روزنامه همشهری گزارشی از یک روستای دو نفره دارد!
به گزارش همشهری، در بخشهایی از این گزارش میخوانید؛
یک روستاست و یک حاج حسین. زندگی برای این پیرمرد در نیوئیه معنا پیدا میکند؛ به غیراز او و دخترش هیچکسی در این روستا زندگی نمیکند. گاهی شرایط حاجحسین سبب میشود خانواده نگران شوند و مدتی به نیوئیه مهاجرت کنند؛ همچون حالا که پسرش به همراه همسرش 5سالی را در کنار او میگذرانند؛ درست از شبی که دزد به خانه حاجحسین زد و وحشت وجود او و دخترش را فراگرفت.
چراغ نیوئیه را حسین حاجیپور زنده نگه داشته است. او میگوید: «شیر، ماست و کشک استفاده میکنیم. اگر گوشت باشد، غذا تهیه و مصرف میکنیم، ولی اگر گوشت نباشد، با کشک، شیر و ماست روزها را میگذرانیم. در اینجا مغازهای وجود ندارد که چیزی خریداری کنیم.»
حاج حسین بهزودی دوباره تنهاتر میشود؛ خودش و دخترش. عصمت حاجیپور، عروس خانواده میگوید: «برق نداریم و به سختی زندگی میکنیم؛ حتی برای برق خورشیدی اقدام کردیم، بخشدار اعلام کرد که نیمی از هزینه را خودتان بدهید، اما ما در این روستا درآمدی نداریم که هزینه کنیم. ما گفتیم که پولی نداریم و مسئولان هم کاری نکردند؛ برای همین، موتوربرق را با بدبختی و کمک بقیه خریداری کردیم تا برق داشته باشیم. آنتندهی گوشی ضعیف است.» او ادامه میدهد: «در نزدیکی روستای ما روستای رضاآباد است که چند خانواده در آن زندگی میکنند. روستای رضاآباد هم برق ندارد و فقط روزها را در رضاآباد میگذرانند و شبها به نوق میروند.» روستای نیوئیه درختان انار، پسته و... دارد، ولی چیزی عاید حاج حسین نمیشود. عصمت حاجیپور تأکید میکند: «از آنجایی که درختان سمپاشی نمیشوند و نمیتوانیم به آنها رسیدگی کنیم، محصولی نمیدهند.»
به غیراز حاج حسین، یک خانواده دیگر در این روستا زمین کشاورزی داشتند که آخرینبار نزدیک به 20سال پیش در روستا دیده شدند. عصمت حاجیپور اضافه میکند: «هیچکس حاضر نیست در روستای نیوئیه زندگی کند.»
منبع: etemadonline-660658