فواد ایزدی کارشناس ارشد حوزه آمریکا و تحلیلگر مسائل بین الملل در گفتوگوی مشروح با حوزه احزاب خبرگزاری ایرنا به تحلیل ریشهها و نتایج جنگ روسیه و اوکراین و نقش آمریکا در این جنگ پرداخت و رویکرد جمهوری اسلامی در این زمینه را نیز مورد بررسی قرار داد.
مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است:
* باتوجه به اینکه سیاست جمهوری اسلامی در قبال اوکراین و روسیه تاکنون انفعالی نبوده و شب گذشته رییسجمهور تماسی با پوتین داشت، ارزیابی شما از موضع ایران و سیاست آمریکا در قبال بحران اوکراین و گسترش ناتو چیست؟
ایزدی: آمریکا عامل مشکلی امروز اوکراین است؛ چرا که پس از فروپاشی شوروی به دنبال این بود از اوکراین برای فشار به روسیه استفاده کند. آمریکا برای سلطهجویی به دنبال بهانهتراشی است؛ مثل بهانهتراشی که در خصوص فناوری صلحآمیز هستهای ایران دارد، بهانهای که درخصوص روسیه کاربرد ندارد چراکه روسیه بهعنوان یک کشور هستهای شناخته شده و در سازمان ملل علیه روسیه به دلیل حق وتویی که دارد قابلیت اقدامی وجود ندارد به همین دلیل آمریکا برای فشار به روسیه از اوکراین بهرهبرداری میکند.
* به چه دلیل اوکراین؟
ایزدی: دلیل این است که درصد قابل توجهی از مردم اوکراین اصولاً روستبار هستند و این جمعیت روسزبان دغدغهای نه تنها برای پوتین و دولت فعلی بلکه برای همه روسهاست؛ در بحث اوکراین اتفاق نظری در بین جریانهای مختلف فکری، روسیه وجود دارد که این اهمیت دارد؛ پس اوکراین یک محیطی توسط امریکاییها تشخیص داده شد که بهانه اعمال فشار روی روسیه را دارد. آمریکایی از سال ۲۰۰۸ اوکراین را تشویق میکردند که به ناتو بپیوندد. در زمان جورج بوش پسر یکی از درخواستهایی که میشد این بود که به ناتو بپیوندد چون احساس میکردند اگر اوکراین بخواهد به سمت ناتو برود، روسیه این را تحمل نمیکند و یک درگیری شکل میگیرد. این اتفاق الان رخ داده، یعنی این طراحی از سال ۲۰۰۸ شروع شد و در نهایت مشکلی که غربیها و آمریکاییها داشتند این بود که در انتخابات اوکراین غالباً چهرههای متمایل به روسیه رأی میآورد یا اگر هرازچند گاهی فردی بود که تمایل به اروپا داشت، آن فرد با توجه به وضعیت جمعیت اوکراین میدانست روابط خوبی باید با روسیه داشته باشد.
* مثل زلنسکی...
ایزدی: بله "ولودیمیر زلنسکی" با شعار بهبود روابط با روسیه سرکار آمد. از این جهت این مشکل استفاده از اوکراین برای فشار بر روسیه خیلی کار نمیکرد تا سال ۲۰۱۴! انقلاب مخملی و نارنجی در اوکراین شد و رنگ اوکراین نارنجی شد. در سال ۲۰۰۸ طراحی به سمتی رفت که در سال ۲۰۱۴ منجر به انقلاب مخملی شد و اسم آن انقلاب نارنجی شد؛ در نهایت بحث پیوستن به ناتو و ... و قولهایی که غربیها به دولت اوکراین میدادند اجازه نداد روابط طبیعی که خواست همه مردم اوکراین بود شکل گیرد.
* باید کشورها موضوع ناتو و اوکراین را درس عبرتی در عرصه دیپلماسی بدانند؟
ایزدی: بله؛ اوکراین سلاح هستهای داشت و آمریکا و انگلیس آن زمان علاقهمند بودند سلاح هستهای در جمهوریهای سابق شوروی جمع شود و تعهد دادند که اگر سلاح هستهای را نابود کنید فلان توافق امنیتی میافتد که این اجرا نشد. در ماه گذشته برخی از سیاستمداران اوکراینی گفتند باید سلاح هستهای تولید کنیم که این هم هیچ مخالفتی از سوی غرب نشد چون قاعدتاً باید میگفتند نباید سلاح هستهای داشته باشید. مثل حرفی که به جاهای دیگر میزنند ولی در این مورد صحبتی نکردند و شاید یکی از دلایلی که روسیه حساس شد این بود که ممکن بود با کمک کشورهای غربی اوکراین سلاح هستهای نیز پیدا کند. در رابطه با آمریکا این را اضافه کنم که داستان انقلاب مخملی زمان اوباما بود و بایدن هم معاون بود و زمانی که اینها به قدرت رسیدند پروژه سال ۲۰۱۴ را دوباره احیا کنند و ۴ هدف داشتند که هدف اول دغدغه اقتصادی دارند. علاقه ندارند که منابع انرژی روسیه در اروپا استفاده گسترده شود و خود را رقیب با روسیه در حوزه انرژی میدانند و میگویند منابع انرژی مورد نیاز اروپا را تامین میکنیم یا همپیمانان ما تامین میکنند و نیاز به روسیه نیست. از مدتها قبل فشار میآورند و در زمان ترامپ هم همینطور بود. با این داستانی که درست کردند یعنی هول دادن اوکراین به وضعیت فعلی به این هدف رسیدند؛ یعنی آمریکاییها یک موفقیتهای کوتاهمدت دارند که در نهایت دچار چالش میشوند... خیلی از مقامات اروپایی متوجه شدند نمیتوانند حالت وابستگی به امریکا را ادامه دهند. ناتو جایگاه خود را از دست داده بود. آمریکاییها و دولت بایدن معتقد بود اگر تحولات اوکراین به سمت درگیری برود آمریکا بهعنوان برادر بزرگتر نقش مهمتری در اروپا میتواند بازی کند و ناتو یک وظیفهای برای خود میتواند ببیند یا بحث فروش اسلحه یعنی مسأله شرکتهای تسلیحاتی که روابط خوبی با مقامات بایدن دارند برطرف میشود؛ مسأله دیگر وضعیت داخل آمریکا بعد از فرار آمریکاییها از افغانستان بود. به همین دلیل احساس میکردند نیاز به این دارند که غائلهای در خارج کشور رخ دهد تا بهتر عمل کنند و آبروی از دست رفته در افغانستان را بازگردانند و مشکلات داخلی بایدن را به نوعی حل کنند. اینها در کوتاهمدت به برخی از این اهداف میرسند؛ منتهی در درازمدت مشکل پیدا خواهند کرد.
* به عنوان جمعبندی فکر میکنید ایران باید از روسیه و غرب امتیاز بگیرد؟
ایزدی: در این درگیری که ایجاد شده، فعلاً دو مجموعه برنده هستند و دو مجموعه بازنده. آمریکا کوتاهمدت برنده است اما در درازمدت برنده نیست. روسیه برنده این صحنه خواهد بود. بازنده اوکراین است که صدمه میبیند و مشکلات کشور زیاد میشود و اگر آن فشارهای کشورهای غربی نبود و اجازه میدادند دولت اوکراین یک رابطه معمولی با روسیه داشته باشد و انقلاب مخملی را در آنجا مدیریت نمیکردند، این مشکلات اصولاً پیش نمیآمد و بازنده آخر اروپاست. اروپا باید در حوزه انرژی هزینه بیشتر بدهد و این درگیری در اروپا اتفاق میافتد. ما باید چه کار کنیم؟ هم به دلایل سیاست خارجی خود، روسها در سالیان گذشته عملکرد بهتری از غربیها با ما داشتند. هیچ کسی در دنیا معصوم نیست ولی در مقایسه بین غرب و روسیه، قطعاً روسیه در سالیان گذشته بهتر با ما عمل کرده است.