بادیگاردها درست مثل فیلمها پا به پای فرد محافظتشده حرکت میکنند، حواسشان به همه جا هست، مدام با هندزفری داخل گوششان در حال مکالمه با همکارانشان هستند و اگر مشکلی پیش بیاید با چند حرکت ساده سریع اوضاع را روبهراه میکنند. در این گزارش بهصورت مخفیانه و در قالب مشتری سری به دنیای تشریفات، مراقبت و همراهی زدیم تا ببینیم بادیگاردهای وطنی کارشان چطور است، برای هر شیفت کاری چقدر دستمزد میگیرند و اساسا محافظت از چه افرادی را قبول میکنند. شما هم در این ماجراجویی همراهمان باشید.
از محافظ شخصی تا تشریفات
پیداکردنشان هیچ کاری ندارد. کافی است کمی در دنیای مجازی گشت بزنید تا تبلیغات گستردهشان شگفتزدهتان کند. خیلی از آنها انفرادی کار میکنند و بعضیهای دیگر در قالب شرکتهای تشریفات، مراقبت و همراهی فعالیت دارند. اسمهایشان هم مختلف است؛ از بادیگارد و محافظ شخصی بگیرید تا تیم حفاظت، تیم تشریفات و تیم همراهی. برای اینکه از چند و، چون کار این بادیگاردهای وطنی سر در بیاوریم، شماره شرکتها و محافظان شخصی را با یک سرچ ساده در گوگل یا از سایتهای خرید و فروش پرطرفدار و صفحات شخصیشان پیدا میکنیم و در قالب مشتری با آنها تماس میگیریم.بادیگارد مجهز به هنرهای رزمی
رضا، یکی از بادیگاردهایی است که انفرادی کار میکند. آگهی بامزهاش را در یک سایت خرید و فروش میبینم. نوشته اینجانب ۲۷ ساله، تحصیلکرده، قد بلند، ورزشکار، شیکپوش، خوشاستیل و خوشفیس هستم! صدای پرانرژیاش از پشت خط معلوم میکند دقیقا با یک بادیگارد جوان طرف هستم. میگویم برای یک کارخانهدار که دشمن زیاد دارد دنبال بادیگارد میگردم. با اعتماد بهنفس کامل میگوید در خدمتم. بعد شروع میکند به تعریف کردن از خودش و تواناییهایش؛ «من ورزشکار حرفهای هستم؛ هم کیکبوکسینگ کار میکنم، هم کاراته. تمام مهارتهای دفاع شخصی را هم بلدم».مراقبت ویژه با کمربند مشکی جودو
در همین سایت خرید و فروش چند نفر دیگر هم بهعنوان بادیگارد آگهی دادهاند. این بار با یکی دیگر از بادیگاردها تماس میگیرم که سن و تجربه بیشتری دارد. این بادیگارد دورهدیده آنطور که در آگهیاش نوشته با ۲ متر قد و ۱۴۰ کیلوگرم وزن، کمربند مشکی جودو دارد، ۳۷ ساله است و از ۱۲ سال پیش کارش حفاظت از اشخاص است. وقتی تماسم با او برقرار میشود، خودم را دوست یک خانواده خیلی ثروتمند معرفی میکنم که از ترس گروگانگیری میخواهند برای بچهشان محافظ استخدام کنند. صدای بم پشت خط میگوید: «بچهشان چندساله است و برای چه زمانهایی بادیگارد میخواهند؟» میگویم: «۸، ۷ ساله است و خانوادهاش بهدنبال کسی میگردند که هر روز بچهشان را به مدرسه ببرد و بیاورد.» بادیگارد پشت خط سریع سراغ دستمزدش میرود و میگوید: «ساعتی ۳۰۰ هزارتومان».ساعتی ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان
حالا نوبت بادیگارد جوان میرسد که سؤال کند: «این بنده خدایی که میگویید چقدر در معرض خطر است؟ تا به حال سوءقصدی به جانش شده؟» تا سؤالش را کامل کند در ذهنم یک سناریو میچینم و میگویم: «خودش نه، اما برادر کوچکترش را چند هفته پیش با چاقو زدهاند. کلا خانوادگی دشمن زیاد دارند». او میگوید: «مسئلهای نیست، من کارم را بلدم، اما چون میگویید خیلی خطر دور و برش هست، دستمزدم بیشتر میشود».ادامه میدهد: «بعضیها فقط بادیگارد را برای کلاسش میخواهند. مثل بازیگرها و بچه پولدارها که فقط میخواهند یک نفر را با خودشان این طرف و آن طرف ببرند و پزش را بدهند! برای همراهی این افراد ساعتی ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان میگیرم. اما اینکه شما میگویید همیشه در خطر است، ساعتی ۲۰۰ هزار تومان میشود.» حالا نوبت به آخرین سؤال میرسد؛ «شما برای دفاع از افراد سلاح گرم و سرد هم دارید؟» بلافاصله میگوید: «نه، داشتن این سلاحها غیرقانونی است و برایمان شر میشود. ما معمولا کارمان را با هنرهای رزمی راه میاندازیم».
قانونی نیستیم، اما غیرقانونی هم نیستیم
بهعنوان آخرین سؤال از این بادیگارد با تجربه میپرسم: «راستی جسارتا کار شما قانونی است؟» باز هم انگار به این سؤال صد بار پاسخ داده باشد، مثل یک صدای ضبط شده میگوید: «قانونی نیست، اما غیرقانونی هم نیست. اصولا کاری نمیکنیم که مغایر قانون باشد، برای همین قانون هم به ما معترض نمیشود. ما پول میگیریم که کنار کسی راه برویم! هیچ کار خلاف قانونی هم انجام نمیدهیم.»
محافظ در اسرع وقت
سناریوی بعدیام این است؛ مدیر برنامههای یک خواننده معروفم و برای شرکت در محافل عمومی و اجراها نیاز به بادیگارد داریم. شماره یکی از شرکتهای فعال در این زمینه را میگیرم و میگویم: «برای یک خواننده معروف محافظشخصی میخواهم، خطر خاصی تهدیدش نمیکند، اما خب به هر حال معروف است و هر جایی که میرود کمی نظم آنجا به هم میخورد و این کمی ما را نگران میکند».حالا نوبت به توضیحات مرد میانسال میرسد؛ «بهتر است از قبل برنامهاش را با ما هماهنگ کنید. مثلا ما یک روز جلوتر بدانیم که قرار است کجا برود و برای چند ساعت نیاز به بادیگارد دارد. اما اگر در شرایط اضطراری هم نیاز بود، یک تماس با ما بگیرید، نیروی ما با موتور در اسرع وقت خودش را به شما میرساند. درباره هزینهاش هم هر قدر زمان بیشتری مدنظر داشته باشید، دستمزد محافظینمان کمتر میشود».
آموزش زیر نظر مسئولان آموزشی ارتش
میپرسم اگر پنجشنبهها و جمعهها و برای یک نصف روز بادیگارد بخواهیم، هزینهاش چقدر میشود که پاسخ میدهد: «اولا که پیشنهاد ما به شما این است که ۲ بادیگارد داشته باشید که یکی از آنها راننده باشد. راننده خودتان را کنار بگذارید. چون در هرج و مرجها خود رانندهتان دست و پا گیر خواهد شد. درباره هزینه دقیق هم باید یک قرار حضوری بگذاریم و جزئیات کار را با هم بررسی کنیم. اما حدودا با این ساعاتی که شما گفتید دستمزد هر کدام از بادیگاردهایمان برای یک نیمروز چیزی حدود ۳۰۰ هزار تومان میشود.»دیگر حرفی باقی نمیماند به جز این سؤال؛ «چقدر خیالمان از بابت محافظانی که به ما معرفی میکنید راحت باشد؟ یک وقت سابقه کیفری نداشته باشند که برای خواننده ما مشکلی ایجاد شود؟» با خنده میگوید: «نه خانم، خیالتان راحت باشد. بادیگاردهای ما همه ورزشکار و حرفهای هستند و زیرنظر یکی از مسئولان آموزشی ارتش دوره میبینند؛ لات و بزن بهادر نیستند که! همهشان هم گواهی عدمسوءپیشینه و عدماعتیاد دارند. برای اینکه خیالتان راحت شود میتوانیم یکبار بادیگاردهایمان را بهصورت آزمایشی همراهتان کنیم. اگر از نحوه کارشان راضی بودید قرارداد میبندیم».
مراقب اطلاعات شخصی باشید
شماره یکی دیگر از شرکتهای تشریفات و همراهی را میگیرم. تا از شرایط استخدام یک محافظ شخصی میپرسم، صدای پشت خط میگوید: «ما کار انفرادی انجام نمیدهیم. کار ما تشریفات و همراهی است؛ یعنی شما قرار است مراسمی برگزار کنید و کلی مهمان مهم دارید. تیم ما از فرودگاه مهمانهایتان را تا مراسم همراهی میکنند. نظم مراسم را هم تا انتها و بدرقه مهمانهایتان بر عهده میگیرند».بعد ادامه میدهد: «اگر بادیگارد میخواهید خیلی حواستان را جمع کنید و به هر کسی اعتماد نکنید. متأسفانه یکسری آدم سودجو خودشان را در قالب بادیگارد جا میزنند، بعد که اطلاعات مهمی دربارهتان بهدست آوردند خودشان برایتان مشکل ایجاد میکنند. به هر حال هم قدرت و زور و بازویش را دارند و هم اینکه از استخدام غیرقانونیشان توسط شما سوءاستفاده میکنند، چون میدانند دستتان خیلی به جایی بند نیست».
بادیگارد از شما، آموزش ازما
میپرسم: «پس چاره چیست؟ پاسخ میدهد: «شما میتوانید شخص مورد اعتمادتان را از بین دوستان یا اقوام انتخاب کنید، ما به او آموزشهای بادیگاردی میدهیم. اگر هم این فرد را ندارید، به جای اینکه محافظ شخصیتان را از بین تبلیغات شخصی در سایتهای مختلف پیدا کنید، به شرکتهای معتبر در این حوزه مراجعه کنید. اگر بخواهید من میتوانم یکی از این شرکتهای معتبر را معرفی کنم. بسیاری از سلبریتیها بادیگاردهایشان را از این شرکت گرفتهاند».
بادیگارد حرفهای خانم
با شمارهای که از شرکت تشریفات و همراهی گرفتهام تماس میگیرم و میگویم من را آقای «م» معرفی کرده و محافظ شخصی میخواهم. خانمی که تلفن را برداشته میپرسد: «برای خودتان؟» میگویم: «بله وضع مالیمان خیلی خوب است و به واسطه شغل پدرم چند وقتی است خیلی تهدید میشوم. چندبار هم اموالم مورد سرقت قرار گرفته است. برای همین فعلا کسی را میخواهم که هر جا میروم مواظبم باشد».صدای پشت خط میگوید: «اتفاقا اگر میخواهید راحت باشید، ما بادیگارد خانم هم داریم». انگار تعجب و ذوقم را از پشت خط متوجه میشود که خودش با حرارت ادامه میدهد: «بادیگاردهای خانم ما همگی از ورزشکاران مجرب و نخبه هستند که دورههای مختلف محافظت شخصی دیدهاند. نیروهای ما علاوه بر اینکه رزمیکارند و مسلط به اصول دفاع شخصی هستند، با قوانین و مقررات حقوقی، آشنایی کامل دارند، مدیریت بحران بلدند، کمکهای اولیه و اطفای حریق میدانند و مهارتهای پیشگیری از خطر دارند. برای همین فکر میکنم برای شما که میخواهید یک نفر همیشه کنارتان باشد و همه جا همراهیتان کند، گزینه بهتری باشند».
میپرسم هزینه استخدامشان چطور است که پاسخ میدهد: «معمولا عرف بر این است که بادیگاردها ساعتی دستمزد میگیرند. اگر بخواهید محافظان ما را روزانه استخدام کنید، هزینهاش ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان میشود، ماهانه هم از ۷ تا ۱۰ میلیون تومان متغیر است».