حداقل یک بار در زندگی، همه ما میخواستیم تمام امور و نگرانیهای خود را دور بریزیم و از دست مشکلات خود به مکانی دور و شگفتانگیز فرار کنیم، جایی که همیشه تابستان است، خورشید میدرخشد، تک شاخها رنگین کمان میسازند و پریهای جادویی همه چیز را برآورده میکنند.
به طور کلی هر انسانی در دوران کودکی آرزوهایی دارد که تا بزرگسالی آن آرزو فانتزی با او خواهد ماند. اکنون ما در جدیدترین مقاله سینمایی میخواهیم با ورود به برخی از این آرزوهای شیرین در قاب سینما، ۱۳ راه غیرمنتظره برای ورود به دنیای فانتزی را به شما معرفی کنیم.
خانه دوروتی در جادوگر شهر اُز
سفر جادویی با حداکثر وسایل راحتی درون خانه؛ دوروتی قهرمان افسانهای فیلم معروف «جادوگر شهر اوز» در دل داستان این فیلم به سرزمینی شگفت انگیز سفر میکند. نکته اینجاست که این سفر در خانه خود او شکل میگیرد. با این حال، نه به میل خود دوروتی، بلکه او همراه با خانه توسط یک گردباد وحشتناک به این سفر فانتزی و جادویی برده میشود. این روش سفر در گونه خودش عجیب و به شدت جالب است؛ شما باید در دل این سفر روی جاده آجری زرد در جمع شخصیتهای عجیب و غریب پرسه بزنید و به دنبال کلاهبرداری بگردید که خودش نمیداند چگونه به خانه برگردد. این فیلم و ماجرای آن یکی از کلاسیکترین داستانهای فانتزی سینما را شکل داده است.
غواصی تا بستر دریا در فیلم سپهسالارهای آتلانتیس
هنگامی که هیچ نقطه خالی در نقشه جغرافیایی باقی نمانده است، باید سعی کنید به دنبال سرزمینهای ناشناخته در مکانهای صعب العبور به عنوان مثال، در بستر دریا باشید. بنابراین، قهرمانان فیلم ماجراجویی «سپهسالارهای آتلانتیس» با کمک غواصی به جستجوی آثار آتلانتیس ناپدید شده میروند.
در نمونه اولیه این سفر گروهی از غواصان به کمک یک مخزن ویژه به پایین فرو میروند، جایی که یک هیولای دریایی غول پیکر آنها را به دنیای زیر آب میکشاند، جایی که نژاد باستانی بیگانگان که زمانی آتلانتیس را تأسیس کردند، زندگی میکنند. علت سفر جذاب این غواصان آن است که به دنبال راهی برای رسیدن به یک دنیای پنهان شگفت انگیز هستند.
بازی تخته (رومیزی) در فیلم جومانجی
بازیهای رومیزی مدرن میتوانند هر فرد علاقهمند را جذب کنند؛ در این فضا تاس بازی به نشانه سرنوشت تبدیل میشود، مهرهها ویژگیهای موجودات خارقالعاده را به خود میگیرند و یک تخته مقوایی یا چوبی تمام فضای قابل مشاهده را اشغال میکند. اما تخیل هیچ بازیکنی نمیتواند با آنچه بازی جومانجی نشان دهد قابل مقایسه باشد. اما چرا؟ چون هر حرکتی در آن تهدید کننده زندگی است، هر تاس پرتابی مملو از عواقب ترسناک است، این بازی شما را میکشد و دیوانه می کند و شما را به دنیای عجیب خود میمکد. روزی روزگاری، کمدین محبوب رابین ویلیامز سعی کرد با این بازی شوم کنار بیاید، اما اکنون دواین جانسون برای مبارزه با جومانجی مجهز شده است و این فرنچایز سینمایی به سفر درون کنسول بازی کشیده شده است.
عبور از دیوار در فیلمهای هری پاتر
سفر به هاگوارتز احتمالاً اولین چیزی است که هنگام صحبت در مورد راههایی برای حرکت بین دنیای ما و دنیای موجودات و جادوگران خارقالعاده به ذهن خطور میکند. باید گفت که ایده جی کی رولینگ با چاشنی یک تله پورت زیبا برای سفر به هاگوارتز چیزی بود که به زیبایی در فیلمهای این فرنچایز نیز تصویرسازی شد. در مجموعه فیلمهای هری پاتر برای رسیدن به سکوی مورد نظر که قطار از آن به مدرسه جادو حرکت میکند، باید از دیوار ایستگاه راه آهن لندن عبور کنید. شاید در نگاه اول توصیه نمیشود چندین بار تلاش را تکرار کنید، اما دو بار حمله به سمت دیوار برای عبور کافی است. در این بین اگر دیوار به شما اجازه عبور نداد، شما یک ماگل هستید و ماگلها اجازه ورود به این جهان را ندارند.
درب جادویی در انیمیشن شرکت هیولاها
شهود لطیف کودکانه همیشه بهتر از عقلانیت گاهی بی ادبانه بزرگسالان کار میکند؛ اگر کودکی بگوید که هیولایی در کمد، گنجه یا انباری او پنهان شده است، به احتمال زیاد اینطور است. هزاران فیلم ترسناک این را ثابت میکنند، اما برای نشان دادن این پورتال ما یک فیلم انیمیشن به سبک خوب از پیکسار را انتخاب کردهایم. شخصیتهای اصلی این انیمیشن که هیولاهای رنگارنگ هستند از درهای ویژه از دنیای هیولا وارد دنیای انسانها میشوند و کودکان را برای کسب انرژی دنیای خودشان میترسانند، اما گاهی اوقات حوادثی با ورود بچهها به خارج از مرزهای دنیای معمولی رخ میدهد، و در آن زمان هرج و مرج زیادی وجود خواهد داشت! پیشنهاد من تماشای چندباره این اثر ماندگار پیکسار است.
جنگل انبوه در انیمیشن عروس مرده
هرچند مرگ حق است، ولی اکثر ما معتقدیم که تعداد کمی از انسانها وجود دارند که بخواهند داوطلبانه حتی با بلیط رفت و برگشت به پادشاهی مردگان بروند، اما ما همچنان روش چنین سفری را نشان خواهیم داد. این برگرفته از انیمیشن تیم برتون «Corpse Bride» است، یک درام ترسناک که به سبک امضای برتون ساخته شده است. در این فیلم شخصیت اصلی برای آماده شدن برای مراسم ازدواج به جنگل میرود اما در بیشههای وهم انگیز بیشه زار خود را در مرز واقعیت و خیال مییابد. و سپس با یک اتفاق حلقه ازدواج او به انگشت یک دختر مرده ختم میشود و شروع یک سفر عجیب و فانتزی به سبک تیم برتون است.
جزیره اسرار آمیز در فیلم کینگ کونگ
آیا ممکن است جایی روی زمین باشد که مارمولکهای ماقبل تاریخ، انسانهای بدوی و میمونهای غول پیکر را از انسان پنهان کرده باشد؟ سینما تقریباً از روزی که پیدایش شد با این موضوع درگیر بوده و داستان کینگ کونگ هر دو دهه یکبار فیلمبرداری و بازسازی مجدد میشود. شاید آخرین سفر با چنین ویژگی (جدا از جهان هیولایی کنونی) به جزیره جمجمه توسط پیتر جکسون انجام شد. قهرمانان فیلم او از طوفانها و مههای سنگین به یک میدان عجیب اقیانوس هند رفتند، جایی که آنها واقعاً یک جزیره شوم پر از موجودات ترسناک را پیدا کردند. این سفر ماجراجویانه یکی از آثار تماشایی تاریخ سینماست.
کمد لباس در فیلم نارنیا
بدون شک همه میدانند که تله پورت و سفر جادویی به نارنیا ساده و در عین حال شیک است؛ اما چرا؟ چون در این داستان وارد یک کمد لباس قدیمی میشوید، درها را میبندید، و وقتی دوباره آنها را باز میکنید، خود را نه در یک خانه روستایی بریتانیا، بلکه در جنگلی پوشیده از برف میبینید. سرزمینی جادویی، جایی برای جادوگران، حیوانات سخنگو، جانوران مخوف و شوالیههای بی باک. این شیوهای جادویی برای سفر و ورود به جهانی جادویی است که هیچ گاهی پتانسیل خود را در این مدت طولانی از دست نداده است. و مطمئناً کلایو استیپلز لوئیس با استفاده از این «جهش» هفت رمان خلق کرد و استودیوهای هالیوودی نیز از آن چند فیلم ساختند که همه مشتاق تماشای آن شدهاند.
تلسکوپ در فیلم آرتور و نامرئیها
لوک بسون با استفاده از نکات داستانی جذاب بیگانه نیست؛ در فیلمهای او یا مغز انسان صد در صد شروع به کار میکند یا موجودات فضایی آثار باستانی را روی زمین پنهان میکنند یا پتروداکتیلها به سمت پاریس پرواز میکنند. پس با چنین ایدهپردازیهایی چرا راه رسیدن به یک سرزمین جادویی را از او نپرسید، به خصوص که خودش یکی از آنها را اختراع کرده است.
در این فیلم مورد نظر مسیر رسیدن به کشور مینیمویها آسان نیست، زیرا واقعاً جادویی است. برای رسیدن به آن ابتدا باید یک مراسم کامل را انجام دهید، با دقت تمام دستورالعملهای پیشینیان خود را دنبال کنید، سپس تلسکوپ قدیمی را به روشی خاص تنظیم کنید و در یک پلک زدن شما کوچک میشوید، اما خود را در مشکلات بزرگ، هرچند کارتونی، خواهید دید.
صندوق پستی در فیلم خانهای روی برکه
قهرمانان ملودرام فانتزی الخاندرو آگرستی مجبور بودند برای مدت طولانی در مورد چگونگی ورود به واقعیت یکدیگر فکر کنند، زیرا زمان آنها را از هم جدا کرده بود. زمان از هم جدا شد، اما یک صندوق پستی در دروازه یک خانه روستایی قدیمی دلیلی برای یک وصل میشود. اما ماجرا این است که نامههایی که در آن به جا مانده بود به طور جادویی در طول سالها سفر کردند. شاید اگر شخصیت کیانو ریوز سعی میکرد در یک جعبه پنهان شود، یک روز شخصیت ساندرا بولاک از کشف یک بسته زنده غافلگیر میشد، اما جعبه کوچک بود، بنابراین قهرمانان باید تا زمانی که به معنای واقعی کلمه زمان دیدارشان فرا میرسید، با هم مکاتبه میکردند. دوستان تماشای این فیلم را از دست ندهید.
خانه درختی در فیلم پلی بهسوی ترابیتیا
اگر امید خود را برای یافتن راهی به دنیای جادویی از دست دادهاید، خودتان یک سرزمین شگفت انگیز ایجاد کنید. اما برای این کار ممکن است نیاز به خودانگیختگی کودکانه، ایمان به معجزه و تخیل فراوان داشته باشید، اما جایی که آنها در درون ما پنهان شدهاند، با افزایش سن بدون هیچ اثری ناپدید نشدهاند. قهرمانان فانتزی خانوادگی «پلی بهسوی ترابیتیا» دقیقاً این کار را انجام دادند. در این فیلم جس و لزلی در حال سفر در جنگلها با یک خانه درختی قدیمی روبرو شدند، خانهای که این دو آن را به مکانی مخفی تبدیل میکنند، دنیایی افسانهای به نام ترابیتیا پر از موجودات شگفت انگیز و جادویی. تماشای این اثر سینمایی را نیز از دست ندهید.
لانه خرگوش در فیلم آلیس در سرزمین عجایب
برای ورود به برخی از جهانهای جادویی، گاهی اوقات شما نه تنها به یک نقشه مخفی، آگاهی از نقطه ورود، بلکه به یک راهنما نیز نیاز دارید. برای آلیس کارول (و اتفاقاً تیم برتون)، یک خرگوش سفید شتابزده راهنمای ورود به سرزمین عجایب شد. شما ممکن است یک حیوان معمولی را دنبال نکنید، اما این حیوان گوش بزرگ لباس مجلسی پوشیده است و از یک ساعت جیبی استفاده میکند، پس قطعاً باید این یکی را دنبال کنید. با این حال، مراقب سوراخ خرگوش باشید، اگرچه این یک کرمچاله نیست، اما ممکن است شما را به جایی برساند که قصد رفتن به آن را نداشتید.
گنجه خانه در فیلم درباره زمان
فیلم درباره زمان، به چالشهای سفر در زمان و تغییر رویدادهای از پیش تعیین شده میپردازد. این فیلم توسط ریچارد کرتیس کارگردانی شده و بازیگران نقشهای اول آن دامنل گلیسون و ریچل مکآدامز هستند. این اثر یک فیلم کمدی-رمانتیک است که با درونمایه سفر در زمان و با نشان دادن زیبایی و شکنندگی زندگی، روح ما را آرام میکند. یک مرد جوان (با بازی دامنل گلیسون) متوجه میشود که مردان خانواده او دارای موهبتی خاص هستند که طبق آن وبا کمک یک گنجه قدیمی درون خانهشان میتوانند در زمان سفر کنند. او از این توانایی استفاده میکند تا آینده خود را به واسطه آن بهبود ببخشد. چیزی که فیلم درباره زمان را به اثری بزرگ تبدیل میکند استفاده از عنصر سفر در زمان جهت ایجاد تصویری ساده و صادقانه از تجربه انسان است.
کلام پایانی
همه ما در کودکی آرزوی سفر به مکانهای جادویی را داشتیم، نکتهای که هیچگاه و در دوران بزرگسالی نیز در ذهن ما رنگنمیبازد. اما هرچند ما به آرزوی کودکی خود که سفر به ناشناختهها است نرسیدیم، اما جادوی سینما این امکان را به من مخاطب میدهد که حداقل برخی از این آرزوها را بر پرده نقرهای سینما تجربه و احساس کنیم. بر همین اساس ما در این مقاله ویجیاتو به معرفی ۱۳ راه غیرمنتظره برای ورود به دنیای فانتزی پرداخیتم. اکنون شما به ما بگویید که آرزوی کودکیتان برای یک سفر جادویی چگونه بوده است.
منبع: ویجیاتو
منبع: faradeed-179905