پریناز دختر جوانی است که از پسری شکایت و او را به تعرض متهم کرده است.
پرینا درباره آنچه اتفاق افتاده برای سایت جنایی میگوید:
*پسری را متهم به تعرض کردهای. توضیح بده چه اتفاقی افتاده است؟
او من را در خانه مورد تعرض قرار داد و بعد هم تهدید کرد که شکایت نکنم.
*متهم را از قبل میشناختی؟
بله، ما مدتی با هم ارتباط عاطفی داشتیم.
*یعنی خودت به خانه او رفتی؟
من بارها به خانه او رفته بودم اما هیچوقت رفتار نامعقولی از او ندیده بودم. شروین پسر معقولی بود و همیشه به من احترام میگذاشت. هنوز هم باور ندارم با من چه کرده است.
*یعنی چون به او اعتماد داشتی به خانهاش رفتی؟
من سه سال بود شروین را میشناختم. ما همدانشگاهی بودیم و برای همین هم ارتباط نزدیک داشتیم. بعد از مدتی هم ارتباط ما عاطفی شد. او همیشه مورد احترام همه بود.
*بعد از اینکه به تو تعرض کرد، چه گفت؟
شروین از من عذرخواهی کرد؛ اما وقتی عصبانیت من را دید و گفتم شکایت میکنم گفت اگر این کار را بکنی آبرویت را میبرم.
*خانوادهات در جریان هستند چه اتفاقی افتاده است؟
مادر و پدرم ایران زندگی نمیکنند. من و خواهرم در خانه پدری زندگی میکنیم. ما هر دو دانشگاهی هستیم و برای همین هم در ایران ماندهایم. موضوع را به خواهرم هم گفتهام، او هم باور نمیکند.
*شروین چه میگوید؟
وقتی در آن زمان به او اعتراض کردم گفت مشروب خورده و متوجه رفتارش نبوده است، اما در دادگاه انکار کرد.
*خانواده متهم در جریان هستند؟
شروین تنها زندگی میکرد. او خانهای اجارهای دارد و خودش تنهاست. نمیدانم خانوادهاش میدانند یا نه. البته بازداشت است و احتمالاً خانوادهاش متوجه بشوند.
*به گذشت فکر کردهای؟
من شروین را دوست داشتم و به ازدواج با او فکر میکردم. او همه چیز را خراب کرد.
منبع: etemadonline-650919