hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

همرنگ طاووس

«در آغوش باران»، «در پیله ی تنهایی»، «صدای سکوت»، «اندوه لبخندهای بارانی» و «من بی تو» آثار امسال مریم نقدی، شاعر، نویسنده، داروساز، خلبان، هنرمند و ورزشکار است

میز شاعران! این میز هیچ ربطی به میزگرد ندارد اگر چه گرد است. هیچ ربطی به میز خدمت ندارد اگر چه محل خدمت اعضای کبابی است، هیچ ربطی به زیرمیزی ندارد اگرچه گذر پزشکان هم به آن افتاده است. القصه پس از نشست فوق العاده اخیر کبابی های شهر، مقام کبابی نام یکی از میزها را گذاشته است: میز شاعران. به جهت تکریم شعر و ادب فارسی و ارج نهادن به مقام شاعران در تمام اوزان! حتی شاعران اشعار بی وزن. البته همه جور آدمی روی آن می نشیند از داروساز تا خلبان هواپیماهای فوق سبک، از دارنده گواهینامه مدیریت تا نوازنده گیتار، از هنرمند رشته های نقاشی در سبک های رئال و هایپر رئال، حکاکی چوب، سوخته نگاری، شمع سازی تا ورزشکار در رشته های اسب سواری، اریال هوپ و شنا و تازه مقام کبابی مدعی است که اینجا فقط شاعران نشسته اند. شاید عجیب باشد ولی وقتی کارنامه زندگی یکی از شاعران را دنبال می کردم همه این موارد را و چند مورد دیگر را یک جا دیدم. از آثار او می توان به کتابهای «زندگی در روشنایی»، «بهترین باشید»، «به همین سادگی»، «در همین نزدیکی»، «آه ای عشق»، «عاطفه ی من توماکو؟»، «برای ناپلئون قلبم»، «در آغوش باران»، «در پیله ی تنهایی»، «صدای سکوت»، «اندوه لبخند های بارانی» و «من بی تو» اشاره کرد. شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید نویسنده و شاعری که کتاب هایش را نام بردیم کسی نیست جز «مریم نقدی». در یک جستجوی ساده به شعری با عنوان «سکوت» از او برخورد کردم:« زمان همیشه/ زخم خورده حقیقت بوده/ سکوت را نکوهش نکن/ همیشه حقیقت تلخ بوده/ راوی قصه گوی بهار/ نمی داند سرنوت امید و آرزو/ همیشه پر اشک بوده» و در شعر «حامی» او می خوانیم: «من دختر یزدان و پریوشم/ ریشه در خاک دارم/ اما از جنس آتشم/ مرا نترسان ز سوختن ز مرگ/ من ستاره ام/ تکه ای از خورشید دلکشم/ نه ابر می خواهم که سایه ام باشد/ نه بادی که مرکب پای پیاده ام باشد/ نه بارانی که همپایه ام باشد/ نه آسمانی که کاشانه ام باشد/ تنها خدا کافیست/...». می خواهم در شبکه اجتماعی وطنی شعر «فراموشی» او را برای همسرجان بفرستم و بنویسم که اثر مریم نقدی است ولی ترسیدم به هر حال عنوانش برای این مخاطب گرامی، صلاح نیست. و اما خود شعر این است:« گذر از تو ممکن می شود/ اگر خورشید و ماه خاموش شوند/ گذر از تو ممکن می شود/ اگر خواب آینه ها کابوس شوند/ گذر از تو ممکن می شود/ اگر مرغان هوا بی بال و پر خانه به دوش شوند/ گذر از تو ممکن می شود/ اگر تمام کلاغ های خبر چین/ همرنگ طاووس شوند/ گذر از تو ممکن می شود/ اگر  تمام دریاها  پر از داروهای جالینوس شوند/ گذر از تو ممکن می شود/ اگر  طوفان مثل نسیم کمی لوس شود/ گذر از تو ممکن می شود اگر مرداب بخندد و پر جوش و خروش شود...». از میان کارهای وی آثار «در آغوش باران»، «در پیله ی تنهایی»، «صدای سکوت»، «اندوه لبخندهای بارانی» و «من بی تو» چاپ 1402 دارند. روی میز شاعران می نشینم و به دوران نوجوانی سفر می کنم. در دوره نوجوانی، پدرم شعر سعدی را با نیمه طنز برایم می خواند و می گفت:«یکی از بزرگان اهل تمیز/ بلند شد سرش خورد به میز». شاید این همان میز شاعران بوده است! حالا که خوب فکر می کنم این میز، میز مسافران هم می تواند باشد و ما همان مسافری هستیم که کارمان فقط شده است از این ایستگاه تا ایستگاه بعدی شعر بخوانیم که در شعر، گشایش بزرگی است که در کلام و مجال دیگری نیست.

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نویسنده
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی، بیش از همه یک "دوست کتاب" به حساب می‌آید.
او کارشناسی ارشد هنر دارد، ۴ مجموعه شعر و ۱ مجموعه داستان و ۲ کتاب نثر ادبی منتشر کرده. ۱۲ نمایشگاه انفرادی نقاشی داشته و نوشتن را در گونه های مختلف تجربه کرده است.

نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد