بسیاری از افراد بهدنبال فیلمهایی هستند که بتوانند اوقات فراغت خود را با تماشای آنها سپری کنند. به عقیده من و بسیاری از افراد دیگر آثار جدید به هیچ عنوان توانایی رقابت با آثار کلاسیک را ندارند و افراد بسیاری که با من هم عقیده هستند ترجیح میدهند به سراغ آثار قدیمی و کلاسیک بروند. این فیلمها نهتنها بهدلیل جذابیت و داستانهای ماندگارشان، بلکه بهخاطر حس نوستالژی هنوز هم محبوبیت زیادی دارند.
۱۱. The Fugitive
مردی همسر خود را کشته! این جمله هرکسی را به شوک فرو میبرد اما دکتر ریچارد کیمبل این جمله را زندگیکرده ولی هرگز او دست به انجام همچین کاری نزده بود. اما او پس از اینکه توسط پلیس تحت تعقیب قرار گرفت تصمیم گرفت تا از دست پلیس فرار کرده و به دنبال پیدا کردن قاتل واقعی همسرش بگردد تا هم قاتل واقعی او پیدا شود و هم از این اتهام تبرئه شود.
فیلم The Fugitive با بازی درخشان اسطورههایی مانند هریسون فورد و تامی لی جونز یکی از فیلمهایی است که هر بینندهای را محو خود میکند. این فیلم خوش ساخت با داشتن ویژگیهایی مانند تعلیق و هیجان بالا در طول فیلم و که به خوبی تعادل بین درام و اکشن به لطف کارگردانی هنرمندانه. توانست در سال ۱۹۹۳ با وجود نقدهایی مانند پیشبینی پذیر بودن داستان فیلم، توانست که موفقیتهای بسیار خوبی کسب کند.
این فیلم مورد تحسین منتقدان افسانهای همچون جین سیسکل و راجر ایبرت قرار گرفت و همچنین برنده ۱ جایزه اسکار و ۵ جایزه گلدن گلوب شد که به نوبه خود بسیار تحسین برانگیز است. تماشای بازی موش و گربه هریسون فورد در نقش کیمبل و تامی لی جونز (برنده اسکار بهترین نقش مکمل مرد) در نقش جرارد بسیار جذاب و نفسگیر است و تماشای آن به هرکس که کوچکترین علاقهای به فیلمهای اکشن و تعقیب و گریز دارد بسیار پیشنهاد میشود.
نمره iMDB | ۷.۸ |
نمره Rotten Tomantoes | ۹۶٪ |
سال انتشار | ۱۹۹۳ |
بازیگران | هریسون فورد (Harrison Ford)، تامی لی جونز (Tommy Lee Jones) |
کارگردان | اندرو دیویس (Andrew Davis) |
ژانر | اکشن، درام، هیجانانگیز |
۱۰. Apollo 13
در دهه نود موفقیتهای بسیار زیادی در زمینه فضا مانند شروع ساخت ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS) حاصل شد و به همین دلیل جهان علاقه بسیار زیادی به موضوع فضا و نجوم پیدا کرد. پس ساخت فیلمهایی در مورد فضای بیکران چیز عجیبی نبود و اتفاقا استقبال بسیار زیادی در آن زمان از این نوع فیلمها میشد.
داستان این فیلم حول محور ماموریت آپولو ۱۳ میچرخد و تلاش فضانوردان برای زندهماندن و بقا پس از بروز یک مشکل فنی در این سفینه را به خوبی هر چه تمامتر به تصویر میکشد. این داستان واقعی به حدی پرتنش است که مخاطبان و بینندگان را میتواند تا مرز اضطراب ببرد و نفسها را در سینهها حبس کند.
نام ران هاوارد به دلیل اینکه دارای کارنامهای پر از آثار متوسط و ضعیف است، در میان سینمادوستان حرفهای شاید چندان خوشآوازه نباشد. اما این فیلم باعث میشود تا نوع نگاه شما به این شخص به طور کلی عوض شود و جور دیگری به او نگاه کنید. زیرا ترکیب کارگردانی او با بازیهای درخشان ستارههایی مانند تام هنکس و کوین بیکن توانسته یک شاهکار خلق کند که حتی پس از گذشت چند دهه همچنان فیلم آپولو ۱۳ ارزش دیدن داشته باشد.
توجه و دقت به جزئیات در این فیلم و بازسازی دقیق این واقعه تاریخی بهخوبی در این فیلم حس میشود و به این مخاطبان احساس خوبی میدهد. اما با تمام این نقاط قوت، این فیلم نقاط ضعفی نیز دارد که بهتر است به آنها اشاره شود. به عنوان مثال در برخی صحنههای این فیلم شما حس میکنید که دارید یک انیمیشن را تماشا میکنید یا در بعضی مواقع بهدلیل سرعت پایین فیلم ممکن است که از تماشای آن خسته شوید.
اما با وجود تمام این نقدها این فیلم، فیلم بسیار موفقی بهحساب میآید زیرا علاوه بر فروش خوبی که داشت. توانسته در ۹ بخش نامزد جایزه اسکار شود و در دو بخش بهترین تدوین صدا و بهترین صدابرداری برنده جایزه اسکار شود. تماشای این فیلم به شمایی که عاشق فضا و فیلمهای علمی تخیلی هستید بهشدت توصیه و پیشنهاد میشود.
نمره iMDB | ۷.۶ |
نمره Rotten Tomantoes | ۹۶٪ |
سال انتشار | ۱۹۹۵ |
بازیگران | تام هنکس (Tom Hanks)، کوین بیکن (Kevin Bacon) |
کارگردان | ران هاوارد (Ron Howard) |
ژانر | درام، تاریخی |
۹. Speed
پلیسی جوان به نام جک ترنتون باید به سرعت یک بمب را از یک اتوبوس شهری خنثی کند او در این مسیر با یک مسافر به نام آنی همکاری میکند و سعی میکند تا با کمک او هرچه زودتر این بمب را پیش از کمتر شدن سرعت اتوبوس از ۵۰ مایل بر ساعت خنثی کند. کیانو ریوز پیش از فیلم اسپید به عنوان یک ستاره اکشن شناخته میشد. اما این فیلم را میتوان نقطه عطف مسیر او دانست. زیرا پس از این فیلم به شدت محبوبیت او شروع به افزایش پیدا کردن کرد.
البته که حضور ساندرا بولاک در این فیلم در کنار کیانو ریوز نیز مورد بسیار جذابی بود و شیمی بین این دو شخصیت بسیار فوقالعاده بود. این فیلم دقیقا مانند یک سرکه میماند، زیرا با گذشت زمان نه تنها فراموش نمیشود بلکه خواستنیتر و ارزشمندتر میشود.
یکی از ویژگیهای جذاب این فیلم، این است که شما را در داستان غرق نمیکند و اجازه نمیدهد در داستان عمیق شوید. همین موضوع سبب میشود تا بسیار بیشتر از صحنههای اکشن جذاب و نفسگیر این سریال لذت ببرید و سرعت بالا و هیجانانگیز بودن فیلم را به خوبی درک کنید. از نظر من این موضوع رسالت یک فیلم اکشن است که متاسفانه در این روزها فیلمسازان علاقهای به ساخت اکشنهای این چنینی ندارند.
البته که افرادی نیز بر این عقیده هستند که منطق داستانی فیلم اسپید ضعیف است و بعضی صحنهها کاملا غیرواقعی هستند و با عقل و منطق جور در نمیآیند. این حرف تا حد زیادی درست است ولی نمیتوان این موضوع را نقطه ضعفی برای یک فیلم اکشن دانست زیرا ذات فیلمهای اکشن به این شکل است. این فیلم برنده دو جایزه اسکار در بخش بهترین تدوین صدا و بهترین صداگذاری شده است که در نوع خود بسیار قابل توجه است.
نمره iMDB | ۷.۳ |
نمره Rotten Tomantoes | ۹۴٪ |
سال انتشار | ۱۹۹۴ |
بازیگران | کیانو ریوز (Keanu Reeves)، ساندرا بولاک (Sandra Bullock) |
کارگردان | یان د بونت (Jan de Bont) |
ژانر | اکشن، هیجانانگیز |
۸. The Mummy
داستان کلاسیک مومیایی در دهه نود میلادی، داستان بسیار محبوبی بوده و البته که هنوز هم کمی از آن محبوبیت باقی مانده است و طرفداران خاص خود را دارد. در این فیلم، یک گروه از کاوشگران به سرپرستی ریک اوکانل و اولین، یک کتابدار انگلیسی، به دنبال کشف یک گنجینه باستانی در مصر هستند. اما پس از زنده کردن دوباره و آزاد کردن یک کاهن باستانی، یک نفرین خطرناک به سراغ آنها میآید که به دنبال پایان دادن به دنیاست و آنها باید با آن مقابله کنند.
این فیلم با جلوههای ویژه چشمگیر و جو ماجراجویانه و سرگرمکنندهای که دارد توجه بسیاری از افراد را به خود جلب کرد و توانست فروش خوبی در حدود ۴۲۰ میلیون دلار را تجربه کند که عدد نسبتا خوبی به حساب میآید. یکی از دلایل موفقیت فیلم را میتوان شخصیتها و طنز جذاب فیلم دانست. البته که بعضی از همین شخصیتها بازیگری ضعیفی دارند و در بعضی از بخشهای فیلم این حس به مخاطب القا میشود که توجه چندانی به فیلم نشده است.
فیلم مومیایی برخلاف نسخه اول که در سال ۱۹۳۲ ساخته شده بود، به جای تمرکز بر ترس خالص تصمیم گرفت که از حس ماجراجویی، طنز و اکشن استفاده کند که اتفاقا این تصمیم را میتوان یکی از دلایل موفقیت این سریال نیز نامید. موفقیتهای مختلف این فیلم باعث شد تا دنبالههایی مانند The Mummy Returns و The Mummy: Tomb of the Dragon Emperor ساخته شود و مومیایی بیش از پیش در کل جهان مشهور شود.
انتخاب بازیگر نقش اول این فیلم نیز بسیار چالش برانگیز بود، زیرا پیش از برندان فریزر بامزه، بازیگرانی مانندلئوناردو دیکاپریو برای نقش ریک اوکانل در نظر گرفته شده بودند. اما در نهایت قرعه به نام برندان افتاد و همین فیلم نیز باعث مشهوریت بیش از پیش او شد.
نمره iMDB | ۷.۱ |
نمره Rotten Tomantoes | ۶۱٪ |
سال انتشار | ۱۹۹۹ |
بازیگران | برندن فریزر (Brendan Fraser)، ریچل وایس (Rachel Weisz) |
کارگردان | استیون سامرز (Stephen Sommers) |
ژانر | اکشن، ماجراجویی |
۷. Forrest Gump
برنده شش جایزه اسکار، الهامبخش دوندگان در سراسر جهان، زندگی مانند یک جعبه شکلات است، هرگز نمیدانی قرار است چه چیزی نصیبت شود و... تنها بخشی از القاب و جملاتی هستند که به فیلم فارست گامپ نسبت داده میشوند. این فیلم که در بین ایرانیان نیز فیلم محبوبی به حساب میآید، درمورد یک مرد با ضریب هوشی پایین است که داستان زندگی خود را روایت میکند.
فارست گامپ که یک حماسه رمانتیک است که تاریخ ایالات متحده از دهه ۵۰ تا ۷۰ را از نگاه شخصیت اصلی این فیلم روایت میکند. فارست یا همان شخصیت اصلی فیلم، مردی از آلاباما با ضریب هوشی ۷۵ است، تنها آرزوی این مرد این است که دوباره بتواند در کنار دوست دوران کودکیاش یعنی جنی قرار بگیرد.
بازی تام هنکس فوقالعاده است، موسیقی و جلوههای بصری عالی هستند و داستان فیلم به طرز عجیبی تأثیرگذار است و در ذهن آدم حک میشود. ترکیب اینها باعث شده تا فیلم فارست گامپ تبدیل به یک فیلم افسانهای شود. البته که نقدهای مختلفی در رابطه با نوع نگاه فیلم به جامعه و سیاست وارد است که واقعا میتوان به سادگی از آنها چشم پوشی کرد و از این اثر لذت برد.
این فیلم چنان با علاقه و اشتیاق ساخته شده است که اشتباهاتش بهراحتی قابل چشمپوشی هستند. و همین موضوع سبب شده تا این فیلم بتواند برنده شش جایزه اسکار شود که در نوع خود واقعا مثال زدنی است. این فیلم همچنین توانست تام هنکس را پس ازاسپنسر تریسی تبدیل به دومین فردی در تاریخ بکند که توانسته برای دو سال پیاپی جایزه اسکار را دریافت کند.
نمره iMDB | ۸.۸ |
نمره Rotten Tomantoes | ۷۱٪ |
سال انتشار | ۱۹۹۴ |
بازیگران | تام هنکس (Tom Hanks)، رابین رایت (Robin Wright) |
کارگردان | رابرت زمکیس (Robert Zemeckis) |
ژانر | درام، کمدی |
۶. GoldenEye
جیمزباند یکی از پرتکرارترین اسمها در دنیای سینما است و با شهرت جهانیای که دارد تقریبا در تمام دنیا شناخته شده است. این شخصیت محبوب پس از دوری موقت از پرده نقرهای بار دیگر با فیلم GoldenEye به سینماها بازگشت. اما اینبار در یک دنیای مدرن و جدید که پیش از این او را در این فضا ندیده بودیم.
داستان این فیلم زمانی را روایت میکند که جیمز باند پس از وقوع یک حادثه در مأموریتهای گذشته، باید جلوی یک گروه روسی را بگیرد که قصد دارند یک سلاح خطرناک را به کار بگیرند. این فیلم به دلیل اینکه باند را وارد یک فضای جدید میکند که تاکنون در آن نبوده، ممکن است تعدادی از هواداران قدیمی و سرسخت این سریال را در ابتدا آزرده کند. اما در نهایت احتمال اینکه فردی بعد از تماشای این فیلم ناراضی باشد بسیار کم است.
زیرا این فیلم با شخصیتهای جذاب و داستانی هیجانانگیزی که دارد و بهویژه عملکرد شگفتانگیز پیرس برازنان در نقش باند میتواند به خوبی دل هر بینندهای را که به فیلمهای اکشن علاقه داشته باشد را ببرد و او را مجذوب خود کند. این فیلم به معنای واقعی کلمه آغازگر دوران جدیدی برای برای جیمز باند بود. زیرا در این فیلم اولین فیلم جیمز باند با بازی پیرس برازنان و کارگردانی مارتین کمبل بود.
موسیقی متن این فیلم که توسط اریک سرا ساخته شد بسیار ماندگار است و تا سالها در یاد و خاطرها باقی میماند. جالب است بدانید که از روی این فیلم یک بازی ویدئویی به نام GoldenEye 007 ساخته شد که تبدیل به یکی از محبوبترین بازیهای تاریخ شد و تأثیر بزرگی بر ژانر بازیهای تیراندازی اول شخص (FPS) گذاشت و هنوز هم که هنوزه یکی از بهترین بازیهایی است که از روی یک فیلم ساخته شده است.
نمره iMDB | ۷.۲ |
نمره Rotten Tomantoes | ۷۹٪ |
سال انتشار | ۱۹۹۵ |
بازیگران | پیرس برازنان (Pierce Brosnan) |
کارگردان | مارتین کمبل (Martin Campbell) |
ژانر | اکشن، ماجراجویی |
۵. Jurassic Park
بدون شک استیون اسپیلبرگ را استاد ساختن فیلمهای پرفروش تابستانی دانست. زیرا از دهه ۷۰ میلادی تا همین امروز او با فیلمهایش هر تابستان توانسته گیشه را مال خود کند. در دهه ۹۰، او با فیلم پارک ژوراسیک درخشید. داستان این فیلم درباره یک صنعتگر است که تعدادی از کارشناسان را به پارک خود که هنوز افتتاح نشده و پر از دایناسورهای شبیهسازیشده است، دعوت میکند. اما پس از یک قطعی برق همه چیز ناگهان عوض میشود و این موجودات آزاد میشوند.
پارک ژوراسیک با فاصله زیادی یکی از پرفروشترین و محبوبترین فیلمهای علمی تخیلی است. این فیلم با استفاده از جلوههای ویژه انقلابیای که داشت در زمان اکرانش توانست استانداردهای جدیدی تعریف کند. جالب است که بدانید، برخلاف تصور افراد دایناسورها زمان زیادی در این فیلم حضور ندارند. کل زمان نمایش دایناسورها در فیلم حدود ۱۵ دقیقه است. این انتخاب هوشنمدانه باعث شد تا دایناسورها تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند و طبیعیتر بهنظر برسند.
همچنین صدای دایناسورها در این فیلم از روی صدای حیوانات واقعی مانند فیلها، تمساحها، و حتی لاکپشتها ساخته شد. به عنوان مثال، صدای جیغ ولوسیرپترها ترکیبی از صدای لاکپشتها و سگها بود که به نوبه خود واقعا جالب است.
این فیلم با فروش حدود یک میلیارد دلاری موفقیت تجاری عجیب و غریبی داشت و تبدیل پرفروشترین فیلم تاریخ تا زمان خود شد. حتی نسخه بازسازی شده این فیلم که در سال ۲۰۱۳، یعنی ۲۰ سال بعد منتشر شد، توانست تا حد زیادی همین موفقیت مالی را تکرار کند و نسل جدیدی را با دنیای پارک ژوراسیک آشنا کند.
داستان فیلم سرشار از تعلیق و هیجان است و بهشدت تاثیرگذار عمل میکند. بازیگران آن فوقالعاده هستند و کارگردانی اسپیلبرگ پرانرژی و دقیق است. نکتهای که موفقیت این فیلم را حتی چشمگیرتر نیز میکند این است که اسپیلبرگ در همان سال یکی از شاهکارهای خود، یعنی فیلم فهرست شیندلر را نیز منتشر کرد. به همین دلیل فیلمبازان سراسر دنیا احترام بسیار زیادی برای این کارگردان توانمند قائل هستند.
نمره iMDB | ۸.۲ |
نمره Rotten Tomantoes | ۹۱٪ |
سال انتشار | ۱۹۹۳ |
بازیگران | سام نیل (Sam Neill)، لورا درن (Laura Dern) |
کارگردان | استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg) |
ژانر | ماجراجویی، علمیتخیلی |
۴. Terminator 2: Judgment Day
برخی اسمها در دنیای سینما به نماد تبدیل میشوند. به عنوان مثال ترمیناتور در تمام جهان تبدیل به یک نماد شده است و بسیاری از افراد حتی بدون اینکه فیلم ترمیناتور را دیده باشند از این نماد استفاده میکنند. این موضوع نشان دهنده تاثیر عجیب و غریب سینما بر زندگی مردم است. نسخه دوم فیلم ترمیناتور یعنی Terminator 2: Judgment Day را میتوان ادامه دهنده راه نسخه اول دانست زیرا به خوبی توانست که بدون افت کیفیت داستان جذاب ترمیناتور را ادامه دهد.
در قسمت دوم فیلم ترمیناتور هوش مصنوعی Skynet دوباره تلاش میکند که با فرستادن یک ربات پیشرفتهتر جان کانر را بکشد. اما این بار یک ترمیناتور بازبرنامهریزیشده توسط آینده یا همان نسخهای از آرنولد شوارتزنگر برای حفاظت از جان فرستاده میشود. سارا، جان، و ترمیناتور تلاش میکنند تا نه تنها تی-۱۰۰۰ را شکست دهند، بلکه جلوی ایجاد Skynet و نابودی بشریت را نیز بگیرند.
این فیلم با کارگردانی جیمز کامرون و استفاده از جلوههای ویژه پیشرفته و همچنین بازیهای عالی آرنولد شوارتزنگر و لینا هدی موفقیت عجیبی از لحاظ هنری و تجاری داشت. البته که اگر قسمت اول این فیلم را دیده باشید برخی از صحنههای فیلم ممکن است برای شما تکراری باشند. همچنین پیچیدگی داستان این فیلم برای کسانی که پیش از این فیلمهای علمی تخیلی کمتری دیدهاند زیاد باشد و نتواند به خوبی با این فیلم ارتباط برقرار کنند.
با تمام این تفاسیر اما، ترکیبی از اکشن، جلوههای بصری نوآورانه، و پیامهای فلسفی درباره نقش فناوری و سرنوشت انسانها، توانسته که یکی از برجستهترین آثار سینمایی جهان باشد و تاریخ سازی کند. جالب است که بدانید این فیلم با بودجه ۱۰۲ میلیون دلار ساخته شد که در زمان خود یکی از گرانترین فیلمهای تاریخ بود. با این حال، فروش جهانی آن بیش از ۵۲۰ میلیون دلار بود و به یک موفقیت بزرگ مالی تبدیل شد.
نمره iMDB | ۸.۶ |
نمره Rotten Tomantoes | ۹۳٪ |
سال انتشار | ۱۹۹۱ |
بازیگران | آرنولد شوارتزنگر (Arnold Schwarzenegger) |
کارگردان | جیمز کامرون (James Cameron) |
ژانر | اکشن، علمیتخیلی |
۳. The Lion King
شیرشاه! یکی از بزرگترین شاهکارهای دیزنی که بسیاری آن را بهترین اثر دوران رنسانس دیزنی و یکی از بهترین انیمیشنهای تمام ادوار میدانند. این فیلم انیمیشن که یک اقتباس آزاد از هملت است، داستان سیمبا، شیری جوان را به تصویر میکشد که پس از مرگ پدرش و تبعید از سرزمین سلطنتی، باید به خانه بازگشته و تاجوتخت پدرش را از عموی خائن خود پس بگیرد.
احتمال شما هم مانند هزاران انسان دیگر وقتی که اسم شیرشاه میآید بلافاصله به یاد صحنه مرگ موفاسا یعنی پدر سیمبا میافتید. این صحنه به عنوان یکی از احساسیترین و تأثیرگذارترین صحنههای تاریخ انیمیشن شناخته میشود و بسیاری از مخاطبان را به گریه انداخت و همچنان در فرهنگ عامه تأثیرگذار است.
شیرشاه با فروش بیش از ۹۶۸ میلیون دلار در سراسر جهان، در آن زمان پرفروشترین انیمیشن دوبعدی تاریخ شد و تا مدتها یکی از پردرآمدترین فیلمهای دیزنی بود. همچنین بازسازی لایو اکشن آن در سال ۲۰۱۹ نیز بیش از ۱.۶ میلیارد دلار فروش داشت. این موفقیتها مدیون عوامل بسیار زیاد و متعددی بود.
انیمیشن فوقالعاده، موسیقی بینظیر، داستان جذاب و احساسی، شخصیتهای بهیادماندنی و پیامهای اخلاقی قوی تنها بخشی از دلایل این موفقیت بودند. در این انیمیشن توجه بسیار زیادی به جزئیات شده است، تا حدی که برای طراحی دقیقتر حرکات شیرها و دیگر حیوانات، انیماتورهای دیزنی به باغوحش رفتند و رفتار حیوانات را از نزدیک مشاهده کردند. همچنین حیواناتی مانند شیر و میمون به استودیو آورده شدند تا هنرمندان بتوانند با جزئیات بیشتری طراحی کنند.
همین توجه به جزئیات کوچک این انیمیشن را خاص کرده و هنوز هم بعد از گذشت این همه سال در یاد و خاطره بسیاری از افراد در سراسر دنیا ماندگار شده. جالب است بدانید که شیرشاه اولین انیمیشن دیزنی بود که داستانی کاملاً اورجینال داشت و مستقیماً از افسانه یا کتابی اقتباس نشده بود. این نوآوری برای دیزنی یک ریسک بزرگ محسوب میشد، اما به موفقیتی تاریخی دست یافت و پس از آن دیزنی بیشتر این کار را انجام داد.
نمره iMDB | ۸.۵ |
نمره Rotten Tomantoes | ۹۳٪ |
سال انتشار | ۱۹۹۴ |
بازیگران | راجر آلرز (Roger Allers) و راب مینکوف (Rob Minkoff) |
کارگردان | متیو برودریک (Matthew Broderick) |
ژانر | انیمیشن، ماجراجویی |
۲. Saving Private Ryan
نجات سرباز رایان یا Saving Private Ryan برای بسیاری از افراد نماد فیلمهای اکشن و جنگی دهه ۹۰ میلادی است. این فیلم که در مورد گروهی از سربازان آمریکایی است که پس از نبردهای نورماندی، برای نجات یک چترباز که برادرانش در نبرد کشته شدهاند، به خطوط دشمن میروند. این فیلم یکی از بهترین و جدیترین آثار اسپیلبرگ محسوب میشود، بسیار خونین، پرتنش و عمیقاً احساسی است که همین موارد بینندگان را مجذوب کرده است.
بسیاری از افراد نام این کارگردان را با بیشتر با فیلمهای سرگرم کننده و سطحیتر میشناسند. اما استیون اسپیلبرگ با ساخت شاهکاری به نام نجات سرباز رایان توانست اثبات کند که توانایی ساخت فیلمهای عمیق و تکان دهنده را نیز دارد.
نکته جذاب این فیلم این است که طول زمان فیلم که تقریباً سه ساعت است و برای یک فیلم سینمایی تقریبا زیاد محسوب میشود، به لطف درگیرکنندگی شخصیتها و مبارزه آنها و همچنین نحوه فیلمبرداری باورپذیر و ترسناک نبردهای جنگ جهانی دوم توسط اسپیلبرگ، به سرعت سپری میشود و شما به عنوان یک بیننده به هیچ عنوان متوجه گذر زمان در طول تماشای این فیلم نمیشوید.
البته که در این فیلم برخی صحنهها بیش از حد خشونتآمیز هستند و با وجود اینکه این موضوع نقطه ضعف این فیلم محسوب نمیشود اما ممکن است برای برخی افراد حساستر ناخوشایند باشد. بسیاری از افراد مانند خود من به واسطه دقت تاریخی، نمایش واقعیت جنگ و همچنین کارگردانی فوقالعاده و تصاویر تاثیرگذار از جنگ بارها به تماشای این فیلم پرداختهاند. پس اگر تاکنون به سراغ تماشای این فیلم نرفتهاید حتما آن را تماشا کنید.
نمره iMDB | ۸.۶ |
نمره Rotten Tomantoes | ۹۳٪ |
سال انتشار | ۱۹۹۸ |
بازیگران | تام هنکس (Tom Hanks)، مت دیمون (Matt Damon) |
کارگردان | استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg) |
ژانر | درام، جنگی |
۱. The Truman Show
و اما رتبه اول و بهترین فیلم تابستانی پرفروش تعلق میگیرد به The Truman Show. این فیلم بینقص ساخته پیتر ویر، به خوبی نشان داد که جیم کری قادر به ایفای نقشهای جدی و پیچیدهای نیز هست و در فیلمهایی با ژانر غیر کمدی نیز میتواند در بهترین حالت خودش باشد. این موضوع چیزی بود که تماشاگران آن زمان پیش از این فیلم کمتر به آن پی برده بودند و این فیلم تاثیر بسیار زیادی بر نوع نگاه آنها به جیم داشت.
داستان فیلم درباره یک فروشنده بیمه به نام ترومن بوربانک است که زندگی بینقص او به نظر کمی بیش از حد خوب است که حقیقت داشته باشد یا بهقول انگلیسی زبانها too good to be true. یک روز، پس از افتادن یک نورافکن از آسمان، او شروع به کشف این حقیقت میکند که کل زندگیاش در واقع یک برنامه تلویزیونی است و او ستاره آن برنامه است.
بازی جیم کری در این فیلم واقعا درخشان است، اما این فیلم صرفا مانند بسیاری فیلم دیگر روی بازیگری یک نفر تمرکز ندارد و سعی شده در تمامی بخشها این فیلم بینقص باشد. داستان فلسفی و عمیق که به موضوعات مهم اجتماعی میپردازد، کارگردانی هوشمندانه و فیلمنامه قوی نکاتی در این فیلم هستند که درکنار بازی درخشان جیم کری در یک نقش جدی توانستهاند فیلم نمایش ترومن را به یک شاهکار بینالمللی تبدیل کنند.
این فیلم هم یک مطالعه شخصیتمحور تکاندهنده است که به موضوعاتی چون اضطراب وجودی میپردازد، و هم نقدی هوشمندانه بر رسانههای معاصر و چگونگی دستکاری توجه و ادراک عمومی توسط آنها. جالب است که بدانید این موضوعات به ویژه در زمینه تردید در مورد حقیقت واقعیت به ایدههای مطرحشده توسط فیلسوفانی چون ژان بودریار و رنه دکارت شباهت دارد.
The Truman Show با استقبال بینظیر منتقدان و مخاطبان روبهرو شد و جوایز متعددی از جمله نامزدی اسکار برای بهترین کارگردانی، فیلمنامه، و بازیگر نقش مکمل را کسب کرد و همچنین توانست بیش از چهار برابر بودجهاش را در گیشه بینالمللی تابستان ۱۹۹۸ بهدست آورد. بهطور کلی The Truman Show همچنان بهعنوان اثری الهامبخش و پیشرو شناخته میشود که پیامهای آن درباره حقیقت و آزادی در دنیای مدرن همچنان طنینانداز است و دیدن آن به هر شخصی توصیه میشود.
نمره iMDB | ۸.۲ |
نمره Rotten Tomantoes | ۹۵٪ |
سال انتشار | ۱۹۹۸ |
بازیگران | جیم کری (Jim Carrey) |
کارگردان | پیتر ویر (Peter Weir) |
ژانر | درام، علمیتخیلی |
کلام آخر
فیلمهای تابستانی دهه ۹۰ میلادی نه تنها در زمان اکران خود با موفقیتهای بزرگی در گیشه همراه بودند، بلکه امروز نیز در دل سینما و فرهنگ عامه جایگاه ویژهای دارند. از Jurassic Park با جلوههای ویژه انقلابی تا The Lion King که همچنان یکی از محبوبترین انیمیشنهای تاریخ است. همه این فیلمها نه تنها موفقیت تجاری بلکه تاثیرات فرهنگی عظیمی بر جای گذاشتند.
در نهایت، این فیلمها نه تنها بازگشتی به خاطرات خوش دهه ۹۰ برای بسیاری از مخاطبان هستند، بلکه همچنان ارزش دیدن دارند. هرکدام از این آثار با داشتن داستانهای جذاب، کارگردانی برجسته و شخصیتهای بهیادماندنی، بهعنوان نمونههایی از سینمای کلاسیک در تاریخ فیلمسازی شناخته میشوند. اگر هنوز برخی از این فیلمها را مشاهده نکردهاید، فرصت تماشای آنها را از دست ندهید. آنها همچنان میتوانند شما را به دنیای سینما بازگردانند و تجربهای لذتبخش و هیجانانگیز را رقم بزنند.
منبع: ویجیاتو
منبع: faradeed-215873