مهفام سلیمانبیگی: بازی پیچیده جمهوری آذربایجان و ترکیه برای کریدور جنجالی زنگهزور دوباره خبرساز شده است. بهتازگی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه و رسانههای این کشور، در جریان سفر او به منطقه نخجوان، موضوع ایجاد کریدور زنگهزور را مجددا به طور جدی پیش کشیدهاند. با این تفاوت که این بار پای مداخله بلوک غرب هم به ماجرا باز شده است.
ماجرای زنگهزور چیست؟
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه و الهام علیاف، رئیس دولت جمهوری آذربایجان، دوشادوش هم برای پیشبرد طرح بلندپروازانه ایجاد «دالان تورانی» از طریق کریدور زنگهزور- لاچین تلاش میکنند.
منطقه زنگهزور در شرق ارمنستان و در محدوده استان «سیونیک» یعنی کانون حملات جدید ارتش آذربایجان قرار دارد. سیونیک از شرق از سوی جمهوری آذربایجان و از غرب از طرف نخجوان احاطه شده است و از جنوب نیز مرزی ۴۴ کیلومتری با ایران دارد؛ بنابراین این منطقه نهتنها برای باکو و ایروان؛ بلکه برای تهران هم دارای اهمیت استراتژیک ویژه است. همین امر در ماههای گذشته حساسیت و هشدار ویژه تهران را به همراه داشته است.
ازدسترفتن احتمالی مزیت ارتباطی ایران در صورت افتتاح کریدور زنگهزور و اتصال خاک اصلی جمهوری آذربایجان به نخجوان یکی از دلایل اصلی مخالفت تهران با ایجاد این دالان ارتباطی است؛ ضمن اینکه ایران تحولات قفقاز جنوبی پس از جنگ دوم قرهباغ را علاوه بر یک تهدید علیه منافع میانمدت و بلندمدت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خود، تهدیدی نسبت به امنیت ملی این کشور نیز تفسیر میکند.
اراضی نخجوان پس از تصمیم شوروی برای دادن منطقه ترکنشین زنگهزور به ارمنستان در سال 1920، از بقیه اراضی جمهوری آذربایجان دور مانده است. یک سال بعد، نخجوان با معاهده مسکو که در 16 مارس 1921 بین ترکیه و اتحاد جماهیر شوروی امضا شد، ساختاری خودمختار به دست آورد و به شرط واگذارنشدن به کشور دیگری به آذربایجان واگذار شد. همین موضوع در توافقنامه قارص که در 13 اکتبر 1921 بین ترکیه، شوروی، آذربایجان، ارمنستان و گرجستان امضا شد، تأیید شد و ترکیه ضامن باقیماندن نخجوان بهعنوان یک جمهوری خودمختار وابسته به آذربایجان شد.
حالا علیاف با تکیه به همین موضوع و با بیان اینکه: «متأسفانه زنگهزور غربی از طرف مقامات شوروی از آذربایجان جدا شد و بهاینترتیب ارتباط جغرافیایی قسمت اصلی آذربایجان و نخجوان قطع شد»، توجیهی برای تحمیل کریدور زنگهزور پیدا کرده است. اردوغان هم در سفر اخیرش و در مجمع عالی جمهوری خودمختار نخجوان یک بار دیگر صراحتا از این تصمیم آذربایجان حمایت کرده است.
جمهوری خودمختار نخجوان میزبان تنها مرز زمینی آذربایجان با ترکیه با خطی به طول 17.7 کیلومتر است و به قول آتاتورک بهعنوان دروازه ترکیه به جهان تُرک عمل میکند. ازاینرو هم اردوغان افتتاح مسیر زمینی کریدور زنگهزور در جنوب قفقاز را «مسئله راهبردی» برای ترکیه میخواند و تأکید دارد که این کریدور برای روابط آنکارا و باکو «بسیار مهم» است.
او حتی اعلام کرد که اگر ایروان با چنین چیزی مخالفت کند، کریدور میتواند از ایران عبور کند.
پیشازاین هم البته یک بار مسیر ایران بهعنوان راه جایگزین جمهوری آذربایجان معرفی شده بود. ماجرا حتی تا جایی پیش رفت که توافقی میان این کشور با ایران هم شکل گرفت و بنا شد اولین پل روی رود ارس ساخته شود تا جمهوری آذربایجان از طریق آن ارمنستان را دور بزند؛ اما میانه کار آذربایجان کنار کشید و پس از آن هم موضوع مسکوت ماند.
بلوک غرب در ارمنستان چه میخواهد؟
در طرف مقابل ارمنستان همچنان تأکید دارد که «هیچ کریدوری نمیتواند در خاک ارمنستان فعالیت کند».
به جز این، ارمنستان و جمهوری آذربایجان که پیشازاین حوزه نفوذ روسیه به شمار میآمدند، این روزها شاهد حضور پررنگتر بلوک غرب در این منطقه هستند. حمایت صریح آمریکا و اروپا از ارمنستان از سویی و نیاز اروپا به انتقال انرژی از منطقه قفقاز از کریدور زنگهزور معادلات را پیچیدهتر از همیشه
کرده است.در چنین شرایطی سرنوشت زنگهزور به کجا ختم خواهد شد؟ این پرسشی است که علی ضیایی، کارشناس و رئیس پژوهشکده حملونقل و احسان موحدیان، کارشناس منطقه قفقاز، پاسخ نزدیک به همی
برای آن دارند.
به باور ضیایی ماجرا را باید در سه سطح دید؛ سطح اول موضوع ارتباطات حملونقلی کشورهاست، سطح دیگر این است که کریدور نوار مرزی را قطع میکند و سطح سوم احتمال تصرف استان سیونیک از طرف آذربایجان است. او به «شرق» میگوید: «برخی البته دو سطح دوم و سوم را یکی تلقی میکنند؛ اما من تفکیکشده میدانم. آنچه اکنون مطرح است سطح سوم است؛ هرچند ترکیه و آذربایجان با احتیاط مطرحش میکنند؛ اما قصدشان این است. حتی در جلسهای که بهتازگی اردوغان در نخجوان داشت، واضح درباره واگذاری ناحق سیونیک از سوی شوروی به ارمنستان صحبت کرد. با این حال من این اتفاق را ناممکن میدانم؛ نه به خاطر فشار آمریکا و غربیها چون دسترسی آنان محدود است. ضمن اینکه شواهد امر نشان میدهد همان اندازه که آمریکا مخالف است، انگلستان موافق است و اصلا اردوغان با پشتوانه بریتانیا ورود پیدا کرده است. از نگاه من تا امروز تنها عامل بازدارنده موضعگیری رسمی و جدی ایران در مقابل هرگونه تغییر دراینباره بوده است. اگر تهدید ایران نبود تا امروز حتما این اتفاق افتاده بود؛ بهویژه با توجه به اینکه ارمنستان چندان انگیزه دفاع نشان نمیدهد. سخنرانی نخستوزیرشان هم این را نشان میداد؛ چون بهشدت از موضع ضعف بود».
او میافزاید: «در سطح ارتباطات حملونقلی بحث پیچیدهتر است؛ بر سر اینکه آیا ایران و روسیه موافق هستند یا نه، اختلاف نظرات بسیاری بین صاحبنظران وجود دارد. من نمیدانم تصمیم ایران چیست؛ اما وضعیت اینطور است که اگر نخجوان و آذربایجان صرفا با خط ریلی یا جاده متصل شوند، یک مزیت برای ایران دارد و یک عیب. عیبش این است که مزیت کریدور شرق به غرب را از دست میدهیم (هرچند اگر کریدور شرق به غرب ایران راه بیفتد، به نظر من زنگهزور اصلا توانایی رقابت با آن را ندارد. همین الان ژورنالهای اروپایی نشان میدهد آنها در حال ناامیدشدن از میدل کریدور هستند؛ چون آنها انتظار یک کریدور بینقارهای داشتند؛ اما در نهایت تنها به کریدور منطقه کاسپین تبدیل شده، نه بیشتر. بههمیندلیل اگر کریدور ما راهاندازی شود، سایر کریدورها خیلی توان رقابت ندارند). مزیت آن هم برای ایران که البته با شرط است، این است که خط جلفای ما قابلیت راهاندازی پیدا خواهد کرد. اگر ارتباطات بین نخجوان، ارمنستان و آذربایجان برقرار شود، ما مثل 40 سال پیش میتوانیم از جلفا وارد نخجوان شویم و بعد ارمنستان و بعد هم آذربایحان و روسیه».
او همچنین ادعای اردوغان مبنی بر عبوردادن کریدور از خاک ایران را یک بازی دوگانه میداند و توضیح میدهد: «مدتها پیش این موضوع بین ایران و آذربایجان مطرح شد و حتی به بحث عملیاتی هم نزدیک شد؛ اما نهایتا مسکوت گذاشته شد تا اکنون که دوباره اردوغان مطرحش کرده. اگر بتوانند سیونیک را تصرف کنند که رسما همه چیز را با هم دارند؛ یعنی هم تصرف ارضی کردهاند و هم کریدور را راه میاندازند؛ اما چون نمیتوانند حرف تصرف را به میان بیاورند، یک بازی روانی با ایران و ارمنستان به راه انداختهاند. این یک رفتار سیاسی است. قبلا درباره راهآهن رشت-آستارا و کریدور خلیج فارس-دریای سیاه هم این برخورد انجام شد».
ضیایی درباره مواضع ایران نسبت به این ماجرا نیز معتقد است که ایران کوتاه نخواهد آمد؛ چراکه حالا دیگر ماجرا امنیتی و نظامی شده است.
ارمنستان کانون بحران میشود
احسان موحدیان نیز باور دارد که این کریدور تا زمانی که ایران مخالفت جدی دارد، نمیتواند شکل بگیرد. به گفته او درست است که ایران با عدم برنامهریزی بهموقع، فرصت سرمایهگذاری اقتصادی و فرهنگی را در منطقه قفقاز در مواردی از دست داده؛ اما در این موضوع قدرت کافی را برای متأثرکردن رقبایش دارد. اگر نداشت، اردوغان عقبنشینی تاکتیکی
انجام نمیداد.
از نگاه او کشورهای غربی هم به قصد حمایت از ارمنستان به ماجرا نیامدهاند و صرفا چون سیاستهای نخستوزیر ارمنستان محکم نبوده، از یک سو همراهی روسها بهعنوان پشتیبان سنتیاش را تا حدی از دست داده و از طرف دیگر پای غربیها را به آن منطقه باز کرده است.
موحدیان به «شرق» میگوید: «دراینمیان ترکیه هم به دنبال امیال اقتصادی خودش است تا در نهایت از خلال آن جهان ترک مدنظرش را شکل دهد. با این حالت زمانی که ایران در حفظ مرزش با ارمنستان جدیت دارد و تأکید میکند این راه باید برقرار بماند، اتفاقی نمیافتد؛ اما اگر ایران دچار شرایطی شود که همسایهها احساس کنند ایران توانایی حفاظت از مرزش را ندارد یا در داخل ارمنستان اعتراضات به تصرف قرهباغ از طرف ارتش جمهوری آذربایجان به حدی برسد که باکو و آنکارا بتوانند با استفاده از شرایط به خاک این کشور دست بیندازند، این احتمال وجود دارد که به سمت ایجاد کریدور بروند و درگیری ایجاد شود».
به باور این کارشناس ورود فرانسه، آلمان و آمریکا به این موضوع، آغاز یک روند طولانی مداخله در ارمنستان است از طرف غربیها که به دنبال ضربهزدن به روسیه، چین و ایران هستند.
آنطورکه موحدیان میگوید، اگر آذربایجان و ترکیه در همین چند هفته حس کنند شرایط به گونهای است که میتوانند، حتما این کار را میکنند؛ چون این برنامه صدساله ترکیه بوده و نقش انگلستان را هم نباید نادیده گرفت.
همچنین به اعتقاد کارشناس مسائل قفقاز حرف اردوغان درباره عبوردادن کریدور از ایران، صرفا یک حرف تاکتیکی بوده است؛ چراکه راهبرد ترکیه این است که مسیر از داخل خاک ارمنستان عبور کند، در سه سال پس از جنگ 2020 نیز در حال تکمیل همین مسیر ریلی بوده است؛ اما ترکیه ایران را بزرگترین رقیب خودش در حوزه تمدن، سیاست و اقتصاد میداند که در حوزههای دیگر سیاست خارجه ازجمله سوریه، عراق، لبنان و لیبی از آن شکست خورده، شرایط اقتصادی بدی هم دارد و ایجاد کریدور ترانس کاسپین از مسیر ارمنستان از چین تا انگلیس سود اقتصادی هنگفتی برایش دارد و این کشور را به قطع صادرات انرژی و انتقال کالا تبدیل میکند که موجب ارزشمندی سیاسی و امنیتی آن هم میشود.
موحدیان میافزاید: «ترکیه قطعا نمیخواهد جای خودش را ایران بگیرد و ایران باشد که شاهرگ کریدوری انتقال کالا و انرژی را از دست میگیرد؛ پس طبیعتا ترجیح میدهد کریدورش از ایران عبور نکند؛ بنابراین هرگز اردوغان نمیخواهد که این مسیر کریدوری از ایران عبور کند و حرفش فقط جنبه تاکتیکی داشته است.
منبع: sharghdaily-898890