صحبت از ورود VAR به فوتبال ایران از همان آغاز لیگ فصل گذشته گاه و بیگاه مطرح شده و مطالبه جدی جامعه بوده اما همه چیز تنها به وعدهووعید ختم شده است. اخیرا علی تارقلیزاده، رئیس روابط بینالملل فدراسیون چنین گفته است:«من اینجا به هواداران فوتبال میگویم با این دست فرمان بهرغم همه تلاشهای صورت گرفته و با توجه به همه تاکیدات مهدی تاج در جهت تسریع در ورود VAR به کشورمان، این فرایند برای فصل آتی دچار مشکلات جدی و اختلال خواهد شد. امیدوارم دوستان به فکر باشند و اجازه بدهند مسیر پیشبینیشده فدراسیون به درستی طی شود.» صحبتهای ناامید کنندهای که نشان میدهد در لیگ فصل آینده هم نمیتوان امید چندانی برای استفاده از کمک داور ویدئوئی در لیگ برتر بست. اما خرید تجهیزات کمکداور ویدئویی تکلیفی بود که ابتدا فدراسیون فوتبال برای باشگاهها تعیین کرد و در ادامه با اعتراض باشگاهها قرار است فدراسیون فوتبال برای ورود این تکنولوژی از دولت کمک بخواهد. درحالیکه بهخوبی میدانیم بهجز چند باشگاه بقیه باشگاهها در لیگ برتر ایران دولتی هستند و از بودجههای وزارتخانهها ارتزاق میکنند. دقیقا به همین دلیل است که هیچگاه حق پخش در فوتبال ایران به نتیجه نمیرسد. صداوسیما از دولت بودجه میگیرد و باشگاهها هم از دولت. یکی از دلایلی که توسط نایبرئیس فدراسیون فوتبال دراینباره اعلام شد، این بود که استادیومها در اختیار باشگاهها نیستند. استادیومها اجاره تیمهای لیگ برتری هستند و این برای اجرای کمکداور ویدئویی در استادیومها مشکل ایجاد کرده است. سوال اساسی و مهم اینجاست، آیا باشگاهی که استادیوم را برای برگزاری دیدارهای خانگی اجاره میکند، این اجازه را ندارد تجهیزات کمکداور ویدئویی را در آن نصب کند؟ آنهم تجهیزاتی که بهخوبی میدانیم قابل جابجایی هستند. درحالیکه در خیلی از شهرها، استادیومها در حال واگذاری طولانیمدت به باشگاهها هستند. نمونهاش در اصفهان استادیوم نقشجهان ادارهاش به باشگاه سپاهان واگذارشده است. یا در قائمشهر اداره کل تربیتبدنی استان مازندران استادیوم شهید وطنی را به تیم نساجی واگذار کرده است. پیاده کردن کمکداور ویدئویی در استادیومهای اجارهای بهطور حتم یک الگوی جهانی دارد. اگر قرار است هزینه خرید این تجهیزات از سوی باشگاهها پرداخت شود، این باید الزام شود و تجربه ثابت کرده در فوتبال ایران تا چیزی الزام نشود، باشگاهها به اجرای آن تن نمیدهند. در این میان چند مورد استثنا هم وجود دارد که میتوان به بازی تیمهای ایرانی در ورزشگاه آزادی که با VAR انجام شد و یا دربی 102 که همین شرایط را داشت اشاره کرد. البته دربی هم باوجود تکنولوژی تجهیزات ویدئوئی کلی حرفوحدیث با خود به همراه داشت و بی حاشیه به پایان نرسید. اما بههرحال آنچه موجب شده تا همه طلبکار شوند همین نبود VAR است که اجازه میدهد تا هر تیمی خودش را متضرر از داوری بداند. این در حالی است که همه انتظار دارند فدراسیون فوتبال باید هر چه زودتر به این وضعیت نا به سامان و آشفته پایان دهد. شرایطی که موجی از نارضایتی را در تیمهای باشگاهی به دنبال داشته و آنها را وادار به واکنش میکند. واکنشهایی که بیشتر مبتنی بر شائبه قضاوت بودار داوران است. این در حالی است که کمک داور ویدئوئی در بدترین حالت میتواند به نیمی از این حاشیهها پایان دهد. در همین بازیهای پایانی و حساس لیگ بیست و سوم اگر VAR بود بسیاری از حاشیههای شکلگرفته مجالی برای خودنمایی پیدا نمیکرد. حاشیههای همچون حرفوحدیثها پیرامون گل پرسپولیس به مس رفسنجان در هفته پایانی که سرنوشت قهرمانی را رقم زد.این در حالی است که هنوز با گذشته یک هفته از پایان لیگ همچنان صحبتهای جنجالی پیرامون آن بازی ادامه دارد و حتی موضوع تا جایی گسترش پیداکرده که کار به جای باریک هم کشیده است. دعوای مدیرعاملان باشگاههای پرسپولیس و استقلال بروی آنتن زنده که بسیار هم زشت از آب درآمد به اشتباهات داوری و سود بردن یک تیم ارتباط پیدا میکرد. این در حالی است که اگر VAR در ورزشگاه حضور داشت هیچکدام از این جنجالها مجالی برای خودنمایی پیدا نمیکرد.
VAR سرابی بیش نیست
همه شواهد و قرائن از آن حکایت دارد که در لیگ بیست و چهارم هم شاهد حضور کمک داور ویدئوئی در فوتبال ایران نخواهیم بود.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران