
علی چاوشیان که دانش آموز کلاس پنجم است یک نگاهش به بازیکنان در حال بازی است و با نگاه دیگرش مراقب حرکات و صحبتهای ما است. در پاسخ سوال درس بهتر است یا ورزش؟ گفت: هر دو خوب هستند و بعد توپ تنیس را از روی زمین برداشت و قبل از اینکه به دوستش بدهد، گفت: این کره زمین است و بعد توپ را به دوستش داد که بازی را شروع کند.
با تعجب بیشتری پرسیدم وسط بازی، کره زمین چه کار دارد؟ گفت: من و محمد جواد تدبیری، در جشنواره جابر، در مورد منظومه شمسی و محیط زیست تحقیق کردهایم.
پس چرا زمین ورزشگاه - پياده رو_تمیز نیست؟ "ما همه زمین را خراب کردیم. با موتور و ماشین و کارخانهها، هوا را آلوده کردیم، آب را هدر میدهیم. آن طرف را نگاه کن درخت ها همه خشکیده است. آدمها هم مثل دایناسورها منقرض خواهند شد و همه خندیدند".
حالا چرا دایناسورها را هدف گرفتی؟ با راکتی که دستش بود به دوستش اشاره کرد و گفت: از قاسم تدبیری بپرس که درباره دایناسورها تحقیق کرده است. قاسم تدبیری همان دانش آموزی است که کلاس چهارم درس میخواند و در گوشهای نزدیک به بچهها قصد دارد با تکههای چوب، یک کلبه بسازد و آن را به داییاش بدهد و یک میز تنیس روی میز جایزه از او بگیرد.
مربی این تیم تنیس روی میز، علیرضا خداداد است. علیرضا میگوید: کلاس سوم است و تنیس را از برادرش یاد گرفته است و ادامه میدهد: در مدرسه ما، بچهها فقط فوتبال بازی میکنند ولی دبیرستانیها، تنیس روی میز و والیبال هم بازی میکنند و چون برادرم تنیس روی میز بازی میکند به من هم یاد داده است.
علیرضا میگوید: هر شب که به مسجد میرویم بازی میکنیم، ولی نوبت به ما که میرسد، زود میبازیم، اینجا راحت هستیم. میز داریم و شش نفری بازی میکنیم.
کوچکترین عضو تیم، کلاس دوم است و اسمش حسین نوش آبادی است. حسین بازیکن تازه وارد تیم است و چون زیاد بازی را نمیداند علی چاووشیان که مقابل او ساده بازی میکند تا حسین هم بیشتر یاد بگیرد و زود نبازد.
صحبت ما با بچهها یک ساعت طول کشید اما فقط چند عكس گرفتيم چون نمیخواستند وزیر ورزش و جوانان، ورزشگاه آنها را ببیند. ولی چه وزیر و مسئولان ببیند یا نبینند، آنها بر اساس نیاز و علاقه خود با این وسیله ورزش بازی میکنند و اوقات فراغت خود را پر میکنند.

در برنامه آموزشی جدید قرار بود پنجشنبهها که مدرسه تعطیل است، بچهها در کنار خانواده خود باشند و به تفریح بپردازند، اما موضوع این است که کارگر و کشاورز نمیتواند کار را تعطیل کند. اگر یک روز تعطیل کند، حقوق ندارد. بنابراین شهرهای کوچکی مثل نوش آباد زیاد هستند، که بچههای آنها هیچ فضا و وسایل مناسبی برای گذراندن اوقات فراغت ندارند و آنها مجبور هستند یا در کوچهها پرسه بزنند یا به پدر و مادر خود کمک کنند و اگر فرصتی شد، فوتبال بازی کنند یا مثل این شش نفر با کمترین امکانات به یک ورزش مشغول شوند.
ای کاش وزیر ورزش و مسئولان دیگر این عکسها را ببینند و این گزارش را بخوانند و حداقل برای این بچهها پیامی بفرستند تا آنها مطمئن شوند که اگر امکاناتی به آنها نمیرسد، اما دیده میشوند و آنها هم حق دارند ورزش کنند، شادی کنند به همان اندازه که بچههای کلانشهرها و مرکز شهرستان از حقوقی برخوردار هستند.
اعلامیه جهانی حقوق کودک، با این هدف که ایام کودکی توأم با خوشبختی بودهاست و از حقوق و آزادی هایی به خاطر خود و جامعهاش بهرهمند شود، از پدران و مادران و زنان، همه افراد جامعه، سازمانهای داوطلب، مقامات محلی و دولت ها خواستار است تا این حقوق را به رسمیت شناخته و در جهت رعایت این حقوق از طریق قوانین و سایر تمهیداتی که به تدریج با توجه به اصول زیر تدبیر میشوند اهتمام ورزند.
اصول اول و دوم اعلامیه جهانی حقوق کودک تصریح میکند کودک باید از کلیه حقوق مندرج در این اعلامیه برخوردار شود. همه کودکان بدون استثناء و تبعیض و بدون در نظر گرفتن نژاد، رنگ، زبان، دین، عقاید سیاسی یا سایر عقاید، منشأ اجتماعی یا ملی، ثروت، تولد و یا ویژگی های فردی دیگر یا خانوادگی مشمول این حقوق میشوند. کودک باید از حمایت ویژه برخوردار شود و امکانات و وسایل ضروری جهت پرورش بدنی، فکری، اخلاقی و اجتماعی وی به نحوی سالم و طبیعی و در محیطی آزاد توسط قانون یا مراجع ذیربط در اختیار وی قرار گیرد و در وضع قوانینی بدین منظور، منافع کودکان باید بالاترین اولویت را داشته باشد.
دولت جمهوری اسلامی ایران درسال ۱۳۷۳ پیمان حقوق کودک را پذیرفته است و مجلس شورای اسلامی نیز آن را تصویب کرده است.