hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > اجتماعی > مردم در انتظار پاسخ

مردم در انتظار پاسخ

محوریت اعتراضات در برخی شهرهای کشور که از دی‌ماه سال گذشته آغاز شده و تا به امروز به‌صورت پراکنده ادامه دارد، نگرانی‌های اقتصادی و معیشتی است.
نگرانی‌هایی که در هفته‌های گذشته با رکوردشکنی‌های قیمت طلا، سکه، دلار، مرغ، گوشت، شیر و... بیش از گذشته شده است. امروز پرسش اصلی که در ذهن مردم شکل گرفته این است: «وضعیت کنونی تا کی ادامه دارد؟ قرار است چه شود؟ چرا کسی با مردم حرف نمی‌زند و نمی‌گوید چه خبر است؟ و...» این پرسش‌ها در حالی مطرح می‌شود که دولتمردان سکوت پیشه کرده‌اند و از آن سو مخالفان داخلی و خارجی دولت در حال گل‌آلود کردن آب و دامن زدن به نگرانی‌های مردم هستند. نتیجه این بی‌خبری، وضعیت پرابهام و نگران کننده‌ای است که در جامعه حاکم شده و در مقیاس بزرگ‌تری جو ناامیدی را شکل داده است. در این بین ترس از آینده مبهم، باعث شده تب خرید به‌صورت گسترده در جامعه شکل بگیرد و از طلا و سکه تا بنزین را مردم بخرند و در خانه نگهداری کنند. کارشناسان بحران کنونی را از دیدگاه‌های مختلفی ریشه‌یابی می‌کنند. برخی معتقدند دولت تا اوضاع اقتصادی سامان نیافته نباید با مردم صحبت کند و سکوت در این شرایط به حق است. اما برخی دیگر ایراد کار کنونی را ضعف رسانه‌ای در مدیریت افکارعمومی می‌دانند و می‌گویند پاسخگویی حداقل کاری است که دولت باید در شرایط کنونی در پیش بگیرد و با ایجاد شفافیت و گفت‌وگو مردم را در حل چالش‌های کنونی کشور همراه کند.
مدیران اقتصادی با مردم صحبت کنند
احمد شیرزاد/ فعال سیاسی و اجتماعی
وضعیت فعلی جامعه،  حاصل ناملایمات و تلاطم‌های اقتصادی است. از این منظر می‌توان به رئیس‌جمهور حق داد که با مردم در این شرایط گفت‌وگو نکند. هم‌اکنون شرایط و عواملی در بازار ارز و طلا و حتی مواد غذایی نقش آفرین و تعیین‌کننده هستند که با تغییرات اندک می‌توانند به ناملایمات اقتصادی دامن بزنند. این اقدامات،  برهم زدن آرامش جامعه و گسترش ابهامات مردم را درپی دارد. بعید نیست که اگر رئیس‌جمهور و مقامات عالی نظام در این شرایط با مردم صحبت کنند و وعده‌ای به مردم بدهند،  عوامل ایجاد‌کننده ناملایمات بازار،  دست به اقدام سو بزنند تا بین مردم و مقامات فاصله بیندازند،  به همین دلیل به‌نظرم رئیس دولت هم‌اکنون اقدام معقول و منطقی انجام می‌دهد؛ یعنی در ابتدا در حال تلاش برای تثبیت بازار و اقتصاد و حذف عامل اصلی نگرانی مردم است و مطمئنا بعد از برداشتن این مانع که بی‌شک باید در زمان اندک صورت گیرد،  با مردم صحبت خواهد کرد. در واقع می‌توان گفت که رئیس‌جمهور در چنین شرایطی باید هنگامی با مردم گفت‌وگو کند که فردای آن شاهد یک بازار آرام باشیم.
در وضعیت ملتهب هر صحبتی از سوی مقامات عالی می‌تواند آثار منفی یا مثبتی داشته باشد و گزینه منطقی،  بین «صحبت‌کردن و ‌نکردن» صحبت‌نکردن است. باید اجازه بدهیم که مدیران و وزاری اقتصادی دولت کار خود را انجام دهند. البته در این وضعیت برای کاهش نگرانی‌های مردم به جای رئیس‌جمهور و مقامات بلند مرتبه دولتی باید مدیران اقتصادی با مردم صحبت کنند. مثلا معاونان وزرا و مدیران در مورد مباحث اقتصادی و اقداماتی که در حال انجام است با مردم شفاف صحبت کنند. سخن گفتن برای رئیس‌جمهور در این وضعیت منطقی و معقول نیست اما برای مدیران و معاونان وزرا تبعات سیاسی ندارد. در این شرایط نقش مدیران ارشد و میانی بسیار حیاتی است. آنها با صحبت با مردم و ارائه راهکارهای پاسخگو و عینی برای کاهش نگرانی‌ها می‌توانند جو جامعه را آرام کنند. به هر حال چاره‌ای نیست و اکنون باید مدت کوتاهی صبر کرد تا برنامه‌های اقتصادی دولت برای خروح از بحران کنونی اقتصاد و تحریم‌ها،  اجرایی شود. بعد از این مدت کوتاه بی‌شک رئیس‌جمهور و دولتمردان با مردم صحبت خواهند کرد. به‌نظرم اقدامات اقتصادی دولت ظرف یک هفته آینده پایان خواهد یافت و نتیجه این اقدمات هر چه که باشد ضمن اینکه در جامعه نمود پیدا می‌کند از زبان دولت هم نتیجه شنیده می‌شود. به‌نظرم اینطور نیست که دولتمردان نخواهند با مردم صحبت کنند بلکه شرایط مهیا نیست.
ضعف رسانه‌ای دولت در مدیریت افکار عمومی
غلامرضا ظریفیان/ استاد دانشگاه
یکی از مولفه‌های مهم برای هر جامعه‌ای در مواجهه با شرایط سخت، مدیریت افکار عمومی است. اگر افکار عمومی احساس کند با او شفاف برخورد نمی‌شود، اطلاعات لازم به او داده نمی‌شود، اطمینان‌هایی برای راستی‌آزمایی در اختیار ندارد، طبیعتا اعتماد خود را از دست می‌دهد و این پنداشت‌ها روی شرایط آرام و پایدار جامعه تأثیر عمیق می‌گذارد. متأسفانه دولت، هم در دوره قبل و هم در دوره کنونی، به زعم بسیاری از صاحب‌نظران در بحث اطلاع‌رسانی و رسانه به‌شدت ضعیف عمل کرده است. حتی دیده شده در جایی دولت اقدام موفقی انجام داده اما به‌دلیل ضعف رسانه‌ای در انتقال پیام‌ها به مردم موفق نبوده است. در شرایط کنونی کشور با توجه به مشکلات اقتصادی، خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم‌ها و... مسئله افکار عمومی و مدیریت آن، اهمیت بسیاری دارد و بسیار تعیین‌کننده است. اگر افکار عمومی اقناع نشود و به سیاست‌های کارگزاران دولت اعتماد نکند، بی‌شک می‌تواند واکنش‌های بسیار متکثر و متنوع و در عین حال مخربی به‌دنبال داشته باشد که مهم‌ترین آن احساس«‌نا‌امیدی» و«عدم‌اطمینان» است. در اینگونه بحران‌ها افراد جامعه به رفتارهای «‌فردگرایی خود‌محوارنه» روی می‌آورند، چون این احساس در فرد شکل می‌گیرد که باید خود مسائل و نیازهایش را مرتفع کند.
«اتکا به‌خود» باعث می‌شود جامعه در شرایط پر‌ابهام‌تری قرار گیرد. فردگرایی خود‌محورانه با احساس نگرانی بزرگی همراه است. احساس نگرانی‌هایی که افراد را مجبور می‌سازد دست به اقدامات مختلف و البته نسنجیده بزنند. امروز ما در بحث عملکرد افراد جامعه‌مان در برابر ارز، طلا و حتی مواد غذایی شاهد برخورد‌های فردگرایی خودمحورانه هستیم. به‌نظرم همه این اتفاقات بر‌می‌گردد به عملکرد ضعیف دولت در حوزه رسانه و پاسخگویی. دولت در اطلاع‌رسانی ضعیف عمل کرده و از طرف دیگر رقبای دولت با سیاستگذاری‌های درست رسانه‌ای ضمن اینکه درک نادرستی از وضعیت کنونی مملکت دارند، در این عرصه پیشرو بوده و موفق‌تر عمل کرده‌اند. در این شرایط دولت حداقل می‌تواند از بسیاری از اصحاب و نخبگان رسانه‌ای دعوت کند تا از این بحران رسانه‌ای خارج شود. این اقد 2 کارکرد اصلی و مهم دارد؛ اول اینکه دولت نقاط ضعف خود را دراین زمینه شناسایی و بازسازی می‌کند. کارکرد بعدی به نقش مهم و اساسی‌تری برمی‌گردد؛ اقناع و مدیریت افکارعمومی. در واقع ضعف دولت در بحث رسانه‌ای آنقدر جدی است که اگر برای آن چاره‌جویی نشود می‌تواند شرایط را از الان بغرنج‌تر و جامعه را با مشکلات جدی‌تری مواجه کند. دولتمردان و تیم رسانه‌ای دولت باید به ضرورت پاسخگویی به مردم هر چه زودتر پی ببرند و در این شرایط سخت کشور به‌دنبال مدیریت افکار عمومی باشند؛ اقدامی که با پاسخگویی شفاف از شرایط ایجاد خواهد شد و می‌تواند اعتماد عمومی را همراه خود داشته باشد.
 
امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد