نوشته پشت جعبه |
" وقتی جرج آر.آر. مارتین پروژه ای را تمام می کند اتفاقاتی عالی رخ می دهد. " |
"Great things happen when George R. R. Martin finishes a project." |
نوع بازی |
جهان باز سولزلایک |
Open-world Souls-like |
پسند ها |
آزادی فوق العاده، مبارزه خوب، شخصیت ها و داستان های عالی، افسانه های بی نظیر. سولزلایک بودن، رفقا |
Ridiculous freedom, solid combat, incredible characters and storylines, mind-bending lore. It's a Souls game, folks. |
نکات منفی |
مرتب تکرار شدن باس ها، نداشتن حالت عکس برداری، ته کشیدن خلاقیت بازی در آخر |
Frequently reused bosses, no photo mode, creativity seemed to sputter out near the end. |
شرکت سازنده |
فرام سافت وِر |
FromSoftware |
دستگاه ها |
PlayStation 4, PlayStation 5 (played), Xbox One, Xbox Series X/S, PC |
PlayStation 4, PlayStation 5 (played), Xbox One, Xbox Series X/S, PC |
تاریخ انتشار |
6 اسفند 1400 |
February 25, 2022 |
مدت بازی |
بیشتر از 90 ساعت با کامل کردن اغلب مراحل جانبی تا آخر. |
90+ hours to complete most side quests in route to the ending. |
به گزارش رویداد ایران، شرکت فرام سافتور کارهای قبلیاش را تکرار میکند تا شاهکار اعصابخردکن دیگری ارائه دهد. من با 33 سال سن زیاد از حد به ارثومیراثی که قرار است از خودم بهجا بگذارم فکر میکنم و همیشه در حال مقایسه کردن دستاوردهای خودم با بقیه هستم. در این یک ماه گذشته هم که داشتم Elden Ring شرکت FromSoftware رابازی میکردم نتوانستم جلوی خودم را بگیرم که بیوگرافی رئیس این شرکت هیدتاکا میازاکی (Hidetaka Miyazaki) را نخوانم و با خواندنش فقط حسم را به خودم بدتر کردم.
الدن رینگ؛ دنیای عجیب ناخودآگاه میازاکی
میازاکی کارش در بازیسازی را نسبتاً دیر شروع کرد ولی تا 33 سالگی توانست کارگردانی Demon’s Souls رو بر عهده بگیرد، بازی کلاسیک پلیاستیشن 3 که ژانری ماندگار از بازیهای شبیه به خودش را در تاریخ بازیها ساخت. از آن موقع بود که میازاکی خودش را بهعنوان نابغه خلاق در بزرگترین پروژههای FromSoftware ثابت کرد. بازیهایی مثل Dark Souls، Bloodborne، Sekiro: Shadows Die Twice و حالا “Elden Ring” که از 6 اسفند بر روی تمامی پلتفرمها (بهجز Switch که طبق معمول بازیهای بزرگ را اجرا نمیکند) عرضه شده است. از آن موقع تا حالا من بیشتر از 90 ساعت داخل ناخودآگاه میازاکی گشتم و بگذارید به شما بگویم که جای واقعاً عجیبی هست.
الدن رینگ؛ داستان کامل و مبهم
Elden Ring بدون شک نقطه اوج میراث میازاکی هست. بازی عظیم و پراکندهای که از تمام پروژههای قبلی FromSoftware چیزی را قرض گرفته است. خودم هم متأسفم که این را می گویم ولی این بازی تلفیق Dark Souls و Breath of the Wild است. بیشتر اوقات اصلاً نمیدانید که کجا میروید یا چهکار میکنید ولی تجربهاش آنقدر سنگین نیست که با گزینههای زیادش شما را سردرگم کند. Elden Ring اغلب برخلاف روش خودش به شما راهنماییهای کوچکی میکند تا در مسیر چیزهای باحال حرکت کنید ولی اگر هم بخواهید مسیر خودتان را طی کنید جلوی شما را نمیگیرد. یک محتوای کامل و قشنگ بستهبندیشده در ابهام همیشگی مورد انتظار از طراحیهای FromSoftware.
تریلر الدن رینگ
من قبول کردهام که توضیح کامل تجربهام از Elden Ring تقریباً غیرممکن است. چطور میتوانم حسی که در برخورد با یک تاجر یا دشمن داشتم همراه با غمگینترین موسیقی متن بازی را به شما منتقل کنم؟ از چه کلماتی باید استفاده کنم تا همان حس نوستالژی که بار اول به من دست داد وقتی یک دیوار را با سلاح زدم و ناپدید شد و یک راه مخفی باز شد را به شما برسانم؟ چطور میتوانم همان صدایی که از خودم درآوردم را بنویسم وقتی یک دسته مار اژدهایی دودزا محاصرهام کردند و فوراً از برخوردهای قبلیام با آنها در سری بازیهای Soul فهمیدم چه خطری دارند؟ و همهی ریزهکاریهایی که بدون آنها کل ماهیت اصلی بازی تغییر میکند.
مردن و زنده شدن در دنیای الدن رینگ
Elden Ring یادگیری خاص سبک فرام سافت ور را دارد که اساساً بازیکنها را داخل چاهی عمیق پرت میکند و آنها را تشویق میکند که از آن بیرون بیایند. آیا رابط کاربری بازی میتوانست مشخصتر باشد؟ شاید. آیا سازندهها میتوانستند حرکت داخل مبارزهها را بهتر از حرکتهای قدیمی بازیهای قبلی بسازند؟ قطعاً، هر چیزی ممکن است. ولی من بازیای را نمیخواهم که مثل هر بازی دیگری باشد و همین چرخهی تکراری مردن و زنده شدن و دوباره رفتن کمک میکند تا از Elden Ring بیشتر لذت ببرم. این خوب است که میبینم FromSoftware لجبازانه سنتهای قدیمی خودش را نگه داشته است. Elden Ring جانشین خلفی برای خط راه Souls هست چون مهربانانه از بازیکنها میخواهد تا خودشان را با ویژگیهای عجیبوغریبش سازگار کنند نه اینکه خودش را برای سلیقه آنها تغییر دهد و همچنین از حساسیتهای امروزی مثل گرافیکهای خفن و فریم ریت بالاتر صرفاً جهت زیبایی دوری میکند.
دلجویی از گیمرها، با دنیای باز الدن رینگ
بااینحال Elden Ring آن غولی نیست که طرفداران تعصبی و مخالفانش آن و بازیهای قبلیاش را مینامند. ساختار جهان باز جدیدش به نظر تصمیمی عمدی از طرف FromSoftware برای دلجویی از کسانی است که از دیگر بازیهای Soul ، که خیلی از آنها تجربهای خطی و سادهتر از Elden Ring داشتند، دلزده شده بودند. برای مثال، گیرکردن روی یک باس در Dark Souls یا Bloodborne اغلب به این معنی بود که یک کار را آنقدر تکرار کنید تا درنهایت خونین و زخمی از آن رد شوید ولی Lands Between چیزهای بیشتری برای دیدن و انجام دادن دارد. میتوانید چندین ساعت صرف گشتن نواحی، لوت کردن و بالا بردن لول کنید تا قبل از اولین سیاهچاله اصلی و باس فایت آن بهاندازه کافی قدرت زیادی داشته باشید که Godrick the Grafted را با تلاش کمی به چندتکه گوشت تبدیل کنید. حتی اگر حوصلهاش را ندارید میتوانید کلاً بیخیال قلعه و مزخرفاتش شوید و ادامه بدهید تا ببینید بقیهی بازی چه چیزهایی برای ارائه دارد.
زیباییElden Ring بهسختی اش نیست بلکه به چیزهای کوچکی است که بین هر باس فایت ویرانکنندهاش انجام میدهید. به گشتن هر گوشه تاریک و مهگرفتهی نقشه در جستجوی وسایلی که هرگز استفاده نخواهید کرد. به چرخاندن دوربین دور خود برای دیدن گوشهها و لبه پرتگاههای بلند برای خطرهای مخفی است. به بالا رفتن به داخل تابوتهایی است که شما را به بالای آبشارهای زیرزمینی و غارهایی میبرند که در طول زمان فراموششدهاند و محل سکونت موجوداتی غریب و نامأنوس از آنسوی ستارگان هستند. Elden Ring بهطور معجزهآسایی به شما احساس کوچک بودن و درعینحال، قدرت ایجاد تغییراتی اساسی برجهان اطرافتان میدهد.
Elden Ring و دنیای افسانه ای Lands Between
شما بعد از تبعیدی نامعلوم بهعنوان یکی از Tarnished ها یعنی گروهی از "انتخابشدهها" و "زندگان" به جهانی افسانهای به نام Lands Between برمیگردید وElden Ring شما را در جایگاه بازدیدکننده و نجاتدهنده قرار میدهد. پدیده شوکه کننده و ناراحتکنندهای به نام Elden Ring باعث مرگ نیمه خدایان و انحلال پادشاهیهای بزرگشده و یک بههمریختگی عظیم از خود برای شما بهجا گذاشته تا با آمدنتان با راههای مختلف آن را درست کنید. مانند فضاهای متروک بازیهای قبلی Soul، Lands Between هم سایهای از خود قبلیاش است و چند نفر بیچارهای که این وسط باقیماندهاند به نظر میرسد از روی یک سری اتفاقها و حوادث سعی در درست کردن وضعیت دارند، نه صرفاً به خاطر برگرداندن اوضاع به شرایط قبلی. در Elden Ring زندگی نمیتواند شکل بگیرد و با چشمانی خیره به زمین و نگران از آخر دنیا فقط به جلو میلنگد.
جهان Elden Ring اکثر مواقع طوری با شما برخورد میکند که انگار قبلاً آنجا بودهاید. البته یک راهنمایی اولیه برای آموزش پایه و اساسها وجود دارد که بهراحتی میتوان آن را رد کرد و برای اکثر قسمتها یادگرفتن زبان تصویری خاص بازی با خودتان است. مثلاً دستههای ذرات طلایی که در هوا میچرخند نشاندهنده وجود یک نقطه برگشتِ (checkpoint) نیمه مخفی هستند. مجسمههای پیرمردهای خمیده گوژپشت به مسیر سیاهچالههای گور مانند اشاره میکنند. دسته سنگهای محرک جادویی یعنی یک زندان در دنیای موازی با یک باس فایت کوچک نزدیک شماست. Elden Ring بهقدری ماهرانه با جزئیات میکروسکوپی این کار را انجام میدهد که وسط بازی به خودتان میآیید و میبینید زبان بدن آسانترین دشمنها را میخوانید و حرکاتشان را پیشبینی میکنید بدون اینکه بدانید چه موقع اینها را یاد گرفتهاید.
اولین قدم برای درک کردن ارزش Elden Ring داشتن طرز فکر مناسب است. باید قبول کنید که بازی همیشه عادلانه نخواهد بود. بپذیرید که دکمههای زیادش بیش از یکبار باعث خواهد شد وقتی میخواهید جاخالی بدهید بهجای آن معجون جان بخورید. بپذیرید که احتمالاً لحظهای که از منطقه شروع بیایید بیرون، دهانتان سرویس خواهد شد چون فقط با یک شرت و یک عدد چماق میخواهید جلوی شوالیه اسبسوار و زره باشکوهش بایستید. Elden Ring را همینجور که هست بپذیرید، دقیقاً همان چیزی که FromSoftware قصد ساختنش را داشته و به چیزهایی که نیست گیر ندهید. قول میدهم اگر این کار را کنید، 90 درصد شما بیشتر از بازی لذت خواهید برد. 10 درصد بقیه هم اگر حال نکردند عادی هست و مشکلی نیست.
الدن رینگ؛ یک نامه عاشقانه
از صمیم قلبم بدون ذرهای شعارگرایی میگویم: یک اثر هنری باب میل همه نیست.
Elden Ring یک نامه عاشقانه است که برای کسانی که نمیتوانند یا نمیخواهند در برابر آن تسلیم شوند به هر زبانی نوشته میشد مهم نبود. آخرین پروژه FromSoftware درحالیکه قطعاً به غیرقابل فهم بودنِ King’s Field، نابخشودنیِ Dark Souls، ازلحاظ حرکتی پیچیده بودنِ Sekiro: Shadows Die Twice نیست ولی هنوز از بازیکنها میخواهد با کلی ناامیدی کنار بیایند. ولی اگر این کار را بکنند، آنچه در Elden Ring پیدا میکنند نقطه اوج مهارت جهان سازیِ کارگردان هیدتاکا میازاکی خواهد بود. گردش طولانی من در Lands Between بازیای را به من نشان داد که همان قدری که عاشق ارائه دادن چیز جدید و عجیب برای دیدن در هر گوشه از جهان گستردهاش است به همان اندازه عاشق ماهیت خودش است.
مانند اکثر آثار بزرگ، Elden Ring به طرز باشکوهی ایراد دارد و به همان اندازه زیبا است و در این عصر اعداد و ارقام امروزی با اعتمادبهنفس کامل کار خودش را میکند. حالا اگر اجازه بدید تازه یکسوم از بازی را رفتهام و دوست دارم اگر شد حداقل یکی از پایانهای بازی را تا آخر امسال ببینم.
منبع: کوتاکو