کردن خانواده و هویت خود، هر کسی را تحتتاثیر قرار میدهد و همهی اعضای خانواده با او همدل خواهند بود. اگر این فیلم را تماشا کردهاید، دنبالهی آن را هم فراموش نکنید که از هر نظر فوقالعاده است.
۵- عروس شاهزاده (The Princess Bride)
- سال اکران: ۱۹۸۷
- کارگردان: راب رینر
- بازیگران: کری الویس، رابین رایت، مندی پتینکین، آندره د جاینت، کریس ساراندون، کریستوفر گست، والاس شاون
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
بازهم یک فیلم خانوادگی ماجراجویی کلاسیک که نسلهای زیادی را تشویق به خیالپردازی کرده است. وستلی (کری الویس) یک کارگر مزرعه است که بینهایت عاشق پرنسس باترکاپ (رابین رایت) است. او میداند برای ازدواج با پرنسس باترکاپ، باید ثروت زیادی داشته باشد، در نتیجه راهی یک ماجراجویی دریایی میشود اما خیلی زود به دام یک دزد دریایی بدنام میافتد. در همین حین خبر مرگ وستلی به باترکاپ میرسد و او که افسرده و غمگین شده است، حاضر میشود با شاهزاده هامپردینک (کریس ساراندون)، پسر بیرحم و جاهطلب پادشاه کشور همسایه ازدواج کند.
هامپردینک اما نقشهی شومی دارد، او میخواهد با دخترک ازدواج کند، و سپس پدرش را به قتل برساند و آن را گردن باترکاپ بیندازد و بعد بر تخت پادشاهی بنشیند. وستلی که تا آستانهی مرگ رفته است، زنده میماند و تحت آموزش یک جادوگر خردمند و قدرتمند قرار میگیرد و آماده میشود تا برود و باترکاپ را از ازدواج اجباریاش با شاهزاده هامپردینک (کریس ساراندون) نجات دهد. این ساختهی کمدی-عاشقانه فانتزی راب رینر، اگرچه در گیشه موفق نبود اما خیلی زود به یک فیلم کالت تبدیل شد و دیالوگهای ماندگار متعددی دارد که میتوانید آنها را حفظ و در گفتگوها استفاده کنید.
۴- داستان بیپایان (The Neverending Story)
- سال اکران: ۱۹۸۴
- کارگردان: ولفگانگ پترسن
- بازیگران: نوآ هاتاوی، برت آلیور، تامی استروناخ، موزز گان، توماس هیل، آلن اوپنهایمر، پاتریشا هیز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
«داستان بیپایان» نه تنها یکی از بهترین فیلمهای ماجراجوایی خانوادگی تاریخ است بلکه شاید یکی از زیباترین -و در عین حال غمانگیزترین- آثاری باشد که از دوران بچگی به یاد داریم. باستین (برت آلیور) پسربچهی خجالتی و سربهراهی است که قلدرهای مدرسه هر روز او را آزارواذیت میکنند و تحت فشار قرار میدهند. یک روز حین فرار از دستان قلدرها، پسرک با یک کتابفروشی مرموز برخورد و آنجا کتابی جذاب به نام داستان بیپایان را کشف میکند. او کتاب را میدزدد، در زیرزمین مدرسهاش پنهان میشود و خواندن آن را آغاز میکند.
با غرق شدن باستین در دنیای این کتاب، او به یک سرزمین خیالی منتقل میشود، جهانی که به دلیل پیشروی «هیچ» (یک پوچی/خلاء ترسناک که رفتهرفته همهچیز را میبلعد)، در آستانهی نابودی قرار گرفته است. سرنوشت این جهان با یک جنگجوی جوان شجاع به نام آتریو (نوآ هاتاوی) پیوند خورده که ماموریت پیدا کرده است تا برای بیماری ملکه -فرمانروای صالح و خیرخواه این سرزمین- راه درمانی پیدا کند. آتریو در این ماجراجویی متوجه میشود که تنها راه درمان، درون انسان نهفته است. ملکه به او میگوید که امیدش به بشریت را از دست داده است و مرگ او، باعث آزاد شدن هیچ میشود. حالا آتریو باید دلیل این ناامیدی را پیدا کند.
آتریو در ادامه به یک کوه میرسد و آنجا کشف میکند که ناامیدی ملکه ناشی از این باور است که انسانها قدرت رویاپردازی و تخیل را فراموش کردهاند. با الهام از اعتقاد راسخ باستین به کتاب و شخصیتهایش، آتریو به این نتیجه میرسد که کلید حل مشکل نه در ملکه، بلکه در تخیل جمعی بشریت است. آتریو با این کشفیات، به سرزمین خود بازمیگردد و با هیچ روبهرو میشود. چیزی که باستین را به شخصیت جذابی تبدیل میکند این است که او میتواند با همهی شخصیتهای قصه به طریقی تعامل داشته باشد؛ آنها به کمک او نیاز دارند تا با هیچ مبارزه کنند و پسرک از هدایت آنها دریغ نمیکند.
۳- سرگذشت نارنیا: شیر، کمد و جادوگر (The Chronicles of Narnia: The Lion, the Witch and the Wardrobe)
- سال اکران: ۲۰۰۵
- کارگردان: اندرو آدامسون
- بازیگران: ویلیام مسلی، آنا پاپپلول، اسکندر کینس، جورجیا هنلی، لیام نیسون، تیلدا سوئینتون، جیمز مکآووی، جیم برودبنت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۵ از ۱۰۰
«سرگذشت نارنیا: شیر، کمد و جادوگر» بر اساس کتاب دوم این مجموعه نوشتهی سی. اس. لوئیس ساخته شده است. فیلم داستان چهار کودک خانوادهی پونسی، پیتر (ویلیام مسلی)، سوزان (آنا پاپپلول)، ادموند (اسکندر کینس) و لوسی (جورجیا هنلی) را روایت میکند که بهواسطهی یک کمد قدیمی، دنیای فانتزی و شگفتانگیز نارنیا را کشف میکنند. آنها به این جهان خیالانگیز قدیم میگذارند و آنجا ضمن پشتسر گذاشتن ماجراهای غیرمنتظره، با موجودات افسانهای و حیوانات سخنگو روبهرو میشوند، از جمله اصلان (لیام نیسون) که نگهبان و حاکم دنیای نارنیا است.
آنچه «سرگذشت نارنیا: شیر، کمد و جادوگر» را جذاب میکند، این است که ماجراهای فانتزی خود را به عنوان یک مکانیزم دفاعی برای فرار از تلخیها و سیاهیهای جهان واقعی به نمایش میگذارد. کودکان خانوادهی پونسی در دوران جنگ جهانی دوم زندگی میکنند و به حومهی انگلستان نقل مکان کردهاند، جهان نارنیا در واقع روش آنها برای کنار آمدن با دنیای آشفتهی بیرون است. «سرگذشت نارنیا: شیر، کمد و جادوگر» هم از آن فیلمهای ماجراجویی خانوادگی است که میتواند همه را راضی کند و درونمایهی آن در باب اهمیت خانواده هم شعاری نیست و به شکل درستی عرضه میشود.
۲- ماجراهای تنتن (The Adventures of Tintin)
- سال اکران: ۲۰۱۱
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: جیمی بل، اندی سرکیس، سایمون پگ، نیک فراست، دنیل کریگ، گاد الماله، سباستین روشه، مارک ایوانیر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۵ از ۱۰۰
«ماجراهای تنتن» بر اساس مجموعه کمیکهای مشهوری به همین نام نوشتهی هرژه ساخته شده است که تقریبا همه با آن آشنایی دارند، با وجود این، نسخهی سینمایی ساختهی استیون اسپیلبرگ حالا تا حد زیادی فراموش شده و کمتر کسی از آن صحبت میکند. این انیمیشن، داستان تنتن (جیمی بل) پس از جنگ جهانی دوم را روایت میکند، جایی که در کنار کاپیتان هادوک (اندی سرکیس) به دنبال گنجی است که اعتقاد دارد در یک کشتی مرموز به نام یونیکورن پنهان شده است. آنها هم در این مسیر تنها نیستند و شروری به نام ایوان ساخارین (دنیل کریگ) هم به دنبال این گنج است و میخواهد آن را زودتر تصاحب کند.
برگ برندهی «ماجراهای تنتن» این است که یک اقتباس وفادارانه و صریح از کتابهای اصلی به حساب میآید و هرگز سعی نمیکند به میراث هرژه خدشهای وارد کند یا چیزی را بیدلیل تغییر دهد. قصه را بارها دیدهاید، یک فیلم ماجراجویی درباره پیدا کردن گنج قدیمی، اما اینجا چاشنی استیون اسپیلبرگ و هرژه را هم داریم، بنابراین با یک اثر کلیشهای و خستهکننده روبهرو نیستیم. «ماجراهای تنتن» شگفتآور و درخشان است و میدانیم که قرار است دنبالهی آن به کارگردانی پیتر جکسون -سازندهی سهگانهی «ارباب حلقهها»- ساخته شود اما آیا این اتفاق خواهد افتاد؟ باید منتظر ماند و دید.
۱- جادوگر شهر از (The Wizard of Oz)
- سال اکران: ۱۹۳۹
- کارگردان: ویکتور فلمینگ
- بازیگران: جودی گارلند، فرانک مورگان، ری بولگر، برت لار، جک هالی، کلارا بلندیک، چارلی بکر، ویویان رید، کارل اسلووِر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
اگر قرار باشد تنها یکی از بهترین فیلمهای ماجراجویی خانوادگی را برای تماشا انتخاب کنید، آن «جادوگر شهر از» است، اقتباسی از رمان کودکانهای به همین نام نوشتهی ال. فرانک بام (۱۹۹۰)، داستان دربارهی دختر جوانی به نام دوروتی (جودی گارلند) است که وقتی گردباد خانهاش را درهم میکوبد و به اسمان پرتاب میشود، از حومهی کانزاس، پایش به سرزمین مرموز اُز کشیده میشود. او در مسیر تلاش برای بازگشت به خانه، دوستان جدیدی از جمله یک مترسک کمهوش، یک مرد حلبی و یک شیر بزدل پیدا میکند و باید از دستان جادوگر بدجنس غرب فرار کنند.
«جادوگر شهر از» یک فیلم ماجراجویی کلاسیک تمامعیار است که همهی نیازهای شما را برآورده میکند، از شخصیتهای بهیادماندنی و یک ماجراجویی حماسی نفسگیر تا موسیقیهای ماندگار و دیالوگهای خاطرهانگیز. «جادوگر شهر از» هرگز قدیمی نمیشود و تکیهی آن پیشرفتهای حوزهی فیلمسازی از جمله تکنیکالر، باعث میشود تا هرگز حس فیلمهای قدیمی دههی ۳۰ میلادی را نداشته باشد. قصهی این فیلم ویکتور فلمینگ هرگز قدیمی نمیشود و همهی نسلها باید حداقل یک بار آن را تماشا کنند.
منبع: خبرآنلاین
منبع: faradeed-216514