ستار همدانی، کارشناس فوتبال کشورمان سابقه بازی در استقلال را دارد و به عنوان مربی در تراکتورسازی نیز کار کرده است. همین موضوع باعث شده او تبدیل به سوژه ای جذاب برای اهالی فوتبالی باشد. همدانی که مهمان برنامه فوتبال برتر نیز بود، فرصت چندانی برای تحلیل بازی نداشت و همین موضوع باعث شد تا با او تماس بگیریم و نظراتش را درباره بازی استقلال و تراکتورسازی بپرسیم. گفت وگوی همدانی را با «قانون» می خوانید.
جمعه شب یک بازی جذاب برگزار شد. این بازی را چطور دیدید؟
می توان گفت جذابیت این بازی بیشتر به خاطر سه گلی بود که زده شد. اگر این بازی سه چهار هفته بعد برگزار می شد، معتقدم با کیفیت تر و تماشایی تر بود. چون هر دو تیم بازیکنان با کیفیت زیادی دارند که با گذشت زمان کارایی بیشتری از خودشان نشان می دهند. اما در مجموع فوتبال به رد و بدل شدن گل هايش جذابیت دارد. در بازی جمعه، با توجه به تغییرات بنیادی و اساسی در تراکتورسازی که از بخش دولتی به بخش خصوصی واگذار شده و مدیرعامل و هیات میره، کادر فنی و بازیکنان عوض شده اند، نیاز به زمان دارد تا جا بیفتد. اینکه چقدر مردم صبر می کنند تا این تیم جا بیفتد را خدا می داند اما به نظر من استقلال از نا هماهنگی موجود در تیم تراکتورسازی، سعی کرد به نحو احسن استفاده کند و دیدیم که در 15دقیقه اول بازی به گل رسید. خود استقلال نیز تغییرات اساسی در تیمش داشت اما ثبات کادرفنی باعث شد تا با شناخت خوبی که از نفرات داشتند، سریعتر آن ها را به هم نزدیک کنند و در تیم هماهنگی لازم ایجاد شود.
چرا استقلال کیفیت به مراتب بهتری نسبت به تراکتورسازی داشت؟
استقلال نیز ستون های تیم خودش را از دست داده است. در خط دفاع نورافکن و حسینی، در خط هافبک، ابراهیمی و جپاروف و در خط حمله تیام. این بازیکنان به نوعی ستون های تیم بودند؛ بنابراین این تیم نیز دگرگونی زیادی داشت. اما جایگزین های خیلی خوبی برای آن ها پیدا کرد. به نظر من خریدهایی که شد می تواند نوید روزهای خیلی خوبی را در آینده به هواداران این تیم بدهد. در مجموع آن چنان که انتظار داشتیم، از هردو تیم نمایش فوق العاده ای ندیدیم. در مجموع نباید این برد را معیار قدرت استقلال بدانیم. تراکتورسازی تیمی نبود که بتواند آنطور که باید و شاید استقلال را تحت فشار قرار دهد و به خاطر همین می توان گفت کار برای استقلال خیلی سخت نبود. این تیم چند هفته دیگر باید با السدی بازی کند که جزو تیم های پرقدرت آسیاست و نباید آن بازی را فراموش کرد. البته تا آن بازی، زمان خوبی در اختیار مجموعه تیم استقلال است و فکر می کنم انسجام تیمی بیشتر و روندکاری این تیم بهتر می شود. اما در مجموع برد بهموقع و روحیه بخشی برای استقلال بود. به نظر من جدول لیگ برتر رفتهرفته شکل خودش را پیدا می کند و تیم های مدعی جای خودشان را در رتبه های بالا محکم می کنند.
آیا قبول دارید که استقلال روند بهتری را نسبت به سال گذشته دارد؟
بله. البته استقلال سال گذشته نیز شاداب وروان بازی می کرد. امسال شفر این تیم را ترمیم کرده است. فرشاد محمدی مهر را در دفاع راست قرار داده تا از پتانسیل بالای وریاغفوری در فاز هجومی تیم استفاده کند. ضمن اینکه در خط دفاع محمد دانشگر کمک زیادی به تیم می کند. او بازیکنی آینده دار و یکی از بهترین مدافعان فوتبال ماست. نیومایر و گرو نیز در اولین بازی عملکرد قابل قبولی داشتند. مساله ای که باید به آن اشاره کنم، سرعت پایین بازی در تیم استقلال است. روح ا...باقری و مرتضی تبریزی در تیم به خوبی جا افتاده اند. تبریزی در این مدت کم توانسته خودش را با تیم وفق بدهد که نشان می دهد او کیفیت و انگیزه زیادی دارد اما در خط هافبک علی کریمی برای بالا بردن آهنگ تیمی، باید در انتقال توپ و پاس دادن، سریعتر عمل کند. او هرچقدر تک ضرب بازی کند، مطمئن باشید سرعت بازی در استقلال بالا می رود. به نظر من کریمی توپ را زیاد نگه می دارد و این مساله اجازه نمی دهد که بازی استقلال شتاب بیشتری بگیرد.
آیا اگر واقع بین باشیم، می توانیم بگوییم خرید دژاگه و شجاعی با توجه به سن بالای آن ها، نمی تواند خرید مفیدی برای تراکتورسازی باشد؟
به نظر من راهبردي که امسال برای تراکتورسازی انتخاب شد، غلط است. این تیم با توجه به اینکه به بخش خصوصی واگذار شده، می توانست با برنامه سه ساله، شاکله تیم را جوان و یکدست كرده و پس از آن برای قهرمانی برنامه ریزی کند. مطمئمن باشید، تراکتورسازی پتانسیل این برنامه ریزی را داشت. اکنون جذب بازیکنان نامدار باعث شده انتظارات از این تیم بالا برود؛ به طوریکه هوادارانش قهرمانی میخواهند. با این حساب اگر تراکتورسازی در هفته های پیش رو نتیجه نگیرد، سکوها دچار التهاب می شوند و به تبع آن فشار چندین برابری روی دوش تیم و باشگاه قرار می گیرد که برداشتن آن کار آسانی نخواهد بود. با این حال هواداران تراکتورسازی و همشهریان خودم که همیشه صبور بوده اند بايد به حمایت خودشان از تیم وکادرفنی ادامه بدهند تا به امید خدا اتفاقات خوبی در آینده برای تیم محبوبشان و فوتبال آذربایجان بیفتد. استان آذربایجان پتانسیل بالایی در فوتبال دارد و حق مردم این استان هست که حداقل یک تیم خوب در سطح اول فوتبال ایران داشته باشند. اما موضوعی وجود دارد که من را نگران می کند. ترسم از این است که با سازماندهی جدید تراکتورسازی ما تنها بخش خصوصی راکه 10سال در فوتبال ما کار کرده و حضور داشته نیز از دست بدهیم. امیدوارم این اتفاق رخ ندهد.
بسیاری از کارشناسان معتقدند، ناهماهنگی بازیکنان، دلیل اصلی عدم نتیجه گیری تراکتور سازی است اما از بازیکنان بزرگ در بازی های بزرگ انتظار می رود تا حداقل با حرکات فردی گره های بازی را باز کنند؛ در صورتیکه مقابل استقلال، از دژاگه چیز خاصی جز دویدن دیده نشد و شجاعی نیز اشتباهات زیادی در زمین داشت.
این را قبول دارم. مسعود شجاعی درخصوص گل دوم و همینطور گل سوم مقصر بود. اشکان دژاگه هم تلاش زیادی کرد اما نتوانست كار خاصی را انجام دهد.من معتقدم ناهماهنگی در تراکتورسازی موج می زند. به عنوان مثال در 7-6 کرنر این تیم، توپ از تیر دوم رد شد و کسی از آن استفاده نکرد. این نشان می دهد فرصت مناسبی برای کارکردن نبوده و نفرات تیم در ناهماهنگی هستند. در واقع تراکتورسازی یک تیم بی برنامه بود که توشاک هم به آن اشاره کرد و گفت اشتباه کردم. چیدمان او به نظر من ایده آل نبود.
با این روند، آیا می توان امیدوار بود که تراکتورسازی در آینده با هماهنگ شدن بازیکنانش روند صعودی به خودش بگیرد یا اینکه این وضعیت ادامه خواهد داشت حتی اگر تیم به هماهنگی برسد؟
این مساله بستگی به توشاک دارد. به نظر من کادرفنی تراکتورسازی خالی است و آن انرژی و کاربلدی دیده نمی شود. همانطور که اشاره کردم، برنامه ریزی خوبی برای تراکتورسازی انجام نشد اما با این حال باید ببینیم توشاک چقدر می تواند انرژی بگذارد و مشکلات تیم را حل کند. باید در نظر گرفت که او نزدیک به 70سال سن دارد. همه چیز به برنامه ریزی های توشاک بستگی دارد. اگر بتواند اوضاع تیم را سر و سامان بدهد، بدون شک تراکتورسازی با این نفرات و با این هواداران می تواند در آینده روند رو به جلویی داشته باشد و نتایج خوبی بگیرد.
به نیمکت تراکتور اشاره کردید. امیرحسین پیروانی دستیار توشاک است؛ در حالیکه شاید هیچ شناخت و درکی از شرایط تبریز و فوتبال این شهر نداشته باشد. شاید اگر تراکتورسازی در پایان فصل نتیجه قابل قبولی نداشته باشد، انتقادها و ایرادهای زیادی به حضور پیروانی گرفته شود.
100 در صد همینطور است. فوتبال آذربایجان، فوتبالی است که باید از جنس خودش در آن مدیریت و مربیگری کند. نمی دانم چه سیاستی پشت انتخاب توشاک وجود دارد اما اگر قرار است از علم توشاک در تبریز استفاده کنیم، باید افرادی را در کنار او می گذاشتیم که این علم را در آنجا نگه دارند. افرادی مانند رسول خطیبی، سیروس دین محمدی و اسماعیل حلالی می توانستند علم توشاک را فرا بگیرند و در فوتبال آذربایجان آن را پیاده کنند. متاسفانه برنامه ریزی بی حساب و کتابی صورت گرفته است.
در بازی استقلال و تراکتورسازی دوباره مانند همیشه درگیری به وجود آمد و حتی می توان گفت این بار التهاب شدیدتری وجود داشت. چرا این بازی همیشه پرتنش است؟
ما در باشگاههایمان هیچ توجهی به موضوع فرهنگ نمی کنیم. فرقی نمیکند استقلال باشد یا تراکتورسازی یا باشگاهی دیگر. این اتفاقات در بازی پرسپولیس-فولاد و استقلال خوزستان-پرسپولیس نیز افتاد. ما در دو بخش خیلی ضعیف هستیم. یکی حفاظت از سرمایههای جوان فوتبالمان که مثال آن می تواند اتفاقی که سال گذشته برای مهدی قائدی افتاد، باشد و بخش دیگر، بحث هواداران است. ما باید در این بخش سرمایه گذاری کنیم، کلاس ها و دورههای توجیهی داشته باشیم و هواداران را سازماندهی کنیم. این کار را همه باشگاه ها باید انجام بدهند اما متاسفانه چنین چیزی وجود ندارد. این مشکل وجود دارد و همیشه باعث می شود در سکوها تنش و درگیری به وجود بیاید.
در این بازی دوباره شعارهای سیاسی و قومی-قبیله ای داده شد و به نظر می رسد این مساله هرسال وجود دارد.
هیچ کس این گونه شعارها را تایید نمی کند. بهخصوص در فضای ورزشگاه که باید فقط ورزشی باشد. این مساله نیز به همان مدیریتی که اشاره کردم مربوط می شود. باید هواداران طوری سازماندهی شوند که تمام توجه آنها معطوف به فوتبال و ورزش باشد. عده ای هستند که شیطنت هایی می کنند و باید با آن ها مقابله شود تا این اتفاقات و مشکلات به ورزشگاه ها راه پیدا نکند.