باشگاههایی که عنوان فرهنگی ورزشی را یدک میکشند اما ذرهای در فرهنگسازی و یا ساماندهی هوادارانشان قدم برنداشتهاند. البته شاید کارهایی صورت گرفته اما رویدادهای بازی پرسپولیس با سپاهان چیز دیگری نشان میدهد. بسنده کردن به حرکتهای جزئی و تن دادن به جریانات سکوها برای ماندن در پست های مدیریتی و نیمکت مربیگری حاصلی جز آنچه چهارشنبهشب رخ داد به همراه نخواهد داشت. هواداران دو تیم به جان هم میافتند و هر چه دلشان میخواهد در یک محیط ورزشی نثار هم میکنند. در این میان شیوه برخورد کمیته انضباطی با رخدادهای غیرمتعارف در ورزشگاهها بسیار جالب توجه است. در تمام این موارد فدراسیون فوتبال و به ویژه کمیته انضباطی منفعلانه برخورد میکند و یا اگر هم جریمهای در نظر گرفته شود اصلا حالت بازدارنده ندارد. البته این جریمهها بیشتر جریمه مالی است که به منبع درآمدی برای فدراسیون فوتبال تبدیلشده و هیچ تاثیر نداشته است.
بههرحال در این سالها عادت کردهایم در آرای صادره، جرائم نقدی پررنگتر از محرومیتها باشد. گویی یکی از وظایف کمیته انضباطی درآمدزایی برای فدراسیون فوتبال است. در برخی موارد انتظار میرود حداکثر محرومیت برای تماشاگران یا بازیکن و مربی خاطی لحاظ شود اما حداقل محرومیت در نظر گرفته میشود و جریمه نقدی بسیار سنگین. باز اگر جرائمی که از سوی کمیته انضباطی برای باشگاهها در نظر گرفته میشود صرف فرهنگسازی در استادیومها شود قابل درک و تحمل است اما همان طور که اشاره شد این جرائم بیشتر نقش درآمدزایی برای فدراسیون فوتبال پیداکرده است و شاید به نوعی بتوان گفت فدراسیون فوتبال از تکرار این حوادث خرسند میشود چراکه به دنبال این حوادث کمیته انضباطی از دم همه را جریمه و کسب درآمد میکند.
احکامی که در آن فدراسیون فوتبال ذینفع است به راحتی اجرا میشود و این طور نیست که همانند رای صادره از سوی کمیته انضباطی به سود مربی و بازیکن بیاثر باشد. بازیکن یا مربی تا جریمه را به حساب فدراسیون فوتبال واریز نکند حق ورود به میدان را نخواهد داشت و در مورد باشگاه هم که مستقیم از پول سازمان لیگ آنها برمیدارند. اولین سوال که پس از صدور این جرائم مالی عجیبوغریب و سنگین به وجود میآید، اینجاست که مثل جرائم مالی انضباطی قبلی، این پول در کجا هزینه میشود و چه سرنوشتی در انتظار پولهای میلیاردی از جیب سرمربیان و باشگاههاست. جدا از اینکه جرائم مالی بهعنوان عامل بازدارنده در فوتبال در نظر گرفتهشده اما به شکل عجیبی جرائم همیشه سنگینتر شده که هیچ فایدهای هم نداشته و فدراسیون نیز درآمدزایی چشمگیری از این مسئله خواهد داشت؛ درآمدی که هر هفته با جرائم انضباطی به حساب فدراسیون میآید و محل خرج آن نامشخص است. این در حالی است که تمام این جریمههای مالی سنگین کمترین اثر را در کم شدن مشکلات انضباطی داشته و نه تنها حجم مشکلات را کم نکرده بلکه بر آن نیز افزوده است. به عبارت بهتر این جریمهها نقش بازدارندگی نداشته چرا که اگر این گونه بود که هر هفته شاهید جنجالهای تازه در فوتبال ایران و به ویژه لیگ برتر نبودیم. پس انتظار این که دستی از آستین بیرون آمده و به وضعیت بغرنج پیشآمده خاتمه دهد فعلا بیهوده به نظر میرسد چرا که به نظر میرسد باید طرح نو در انداخت و شیوه منسوخ گذشته را کنار گذاشت. شیوهای که احتمالا پیرامون بازی ملتهب و پرحاشیه چهارشنبهشب گذشته دوباره به کار گرفته خواهد شد و کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال سعی میکند با جریمه نقدی موضوع را جمعوجور کند. پس چندان دور نخواهد بود زمانی که دوباره چنین حاشیهای در بازی دیگری رخ دهد و بری مدتی نگاهها را به خود معطوف کند. اما راه حل نهایی یعنی یک جراحی اساسی در بخش هواداری نقطه مغفول قصه است که هیچوقت جدی گرفته نمیشود.