چگونه یک مافیای حرفه ای شویم؟
گذشتن از روزهای کرونایی کار سادهای نیست. این مدت را با بازیهای متفاوت برای خود و خانوادهتان ساده کنید.
بیشتر بخوانید
ایرنا: گذشتن از روزهای کرونایی کار سادهای نیست. این مدت را با بازیهای متفاوت برای خود و خانوادهتان ساده کنید.
چند نفر؟
بازی مافیا حتی در یک جمع شش نفره هم قابل اجراست اما اگر یک بازی تمام عیار بخواهیم باید بگوییم ۱۰ نفر به بالا برای این بازی تعدادی است که بازی جذابی را میسازد.
هدف بازی؟
شناسایی مافیا توسط شهروندان و از بین بردن آنها در روز توسط آرای عمومی هدف اصلی بازی است. بازی تا باقی ماندن آخرین نفر از مافیا ادامه دارد.
چه نقشهایی؟
در بازی مافیا نقشهای زیادی داریم. در فرم کلاسیک این بازی شامل تعدادی مافیا، تعدادی شهروند که در آنها پزشک و کارآگاه وجود دارند هستند. در فرم فانتزی آن که سرگرمکنندهتر است تعداد نقشها بیشتر است.
خدا یا روایتگر: کسی که اداره بازی بر عهده اوست خدا(God) یا روایتگر (Narrator)نام دارد. خود او در روند بازی نقشی ندارد و وظیفهاش نظارت بر بازی است.
پدرخوانده(Godfather): پدرخوانده یا همان گادرفادر نقش اصلی مافیا را برعهده دارد. او انتخاب میکند که مافیا در فاز شب، چه شهروندی را از میان بردارد.
کارآگاه: کارآگاه یکی از شهروندان است که وظیفه دارد در فاز شب از روایتگر بازی بپرسد که یک فرد از بازی، مافیا یا شهروند است.
پزشک: پزشک در فاز شب با حدس و گمان خود میتواند یک فرد را در بازی حفظ کند. اگر پزشک درست تشخیص داده باشد که چه کسی در شب توسط مافیا کشته شده است، میتواند او را در بازی حفظ کند.
ناتاشا: ناتاشا یکی از اعضای مافیا است که هر شب یکی از شهروندان را لال میکند. فرد مذکور در تمام روز بعد نمیتواند صحبتی بکند.
کشیش: کشیش هر شب مانند پزشک که یک نفر زا به حدس و گمان حفظ میکند، یک نفر را به حدس خود از لالی در میآورد. بدیهی است که او همیشه موفق نخواهد بود و مافیا آنچنان راحت قابل پیشبینی نیستند.
این نقشها در شیوه بازیهای فعلی رایج در مافیا همیشگی هستند. نقشهای دیگری هم وجود دارد که به اختصار در مورد آنها سخن میگوییم:
مذاکرهکننده: مذاکره کننده یکی از اعضای مافیا است که در جریان بازی میتواند یکی از اعضا را انتخاب کند و او را عضوی از مافیا کند. قوانین مذاکره به این شرح است که اگر مافیا قصد به مذاکره داشته باشد، در فاز شب به روایتگر میگوید. مافیا در شب مذاکره، نمیتوانند همزمان شهروندی را از بین ببرند. مافیا پس از انتخاب فرد مذکور چشمهایشان را میبندند. روایتگر بازی یا خدا، به روی دست کسی که انتخاب شده است میزنند. گفتنی است که فردی که نقش کارآگاه، پزشک و کشیش دارد تبدیل به مافیا نمیشود. در برخی بازیها روایتگر روی دست کشیش، کارآگاه و پزشک نمیشود و در برخی بازیها هم بالعکس این کار را انجام میدهند.
روئین تن: روئین تن یکی از شهروندان است که درصورت مردن در شب، یک بار روئین تن است و نمیمیرد. روئینتن اگر در روز توسط آرای همگانی کشته شود، از دور بازی حذف میشود. در واقع او تنها یک بار در شب نمیمیرد.
این بازی همچنین نقشهایی از قبیل منافق، تروریست، تکتیرانداز و... دارد که چندان مصرف نمیشوند و برای بازیهای پرتعدادتر از ۱۵ نفر پیشنهاد میشود.
چگونگی بازی:
در یک نمونه فرضی ما ۷ نفر شهروند اعم از کارآگاه، کشیش، پزشک و ۴ شهروند و سه نفر مافیا داریم. تعداد شهروندان باید بیش از دو برابر مافیاها باشد. در این بازی روایتگر شب اعلام میکند. همه بازیکنان چشمهای خود را در فاز شب میبندند. خدا اعلام میکند که مافیا بیدار شوند. پدرخوانده، ناتاشا و مافیای عادی از خواب بلند میشوند. یکدیگر را میشناسند تا در روز سعی کنند به نحوی بازی کنند که نظر دیگران را برای کشتن شهروندان جلب کنند. شب اول برای شناسایی است. روایتگر اعلام خواب میکند. سپس کشیش، کارآگاه و پزشک را به نوبت بیدار میکند تا آنها را بشناسد. همه خواب هستند که شب اول تمام میشود.
با شروع روز اول در شرایطی که تعداد بالاست و همهمه شکل میگیرد، نوبتی حرف زدن بهترین کار است. روایتگر به نوبت زمان استدلال میدهد. در روز اول احتمالا استدلالها ضعیف خواهد بود. مثلا فردی میگوید که صدایی شنیده است و هرکسی از ظن خود حکمی میدهد.
یکی از قوانین بازی هدشات یا شلیک به سر است. این کار به معنای مطرح کردن مرگ آنی فردی به رای تمام افراد در روز است. پس از هدشات روز ادامه دارد، در حالی که در حالت عادی رایگیری، پس از مرگ فرد، بازی به شب میرود. گفتنی است که در روز اول درخواست هدشات نداریم.
رأیگیری روی افراد شروع میشود. هرکسی اگر در این حالت ۴ رأی بیاورد برای دفاع خوانده میشود. پس از دفاع کردن، دوباره روی افرادی که باقی ماندهاند رأیگیری میشود. در این حالت بازگشت روی افراد دیگر بی معناست. کسی که بیش از نصف آرای جمع را داشته باشد از بازی بیرون میرود. در نسخه کلاسیک بازی هرکسی که به بیرون از بازی برود، نقش او اعلام میشود. اما در بازی فانتزی مافیا، هر فردی که در نخستین روز کشته شود، هویتش فاش میشود.
یکی از زیباییهای بازی اعلام نکردن نقشها است. افراد در طول بازی نباید نقش خود را فاش کنند.
مجددا شب میشود و مافیا یک فرد را به انتخاب خود میکشد. اگر پزشک او را درست تشخیص دهد او در بازی میماند، در غیر اینصورت اما او از بازی بیرون میرود، بدون اینکه نقش او اعلام شود. در شب کارآگاه اگر مافیا و ناتاشا را از خدا استعلام کند، خدا به نحوی که دیگران متوجه نشوند به او اشاره میکند که آنها مافیا هستند. روایتگر در مورد پدرخوانده، یک بار به کارآگاه خلاف واقع میگوید. در دومین استعلام کارآگاه، روایتگر به او جواب مثبت میدهد. این کار برای لو نرفتن نقش پدرخوانده است، اگر شهروندان پدرخوانده را از بازی حذف کنند، بازی به اتمام میرسد.
روز و شبها ادامه دارد تا جایی که تعداد شهروندان و مافیا به حالت بحرانی برسد. مثلا اگر شهروندان ۴ نفر و مافیا ۳ نفر باشند، شرایط بحرانی میشود. روایتگر این شرایط را اعلام میکند. در این حالت اگر شهروندان انتخاب غلطی داشته باشند و رای به شهروند دیگری برای کشته شدن در روز بدهند، بازی ۳ به ۳ مساوی و به نفع مافیا به پایان میرسد.
این بازی به سادگی با یک بار بازی قابل فهم است. کافی است با گروهی که اهل مافیا هستند بازی کنید. این بازی را انتخاب کنید و از لحظات خود لذت ببرید.
در یک نمونه فرضی ما ۷ نفر شهروند اعم از کارآگاه، کشیش، پزشک و ۴ شهروند و سه نفر مافیا داریم. تعداد شهروندان باید بیش از دو برابر مافیاها باشد. در این بازی روایتگر شب اعلام میکند. همه بازیکنان چشمهای خود را در فاز شب میبندند. خدا اعلام میکند که مافیا بیدار شوند. پدرخوانده، ناتاشا و مافیای عادی از خواب بلند میشوند. یکدیگر را میشناسند تا در روز سعی کنند به نحوی بازی کنند که نظر دیگران را برای کشتن شهروندان جلب کنند. شب اول برای شناسایی است. روایتگر اعلام خواب میکند. سپس کشیش، کارآگاه و پزشک را به نوبت بیدار میکند تا آنها را بشناسد. همه خواب هستند که شب اول تمام میشود.
با شروع روز اول در شرایطی که تعداد بالاست و همهمه شکل میگیرد، نوبتی حرف زدن بهترین کار است. روایتگر به نوبت زمان استدلال میدهد. در روز اول احتمالا استدلالها ضعیف خواهد بود. مثلا فردی میگوید که صدایی شنیده است و هرکسی از ظن خود حکمی میدهد.
یکی از قوانین بازی هدشات یا شلیک به سر است. این کار به معنای مطرح کردن مرگ آنی فردی به رای تمام افراد در روز است. پس از هدشات روز ادامه دارد، در حالی که در حالت عادی رایگیری، پس از مرگ فرد، بازی به شب میرود. گفتنی است که در روز اول درخواست هدشات نداریم.
رأیگیری روی افراد شروع میشود. هرکسی اگر در این حالت ۴ رأی بیاورد برای دفاع خوانده میشود. پس از دفاع کردن، دوباره روی افرادی که باقی ماندهاند رأیگیری میشود. در این حالت بازگشت روی افراد دیگر بی معناست. کسی که بیش از نصف آرای جمع را داشته باشد از بازی بیرون میرود. در نسخه کلاسیک بازی هرکسی که به بیرون از بازی برود، نقش او اعلام میشود. اما در بازی فانتزی مافیا، هر فردی که در نخستین روز کشته شود، هویتش فاش میشود.
یکی از زیباییهای بازی اعلام نکردن نقشها است. افراد در طول بازی نباید نقش خود را فاش کنند.
مجددا شب میشود و مافیا یک فرد را به انتخاب خود میکشد. اگر پزشک او را درست تشخیص دهد او در بازی میماند، در غیر اینصورت اما او از بازی بیرون میرود، بدون اینکه نقش او اعلام شود. در شب کارآگاه اگر مافیا و ناتاشا را از خدا استعلام کند، خدا به نحوی که دیگران متوجه نشوند به او اشاره میکند که آنها مافیا هستند. روایتگر در مورد پدرخوانده، یک بار به کارآگاه خلاف واقع میگوید. در دومین استعلام کارآگاه، روایتگر به او جواب مثبت میدهد. این کار برای لو نرفتن نقش پدرخوانده است، اگر شهروندان پدرخوانده را از بازی حذف کنند، بازی به اتمام میرسد.
روز و شبها ادامه دارد تا جایی که تعداد شهروندان و مافیا به حالت بحرانی برسد. مثلا اگر شهروندان ۴ نفر و مافیا ۳ نفر باشند، شرایط بحرانی میشود. روایتگر این شرایط را اعلام میکند. در این حالت اگر شهروندان انتخاب غلطی داشته باشند و رای به شهروند دیگری برای کشته شدن در روز بدهند، بازی ۳ به ۳ مساوی و به نفع مافیا به پایان میرسد.
این بازی به سادگی با یک بار بازی قابل فهم است. کافی است با گروهی که اهل مافیا هستند بازی کنید. این بازی را انتخاب کنید و از لحظات خود لذت ببرید.
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران