درباره ما نسخه آزمایشی | سه شنبه، 25 آذر 1404

کد: 2259 | 16 تیر 1397 ساعت 10:41

ساز بی صدای زنان

پتانسیل موجود در هنر را حذف کرده ایم و شاید به همین دلیل است که با صداهای بد در موسیقی پاپ و ایرانی روبه رو هستیم کمیسیون فرهنگی مجلس تاکنون کدام قدم مثبت را در خصوص موسيقي بانوان برداشته است از دیرباز زنان در مجالس زنانه آواز می خواندند و این مساله هرگز با مشکلی مواجه نشده است
ساز بی صدای زنان


اگرچه بانوان تلاش کردند در شهرستان های مختلف اجراهایی برای زنان داشته باشند اما همواره از آن ها جلوگیری شده است
چرا از بین سالن‌های متعددی که برای برگزاری کنسرت و تئاتر وجود دارد، تنها دو سالن به اجرای بانوان اختصاص دارد؟
برگزاری کنسرت زنان، به همین اندازه اندک و به همین اندازه محدود، خود راهی است برای ارائه هنرِ زنانی که با وجود محدودیت های موجود، همچنان زنده اند و نفس می‌کشند. اما تعداد این اجراها بسیار اندک است و تنها دو سالن نیاوران و تالار وحدت، به زنان اجازه برگزاری کنسرت می دهد آن هم در سانس‌های نامناسب که چندان نمی‌تواند جذب مخاطب کند. از سوی دیگر تبلیغاتی که برای این کنسرت ها وجود دارد نیز به همان میزان محدود است و اين موضوع باعث شده زنان نتوانند آنچنان که باید در عالم موسیقی خود را معرفی کنند.
یکی از مهم‌ترین مسائلی که زنان را در برگزاری اجراها با چالش مواجه می کند، اختصاص سانس‌های نامناسب و محدود است. اجرا در تالار وحدت به هیچ عنوان کار ساده‌ای نیست به خصوص اینکه کنسرت زنان در مرحله آخر قرار می گیرد و با توجه به تبلیغات بسیار اندک و محدود، اجرای بانوان نمی تواند سالن را پر کند و این خود نوعی سرخوردگی را برای هنرمندان به همراه دارد.
از دیرباز زنان در مجالس زنانه آواز می‌خواندند و این مساله هرگز با مشکلی مواجه نشده است. چرا امروز که زنان در کشور ما با محرومیت فراوانی مواجه هستند نمی‌توانند برای خودشان فضایی داشته باشند تا ساعتی با گوش سپردن به موسیقی‌ای که فقط برای آن‌هاست حال بهتری داشته باشند؟ حال که خوشبختانه هنوز اجرای بانوان برای بانوان محدود نشده، چرا تعداد آن‌ها تا این اندازه پایین است و با توجه به سانس‌های محدود این دو سالن، بسیاری از گروه‌ها پشت در می‌مانند و تا مدت‌ها اجازه برگزاری کنسرت نمی‌گیرند؟
اگرچه بانوان تلاش کردند در شهرستان‌های مختلف اجراهایی برای زنان داشته باشند اما همواره از آن‌ها جلوگیری شده است. در این سال‌ها نه تنها از اجرای کنسرت بانوان برای بانوان در شهرستان‌ها جلوگیری شده بلکه بسیاری از گروه‌ها به دلیل داشتن همخوان یا نوازنده زن، اجازه برگزاری کنسرت نگرفته‌اند. چنین برخوردهایی همواره هنرمندان را گیج و سردرگم کرده است.
خوانندگان زن، اجازه انتشار آلبوم یا تک آهنگ ندارند و تنها راه باقی مانده برای آن‌ها، برگزاری کنسرت است اما این اجراها هم متاسفانه تنها به تهران، آن هم در دو سالن محدود ختم می‌شود که همواره اعتراض بانوان را در پی داشته و همچنان پاسخ قاطعی از سوی مسئولان به این موضوع داده نشده است.
اختصاص سانس‌های نامناسب
سیاست‌های ما در موسیقی با نادیده گرفتن 50درصد افراد جامعه، زنان را در حوزه موسیقی، مانند بسیاری از حوزه‌های جامعه،به گوشه رانده است. اما اگر تمام این‌ها را بپذیریم(همان‌گونه که بانوان آواز خوان و هنرمند اذعان می‌کنند که باید به قانون کشور احترام گذاشت) باید از برگزاری کنسرت بانوان برای بانوان ابراز خرسندی کنیم. اما در این مورد هم اتفاق خوشایندی نمی‌افتد و همچنان سایه سنگین نگاه جنسیتی و بی اهمیت شمردن زنان در این حوزه به قوت خود باقی است. کنسرت‌های بانوان تنها در تهران برگزار می‌شوند و تنها کسی که از این میان توانست در شهر دیگری جز پایتخت کنسرت برگزار کند، سیمین غانم بود. سوالي‌كه مطرح است، اينكه چرا از بین سالن‌های متعددی که برای برگزاری کنسرت و تئاتر وجود دارد تنها دو سالن به اجرای بانوان اختصاص دارد؟ و البته نوبت اجرا گرفتن در این سالن‌ها هم چندان کار راحتی نیست.
ندا بهزاد (نوازنده درامز و سرپرست گروه دلیار) با تاکید بر اینکه ما موظف به پیروی از قانون کشورمان هستیم به روزنامه قانون می گوید: تنها اعتراضی که می توانیم داشته باشیم، این است که سالن‌های خوب و سانس‌های مناسبی در اختیار ما قرار نمی‌گیرد. تنها دو سالن نیاوران و وحدت برای اجرا در اختیار بانوان قرار می گیرد که یکی از آن‌ها خیلی کوچک و دیگری بسیار بزرگ است که پر کردن آن کار سختی است. در واقع تنها تبلیغاتی که برای ما وجود دارد، همان کنسرت است. در اولین اجرا اگر مخاطب کار را دوست داشته باشد، تبلیغ می‌کند.
او ادامه می دهد: واقعیت این است که موسیقی هم مثل بسیاری از مسائل، برای زنان دارای محدودیت است؛ تنها مقابله ما با این موضوع برگزاری کنسرت است تا بگوییم با اینکه دیده نمی‌شویم اما هنوز وجود داریم و بخشی از جامعه هستیم. اما بازگو کردن این محدودیت‌ها به نفع بانوان نیست چرا که ما را دچار مشکل می کند.
عاطفه‌سادات موسوی، خواننده گروه مهر در گفت‌وگویی به مساله اختصاص سانس های نامناسب به اجرای بانوان اعتراض کرده و گفته است: شما اگر با متخصص‌ترین استادان آواز صحبت کنید، تصدیق می‌کنند که صبح تا ظهر ساعت خوبی برای آواز خواندن نیست.
یعنی چه با نگاه تخصصی پزشکی و چه با نگاه تخصصی موسیقایی، صبح تا ظهر را زمان خوبی برای خواندن آواز نمی‌دانند و معتقدند شما باید در ساعتی بخوانید که جسم‌تان هم به کمک‌تان بیاید ولی ما مجبوریم و همین که از ساعت 14 تا 16 به ما فرصت اجرا می‌دهند، کلاه‌مان را به آسمان بیندازیم و خدا را شکر کنیم.
این هنرمند همچنین بیان کرده است: ای کاش در ساعت برگزاری کنسرت بانوان تغییری ایجاد کنند. چون تارهای صوتی و حنجره ما بسیار اذیت می‌شود و آن کسی هم که می‌خواهد صبح تا ظهر بخواند، می‌داند از نظر اصول موسیقی ساعت خوبی برای خواندن در اختیار ندارد؛ بنابراین حتی اگر نمی‌خواهند به ما توجه کنند و به اینکه برای یک خواننده مشکل است که خودش را با آنچه آن‌ها می‌خواهند تطبیق دهد، لااقل به مخاطبان‌مان توجه کنند و برای آن‌ها ارزش قائل باشند. این دغدغه همه اهالی موسیقی بانوان است.
موسیقی بانوان، یک هندوانه سربسته
زنان در ایران به هیچ عنوان اجازه انتشار آلبوم و تک آهنگ ندارند و این مساله تبلیغ کنسرت‌ها را نیز به شدت تحت شعاع قرار می‌دهد. مخاطب نمی‌داند قرار است چه موسیقی‌ای بشنود و همین مساله، پرداخت هزینه بلیت را برای او مشکل می‌کند. در واقع موسیقی بانوان، یک هندوانه دربسته است. شما تنها به یاری شانس است که می‌توانید به یک اجرا بروید. تنها تبلیغی که برای موسیقی بانوان وجود دارد، همین برگزاری کنسرت است. از سوی دیگر تبلیغاتی که برای این اجراها وجود دارد، بسیار محدود و اندک است. ما روی بیلبوردهای شهری چندان اثری از برگزاری کنسرت بانوان نمی‌بینیم؛ این در حالی است که مردان از گستره تبلیغات شهریِ بالایی برخوردارند.
اما در این بین مسئولان ما چه می‌کنند؟ چنین تبعیضی اگر قرار است ادامه پیدا کند، چرا راه حلی برای آن اندیشیده نمی‌شود تا دست‌کم وضعیت برای بانوان مناسب تر شود؟ چرا جامعه موسیقی چنین بی رحمانه از کنار بانوان می گذرد و کسانی که سنگ موسیقی را به سینه می زنند، چطور روی بخش عظیمی از هنرمندان چشم بسته‌اند؟
«ندا بهزاد» در این خصوص بیان می‌کند: آقایان خودشان مشکلات بی‌نهایتی در موسیقی دارند. تا اندازه‌ای به آن‌ها حق می‌دهم که محافظه کارانه حرکت کنند؛چرا که هیچ کس در پی دردسر نیست. موسیقی در جامعه ما نوعی تابو و محل و بحث و گفت‌وگو است اما در بسیاری موارد آقایان تبلیغات کنسرت‌های ما را نشر داده‌اند که این از لطف‌شان بوده است. اگر از جمع آقایان کسانی باشند که درباره موسیقی بانوان صحبت کنند، خیلی خوب است اما همه می دانیم که ماجرا به دست کسان دیگری است.
زنان زنده هستند و نفس می کشند
متاسفانه با وجود استعدادهای فراوانی که در بین خوانندگان زن وجود دارد، آن‌ها چنان که باید دیده نمی‌شوند. شاید زمان آن رسیده باشد که نگاهی واقع‌بینانه‌تري به این موضوع داشته باشیم و کمی منعطف تر رفتار کنیم. شاید انتظار ما از دفتر موسیقی، وزارت فرهنگ و شخص وزیر ارشاد برای سامان دادن به وضعیت برگزاری کنسرت بانوان براي بانوان، توقع زیادی باشد اما چرا کسانی که همواره به این مساله به دید منفی نگاه کرده‌اند، هرگز حاضر نمی‌شوند پای صحبت های بانوانی بنشینند که در حوزه موسیقی فعال هستند؟
کمیسیون فرهنگی مجلس تاکنون کدام قدم مثبت را در خصوص موسيقي بانوان برداشته است؟ حتی اجراهای محدود بانوان نیز با حمله برخی رسانه‌ها، ایجاد حواشی کرده است.
داریوش پیرنیاکان( نوازنده تار و سه تار، استاد دانشگاه و عضو خانه موسیقی) در گفت‌وگو با روزنامه قانون می‌گوید: صحبت های ما در این زمینه تاثیری ندارد. پنج سال پیش وزیر فرهنگ (علی جنتی) در تالار وحدت سخنرانی کرد و خواستار این شد که برای رفع محرومیت های بانوان در آواز چاره‌ای اندیشیده شود اما هیچ اتفاقی نیفتاد. می‌خواهم بگویم تلطیف این مساله از دست دولت خارج است. اهالی موسیقی با این موضوع به هیچ عنوان مخالف نیستند. متاسفانه ما با این نگاه پتانسیل موجود در هنر را حذف کرده ایم و شاید به همین دلیل است که با صداهای بد در موسیقی پاپ و ایرانی روبه رو هستیم؛ این ها هیچ حریف یا رقیبی ندارند. فکر می کنم کمیسیون فرهنگی مجلس باید وارد شود اما متاسفانه آنجا هم کسانی هستند که خود به شدت با این موضوع مخالف‌هستند.
در نهایت باید گفت با توجه به محرومیت ها، موسیقی بانوان همچنان زنده است و نفس می‌کشد. اگرچه کم، اگرچه یکی در میان. باید تلاش کنیم دست کم این نیم جان باقی مانده را به هرشکلی که هست حفظ کنیم. وزارت فرهنگ دست کم می‌تواند سالن‌های بیشتری را برای برگزاری کنسرت زنان براي زنان اختصاص دهد. حتی در همین تالار وحدت که کنسرت بانوان برگزار می شود نیز بهترین سانس ها در اختیار گروه های دیگر قرار می گیرد. اینکه اجرای بانوان در آخرین مرحله قرار می گیرد، نه تنها به نوعی تحقیر زنان محسوب می شود بلکه بسیاری از استعدادها را نیز در این میان تلف می کند.
دفتر موسیقی باید بتواند دست کم چند دلیل مشخص بیاورد که چرا هیچ کدام از سالن های تهران جز وحدت و نیاوران در اختیار گروه‌های اجرایی زنان قرار نمی‌گیرد؟ تبلیغات روی این کنسرت‌ها چرا تا این اندازه محدود است؟ زنان بخش عظیمی از جامعه هستند و هنرمندان این عرصه نیاز به تشویق و حمایت دارند که به شکل غم‌انگیزی از آن ها دریغ می‌شود.


عکس خوانده نمی‌شود