«اگر رویایی در دل داری به دنیا بیاورش و به آن زندگی بخش»؛ این شعار نخستین مرکز روزانه آموزشی- توانبخشی ویژه میانسالان و سالمندان در اصفهان است که بیش از دو دهه است به سالمندی رنگ سرزندگی زده تا بر روی تعریف بسیاری از ما از سالمندی که آن را برابر با ناتوانی جسمی، تنهایی و خمودگی میدانیم، خط بکشد. سالمندان در این مرکز با علاقه فراوان در کلاسهای مختلف آموزشی، هنری و ورزشی شرکت میکنند و سرحالتر و باانگیزهتر از بسیاری از جوانان و میانسالان دیده میشوند.
نیلوفر هرندیزاده، مدیر مرکز رنگین کمان سپید، متولد 1341 در اصفهان است و تا مقطع کارشناسی ارشد در رشته مدیریت اجرایی تحصیل کردهاست. با او درباره رنگینکمان سپید، اهداف و فعالیتهای آن و تجربیات ارزندهای که در این سالها در زمینه سالمندان به دست آورده به گفتگو نشستیم.
نیلوفر هرندیزاده، مدیر مرکز رنگین کمان سپید
از اهداف و برنامههای «رنگینکمان سپید» بگویید.
اینجا یک مرکز روزانه توانبخشی ویژه سالمندان و میانسالان است و سن پذیرش افراد از ۵۵ سالگی است. افراد بالای 60 سال زیادی هستند که دیگر فعالیت اجتماعی ندارند و فرزندانشان کنارشان نیستند، آنها میتوانند از صبح تا ظهر به مرکز ما بیایند و از برنامههای مختلف مرکز استفاده کنند.
کلاس آموزشی در فضای حیاط مهد سالمندان رنگین کمان سپید
گذراندن چند ساعت از روز در کنار افراد همسنوسال خود و پرداختن به فعالیتهای مورد علاقهای که احتمالا در جوانی فرصت پرداختن به آن را نداشتهاند، اوقات خوشی را برای آنها فراهم میکند. مربیان تعلیمدیده و متخصص ما تواناییهای هر سالمندی را تشخیص میدهند و کمک میکنند تا آن توانمندی فرصت بروز پیدا کند. برخی از مربیان ما نیز سالمندانی هستند که به صورت داوطلبانه به بخش آموزش وارد میشوند و تخصص و هنر خود را در اختیار دیگر سالمندان قرار میدهند. مثلاً اگر معلم بودهاند، حالا با ساعتهای کمتر و مناسب سنشان دوباره معلم میشوند؛ از جمله در بخش سوادآموزی، هنر بافتنی و بخش توسعه اجتماعمحور، بانوان داوطلب سالمند همکاری دارند.
در رنگینکمان سپید چه آموزشهایی ارائه میشود؟
آموزشهای ما در سه بخش مشخص هستند. نخست، بخش فعالیتهای فیزیکی و ورزشی است که بهطور خاصی به یوگا و حرکات اصلاحی میپردازیم که تاثیرات بسیار مثبتی بر وضعیت جسمی و سلامتی سالمندان دارد. استقبال زیادی نیز از این بخش میشود. یوگا توانسته جایگزین مناسبی برای جلسات متعدد فیزیوتراپی، مصرف بالای دارو و کاهش سردردهای میگرنی در بسیاری از افراد مرکز باشد.
زمینه دوم آموزشهای ما شامل کلاسهای زبان، کامپیوتر، موبایل و آموزشهایی است که برای بهروز شدن یک سالمند نیاز است؛ بسیار هم از آنها استقبال میشود.
در مورد آموزش زبان باید بگویم که گروه زبان ما روش جدیدی در پیش گرفته که مناسب با این سن است. من به همه سالمندان عزیزی که میخواهند زبان یاد بگیرند، پیشنهاد میدهم که این روش، بسیار سودمند است و آنها بعد از مدتی آموزش میتوانند در خانه نیز به آموزش زبان ادامه دهند.
کلاس نقاشی با حضور سالمندان در مرکز روزانه رنگین کمان سپید
کلاسهای متنوع هنری، سومین بخش از فعالیتهای آموزشی ما است. نقاشی، موسیقی، ادبیات نمایشی و سفال از جمله این آموزشهای هنری هستند.
با توجه به تجربه ارزندهای که درزمینه کار با سالمندان در این سالها به دست آوردهاید چه توصیههایی میکنید به افراد جوان و میانسالی که هنوز سالمند نشدهاند و نیز به افرادی که در خانواده آنها فرد یا افراد سالمندی وجود دارد؟
اگر قبل از ورود به سالمندی، این مرحله را بشناسیم و با آن بهصورت یک واقعیت برخورد کنیم و از قبل برایش برنامهریزی داشته باشیم، دراینصورت سالمندی میتواند دوره شیرینی باشد.
ورزش کردن و آشنایی بدن با ورزش قبل از سالمندی بسیار مهم است. اگر سالمندی، قبل از این دوره ورزش نکرده باشد در این دوره باید به آن بپردازد. ورزش علاوه بر تاثیرات مفید جسمی از نظر روحی نیز بسیار تاثیرگذار و سودمند است.
رفتن بچهها از خانه به خاطر ازدواج یا تحصیل یا متاسفانه مرگ عزیزان، سالمندان را تنها میکند و این برای فرد سالمند بسیار سخت است. داشتن یک گروه دوستی در این شرایط بسیار مهم است.
اگر افرادی که با سالمند در ارتباطند، بتوانند آنها را در مراکزی که برنامههایی دارند که سالمندان هم میتوانند از آنها استفاده کنند؛ مراکزی مثل بنیادهای فرزانگان، فرهنگسراها یا مرکز ما آشنا کنند تا از برنامههایشان استفاده کنند، بسیار مفید است؛ چون در ارتباط بودن با همسالان و توجه و کشف مهارتهای آنها که چه بسا تاکنون شناخته نشده برای سالمندان بسیار مفید است. اگر هم امکان استفاده از این مراکز و برنامهها نیست، میشود مهارتهایی را که سالمند داشته است مورد توجه قرار دهند؛ مثلا اگر سالمندی بافتنی میکرده از او بخواهند که دوباره آن را انجام دهد. اگر مطالعه کردنش خوب بوده و حالا خواندن کتاب برایش سخت است، کتاب گویا برای او فراهم کنند. خلاصه هر سالمندی تواناییهایی دارد که اطرافیان او باید به آنها توجه کنند. بازیهای فکری و حل جدول هم برایشان بسیار خوب است.
ایران به سمت پیری جمعیت پیش میرود و به گفته کارشناسان، بحران پیری جمعیت از سال 1410 خود را نشان میدهد. با توجه به این شرایط، چقدر ایجاد و گسترش مراکزی مانند مرکز شما، مهد روزانه سالمند نیاز است؟
مراکز روزانه ویژه سالمندان حتما باید افزایش یابد. به نظر من، در هر محله باید یک مرکز روزانه برای سالمندان ایجاد شود؛ همانطور که فرهنگسراها در سطح شهر زیاد شدهاند. من به کسانی که قصد ورود به بازار کار دارند، پیشنهاد میکنم که اگر به فعالیت در زمینه سالمندان علاقه دارند، کار در این زمینه موقعیت خوب و لذتبخشی است؛ البته دشوارهای زیادی نیز دارد اما گاهی ما با صحنههایی مواجه میشویم که انگیزه و امیدمان به کار با سالمندان را دوچندان میکند.
سالمندان در حال بازی والیبال در مرکز روزانه رنگین کمان سپید
برایمان از این صحنههای لذتبخش و امیدوارکننده بگویید.
کم نیستند سالمندانی که روزهای اول، تاتیتاتی میکردند و با پشتی خمیده به سختی راه میآمدند، با کسی حرف نمیزدند و نگاهشان بیفروغ بود، به جرات میگویم که بعد از یک یا دو هفته تغییر کردهاند؛ سریعتر راه میروند، پوست به شدت چروکیده آنها صافتر میشود، کمکم نگاه میکنند و حرف میزنند و لبخند روی لبهایشان مینشیند. دیدن این صحنهها برای ما بسیار لذتبخش است. خودشان هم دائما میگویند که اگر با این مرکز آشنا نشده بودند و اینجا نبودند الان روی تخت بیمارستان بودند.
گویا کتابهایی نیز در زمینه سالمندان و موضوعات مربوط به آن منتشر کردهاید.
بله، کتابهایی منتشر کردهایم که فکر میکنم مطالعه آنها برای کسانی که سالمند دارند و افرادی که میخواهند در زمینه سالمندان شروع بهکار کنند، بسیار مفید است. ما در کتاب «سبز گردد شاخساران کهن» از روند تاسیس رنگینکمان سپید و تجربیات نزدیک به دو دههمان نوشتهایم، بخشهای مختلف کارمان را توضیح دادهایم و مربیان نیز درمورد فعالیت خودشان توضیح دادهاند.
«سبز گردد شاخساران کهن» از جمله کتاب های منتشر شده توسط اعضای رنگین کمان سپید
«همراه با آلزایمر» یا «با سالمندان» از جمله کتابهایی هستند که توسط اعضای مرکز ما ترجمه شدهاند. در این کتابها روشهای برخورد با بیمار آلزایمری و نیز فرد سالمند برای کسانی که با این افراد در ارتباطند بیان شده است. «بنمایههای اجتماعی در ترانهها و ترانه متلها» و «ذهن باغچه» نیز از دیگر کتاب های نوشته شده توسط اعضای مرکز ما هستند.
از پادکستها و تئاترهایی که در رنگینکمان سپید تولید کردهاید، بگویید.
تئاتر برای سالمندان میتواند بسیار سودمند باشد و جای چندین کلاس را برایشان بگیرد. خیلی از مادربزرگها بسیار شیرین صحبت میکنند و به صورت طبیعی حالتهای نمایشی مختلفی از آنها میبینیم. بازی آنها در تئاتر بسیار دیدنی و لذتبخش است و خودشان نیز این بخش را بسیار دوست دارند.
ما دو نمایش با عنوان «مغازه شماره 13» و «شازده کوچولو» با اجرای خانمهای سالمند تولید کرده ایم که از جشنواره تئاتر آفتاب جوایزی به دست آورده اند.
در دورهای که سالمندان عزیز ما دو نمایش را تمرین میکردند جو بسیار شادی در مرکز وجود داشت.
بخش فرهنگی ما در زمینه تولید پادکست بسیار فعال است. «سپیدار» نام پادکست مرکز رنگینکمان سپید است که تاکنون در چهار قسمت با عنوانهای اشیاء خاطرهانگیز من، محلههای اصفهان، نگاه به سالمندی و ماهی سیاه کوچولو تولید شده است. سالمندان عزیز کشور میتوانند با آشنایی و گوشدادن به آنها با ما ارتباط برقرار کنند.
سپیدار، پادکست مرکز روزانه رنگین کمان سپید
تاکنون پیش آمده که از این کار خسته شوید و در ادامه دادن به آن تردید کنید؟
خستگی، مسئلهای است که برای بسیاری از مدیرانی که کارهای مخصوص فرهنگی انجام میدهند، پیش میآید. مسئله، قشری که با آن در ارتباط هستی، نیست؛ اتفاقا این موضوع کمترین بخش قضیه است. ما در کارمان بهخاطر تأثیرات مثبتی که در سالمندان میبینیم هرروز شارژ میشویم. میبینیم که حداقل داریم خدمتی میکنیم و به عدهای از مردم سود میرسانیم، هم خودمان احساس رضایت میکنیم و هم آنهایی که برایشان کار میکنیم. آنچه در این کار خستهات میکند، مسائل حاشیهای است که وقتی زیاد میشود بهاندازه اصل قضیه اهمیت مییابد. واقعاً کارهای اداری، آدم را خسته میکند. کاش مسئولان مملکت برای این قضیه فکری بکنند تا چالشهایی که مدیران کارآفرین با آنها مواجههاند، کمتر شود. بخشی از کارهای اداری لازمند اما زیاد شدن آنها و مشکلاتی که در عمل ایجاد میکنند، مسئله است. اگر مسئولان بتوانند از مشکلات بخش اداری بکاهند، برای مدیران آرامشی ایجاد میشود که میتوانند بهتر و بیشتر در کار اصلی خود به جامعه هدفشان خدمت کنند. به هر حال، یک مدیر هم از نظر مالی و هم از نظر جسمی و زمانی، سرمایهای گذاشته و با تمام دشواریها کار میکند اما وقتی کارهای اداری مشکل ایجاد کند و دست و پای آدم را ببندد دیگر خسته میشود و چه بسا به اینجا برسد که بگوید نخواستم و عطایش را به بقایش بخشیدم.