رسیدگی به این پرونده با افشاگری یک مرد پزشک به نام مجید آغاز شد. این پزشک در مراجعه به پلیس آگاهی از همسرش شکایت کرد و گفت: من پزشک عمومی هستم و همسرم نیز متخصص است.
مدت سه سال است که با هم اختلاف داریم و جدا از یکدیگر زندگی میکنیم. من فرزندم را پیش خودم نگهداری میکنم تا این که چند روز قبل همسرم را تعقیب کردم تا ببینم کجا زندگی میکند و چه حال و روزی دارد.
وی ادامه داد: من خانه همسرم را در حوالی خیابان اشرفی اصفهانی پیدا کردم و در حالی که فرزندم روی صندلی خودرو خواب بود مقابل خانه او به انتظار نشستم تا این که یک مرد غریبه را دیدم که از خانه همسرم خارج شد. او کیسهای مشکی در دست داشت که آن را داخل سطل زباله انداخت و رفت.
بعد از این که مرد جوان از محل دور شد من سراغ سطل زباله رفتم و کیسه مشکی را جست و جو کردم و با یک جنین روبه رو شدم. همسرم به من خیانت کرده است و به همین دلیل از او شکایت دارم.
به دنبال اظهارات این پزشک، پلیس به بررسی گفتگوهای تلفنی زن جوان پرداخت و به رابطه پنهانی او با یک مرد طلافروش پی برد.
به این ترتیب زن جوان و مرد طلافروش ردیابی و بازداشت شدند. مرد طلافروش منکر رابطه پنهانی با زن پزشک بود و ادعا کرد هیچ رفت و آمدی با وی نداشته است.
در حالی که مدرکی علیه این مرد به دست نیامده بود وی تبرئه و آزاد شد، اما مجید مدارک جدیدی را علیه همسرش به پلیس ارائه داد.
به این ترتیب پریسا دیروز در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه مجید گفت: من به بیمارستانی که همسرم قبلا آن جا تحت نظر بود رفتم و تعدادی از سونوگرافیهای همسرم را از پزشکان گرفتم که نشان میدهد همسرم چند ماه قبل باردار بوده. او به من خیانت کرده است و به همین دلیل از او شکایت دارم.
سپس زن جوان در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: سونوگرافیهای من مربوط به زمان قبل بوده است. من هیچ رابطهای با مرد طلافروش نداشتم. من و همه اقوام از آن مرد طلا میخریدیم و او آخرین بار برای تحویل دادن طلا به خانه ام آمده بود. با پایان دفاعیات این زن، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.