hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > فرهنگی > گفتگو با ظریفه رحیمی، معلم و داستان نویس

زندگی با قهرمان های داستان

گفتگو با ظریفه رحیمی، معلم و داستان نویس

ظریفه رحیمی متولد ۱۳۴۸ اردبیل و دانش آموخته کارشناسی معارف و الهیات است وی سال گذشته در جشنواره رضوی داستان کوتاه مقام دوم را کسب کرد.

ظریفه رحیمی متولد ۱۳۴۸ اردبیل و دانش آموخته کارشناسی معارف و الهیات است وی پنج سال پیش وقتی از شغل معلمی بازنشسته شد، به دلیل علاقه به نویسندگی در کلاس­های داستان نویسی شرکت کرد .بارها درجشنواره ها و مسابقات شرکت کرد و مقام آورد برای نمونه سال گذشته درجشنواره رضوی داستان کوتاه مقام دوم را کسب کرد. چند داستان کوتاه نوشته که در کتاب­ها به چاپ رسیده  و کتاب خاطراتی از دو برادر شهیدش نیز دارد که درحال چاپ است .با هم پاسخ های رحیمی را می خوانیم:

 

*ظریفه رحیمی را چقدر می شناسید؟

باخودشناسی انسان به خداشناسی می رسد . منم خودم را تاحدودی می شناسم . سعی می کنم باتلاش وکوشش در زندگی به هرچیزی دست پیدا کنم . اگر فکری به ذهنم رسید باید دنبال آن بروم .کمتر کسی می تواند مانع رسیدن به آن مقصدم باشد . می شود گفت:  یک بسیجی بی ترمز هستم و تقریبا خستگی ناپذیرم .و مصداق شعر :

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم    موجیم که آسودگی ما عدم ماست

 

*دوران کودکی و نوجوانی شما چطور بود؟

کتاب یادم نیست ولی بازی هایی که می کردیم می توانم  به هفت سنگ اشاره کنم . توپ را که می زدیم و سنگها را می ریختیم  تلاش می کردم و می دویدم . اجازه نمی دادم توپ به من بخورد و هرطور شده دوباره آنها را می چیدم وگروهم را برنده می کردم.

 

*شما برنامه و الگوی خاصی برای مطالعه دارید؟ شده است کتاب هایی که دوست ندارید را هم تا انتها بخوانید؟

معمولا کتابی را می خوانم که مورد علاقه ام باشد . زمان و مکان مطالعه هم بسیار مهم است. درجاهایی که سروصداست و محیط شلوغ نمی توانم کتاب بخوانم.  اگر هم بخوانم چیزی از آن نمی فهمم. زمانی هم که کارهای روز مره را انجام دادم و بیکار شدم موقع خواندن و نوشتن فرا می رسد .

 

*شما سراغ نوشتن رفتید یا نوشتن سراغ شما آمد؟

فکر کنم من سراغ نوشتن رفتم چون اگر نوشتن سراغ من می آمد زودتر نویسندگی را شروع می کردم.  نه در سن حدود ۵۰ سالگی

 

*رابطه شما با فضای مجازی چطور است؟

متاسفانه یاخوشبختانه کرونا کاری کرد که در این دوران حدود سه سال،  همه، کوچک و بزرگ ناخواسته و خواسته وارد فضای مجازی شدند. من هم کلاسهای داستان نویسی را دراین فضا تجربه کردم مزیتش این بود که حتی کلاسهایی که در تهران و شهرهای دیگر برگزار می شد هم استفاده می کردیم بعضی از کلاسها هنوز هم ادامه دارند مثل حلقه داستان بنیاد

 

*چه شد که آموزگاری را برای خود انتخاب کردید؟

شنیده بودم  معلمی شغل انبیاست َ ازطرفی خودم عاشق یاد گرفتنم . حتی اکنون هم مشغول تحصیل درحوزه علمیه هستم.دوست داشتم آنچه را که یاد می گیرم به دیگران هم منتقل کنم. بنابراین می توانستم از طریق معلمی این کار را انجام دهم با مدرک سوم راهنمایی ازدواج کرده بودم باهمان مدرک آموزشیار نهضت سوادآموزی شدم. سپس ادامه تحصیل دادم و دیپلم گرفته، معلم رسمی آموزش و پرورش شدم. هم زمان با معلمی و بچه داری و... ادامه تحصیل داده مدرک کارشناسی گرفتم.

ظریفه رحیمی معلم و داستان نویس
ظریفه رحیمی معلم و داستان نویس


 

*اقلیم، جغرافیا، موقعیت و زادبوم شما چه تاثیری در کارهای شما داشته است؟

بیشتر داستان های من برگرفته از قصه های مادرم و بزرگترهای فامیل است که در مورد مردمان اقلیم و جغرافیا ی خودمان، در دورهمی های شب های برفی و زمستانی گفته شده.

 

*چه شد که بعد از بازنشسته شدن سراغ نوشتن رفتید؟

وقتی باز نشسته شدم چون به نویسندگی علاقه داشتم توسط دوستم با کلاسهای داستان استاد مهدوی آشنا شدم و هر دوشنبه در کلاسها شرکت کردم. خواندم و نوشتم و

بیشتر از داستان نویسی دوست داشتم خاطره نویسی یاد بگیرم و خاطرات دو برادر شهیدم را بنویسم و موفق شدم.

 

*قهرمانان شما چقدر در اطراف شما و در شهر دیده می شوند؟

بااینکه داستان­های من درگذشته اتفاق افتاده ولی سعی می کنم، به روز  ودر زمان حال بنویسم. تا مخاطبان مخصوصا جوانان و نوجوانان با قهرمان های داستان من زندگی کنند. از طرفی بیشتر داستان هایم را طنزدار  می نویسم.

 

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نویسنده
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی، بیش از همه یک "دوست کتاب" به حساب می‌آید.
او کارشناسی ارشد هنر دارد، ۴ مجموعه شعر و ۱ مجموعه داستان و ۲ کتاب نثر ادبی منتشر کرده. ۱۲ نمایشگاه انفرادی نقاشی داشته و نوشتن را در گونه های مختلف تجربه کرده است.

نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد